نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
صهيونيسم در ادبيات جهان - قسمت اول
فارس


آنچه صهيونيسم به عنوان " حكومت جهاني " درصدد بدست‌آوردنش مي‌باشد ، آن نيست كه در سرزمين محدود و محصور فلسطين به آن دست يافته است.

" پيشگفتار " " ريشه‌هاي سرطاني صهيونيزم بين‌الملل " انقلاب كبير فرانسه و اتقلاب كبير شوروي. دهها آيه تحريف شده از اسفار پنجگانه تورات ، قباله و ....... كه دست‌كاري آنها از پيش از ميلاد مسيح ، شروع شده و تا قرن ششم ميلادي ادامه يافته ، تنها در راستاي نژادپرستي خاخام‌هاي يهودي انجام شده است. اين انحراف‌ها زمينه‌ها را از هر حيث آماده نموده تا " صهيونيسم بين‌الملل " روايت شبه ديني آن را " استعمار از قرن هيجدهم دست به آفرينش فرقه‌هاي شبه ديني مانند صهيونيسم بهائيت ، طالبان و ..... زد " در گردهمايي " بال " سوييس 1897 به صورت منشور و بيانيه تولد خود را توسط " تئودور هرتصل " صادر كرد. از اين پس مخالفان " قبالايي " رفته‌رفته يا جذب صهيونيست‌ها شدند يا به طور كلي با انواع شيوه‌ها حذف گرديدند. نمونه‌هايي كه در جنگ جهاني دوم صهيونيست‌ها مخالفان يهودي خود را كشتار دسته‌جمعي كردند ، فراوان است. اساس افكار نژادپرستانه هرتصل و صهيونيست‌هاي دنباله‌رو او را ، مي‌توان در چهارقسمت اصل زير كه در زندگي روزمره ، طرز تفكر ، خلق و خوي مردم و دولت اسرائيل نقش مهمي دارد ، خلاصه نمود : 1- به لحاظ ارثي و نژادي ، يهودي و غيريهودي نمي‌توانند يكجا با هم زندگي كنند. 2- يهوديان براي محافظت خود ، مجبورند در داخل يك كشور جمع شوند. قوانين و احكام مربوط به شناسايي فلسطين به عنوان موطن اصلي و آبأ و اجدادي قوم يهود موجبات اين انتخاب را ولو با توسل به زور فراهم ساخته است. 3- يهوديان به وسيله موانع حقوقي و اجتماعي ، بايد جدا از غيريهوديان نگهداري شوند. 4- تشكيل دولت يهودي ، مستلزم كمك و مساعدت غيريهوديان است. هرتصل در اطلاعيه 1841 يهوديان اهل چارلستن با عبارت : " فلسطين ما ، خاك مقدس موعود ما ، اين خانه‌ي خدا ، معبودمان است " حركات نژادپرستانه و افكار صهيونيستي را ، بر پايه‌ي دين بنا نموده است. كلمه " صهيون " به معني حكومت خداست. آياتي كه عقايد نژادپرستي را تشويق مي‌كند ، به اضافه آياتي كه مربوط به اراضي وعده داده شده در تورات تحريف شده آمده است ، مبناي صهيونيسم را پايه‌ريزي نموده است. به چند مورد از اين آيات اشاره مي‌كنيم : مرثيه‌هاي ارميا ، باب 4 آيه 2 : " پسران گران‌بهاي صهيون كه به زرناب برابر مي‌بودند " مزامير ، باب 82 آيه 8 و 6 : " گفتم كه شما خدايايند و فرزندان خداي بزرگيد. برخيز اي خدا ( اي فرزندانم ) و بر روي زمين داوري كن ، زيرا تو تمام امت‌هاي جهان را متصرف خواهي‌شد " تثنيه ، باب 7 آيه 6 : " زيرا تو براي يهوه خدايت ، قوم مقدس هستي ، يهوه خداي بزرگت ترا برگزيده است ، تا از جميع قوم‌هايي كه بر روي زمين‌اند ، مخصوص براي خود او باشي " خروج باب 26 آيه 6 و 5 : " از تمام اقوام جهان ، شما قوم خاص من خواهيد بود ، چون تمام دنيا به من تعلق دارد ، و شما كاهنان ملكوتي ، و ملت مقدسي خواهيدشد " اشعيا ، باب 54 آيه 3 : " نسل تو ، ساير ملل را تصرف خواهدكرد. " در فصول بعدي گفتار مواردي از تالمود و قباله خواهد آمد كه در آن ساير ملل در نظر يهوديان ، پايين‌تر و پست‌تر از حيوانات جلوه داده شده‌اند. به عنوان مثال ، در آيه 25 باب 23 حزقيال ، گوشت نژاد آشوري ، بابلي و كلداني ،‌به گوشت خر تشبيه شده است. " بنابراين صهيونيسم در پي تحقق " دولت جهاني " است و همه رهبران آن از هرتصل ، بن‌گوريون ، گلداماير و ...... بر آن تأكيد كرده‌اند. اگر امروز در يك معامله چند جانبه با استعمار ( انگليس ، فرانسه ، شوروي ، آمريكا ) سرزمين فلسطين را به تصرف درآورده‌اند ، اين تنها آرزويشان نيست كه ادامه‌اش را بين دو رود بزرگ نيل تا فرات مي‌نامند. اين حكومت بناشده بر روي خون ، تنها نمونه‌ي يك قرنطينه براي صهيونيسم جهاني است. براي پي‌بردن به اين حقيقت كافي است كه مروري داشته باشيم بر نام 142 رييس‌جمهور آمريكا كه يا يهودي بوده‌اند و يا فراماسونر و همين وضع در شرايط كنوني هم از روسيه تا اتريش ، آلمان ، انگليس ، فرانسه و ..... جاري است. بنابراين رژيم اشغالگر قدس را بدون كاخ‌هاي اليزه ، كرملين ، نيويورك ، برلين و ...... بدون بانك‌هاي روچيلد و بدون جمعيت‌هاي " بلدربرگ " كه سياست جهاني را ديكته مي‌كنند و نهادهايي چون صندوق جهاني پول ، نهادهاي سازمان ملل ، فراماسونري ، لانيزي و روتارين در كشورهاي مختلف جدا نمي‌توان ديد. بدون خبرگزاري‌هاي CNN ، تاس ، شبكه‌هاي زنجيره‌اي راديوها و تلويزيون‌هاي آمريكايي ، بدون كارخانجات " لاكهيد " كه سازندگان سلاح‌هاي اتمي و متعارف هستند. بدون صنعت رؤياسازي و تاريخ‌پردازي سينماي هاليوود و به ويژه بدون خبرگزاري فاكس نيوز ، نيويورك تاميز ، خبرگزاري رويتر و ........ نمي‌توان ديد. بنابراين بايد پديده صهيونيسم را حداقل از انقلاب فرانسه به اين سوي مورد بررسي قرار داد. انقلاب شوروي ، جنگ جهاني اول و دوم هر يك جولانگاه توان مالي و نفوذي صهيونيست‌ها بوده است و آنچه در پانزده‌سال اخير در شوروي به يغما رفت و كساني چون خودركووسكي و شركأ كه با همدستي يلتيسن و منشي‌‌گري دختر او كار را به پايان رساندند ملاحظه شود. همچنين اخبار تكان‌دهنده سال‌هاي گذشته يعني انتقال فن‌آوري استراتژيك اتمي و سرقت آن از آمريكا به چين ، نكات بسياري را به ما گوشزد مي‌كند كه چگونه پنج عضو دايمي شوراي امنيت سازمان ملل در حيطه نفوذ صهيونيست‌ها قرار دارند. آنچه صهيونيسم به عنوان " حكومت جهاني " درصدد بدست‌آوردنش مي‌باشد ، آن نيست كه در سرزمين محدود و محصور فلسطين به آن دست يافته است. تنها ايستگاه بزرگ و يك پايگاه دايمي است. بنابراين عملكرد صهيونيسم را در بخش اول در روسيه از قرن ششم ميلادي تا حال حاضر مرور مي‌كنيم. در بخش دوم نيز از انقلاب كبير فرانسه تاكنون و نفوذ آنان بر سياست‌هاي جهاني را مرور خواهيم كرد.

 

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=76&tab=mobareze