نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
«كی بود، كی بود، من نبودم!» یا «من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود!»
خون بها


وقتی «خاتون» منتشر شد، چپ و راست آقایان و خانم ها منكر همكاری با دست اندركاران این ویژه نامه شدند. بعضی ها مطالبی را كه به نقل از ایشان در این ویژه نامه منتشر شده بود، تحریف شده و خلاف عقیده و نظر خود خواندند و بعضی ها گفتند روحمان هم از وجود چنین ویژه نامه ای با خبر نبود و ما در این ویژه نامه هیچ دست و پایی نداشته ایم و از این حرف ها...

قصه شده است قصه «كی بود، كی بود، من نبودم!» یا قصه «من نبودم، دستم بود، تقصیر آستینم بود!» كه وقتی گند كار درآمد، همه به فكر گریز و فرار از ماجرا افتاده اند!

وقتی مطلبی به نام شما یا به نقل از شما، بدون كسب اجازه از شما یا با كسب اجازه اما با تحریف یا جهت دهی انحرافی منتشر می شود، شما می توانید به دستگاه قضایی شكایت ببرید و خواستار برخورد قانونی با عوامل این كار شوید. حالا وقتی حضرات به یك خط مصاحبه بسنده می كنند كه به جان مادرم كار من نبود و من با این جریان انحرافی هم كاسه نیستم، اما خبری از شاكی خصوصی و حتی برخورد لفظی نیست، نتیجه می گیریم كه یا نسنجیده با هر كسی كه از راه رسیده مصاحبه كرده اند و برایش یادداشت و مقاله نوشته اند و حالا فهمیده اند كه چه كلاهی سرشان رفته و حالا شجاعت آن را ندارند كه در برابر جریان انحرافی و عمل غیر قانونی اش قد علم كنند، یا اینكه بدشان نمی آید با این جریان همراهی كنند و منافقانه اظهار بی گناهی می كنند.

البته می دانیم كه این جریان منحرف آنقدر پست هست كه از نام و نشان و آبروی افراد سوء استفاده كند یا برای بی آبرو كردنشان نقشه بكشد و از این كارها بكند؛ اما وقتی این را می دانیم، چرا باید فریب بخوریم؟! و اگر خدایی نكرده فریب خوردیم، چرا اینقدر راحت از كنار آن بگذریم؟! چرا اجازه دهیم جریان انحرافی بدون پرداخت هیچ هزینه ای از این ماجرا عبور كند و فرداروزی با حركت تازه ای مشغله جدیدی برای ما درست كند تا از پیگیری حركت قبلی اش و برخورد با آن باز بمانیم؟!

این پرونده باید صد شاكی خصوصی داشته باشد!
و خداوند در جای حق نشسته است.

http://bloodmoney.mihanblog.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=487&tab=weblog