در تئوری مهندسی برخوردها گذار از "خود" به "دشمن" سه مرحله را برمی تابد که معرفت به این مراحل در فضای فتنه گون لازم به نظر می رسد. _پیچیدگی نظام رفتارها متاثر از همین موضوع است.

در این یادداشت قصد نگارنده تبیین چگونگی هبوط خودی ها به آنسوی خاکریز، الحاق به لشکر دشمن است.

عبد الله بن مشرقی را می شناسی که غروب از سپاه  حسین بن علی (ع) گریخت بعد از آنکه صبح تا عصر را در رکاب امام شمشیر می زد؟! تنش در سپاه حسین(ع) تمام روز می رزمید و شهادت تمام روز از او گریخته بود!

ایشان مگر می توانست لحظه ای به حقانیت پسر پیغمبر خدا شک کرده باشد؟!

 نفس پرستی_چشم دنیا بین و سهم خواهی هایی که آرام آرام ریشه در باطن وی دوانیده بود بین او و سپاه حسین (ع) جدایی انداخت تا آنجا که دیگر تاب نیاورد و دست از حسین کشید.

روزی اگر مسعود رجوی (برخلاف تصور ما) خود را "شریک" در پیروزی انقلاب اسلامی ایران می دانست به زودی زود برای سهم خواهی از قدرت اقدام کرد و به  "رقیب" طیف انقلابیون تبدیل شد، وقتی هم که دستش از قدرت کوتاه ماند تبدیل شد به "حریف" حزب انقلابی ها .

امروز هم که در خاکریز "دشمن" می رزمد!

مسعود رجوی اصلا لازم نبود گمارده امریکن اینترپرایز انستیتو باشد، مغز متفکر بنگاه رن، بنیاد هتسون، کاتو و سایر مراکز مطالعات استراتژی وابسته یه صهیونیسم هم پشت سرش نبود، بلکه برگزیدن مسیری غیر از مسیر انقلابیون او را به سنگر دشمن رهنمود ساخت و ایشان را به آغوش دشمنان خارجی نظام انداخت.

و امروز اما آنچه جریان موسوم به سران فتنه در محاق آن گرفتارند نتیجه همین نفس پرستی ها و همین سهم خواهی هاست که بعد از چنگ اندازی به انتخابات دهم دچار آن شدند.

اگر سران فتنه روزی شریک پیروزی انقلاب، سالها در جبهه حق علیه باطل پاسدار نظام بودند، امروز اسیر شهوت قدرت، دستشان خالیست، دیگر نه "رقیب" انتخاباتی و "حریف" سیاسی که دشمن  تمام قد انقلاب شدند.

سران فتنه قبل و بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری وقتی دیدند از پس "حریف" سیاسی شان بر نمی آیند طی اقدامی عجولانه و سبکسرانه شمشیر را از روبستند و به زعم اینکه با فشار از بالا و چانه زنی از پایین دوباره بخشی از قدرت را به دست می گیرند به تنش سیاسی و لشکر کشی خیابانی روی آوردند و این مستلزم هزینه هنگفتی بود که برای تامین این هزینه ها مجبور شدند در زمین دشمنان قسم خورده اسلام وانقلاب بازی کنند...

از نفی اسلامی بودن حکومتی که برای آن انقلاب کرده بودند بگیرید تا اینکه امروز آب به آسیاب صهیونیسم ها می ریزند!

برای ادعای سقوط ایدئولوژیکی ایشان که لازم نیست مثل آقای ابریشمچی و مسعود رجوی همسرشان (مریم عضدانلو)  را دست به دست کنند! گاهی همین (( نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران)) گفتن ها هم کافیست تا هبوط از اسلام ناب محمدی (ص) را در کویر مرده ی دل های همین افراد مشاهده کنیم.

((ومالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان)). (چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که _به دست ستمگران_ تضعیف شده اند پیکار نمیکنید؟) نساء 75

اقدام ضد انقلاب و اسلامی سران فتنه را در هیچ یک ار مراحل مدل تبیین شده (خود_شریک_رقیب_حریف_دشمن)  نمی توان گنجاند جز اینکه برایشان سربازی دشمنان اسلام و انقلاب را قائل شویم.