نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
وداع بـا آستان حبیب ...
آچارکشی سیاست


بسم الله ...
باران می بارد
، آسمان ابری است ، قلب من می تپد ، تند تند می تپد ، چشمانم بارانی است ، نه به خاطر آسمان به خاطر یک خبر ، خبری به خاطر یک مهمانی ، خبری بد ، شاید هم خبری خوب عـیـــــد است ولی دلم می گیرد ، دل من کوچک است ، دل من طافت فراق یار را ندارد .
دلم برای خدا تنگ می شود ، دلم برای سفره تنگ می شود ، سفره افطار ، سفره ای بزرگ ، بزرگی این سفره به خاطر خودش نیست ، بزرگی سفره به خاطر صاحب سفره است خدا سفره دار است . ماه ، ماه خدا ، ماه مهمانی خدا تمام می شود . دل من می گیرد دلهوره ی پرستو از نباریدن باران است قلب من دلشوره ی رحمت را دارد . شمع  خدا پروانه ی دلم را می خواند ولی دل من توفیق ندارد .
خدایا تمام شد ، همه ی آرزو های من تمام شد . همه آرزو های من شب های رمضان بود ، شب های رمضان تمام شد .
ماه رمضان رفت قلب من ماند برای دیدن آستانی بلند مرتبه ، خدا حبیب است ، من ذره ای در این آستان  بلند مرتبه ، قلب من قدم گاه خدا بود ،  رد پای خدا بر روی قلب من ابدی است . من وداع می کنم با آستان این حبیب . رمضان رفت.


عيد رمضان آمد و ماه رمضان رفت          صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

http://saiidmohtashami.blogfa.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=495&tab=weblog