قطعه شعری از محمدرضا جعفری بمناسبت ایام پربرکت ربیع الاول و نیز موهبت ایام الله دهه فجر
تاریخ: ۲۳ بهمن ۱۳۹۰
قطعه شعری از استاد محمدرضا جعفری بمناسبت ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) و نیز موهبت ایام الله دهه فجر
خورشید جمال محمد(ص) طلوع نمود
عالم به سجده افتاد و او را ستود
یکباره خداوند رحمان به لطف خویش
نعمت را فزون و مضاعف نمود ز پیش
سر سلسله ی خوبان نمایان شد از حبیب
زمین از طراوت این گل رعنا ،شدش نصیب
عشق و سلام و سلامتی همه نازل شدند
تسلیم خداوند مهربان ،ز دل شدند
فصل بهار و شادی آل محمد(ص) است
ولادت امام ششم ، صادق (ع) آمدست
وصل است این رسالت زیبا به دولتش
امروز هم به وجود فرزند اوست صولتش
در محضر امامت آل خدا آرزوی ماست
فرمانبری ز دستور این خاندان ، خوی ماست
محجور ز ما هرگز نشد ولایت آل علی
دائم راهرو ولایتیم و پیرو ولی
چون کعبه قبله ی عالم ، مقدس نبوتش
فراق از نبوت آل خدا ، می آورد عطش
چندی اگر ندیده ای تحفه ، این حکایت است
وضع فطرت ذات و خود فریاد و آیت است
اسطوره ی نمایان که عیبی در آن نداشت
تخم معرفت را ز عالم اول نبی (ص) بکاشت
نشر طراوت و شادی و احساس سلوک بود
چیزی بجز تلاوت حق در این کیمیا نبود
معنای نبوت و امامت و ولایت مشخص است
برای اهل عرفان ، نکته ای ز قرآن بس است
شهد گل است و نشان ز این سلام او
فرصت را شمارشی نیست در کام او
اندیشه با زبان نهایت سخن نیست ای مراد
هستی بدون ذکر آل علی (ع) میرود به باد
شمشیر توانا و مرد جنگ میکند اثر
بی هر کدام ، این صحنه یعنی دردسر
محبوب هست دوستان پیامبر به پیش ما
جان میدهیم به راه دوستانش چو خویش ما
افکار عالم و آدم فدای اوست
در تلاطم بحر توسل به او نکوست
رحمان خصلت است خدای کریم را
تاکند دور از مسلمین دام و بیم را
هجرت او که معنا دهد به زمین و سماء
تابش دهد چو نگین زیبای انگشترش بجا
نعمت رسید به کل بشر ز او
ما را کجاست تا بنوشیم جرعه زین سبو
تفاوت هست هر چیز با این رسالت بزرگ
نیست در وادی نبوتش ، همپای این سترگ
گشتیم جعفری تا ببینیم و فریاد حق دهیم
دیدیم عطر وجود پیامبر ، آمد به یک نسیم
محمدرضا جعفری -۲۰/۱۱/۱۳۹۰
|