نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
كدام شكست!؟ كدام پیروزی؟!
خون بها


انتخابات 24 خرداد 92 با كیفیتی كه شاهد بودیم برگزار شد و تا امروز، تحلیل های گوناگونی با رویكردهای متفاوت بر آن گفته و نوشته شده است. من در این نوشته، حرف هایی می زنم كه شاید عجیب یا فضایی باشد؛ ولی از خواننده تقاضا می كنم كه روی عبارت ها و واژه ها تفكر كند. خواندن مطالب قبلی بنده هم می تواند به شناخت من و فهم حرف اصلی من در این نوشته كمك كند.

یكم. ایمان دارم كه همیشه، هر آنچه كه برای ایران عزیز رخ داده، خیر و مصلحت كشور بوده است. كشور در زمان هاشمی به هاشمی، در زمان خاتمی به خاتمی و در زمان احمدی نژاد به احمدی نژاد نیاز داشت؛ امروز هم به روحانی نیاز دارد. [1] پس، استفاده از تعبیر شكست برای كشور، بی معنی است. من به همه آسیب هایی كه حضور روحانی به كشور خواهد زد، واقف هستم و معتقدم كه همین آسیب ها هم برای كشور خیر هستند.

دوم. انتخاب آقای روحانی از نگاه من یك فرصت سیاسی خوب برای كشور است كه این فرصت عبارت است از بازتعریف و شكل دهی مجدد جریان اصلاح طلبی بر اساس مبانی انقلاب اسلامی و در چارچوب های جمهوری اسلامی؛ كه فكر می كنم بتوان از این فرصت به خوبی استفاده كرد و لكه های ننگی كه بر دامان جریان اصلاح طلبی نشسته، پاك كرد تا در آینده، برای جریان اصول گرایی، یك جریان مخالف خوب [2] و به درد بخور داشته باشیم تا شاید شاهد شكل گیری خرده جریان ها و خرده گفتمان های پوچ و بی مغز [3] نباشیم.

سوم. اگر رییس دولت یازدهم، نماینده جریای اصول گرایی بود -بخوانید قالیباف بود!- همه چیز خوب بود؟! اصول گرایی موفق بود؟! یعنی قالیباف همه آن چیزی بود كه ما می خواستیم؟! اگر قالیباف رییس دولت یازدهم می شد و خطر روحانی دفع می شد، اصول گرایی موفق و سعادتمند بود و رسالت هایش محقق شده بود؟!

در شكست جریان اصول گرایی همین بس كه حداد باید به نفع قالیباف كناره گیری كند تا اصول گرایی در صحنه بماند. در كوتاهی اصول گرایی همین بس كه تعریف نادرست ولایتی از اصول گرایی با سكوت پذیرفته می شود. در كسر شأن اصول گرایی همین بس كه قالیباف عنصر برگزیده این جریان برای جایگاه ریاست جمهوری شد. پس این همه عمار در خیمه اصول گرایی چه می كنند؟!

می پذیرم كه شاید كناره گیری جلیلی و ولایتی به نفع قالیباف می توانست به پیروزی جریان اصول گرایی در انتخابات منجر شود؛ ولی باز هم كناره گیری اصلح به نفع صالح، نشان دهنده ضعف جریان اصول گرایی در تببین هویت و اندیشه و مبانی خود می بود؛ چون اگر از عهده این تبیین بر می آمد، اصلح او الزاماً مقبول هم واقع می شد. [4]

همه كسانی كه امروز در تحلیل هایشان عدم اجماع را علت شكست اصول گرایی می دانند، بر این ضعف دامن می زنند و خواهیم دید [5] كه در آینده، وقتی اجماعی صورت گرفت و یك گزینه ای در حد و اندازه و با مشخصات قالیباف رییس جمهور شد، تازه حضرات عمار یادشان می افتد كه ای داد و بی داد! اصلح شخص دیگری بود و ما باید كاری می كردیم كه اصلح ما، مقبول ملت هم باشد؛ و در ادامه، همان رفتاری كه با احمدی نژاد كردند، با آن رییس جمهور هم می كنند تا دوره بعد!

چهارم. بنده معتقد نیستم كه نباید اجماعی صورت می گرفت. من معتقدم كه اگر قرار بود اجماعی صورت بگیرد، باید روی كناره گیری صالح به نفع اصلح كار می شد؛ نه كناره گیری اصلح به نفع صالح! اگرچه كمی رویایی یا غیر واقع بینانه به نظر می رسد، ولی مراجعه به تجربه 84 و شناخت ظرفیت هایی كه داریم، نشان می دهد كه این امر، آنچنان هم نشدنی -كه برخی فكر می كنند- نیست.

بنده معتقد نیستم كه نباید اجماعی صورت می گرفت. بنده معتقدم كه شكست و اشتباه در این نقطه ای كه عرض كردم صورت گرفته كه اگر درست شناسایی و پذیرفته و جبران نشود، شكست پشت شكست است كه در آینده برای جریان اصول گرایی پیش خواهد آمد.

پنجم. در ناكامی قالیباف، خود قالیباف اثرگذارتر بود تا كناره گیری نكردن جلیلی و ولایتی!

ششم. سه بند دیگر هم نوشته بودم كه حذف كردم. هر چند گاهی لازم به نظر می رسد، ولی هنوز تمایلی ندارم كه درباره نقش عملكرد احمدی نژاد بر این وضعیت امروزی بحثی بكنم.

پایان
 


[1] در این خصوص می توانم بحث كامل تری هم داشته باشم تا مبانی و شواهد این نظریه برای دوستان روشن شود.
[2] مخالف خوب از موافق بد خیلی خیلی بهتر است!
[3] نیازی به نام بردن نبود و نیست. دوستان به خوبی در این مدت سر تا پای همین جریان ها را با شلنگ انتقاد شسته اند!
‍[4] برخی دوستان برای انتخاب اصلح، میزان مقبولیت را هم یك معیار هم ارز با سایر معیارها و بلكه بالاتر در نظر گرفتند و به این ترتیب، اصلح این دوستان، لزوماً مقبول هم بود!!! كه ما با این دوستان صحبت خاصی نداریم. برخی دیگر هم هیچ تلاشی برای مقبولیت اصلح خود نكردند و از همان ابتدای امر، سنگ صالح مقبول را به سینه زدند و شد آنچه كه شد.
‍[5] امیدوارم نبینیم...

http://bloodmoney.mihanblog.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=774&tab=weblog