نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
ولایتمداری؛ دیگران باید، ما شاید
تفکر با چاشنی خنده


مقام معظم رهبری در چند سخنرانی پیاپی خود بر لزوم حفظ وحدت و پرهیز از تخریب و تهمت تاکید داشته و تابلو نمودن یک اندیشه غلط و حرف ناصواب را به وسیله نقد آن اشتباه دانستند. این بیانات در کنار تاکید همواره ایشان بر لزوم روشنگری و تصدیق روشنگران بصیر(مانند اینکه علامه مصباح را در زمان اوج انتقادات ایشان به جریان نفوذی دارای بصیرت به معنی حقیقی کلمه دانستند) نمایانگر راهی بود که انقلابی های حقیقی را از درافتادن به ورطه تخریب و تهمت باز می داشت و همچنین آنها را از بی تفاوتی و ساده انگاری نهی می نمود.

اما دریغا که این راه­نمایی موجب نشد تا عده­ای از انتقادت کینه جویانه نسبت به رییس جمهور و دولت دست بردارند و یا عده­ای دیگر چشم خود را به روی برخی کاستی ها و نواقص جدی باز کنند و دست از ساده اندیشی و توجیهات خام بردارند.

روزنامه ایران به عنوان تریبون جریان نفوذی یکی از ارگانهایی بود که سراپا گوش شد و قسمت اول فرمایشات آقا مبنی بر لزوم وحدت را شنید و اما در عین حال چشمهای خود را بر تاکیدات ایشان بر روشنگری بست. همین مسئله نیز باعث شد تا این جریده کمال کج­فهمی را از اندرزهای مقام ولایت داشته باشد و هر انتقاد دلسوزانه ای را به پای تخریب بنویسد و هر نصیحت مشفقانه ای را به چوب توهین براند.

اما ای کاش این برداشت ناصواب از توصیه های بحق مقام معظم رهبری مورد التزام خود برادران «ایرانی» نیز قرار می گرفت. ای کاش آنها چنانکه حفظ وحدت را در سکوت و دم بر نیاوردن دیگران می بینند خود نیز قدری خویشتنداری کرده و به هر بهانه­ای به تخریب و مچ گیری دیگران نمی پرداختند. تلقی اینان از حفظ وحدت و یا تخریب اگرچه نادرست اما می توانست قابل تحمل باشد اگر خود نیز به این برداشت ناصحیح ملتزم می بودند اما افسوس که نگاهی به مطالب منتشره در این مطبوعه چیزی غیر از این را نشان می دهد.

برای مثال می توان به ستون «دیگه چه خبر» روزنامه ایران نگاهی انداخت تا مشخص شود کسانی که بر طبل وحدت می کوبند و همگان را به ولایتمداری دعوت می کنند، خود در کجای مسیر عمل به فرامین رهبری ایستاده اند.

برای این منظور با مرور اخبار منتشره در این ستون از تاریخ پانزدهم تا سی­ام تیرماه این روزنامه به بررسی سوژه هایی می پردازیم که نویسنده این ستون به انتقاد و حتی گاهی استهزاء آنها پرداخته است. ابتدا به فراوانی هر مورد توجه فرمایید تا بعد از آن چند نکته را متذکر شوم:

قریب هفتاد خبر در این کمتر از 15 شماره روزنامه ایران در ستون دیگه چه خبر کار شده است که در آنها سپاه(مستقیم و یا تحت عناوین نهادهای انقلابی) 3بار، اصولگرایان و کمیته وحدت 5بار، قوه قضاییه 2 بار، رییس مجلس 4بار، رسانه های اصولگرا 3بار، خبرگزاری فارس 8 بار، توکلی، قالیباف، مطهری و زاکانی هرکدام 3 بار، مهدی طائب و محسن رضایی هر کدام 2 بار و اشخاصی چون سروری، مرتضی نبوی، افروغ، بادامچیان، سلیمی نمین یکبار سوژه انتقاد شده اند و صد البته که کیهان نیز از قلم نیفتاده است.

جالب آنکه افردی چون خاتمی، هاشمی و موسوی خوئینی ها تنها یکبار مورد نظر نویسنده این ستون قرار گرفته است و نویسنده در دو سه خبر نیز نگاهی به بحرین، موضوع هسته ای ایران و امریکا داشته است. درحالی خبرگزاری فارس تقریبا یک روز در مان سوژه بوده است و رسانه های اصولگرا زیر ذره بین بوده اند که تنها یکی دو بار از رسانه های اصلاح طلب که ضدیت آنها با نظام و ولایت آشکار است سخنی به میان آمده است!

حال چند نکته:

دوستان ما در روزنامه ایران که تمرکز یکی از ستونهای خود را متوجه افراد و جریانهای معروف به اصولگرایی نموده اند و به هر بهانه ای «تیکه»ای به آنها انداخته اند فکر می کنند در مسیر اجرای منویات رهبر معظم گام بر می دارند؟

قطعا افردی چون مطهری، توکلی، قالیباف و... کینه توزی های خود را نسبت به دولت و رییس جمهور بارها نشان داده اند و نگارنده نیز آنا را در دایره اصولگرایان واقعی نمی داند اما سپاه، قوه قضاییه، مجلس و... نیز آیا جزو نهادهایی هستند تخریب و انتقاد از آنها آسیبی به وحدت نمی زند؟ آیا فقط باقی دستگاهها و قوا ملزم به دوری از تنش و ایجاد فضای همدلی هستند؟ اگر قرار بر این باشد که هر کس تمام عیوب دیگران را بزرگ کند پس وحدت چگونه شکل خواهد گرفت؟

شاید این سوال مطرح شود که که این رفتار روزنامه ایران برای روشنگری درباره اتهامات ناروایی بوده است که افراد یا نهادهای فوق الذکر متوجه دولت یا رییس جمهور نموده اند و این روزنامه در پی روشنگری و تبیین حق بوده است. این سخن اگرچه درباره پاره ای موارد درست است اما در مورد بیشتر اخبار اینگونه نیست، برای مثال به خبر زیر دقت کنید:

وقتي فارس فرق بين مسابقات قوي‌ترين مردان و وزنه‌برداري را نمي‌داند

خبر اول اين كه سايت خبري فارس روز گذشته ذيل خبر اعزام هيأتي از طرف مجلس براي بررسي قتل روح‌الله داداشي قوي‌ترين مرد ايران، وي را قهرمان وزنه‌برداري ايران و جهان! معرفي كرد.

... اين اشتباه از سمت اين رسانه در حالي رخ‌ مي‌دهد كه كمتر كسي پيدا مي‌شود كه تفاوت بين رشته وزنه‌برداري و پاورليفتينگ را نداند يا در جريان نباشد كه روح‌الله داداشي قهرمان مسابقات قوي‌ترين مردان ايران و جهان بود نه مسابقات وزنه‌برداري!

همانگونه که مشاهده می کنید پرداختن به این خبر کم اهمیت نه تنها از نظر حرفه ای ضعف است بلکه نشان می دهد نویسنده محترم قصد داشته تا مچ خبرگزاری فارس را بگیرد. فقط همین!

یا در خبر دیگری نویسنده بعد از انتقاد از یک سایت خبری منتسب به یکی از نهادهای انقلابی می نویسد:

...سايت مزبور معمولاً خبرهاي خود را بر اساس گفته مي شود و شنيده شده است، منتشر مي كند.

حال به دو خبر زیر که نویسنده روزنامه ایران نوشته است دقت کنید و ببینید آیا منبع خبر یا سندی بر این دو ادعا پیدا می کنید:

خبر اول اين كه در حالي كه اظهارات اخير مهدي طائب رئيس قرارگاه عمار و اهانت‌هاي وي به رئيس‌جمهور و برخي مسئولين دولتي، با موجي از اعتراضات و مخالفت‌هاي افكار عمومي نسبت به اين نوع ادبيات مواجه شده، موج اين نارضايتي حتي به جلسات قرارگاه عمار نيز كشيده شد. اخيراً‌در يكي از جلسات شوراي مركزي اين قرارگاه، برخي اعضا نسبت به اين نوع ابراز مخالفت‌ها با دولت اعتراض و از طائب خواسته‌اند در ابراز نظرهايش دقت بيشتري داشته باشد.

 

شنيديم كه پس از سخنان روشنگرانه مقام معظم رهبري در هفته‌هاي اخير، بسياري از افراد ولايتمدار اقدام به تصحيح مواضع قبلي خود در مخالفت با دولت كرده‌اند. اين روند با اظهارات چند روز گذشته برخي از بزرگان ادامه پيدا كرده، اما نكته قابل ملاحظه اينكه عده‌اي از نزديكان اين بزرگان تلاش دارند از تعديل مواضع و تصحيح خطاها جلوگيري كنند.


 

نکته دیگری که در اخبار این ستون مشاهه می شود این است که نویسنده ستون بدون پاسخ دادن به صحبتها و یا سوالاتی که دیگران مطرح نموده اند تنها با ذکر چند باره جملات مقام معظم رهبری تلاش می کند تا صرف مطرح شدن این مباحث را خلاف نظر ایشان مطرح کند و حال باید پرسید که اگر صرف دامن زدن به اختلافات صحیح نیست(که نیست) آیا پرداختن به این سوژه ها در روزنامه ایران و انتقاد از آنها چیزی جز دمیدن بر آتش اختلاف نظر است؟ آیا روزنامه ایران که هاشمی و یا فتنه گران را مهمترین خطر برای انقلاب می داند نمی توانسته است سوژه های خود را به کردار و گفتار آنها اختصاص دهد؟ آیا فقط روزنامه ایران از دیگران انتظار دارد که از گفتن مطالبی که به نظرشان حق است(حالا درست یا غلط) برای حفظ وحدت و ایجاد آرامش چشم بپوشند؟

در آخر گفتن این نکته خالی از لطف نیست که برای اینکه دریابید چه کسانی پیرو واقعی ولایت هستند و سخنان معظم له را به نفع خویش مصادره نمی کنند بد نیست نگاهی به ستون اخبار ویژه کیهان که کمی از سنخ ستون دیگه چه خبر ایران است بیاندازید تا ببینید که کیهان بیشتر از دامن زدن به اختلافات دوری میکند و به خطرهای اصلی می پردازد و یا روزنامه ایران!

http://nishkhand.blogfa.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=468&tab=weblog