نسبت صهیونیستها با جریان فتنه
مرکز مطالعات استراتژیک جنبش دانشجویی
در پی انتخابات دهمین دوره
ریاست جمهوری حوادثی در کشور رخ داد که نشانههای پیدایی فتنهای عمیق در جامعه اسلامی ایران بود. این فتنه بر امواج جنگ نرمی سوار شد که بیتردید از سالهای پیش، دشمنان شناسنامهدار انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت ایران به راه انداخته بودند.
هم افزایی جنگ نرم دشمنان خارجی با محوریت صهیونیسم بینالملل فضایی را ایجاد کرد که همه مخالفان و معاندان نظام اسلامی از قبیل منافقین، سلطنت طلبان، تودهایها، لیبرالها، ملیگراها، بهاییها، شیطان پرستان و... را امیدوار کرد که ایران در آستانه یک تحول سیاسی قرار گرفته و کار جمهوری اسلامی تمام شده است. براساس همین تحلیل غلط بود که در وقایع پس از انتخابات، رفتارهای ساختارشکنانه همچون اغتشاشات خیابانی تا حرمت شکنی عاشورای حسینی از سوی فرقه فتنه به منصه ظهور و بروز جهانی میرسید. از این جهت اشاراتی به این موضوع قابل بررسی به نظر میرسد:
رسمیت بخشیدن به فرقه ضاله بهائیت
بررسی و تحقیق در تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر حاکی از آن است که همواره جریان استعمارگر با تقویت فرقه انحرافی و ضاله بهائیت تلاش خود را در نابودی اصالتهای دینی و ملی ایرانیان به کار بسته است. در جریان نهضت مشروطیت ایران، همکاری فرقه ضاله بهائیت با روسها و محمدعلی شاه هیچگاه از خاطر نواندیشان ایران فراموش نمیشود در حالی که سرزمین ایران تحت نفوذ بیگانگان بود فرقه بهائیت شعار «جهان وطنی» را سر داد و در راستای خدمت به اهداف شوم بیگانگان 2عنصر مهم هویت ایران را که اسلام و ملیت بود، اولی را با نسخ اسلام و دومی را با شعار تشکیل حکومت جهانی به چالش کشاند. اما آنچه که امروز باید مورد توجه قرار گیرد، این است که فرقه ضاله بهائیت از سوی مبلغان خود بهطور جدی در پی آن است که این شکاف میان خود و جامعه ایران را از میان بردارد. گفتنی است که امروز جریان فتنه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری به منزله ابزاری برای فرقه ضاله بهائیت درآمدهاند. به طوری که امروز بنا به گفته خود بهائیان «اصلاحطلبان، جامعه بهائی ایران را از حاشیه به مرکزثقل اندیشههای معاصر منتقل کردهاند و فتنهگران «بهائیت را به عنوان عضوی از جامعه مدنی ایران پذیرفته است». اما اهدافی که تشکیلات بهائیت از طریق فرقه فتنه دنبال میکند، عبارتند از:
1- موضوع بهائیت از دستور کار مراجع تقلید و روحانیت خارج شود.
2- زمینه پذیرش جامعه بهائی به عنوان عضوی از جامعه مدنی ایران فراهم شود.
3- موضوع بهائیت از دستور کار دستگاههای اطلاعاتی- امنیتی خارج شود و به موضوعی کاملا فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود.
4- حذف سابقه تاریخی بهائیان که در خدمت استعمارگران بوده است و تبدیل آن به شهروندان عادی.
5- امروز از اهداف مهم تشکیلات بهائیت از طریق فرقه فتنه در داخل جامعه ایران، ورود به مباحث حقوق بشر و حقوق شهروندی است که در حال حاضر تنها راه ورود جامعه بهائی ایران به جامعه مدنی ایران است و دقیقا در این راستاست که نقش افرادی همچون شیرین عبادی پررنگ میشود.
6- از اهداف مهم دیگر تشکیلات بهائیت این است که لزومی ندارد حتما مردم ایران در مراحل اولیه در طیف وسیعی بهائی شوند، بلکه همین اندازه که بهائیان را در کنار سایر اعضا جامعه ایران بپذیرند، کافی است.
به نظر میرسد امروز جریان فتنه به عنوان لایههای پنهان تشکیلات بهائیت به معنای حمایتکنندگان آنها با بهانههایی چون حقوق بشر و آزادی مذهبی هستند.
هولوکاست و موضع یکسان باصهیونیستها
نکتهای که باید به آن اشاره کرد، اینکه فرقه فتنه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، با نشان دادن چراغ سبز به صهیونیستها تلاش داشت تا زمینه حمایت آنها را برای به پیروزی رسیدن در انتخابات فراهم کند. پس از سخنرانی دکتر احمدینژاد در اجلاس دوربان 2 سران فتنه تلاش کردند تا همراستا با صهیونیستها، مواضع انقلابی جمهوری اسلامی که از ادبیات و گفتمان حضرت امام(ره) نشأت میگیرد را همراستا با صهیونیستها به عنوان شکست القا کنند تا جایی که در بیانی مشترک با صهیونیستها بیان داشتند: «افتضاح سوییس، نتیجه افراطیگری رئیسجمهور است». سوالی که وجود دارد، این است که رئیسجمهور چه چیز جدیدی خارج از ادبیات انقلاب و اصول نظام گفته است و اصولا نقد ساختار سازمان ملل، حق وتو، ادعای حقوق بشر و نیز نژادپرستی صهیونیستها چه چیزی جدای از مواضع صریح و روشن انقلاب اسلامی طی این سالهاست؟ آیا سخنان امام(ره) مبنی بر حذف اسرائیل از صفحه روزگار هم شعاری و افراطی بود؟! فرقه فتنه دقیقا در مسیر سیاست صهیونیستها در عدم پرداختن به مساله هولوکاست که بهانهای برای بردهداری نوین توسط صهیونیستها شده است، تصریح میکند که هولوکاست مساله ما نیست و این مساله باعث میشود تا روزنامه یدیعوت آحارنوت در تحلیلی پیش از انتخابات، ضمن استقبال از مواضع فرقه فتنه، تلویحا از کاندیدای مورد نظر حمایت کند.
صدور شعار «نه غزه نه لبنان»
یکی از رفتارهای همسو با صهیونیستها که باعث شد تا درون مایه فتنهگران برای همگان مشخص شود، سردادن شعار «نه غزه نه لبنان» تعدادی از عوامل فتنه در حاشیه حضور میلیونی ملت ایران در راهپیمایی روز قدس بود خلاف بیان صریح پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: «اگر مسلمانی ندای کمک خواهی مسلمانی را بشنود و به داد او نرسد، مسلمان نیست».
بر هیچ کس پوشیده نیست که امروز غزه و لبنان پایگاه جمهوری اسلامی برای مقابله با رژیم صهیونیستی و آمریکاست چرا که امروز آمریکا در ترکیه، عربستان و کشورهای آسیایی پایگاه دارد و یکی از دلایل مهم عدم اعمال گزینه نظامی در تقابل با ایران، ارتباط مستحکم جمهوری اسلامی با گروههای مقاومت در منطقه و به خطر افتادن حیات سیاسی رژیم صهیونیستی است و قطعا طرح چنین شعاری همان صدای رژیم صهیونیستی است که از حلقوم فرقه فتنه بیرون آمد. این شعار تا آنجایی انحرافی بود که «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان در پیامی به حوادث پس از انتخابات ایران اشاره و تصریح کرد: «شعار نه غزه، نه لبنان اثر منفی زیادی داشته، بویژه که رسانهها و ماهوارههای غربی این شعار را برای ایجاد ذهنیت منفی پوشش میدهند. مردم لبنان از ایران انتظار ندارند که اگر اسرائیل علیه لبنان جنگ بپا کرد مردم ایران به آنها کمک کنند اما مردم لبنان لحظهای که اسرائیل به ایران حمله کند، آنها لحظهشماری میکنند، نخستین کسانی باشند که علیه اسرائیل وارد جنگ میشوند. بعد از انتخابات در ایران اتفاقات ناگواری افتاد که موجب خون دل و عزای ما شد و بسیاری افراد از سراسر جهان تماس گرفته و گریه میکردند چون ما هویت خودمان را با هویت نظام جمهوری اسلامی یکسان میدانیم».
اسلام فلسفه وجودی ایران
خلق حماسه بزرگ و ماندگار نهم دی ماه با حضور و خروش انقلابی دهها میلیونی در سراسر کشور، یکبار دیگر حقیقت بزرگی را آشکار کرد. ایرانیان در این روز به همه جهانیان این پیام را دادند که اسلام فلسفه وجودی ایران است و ایران به برکت اسلام نفس میکشد و حرکت میکند. مردم ایران نشان دادند که اسلام، قرآن، امام حسین(ع)، عاشورا و ولایت فقیه، هویت ایرانی را تشکیل میدهد و هرگز اهانت به این هویت را برنمیتابند. صاحبنظران و کارشناسان مسائل راهبردی بر این اعتقاد هستند که هرگز نباید هویت اصلی یک ملتی را مورد هجوم قرار داد. آنان بر این اعتقادند در صورت هجوم به هویت اصلی که فلسفه وجودی یک ملت را تشکیل میدهد، آن ملت به خروش آمده و با تمام توان از خود دفاع میکند. بر همین اساس، طی سالهای اخیر، هرگاه موضوع حمله نظامی به ایران از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به میان میآمد، با مخالفت جدی بخشی از کارشناسان و صاحبنظران آنها مواجه میشد. دلیل اصلی مخالفان حمله نظامی به ایران، در یک جمله خلاصه میشود. جنگ و تجاوز نظامی، ایرانیان را منسجم کرده و متجاوز را شکست میدهد. به همین خاطر آنان از حمله نظامی به ایران تاکنون اجتناب کرده و با کلید زدن جنگ نرم و از طریق فتنهانگیزی به دنبال رسیدن به مقاصد شوم خود هستند. حوادث پس از انتخابات و ساختارشکنیها در روزهای قدس، 13 آبان، 16 آذر و در نهایت در روز عاشورا با چنین نگرشی طراحی و اجرا شد. ورود بیشرمانه و هتاکانه سرسپردگان و مزدوران اجانب به حریم دین و اعتقادات مردم و شکسته شدن حرمت عاشورای حسینی، آنچنان با واکنش انقلابی مردمی عاشورایی مواجه شد که همگان فهمیدند دین و ارزشهای دینی، اسلام و عاشورا، امام حسین(ع) و ولایت فقیه برای مردم ایران از هر چیز دیگر با ارزشتر است.
* علی خضریان
|