نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
مغالطه ی خطرناک جریان انحرافی
یک استکان چای داغ


توضیح مغالطه :

امام خامنه ای در پاسخ به ادعای موسوی ، مبنی بر خرافی خواندن رئیس دولت نهم ، در نماز جمعه 29 خرداد 88 فرمودند:

« فحاشى كردند ؛ رئيس جمهور را خرافاتى ، رمال ، از اين نسبت هاى خجالت آور دادند ؛ اخلاق و قانون و انصاف را زير پا گذاشتند. »

پس اکنون هم اگر کسی بگوید که احمدی نژاد آدم مؤمن و باهوشی است و ذاتاً از این اشتباهات ( عدم لغو حکم مشایی و خانه نشینی یازده روزه و ...) مبرا است و این کارها را ناشی از سحر شدن وی بداند ، در واقع برخلاف سخنان امام خود عمل کرده و ادعاهای خجالت آور و دور از انصاف و اخلاق کرده است !صفحه ی نخست ضمیمه ( ذمیمه ) سیاسی روزنامه ی ایران در تاریخ شنبه ۲۱ خرداد ۹۰ ؛ رسالت این تخریب را برعهده گرفته است.

پاسخ این مغالطه :

الف. خرافه یک امر غیرواقعی است و سحر ، لزوما خرافه نیست :

در قرآن هم به تاثیر واقعی گونه هایی از سحر ، اشاره شده است ؛ آنچه امام خامنه ای از رئیس دولت نهم ، نفی کرده اند ، خرافه است و آنچه علامه مصباح ، درباره ی رئیس دولت دهم جدی دانسته اند ، سحر بوده است ، نه خرافه !

ب. حکم ساحر و مسحور تفاوت دارد :

اگر سحر و خرافه را لزوما به یک معنا بدانیم ، باز هم بین ساحر و مسحور ، تفاوت است ؛ هم چنانکه بین قاتل و مقتول فرق است. چنین نیست که چون قاتل بد است ، پس مقتول هم بد است ؛ مثل اینکه بگوییم : چون زن یهودی پیامبر خدا را سحر کرد و خرافاتی بود ، پس پیامبر خدا هم خرافاتی است !

پس اگر علامه مصباح گفتند که رئیس دولت دهم سحر شده است ، معنایش این است که این ساحر می تواند خرافی باشد ، نه مسحور ! در حالیکه اتهام ذمیمه ایران به علامه مصباح این است که ایشان مسحور را خرافی خوانده اند.

به عبارت دیگر : امام خامنه ای خرافی بودن و رمال بودن را از رئیس جمهور نفی کردند ، علامه مصباح نیز هیچ گاه نفرمودند که رئیس جمهور خرافی یا رمال است ، بلکه با احترام به شخصیت رئیس جمهور ، فرمودند : بعضی اعمال ( مثل : ماجرای حکم مشایی و بست نشینی یازده روزه در ماجرای عزل وزیر اطلاعات ) از رئیس جمهور باهوش و عاقلی همچون آقای احمدی نژاد بعید است لذا عقل حکم می کند که کسان دیگری رئیس جمهور را سحر کرده اند. ( که دستگیری ساحران مرتبط با بعضی افراد نفوذی در دولت و اعترافات تکان دهنده ی آنها بهترین دلیل بر این نتیجه گیری است. )

به عبارت سوم و روشن تر : مغالطه گر می گوید :

الف. امام خامنه ای فرمودند : رئیس جمهور رمال و خرافاتی نیست ،

ب. علامه مصباح رئیس جمهور را به رمالی و خرافاتی بودن متهم کرده اند ،

ج. پس علامه مصباح برخلاف نظر رهبری صحبت کرده اند.

کشف مغالطه : با توضیحات قبلی روشن است که مغالطه در بند (ب) استدلال رخ داده است. چون علامه مصباح رئیس جمهور را رمال و ساحر نخوانده ، بلکه فرموده اند : دیگران ایشان را سحر کرده اند. 

ج. معیار حال کنونی افراد است :

منطقا ممکن است که رئیس دولت « نهم » ، خرافاتی نباشد و نسبت دادن خرافاتی به وی ، عملی خجالت آور ، توأم با بی انصافی و بد اخلافی باشد ، ولی رئیس دولت « دهم » ، خرافاتی باشد. بالاخره دو سال زمان کمی برای تغییر نیست ، هر چند این احتمال ، منطقاً درست است ، اما تنها زمانی می توان آن را به رئیس جمهور نسبت داد که دلیلی بر وقوع این احتمال باشد.

این مغالطه ، وقتی خطرناک تر است که از سوی ابلیس و یارانش ، برای نشان دادن تقابل بین امام خامنه ای و عمار امام خامنه ای یعنی : علامه مصباح یزدی ، به کار رود.

 


 

تذکر : پاسخ این مغالطه به همراه مغالطه ی دیگری ، نخستین بار در وبلاگ باز باران نوشته ی دوست عزیزم آقای ابوالفضل امامی ذکر شده بود که به دلیل اهمیت و نفوذ بیشتر شبهه ی اول ، این حقیر تنها آن را به همراه توضیحات بیشتری از خودم منتشر کردم.

http://chaei.blogfa.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=393&tab=weblog