آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
سیاست خارجی در منظر اسلام   بخش سوم

سیاست خارجی در منظر اسلام بخش سوم


سرویس علوم و معارف اسلامی مفید نیوز :: اصل نفي سبيل علاوه بر اين ‏که در مباحث‏ سياسي و روابط خارجي مورد توجه بوده، در عرصه عملي نيز با نمودها و جلوه‏ هاي خاصي همراه بوده است؛ فتواي تاريخي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباکو و فتواي امام خميني ‏قدس سره در مورد قرار داد کاپيتالاسيون، از نمونه‏ هاي نفي سبيل عملي در تاريخ معاصر است.

تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۸۹

 به قلم حجة الاسلام و المسلمین سجادی ::

2 . اصل نفي سبيل

عنوان نفي سبيل برگرفته از نص آيه قرآن است:
لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين سبيلا؛ (27) خداوند سبيل و طريقي براي کافران بر مؤمنان قرار نداده است .

مفسران در تفسير اين آيه اقوال مختلفي را ذکر کرده ‏اند، بعضي «سبيل‏» را به مفهوم حجت و دليل گرفته و آيه را چنين معنا کرده ‏اند: خداوند کافران را با حجتي برتر در مقابل مؤمنان قرار نداده است. عده ‏اي گفته ‏اند مقصود از نفي سبيل، نفي سلطه کفار بر مؤمنان در قيامت است. در اين ميان ابن ‏عربي با ضعيف شمردن هر دو احتمال مزبور، مي‏گويد سه احتمال در آيه مبارکه وجود دارد: (28)

1- کافران هرگز توان محو و انهدام دولت مؤمنان و امحاي بيضه اسلام را ندارند؛
2- خداوند زمينه سلطه کافران بر مؤمنان را فراهم نکرده است، اين خود مسلمانان هستند که با فاصله گرفتن از تعاليم اسلامي زمينه چنين امري را فراهم مي‏کنند؛
3- خداوند سبيل شرعي براي کفار بر مؤمنان قرار نداده است.

يکي ازمفسران در تفسير اين آيه مي ‏فرمايد: بيشتر علما به اين آيه بر منع و عدم جواز فروش عبد مسلمان به کافر استدلال کرده اند، زيرا اين امر موجب مسلط شدن کافر بر عبد مسلمان و خواري او مي گردد . (29)

بنابراين اگر بيع عبد مسلمان به کافر جايز نيست، چون موجب استيلاي کافر مي ‏گردد، هر چيزي که سبب سلطه کفار بر مؤمنان و مسلمانان شود ممنوع و غيرقابل تحمل خواهد بود. استدلال به اين آيه بر حرمت چنين معامله ‏اي زماني تمام خواهد بود که کلمه «سبيل‏» را به مفهوم سلطه و سلطنت‏ بگيريم و نه حجت و برهان. بر اين اساس آيه نفي سبيل به عنوان اساس روابط خارجي دولت اسلامي مطرح مي‏ گردد وحتي به قول برخي از پژوهشگران بر ساير آيات حاکم است؛ (30)

 براي نمونه اگر دولت اسلامي با غيرمسلمانان عهد و پيماني را منعقد کند به حکم صريح قرآن مبني بر وجوب وفاي به عهد «اوفوا بالعهد» (31) لازم است که دولت اسلامي به ميثاق و پيمان منعقد شده پاي ‏بند باشد، اما اگر اين پيمان موجب استيلاي سياسي و نظامي و فرهنگي کفار بر مؤمنان گردد فاقد اعتبار است و از ذيل وجوب وفاي به عهد خارج خواهد شد؛ بنابراين روابط خارجي اسلام با غير مسلمانان مي ‏بايد به ‏گونه ‏اي تنظيم گردد که زمينه ‏هاي سلطه و برتري کفار بر مسلمانان را فراهم نياورد، در غير اين حالت چنين روابطي نامشروع و غير شرعي خواهد بود.

به هر حال بر اساس اصل ‏نفي سبيل، راه هر نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامي در حوزه ‏هاي مختلف سياسي و نظامي و اقتصادي و فرهنگي بايد مسدود گردد. (32)
از نظر سياسي نپذيرفتن تحت الحمايگي، نفي ظلم و استبداد و استعمار، جايز نبودن مداخله بيگانگان در امور داخلي کشور اسلامي و تصميم ‏گيري ‏هاي سياسي مورد تاکيد است و از نظر نظامي نيز تسلط بر مقدرات و تدابير نظامي مد نظر مي ‏باشد، در ضمن عدم وابستگي اقتصادي و جلوگيري از نفوذ فرهنگي و منع استشاره و مشورت در حوزه ‏هاي فرهنگي و نظامي در روابط خارجي مورد توجه است؛

 بنابراين قاعده نفي سبيل بيانگر دو جنبه ايجابي و سلبي است که جنبه سلبي آن ناظر بر نفي سلطه بيگانگان بر مقدرات و سرنوشت‏ سياسي و اجتماعي مسلمانان است و جنبه ايجابي آن بيانگر وظيفه ديني امت اسلامي در حفظ استقلال سياسي و از ميان برداشتن زمينه‏ هاي وابستگي است. (33)

از ميان فقهاي شيعي، بنيان ‏گذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني در برخي موارد ضمن تاکيد بر استقلال همه جانبه امت اسلامي، براي نفي سلطه بيگانگان به اين قاعده استدلال کرده‏ اند:
قرآن مي ‏گويد هرگز خداي تبارک و تعالي سلطه‏ اي براي غير مسلم بر مسلم قرار نداده است، هرگز نبايد يک همچو چيزي واقع شود، يک تسلطي، يک راهي، اصلا يک راه نبايد پيدا کند: «لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين سبيلا» . اصلا راه نبايد داشته باشند مشرکين و اين قدرت‏ هاي فاسد . . . بر مسلمين. (34)
همچنين علاوه بر آيه فوق به ساير آياتي که مؤمنان را از پذيرش و قبول ولايت کافران بر حذر مي ‏دارند و يا به عواقب منفي و زيانبار آن هشدار مي‏ دهند استدلال شده است. (35)

برخي از مفسران براي نفي سلطه کفار و عدم جواز آن به آيه 118 سوره آل عمران استدلال کرده ‏اند. در اين آيه خداوند سبحان مؤمنان را از دوستي با بيگانگان نهي مي ‏کند: «اي اهل ايمان غير را به بطانه نگيريد» . (36)
گفته‏اند مقصود از بطانه، دوستي و قرابت است؛ بنابراين مسلمانان نبايد کافران را دوست و هم رازشان و صاحب اسرارشان بدانند، (37) چون اين امر موجبات سلطه آنان بر مسلمانان را فراهم مي ‏سازد .

اصل نفي سبيل علاوه بر اين ‏که در مباحث‏ سياسي و روابط خارجي مورد توجه بوده، در عرصه عملي نيز با نمودها و جلوه‏ هاي خاصي همراه بوده است؛ فتواي تاريخي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباکو و فتواي امام خميني ‏قدس سره در مورد قرار داد کاپيتالاسيون، از نمونه‏ هاي نفي سبيل عملي در تاريخ معاصر است. حضرت امام خميني با اهتمام جدي بر اين اصل، هر نوع روابط و قرارداد بين ‏المللي که منجر به نقض اين اصل و ناديده انگاشتن آن گردد بي‏ اعتبار دانسته و انعقاد چنين معاهداتي را تحريم مي‏ کند؛ بنابراين ايشان فراتر از يک نظريه سياسي، اصل نفي سبيل را امري لازم الاجرا در روابط خارجي فرض مي‏ کند و به آن فتوا مي ‏دهد . (38)


پی نوشت:
27) سوره نساء (4) آيه 141 .
28) ابن عربي، احکام القرآن (بيروت: دارالکتاب العربي، 1421ق) ج‏1، ص‏554 .
29) حافظ عماد الدين ابي‏الفداء، تفسيرالقرآن العظيم (بيروت: دارصادر، 1999م) ج‏2، ص‏114 .
30) رک: ابوالفضل شکوري، فقه سياسي، ج‏2، ص‏384 .
31) اسراء (7) آيه 34 .
32) براي مطالعه بيشتر در مورد مستندات فقهي اين اصل ر . ک: بجنوردي، القواعد الفقهيه، ج‏1، ص 157- 161 .
33) براي توضيح بيشتر ر . ک: محمد رضا دهشيري، اصول و مباني ديپلماسي اسلامي در: مجموعه آثار امام خميني و حکومت اسلامي، ج‏6، ص‏63 .
34) امام روح الله خميني، صحيفه نور، ج‏3، ص‏4 .
35) از جمله به آيات زير استدلال شده است: سوره نساء (4) آيه 138، 139 و انفال (8) آيه 73 و مائده (5) آيه 55، 65 .
36) يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم‏» - «آل عمران (3) آيه 118» .
37) فالمقصود بالبطانة اذن المقربون لدي الشخص فالمسلمون لايجوز لهم اتخاذ الکافر . سواء کان فردا ام جماعة ام دولة، بمنزلة صاحب السر، بحيث‏يقرب و يعظم و يرجع اليه في عظام الامور و مهامها و يفضي اليه باسرار المسلمين‏» - «ر . ک: ابن عربي، احکام القران ، ج‏4، ص 1783» .
38) امام روح الله خميني، تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏485، مسائل 4، 5 و 6 .



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.