نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
سیاست خارجی در منظر اسلام / بخش سوم
سرویس علوم و معارف اسلامی مفید نیوز :: اصل نفي سبيل علاوه بر اين ‏که در مباحث‏ سياسي و روابط خارجي مورد توجه بوده، در عرصه عملي نيز با نمودها و جلوه‏ هاي خاصي همراه بوده است؛ فتواي تاريخي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباکو و فتواي امام خميني ‏قدس سره در مورد قرار داد کاپيتالاسيون، از نمونه‏ هاي نفي سبيل عملي در تاريخ معاصر است.

تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۸۹

 به قلم حجة الاسلام و المسلمین سجادی ::

2 . اصل نفي سبيل

عنوان نفي سبيل برگرفته از نص آيه قرآن است:
لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين سبيلا؛ (27) خداوند سبيل و طريقي براي کافران بر مؤمنان قرار نداده است .

مفسران در تفسير اين آيه اقوال مختلفي را ذکر کرده ‏اند، بعضي «سبيل‏» را به مفهوم حجت و دليل گرفته و آيه را چنين معنا کرده ‏اند: خداوند کافران را با حجتي برتر در مقابل مؤمنان قرار نداده است. عده ‏اي گفته ‏اند مقصود از نفي سبيل، نفي سلطه کفار بر مؤمنان در قيامت است. در اين ميان ابن ‏عربي با ضعيف شمردن هر دو احتمال مزبور، مي‏گويد سه احتمال در آيه مبارکه وجود دارد: (28)

1- کافران هرگز توان محو و انهدام دولت مؤمنان و امحاي بيضه اسلام را ندارند؛
2- خداوند زمينه سلطه کافران بر مؤمنان را فراهم نکرده است، اين خود مسلمانان هستند که با فاصله گرفتن از تعاليم اسلامي زمينه چنين امري را فراهم مي‏کنند؛
3- خداوند سبيل شرعي براي کفار بر مؤمنان قرار نداده است.

يکي ازمفسران در تفسير اين آيه مي ‏فرمايد: بيشتر علما به اين آيه بر منع و عدم جواز فروش عبد مسلمان به کافر استدلال کرده اند، زيرا اين امر موجب مسلط شدن کافر بر عبد مسلمان و خواري او مي گردد . (29)

بنابراين اگر بيع عبد مسلمان به کافر جايز نيست، چون موجب استيلاي کافر مي ‏گردد، هر چيزي که سبب سلطه کفار بر مؤمنان و مسلمانان شود ممنوع و غيرقابل تحمل خواهد بود. استدلال به اين آيه بر حرمت چنين معامله ‏اي زماني تمام خواهد بود که کلمه «سبيل‏» را به مفهوم سلطه و سلطنت‏ بگيريم و نه حجت و برهان. بر اين اساس آيه نفي سبيل به عنوان اساس روابط خارجي دولت اسلامي مطرح مي‏ گردد وحتي به قول برخي از پژوهشگران بر ساير آيات حاکم است؛ (30)

 براي نمونه اگر دولت اسلامي با غيرمسلمانان عهد و پيماني را منعقد کند به حکم صريح قرآن مبني بر وجوب وفاي به عهد «اوفوا بالعهد» (31) لازم است که دولت اسلامي به ميثاق و پيمان منعقد شده پاي ‏بند باشد، اما اگر اين پيمان موجب استيلاي سياسي و نظامي و فرهنگي کفار بر مؤمنان گردد فاقد اعتبار است و از ذيل وجوب وفاي به عهد خارج خواهد شد؛ بنابراين روابط خارجي اسلام با غير مسلمانان مي ‏بايد به ‏گونه ‏اي تنظيم گردد که زمينه ‏هاي سلطه و برتري کفار بر مسلمانان را فراهم نياورد، در غير اين حالت چنين روابطي نامشروع و غير شرعي خواهد بود.

به هر حال بر اساس اصل ‏نفي سبيل، راه هر نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامي در حوزه ‏هاي مختلف سياسي و نظامي و اقتصادي و فرهنگي بايد مسدود گردد. (32)
از نظر سياسي نپذيرفتن تحت الحمايگي، نفي ظلم و استبداد و استعمار، جايز نبودن مداخله بيگانگان در امور داخلي کشور اسلامي و تصميم ‏گيري ‏هاي سياسي مورد تاکيد است و از نظر نظامي نيز تسلط بر مقدرات و تدابير نظامي مد نظر مي ‏باشد، در ضمن عدم وابستگي اقتصادي و جلوگيري از نفوذ فرهنگي و منع استشاره و مشورت در حوزه ‏هاي فرهنگي و نظامي در روابط خارجي مورد توجه است؛

 بنابراين قاعده نفي سبيل بيانگر دو جنبه ايجابي و سلبي است که جنبه سلبي آن ناظر بر نفي سلطه بيگانگان بر مقدرات و سرنوشت‏ سياسي و اجتماعي مسلمانان است و جنبه ايجابي آن بيانگر وظيفه ديني امت اسلامي در حفظ استقلال سياسي و از ميان برداشتن زمينه‏ هاي وابستگي است. (33)

از ميان فقهاي شيعي، بنيان ‏گذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني در برخي موارد ضمن تاکيد بر استقلال همه جانبه امت اسلامي، براي نفي سلطه بيگانگان به اين قاعده استدلال کرده‏ اند:
قرآن مي ‏گويد هرگز خداي تبارک و تعالي سلطه‏ اي براي غير مسلم بر مسلم قرار نداده است، هرگز نبايد يک همچو چيزي واقع شود، يک تسلطي، يک راهي، اصلا يک راه نبايد پيدا کند: «لن يجعل الله للکافرين علي المؤمنين سبيلا» . اصلا راه نبايد داشته باشند مشرکين و اين قدرت‏ هاي فاسد . . . بر مسلمين. (34)
همچنين علاوه بر آيه فوق به ساير آياتي که مؤمنان را از پذيرش و قبول ولايت کافران بر حذر مي ‏دارند و يا به عواقب منفي و زيانبار آن هشدار مي‏ دهند استدلال شده است. (35)

برخي از مفسران براي نفي سلطه کفار و عدم جواز آن به آيه 118 سوره آل عمران استدلال کرده ‏اند. در اين آيه خداوند سبحان مؤمنان را از دوستي با بيگانگان نهي مي ‏کند: «اي اهل ايمان غير را به بطانه نگيريد» . (36)
گفته‏اند مقصود از بطانه، دوستي و قرابت است؛ بنابراين مسلمانان نبايد کافران را دوست و هم رازشان و صاحب اسرارشان بدانند، (37) چون اين امر موجبات سلطه آنان بر مسلمانان را فراهم مي ‏سازد .

اصل نفي سبيل علاوه بر اين ‏که در مباحث‏ سياسي و روابط خارجي مورد توجه بوده، در عرصه عملي نيز با نمودها و جلوه‏ هاي خاصي همراه بوده است؛ فتواي تاريخي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباکو و فتواي امام خميني ‏قدس سره در مورد قرار داد کاپيتالاسيون، از نمونه‏ هاي نفي سبيل عملي در تاريخ معاصر است. حضرت امام خميني با اهتمام جدي بر اين اصل، هر نوع روابط و قرارداد بين ‏المللي که منجر به نقض اين اصل و ناديده انگاشتن آن گردد بي‏ اعتبار دانسته و انعقاد چنين معاهداتي را تحريم مي‏ کند؛ بنابراين ايشان فراتر از يک نظريه سياسي، اصل نفي سبيل را امري لازم الاجرا در روابط خارجي فرض مي‏ کند و به آن فتوا مي ‏دهد . (38)


پی نوشت:
27) سوره نساء (4) آيه 141 .
28) ابن عربي، احکام القرآن (بيروت: دارالکتاب العربي، 1421ق) ج‏1، ص‏554 .
29) حافظ عماد الدين ابي‏الفداء، تفسيرالقرآن العظيم (بيروت: دارصادر، 1999م) ج‏2، ص‏114 .
30) رک: ابوالفضل شکوري، فقه سياسي، ج‏2، ص‏384 .
31) اسراء (7) آيه 34 .
32) براي مطالعه بيشتر در مورد مستندات فقهي اين اصل ر . ک: بجنوردي، القواعد الفقهيه، ج‏1، ص 157- 161 .
33) براي توضيح بيشتر ر . ک: محمد رضا دهشيري، اصول و مباني ديپلماسي اسلامي در: مجموعه آثار امام خميني و حکومت اسلامي، ج‏6، ص‏63 .
34) امام روح الله خميني، صحيفه نور، ج‏3، ص‏4 .
35) از جمله به آيات زير استدلال شده است: سوره نساء (4) آيه 138، 139 و انفال (8) آيه 73 و مائده (5) آيه 55، 65 .
36) يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم‏» - «آل عمران (3) آيه 118» .
37) فالمقصود بالبطانة اذن المقربون لدي الشخص فالمسلمون لايجوز لهم اتخاذ الکافر . سواء کان فردا ام جماعة ام دولة، بمنزلة صاحب السر، بحيث‏يقرب و يعظم و يرجع اليه في عظام الامور و مهامها و يفضي اليه باسرار المسلمين‏» - «ر . ک: ابن عربي، احکام القران ، ج‏4، ص 1783» .
38) امام روح الله خميني، تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏485، مسائل 4، 5 و 6 .

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=136&tab=news