نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
هنوز...
پلاک آخر


بسم الله

ریه های شیمیایی هنوز سرفه می کنند.

هنوز خون های خردلی روی بوم زندگی شتک می زنند.

هنوز پل بی عابری بین چشم های خیس مادر و دوردست های امید، بسته شده است.

هنوز همسران، کودکان خود را با لالایی «پدر می آید» خواب می کنند.

برای بچه ها هنوز قاب عکس ها همه شناسنامه پدر است.

هنوز خواهر ها چفیه برادراشان را بو می کنند.

هنوز پدر ها خلوت گریه خود را ترک نکرده اند.

و هنوز مادران «یوسف گم کرده» به بازار نمی روند.

هنوز با آبروی سرخ آنان خود را آرایش می کنیم.

آینه این هنوزها در برابر ماست.

به خودمان نگاه کنیم...

این مطلبو پشت یه کارت پستال دیدم که اسمشون "وارثین" بود.

دعا یادتون نره
 

http://pelakeakhar.mihanblog.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=520&tab=weblog