نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
تلاش صهیونیسم بین الملل برای تسخیر سینمای جهان - قسمت اول
دشمن شناسی


تلاش صهیونیسم بین الملل برای تسخیر سینمای جهان بررسی روشها و تاکتیک ها و راهبردهای صهیونیسم بین الملل در مهندسی افکار عمومی از طریق سینما
 بسم الله الرحمن الرحیم
 لتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا... «به درستی و قطعا که شدیدترین دشمنان مومنین از میان مردم جهان را یهودیان و مشرکان خواهی یافت» (مبارکه 82 از سوره مائده)
مقدمه:
شناخت صهیونیسم جهانی و توطئه‌های آن، امروز یكی از ضروریات است. چه این كه صهیونیسم اكنون در بسیاری از كشورهای اروپایی و آمریكایی با صرف هزینه‌های هنگفت، دارای قدرت پنهانی است كه ادارة امور آن كشورها را به دست گرفته است. (1) غولهای رسانه‌ای جهان ، سینما ، كارخانجات تسلیحاتی ، شرکتهای تجاری و صنعتی ، بانکها ، دانشگاهها ، مراکز فرهنگی و بسیاری دولتهای جهان از مواردی است كه رد پای سرمایه‌داران صهیونیست در آن به وضوح مشاهده می‌شود. در این جزوه بر آنیم تا رابطة صهیونیسم و سینما را بررسی نماییم. در جزوه های قبلی به تفصیل و بااستناد به متون مذهبی و رسمی یهود در مورد انحرافات در دین یهودیت و کتب مقدس آن صحبت کردیم و پروتکلها را هم از نظر گذراندیم. بعضی در حجیت پروتکلها خدشه می کنند. ما خواهیم گفت که اولا استدلالها و مؤیدات و عملکرد عینی صهیونیسم و یهود را هم نظاره گر هستیم و برای اثبات وجود برنامه های مدون اینها برای تسخیر جهان می توان حتی با صرف نظراز پروتکلها به اعترافات رهبران مذهبی یهود و عملکرد سیاسی صهیونیستها در فلسطین اشغالی و سایر نقاط دنیا و سایر کتابهای مستند آنها چون تلمود و تورات و و قباله (کابالا) و نامه های رهبران آنها و فیلمها و کتابها و روزنامه ها و مجلاتشان در کشورهای مختلف استناد کرد. به علاوه در این زمینه می توان به محتویات کتاب «کاهال» که در صحت استنادش خدشه ای نیست مراجعه کرد و برنامه های وحشتناک آنها را برای تسخیر دنیا پیگیری کرد. در هر صورت باید هوشیاری خود را حفظ کنیم. برای بررسی نفوذ صهیونیسم بر رسانه بسیار مهم سینما که صهیونیستها آن را ساحل نجات خود میدانند لازم است که ابتدا تعریفی از صهیونیسم و شیوه های نفوذ آن در جهان مسیحی غرب داشته باشیم تا در کاین نکته که حدود90% سینمای آمریکا (هالیوود) یهودی– صهیونیستی است برایمان راحت تر شود. قطعا چون در این رسانه شیوه های تبلیغی - روانی برای تأثیرگذاری بر مخاطب اتخاذ می شود باید آشنایی اجمالی با روشهای جنگ روانی هم داشته باشیم و تاریخچه هالیوود را هم بدانیم تا بتوانیم بحث سینما و صهیونیسم را موشکافانه تر بررسی کنیم. انشاءا... تا آخر ما را همراهی خواهید کرد تا بتوانیم خود را از جادوی سینمای معاصر برهانیم و از قید کید سامری عصر مدرنیته و ولایت طاغوت در امان بمانیم و بتوانیم سرباز خوبی برای امام عشق آخر الزمان باشیم. البته توجه داشته باشید که در این جزوه خطوط کلی نقد فیلمهای صهیونیستی داده شده که قابل بسط و تعمیم است و مجال ضیق ما اجازه نمی دهد که تمام آثار را به نقد بکشیم بلکه این انتظار از شما خواننده فهیم و فرهیخته است که خودتان با تعمق و تأمل در آثار سینمایی – تلویزیونی و سمبلهای صهیونیستی پیام زهرآگین آنها را بشناسید و ساحت اندیشه خویش را از سم آتشین این تیرهای شیطانی برهانید و دیگران را هم در این راه مقدس همیاری کنید. صهیونیسم و یهود: «صهیونیسم» پدیده ای سیاسی و تفکری افراطی برگرفته از دین یهود است. صهیونیسم نماد نژادپرستی یهود است. این جنبش ، حرکت جدید خود را با عنوان صهیونیسم، در اوائل قرن نوزدهم، به دنبال موج یهود ستیزی (كه به صورت ساختگی به وجود آمده بود) آغاز کرد. «صهیون» نام كوهی در جنوی غربی بیت المقدس (اورشلیم) است كه ظاهراً آرامگاه داود نبی علیه‌السلام در آن قرار دارد. واژة صهیون به تدریج سمبل عظمت یهود و سرزمین مقدس آنان شد. بنابر نظر صهیونیستها، یهودیان خارج از فلسطین، در تبعید زندگی می‌كنند و زندگی كامل فقط در آنجا ممكن است. بنیانگذار جنبش صهیونیزم یك روزنامه نگار اتریشی به نام تئودور هرتصل (1860 – 1904) است. هرتصل با نوشتن كتاب «دولت یهود» نظریه خود را مبتنی بر لزوم ایجاد یك دولت یهودی در فلسطین عرضه كرد. هرتصل، صهیونیسم را از یك واژة مذهبی به یك استراتژی بلند‌مدت سیاسی تبدیل نمود ؛ و با طرح این نظریه ، عقیدة دیرینه و سنتی یهودیان را (مبنی بر انتظار ظهور یك پیامبر منجی و ایجاد دولت الهی در ارض موعود) زیر پا گذاشت؛ زیرا او خواستار دولتی سكولار در فلسطین بود. او معتقد بود با وجود فشارهای خارجی، یهودیان مجبورند ایجاد یك دولت ملی در فلسطین را بپذیرند و زندگی آرامی را در آنجا سپری كنند و بر اساس همین نظر، اشغال فلسطین آغاز شد… اشغال بخشی از سرزمین فلسطین تا زمان اعلانِ تشكیل اسرائیل (1948) و گسترش تدریجی آن تحت پوشش جنگهای اعراب و اسرائیل (از جمله1948 و1967) نه تنها سبب اشغال كامل فلسطین شد بلكه موجب غصب بلندیهای جولان از سوریه ، صحرای سینا از مصر، قسمتهایی از اردن و بخشی از جنوب لبنان گردید. این تصرفات وجنگ عراق را می توان در راستای تحقق شعار از نیل تا فرات ارزیابی كرد که صهیونیستها با استناد به بعضی فرازهای کتاب مقدس این منطقه را ملک شخصی یهودیان دانسته اند.(2) اما باید هوشیار باشیم که این شعار مقدمه ای برای تصرف تمام جهان است. البته در میان یهودیان هستند اندک منصفانی که با صهیونیسم مخالفند مثل بسیاری از هموطنان یهودی خودمان که قربانی توطئه های صهیونیسم بین الملل هستند یا گروههای ضد صهیونیسم. ( باید توجه کنیم بعضی مواضع ضد صهیونیستی هم برای خام کردن مخاطب بی اطلاع است ؛ باید اعمال افراد ملاک قضاوت باشد.) نفوذ تفكرات یهود در مسیحیت: 1-پولس یا پاولس قدیس ( Paulus Aziz) که به گفته کتاب مقدس (3) از علمای یهود بود و از تهدید و کشتار پیروان مسیح علیه السلام هیچ کوتاهی نمیکرد و نام حقیقی او شائول بود، بعدها مسیحی شد و تاثیر عمیقی بر مسیحیت گذاشت و تثلیث ( سه خدایی ) را او در دین مسیح تعبیه کرد . به علاوه او روانشناسی « تسلیم محض » را هم وارد مسیحیت کرد که ایستادگی و استقامت را حتی در مقابل حکام جورهم غلط میدانست . روژه گارودی در آخرین کتاب خود ( Avons nous besoin de Dieu?) این سخنان پولس را عامل نهادینه شدن استعمار ودر خدمت ظا لمین قرار دادن مردم مسیحی عنوان می کند. پولس اختلافات زیادی با پطرس که جانیشن واقعی حضرت عیسی علیه السلام بود ، داشت که در کتاب مقدس به بعضی از این اختلافات اشاره شده است. امروزه قسمت اعظم انجیل به نامه های پولس اختصاص دارد و ازپطرس کمترسخن به میان آمده است. 2- اواخر قرون وسطی و اوائل رنسانس(حدود قرن پانزدهم میلادی ) ، نهضتی در دل مسیحیت به وجود آمد كه پروتستانیسم نام گرفت. این نهضت ـ كه اكنون شاخه‌ای از آیین مسیحیت محسوب می‌شود ـ به وضعیت موجود در مسیحیت معترض بود. دقت در نوع نگرش مذهب پروتستان به جهان آفرینش ما را به این نتیجه رهنمون می‌سازد كه این نهضت، نتیجة تفسیری یهودی از مسیحیت است كه باعث به وجود آمدن تمدن كنونی در غرب شد. (4) پایه گذار پروتستانیسم ( پیرایشگری ) مارتین لوتر ، به عقیده برخی یهودی بوده است مانند دایره المعارف یهود (5) . او ضربه ویرانگری بر کلیسای کاتولیک وارد کرد وکلیسا اورا یک« نیمه یهودی » نامیده بود و یهودیانی چون آبراهام فاری سول او را یک یهودی « پنهان کار متجدد » میدانند و نو آوریهای اورا اقدامی در راستای بازگشت به یهودیت اعلام می کنند . فردی چون آبراهام ب. الیزهالوی خاخام کابلاییست گفته که لوتر در پنهان خویش یهودی بود و تلاش می کرد مسیحیان را آرام آرام به یهودیت متمایل کند. (6) مارتین لوتر روانشناسی ذلت پذیر « تسلیم محض » را هم در مسیحیت نهادینه کرد و هرگونه مخالفت با نظامهای حکومتی ستمگر را هرچه قدر هم که انحرافی باشند ، عصیان و شورش علیه خداوند تلقی می کرد . او بحث « انتظار بهشت دنیایی »را که بسیار به عقاید یهودیان نزدیک است ، در مسیحیت تبلیغ کرد و نقش روحانیت را در تفسیر دین بسیار کمرنگ کرد و باعث شد تفاسیر بسیار انحرافی در مسیحیت به وجود بیاید ؛ تا حدی که امروزه مسیحیان صهیونیست یا پروتستانهای راست گرای افراطی (مثل بوش و هیئت حاکمه فعلی آمریکا) به وجود آمده اند که ارتباطات عقیدتی ، مالی ، سیاسی و امنیتی بسیاری با صهیونیست ها و یهودیان دارند (7). البته لوتردر اواخر عمر مواضعی یهود ستیزانه گرفت تا خود را از ارتباط با یهودیان تبرئه کند ولی واقعیات زندگی و افکار و تعلیمات او به ما می فهماند که این مواضع هم از روی حیله و فریب بود . 3-غلبه انسان بر خدا و ضعیف جلوه دادن خدا از مهمترین اصول جهان بینی یهود است كه به برخی فقرات موجود در تورات تحریف شده بر می‌گردد. مثلا: اینكه انسان در مبارزه با خداوند پیروز می‌گردد(8) یا اینکه خد اوند از وحدت مردم می ترسد(9) یا مثلاً پشیمانی خداوند از کرده خویش (10) . این جهان‌بینی بعد از رنسانس به اومانیسم (انسان پرستی) انجامید. 4 - سكولاریسم (جدایی دین و دنیا) ناشی از تاریخ اجتماعی یهود است، چرا كه در ابتدا پیامبران الهی، پادشاهان بنی‌اسرائیل بودند (مانند حضرت داود و سلیمانعلیهما السلام ) ولی در مرحلة بعد پادشاهانی بر این قوم حاكم شدند كه پیامبر نبودند اما اینگونه پادشاهی به صورت یك اصل در قوم بنی‌اسرائیل درآمد كه در تورات هم از آنان بسیار سخن رفته است(11) . 5- یكی از ابعاد تمدن غرب، حس‌گرایی(آمپریسم) ، تجربه‌گرایی و اثبات‌گرایی( پوزیتیویسم) است كه موجب حاكمیت بینش تجربی بر تمام دانشهای بشری (خصوصاً در دورة مدرنیسم) شد و این ناشی از فرهنگٍ حس‌گرایی یهودیان بوده است. به طور مثال در قصة ذبح گاو(12) ، تمامی مشخصات ریزٍ حسی گاو را از حضرت موسیعلیه السلام می‌خواستند و یا این كه می‌خواستند خداوند را آشكارا ببیند و یا گوسالة سامری را گرفتند تا به عنوان مظهر خدا بپرستند(13) . در تورات هم خدا یك امر حسی است كه بر انسان ظاهر می‌شود و با او سخن می‌گوید. 6- بعدُ دیگر تمدن غرب، ناسیونالیسم یا ملی گرایی است كه به تبع حس‌گرایی(ماده گرایی اومانیستی ) زاده شد. و این هم نقطه مقابل مذهب است که عامل وحدت را عقیده می داند، نه قومیت ومرز جغرافیایی. در حالی كه یهودیت یك ملیت است. به عبارتی هر كه از نژاد یهود باشد، یهودی محسوب می شود، هرچند مقید به آداب دین نباشد. به همین دلیل نام قوم خود را بر دینشان هم گذاردند. ، نژادپرستی كه در تمدن غرب به وجود آمده و هنوز هم وجود دارد بی ارتباط با نژادگرایی یهود نیست . 7- ادعای آزادی خواهی غرب( لیبرالیسم ) گوش فلک را کر کرده است اما این آزادی در عمل نمودی جز بی بند وباری جنسی و گسترش فحشا نداشته است ؛ لذا حکومتهای پر مدعای لائیك‌ مستقیماً به حجاب حمله می‌ کنند. فساد اخلاقی غرب از نظر نئوریک می تواند ریشه در داستانهای تحریف شده تورات داشته باشد. از جمله می توان به ماجرای روابط نامشروع جنسی که حتی به پیامبران هم نسبت داده می شود(14) اشاره کرد. (جهت حفظ حرمت انبیای عظام الهی از توضیح بیشتر خودداری می شود.) 8- اسرائیل زاده تمدن غرب و تجسم اعلای آن است. به همین دلیل دولت‌های غربی در خدمت آن هستند. بنابراین تجددگراها و مدرنیست ها، نمی‌توانند با اسرائیل مخالفتی داشته باشند. چون مخالفت با اسرائیل، مخالفت با تجسم اندیشة خودشان است. به همین دلیل اكثر مدرنیست های غرب، یا پروتستان بوده‌اند یایهودی (مثل کارل ماركس و باروخ اسپینوزا در فلسفه،زیگموند فروید در روانشناسی، آدام اسمیت و دیوید ریکاردو در اقتصاد،کارل پوپر در فلسفه سیاسی، ، امیل دورکهایم در جامعه شناسی). 9- فراماسونری ( ماسونی ) جنبشی است که در مسیحیت طرفداران کثیری دارد و بسیاری از مهمترین اندیشمندان و سیاست مداران وعلمای مسیحیت و حتی بعضی پاپ ها و بلند مرتبگان کلیساهم در لژهای فراماسونری عضویت داشته اند وچیزی که اصلا قابل خدشه نیست ارتباط آداب و رسوم و عقاید فراماسونری و یهودیت است .( فراماسونری بر گرفته از عرفان تحریف شده یهودیت خصوصا کتاب کابالا است) بعضی از این بزرگان مسیحیت حتی یهودی هم بوده ا ند و با عوض کردن اسم خود مسیحیت را به سمت دلخواه زرسالاران یهودی ( مادی گرایی و ماتریالیسم ) رانده اند مانند کاردینال به . آ. ، پاپ وستر یشر ، پاپ باعوم، هوشع بالوا (1852-1772)که یهودی و بانی کلیسای اونیور سالیست است و .. .(15) شیوه های جنگ روانی یکی از ا بزارهای صهیونیسم بین الملل در تسخیر دنیا جنگ روانی و سایبرنتیک است که سینما و مطبوعات و رسانه ها و مراکز علمی- فرهنگی مهم ترین ابزار این نوع جنگ هستند؛ لذا بر ماست تا با شناخت شگردهای این طریقه نبرد در مواجهه باصهیونیستها در این عرصه هم پیروز و سربلند شویم. بعضی تکنیک های جنگ روانی که قرآن کریم هم مفصلا در بحث از شیاطین به آن پرداخته است از این قرار است : 1. زینت بخشی به طرح ها و علوم وزندگی غیر خدایی و مادی گرایانه و اغوای بندگان خدا (16). 2. تخویف و ترساندن از هیبت و زرق و برق برنامه های خود و در نتیجه خود باختگی سایرین (17) . 3. سعی در القای محبت خود در دل مخاطب و بدین طریق گمراه کردن وی (18) . 4. رجز و وسوسه به شر وظلالت و به لغزش افکندن انسانها (19) . 5. فریب و حیله و گفتن سخنان آراسته( زخرف القول ) و گول زننده (20) . 6. ارتباط برقرار کردن با عوامل خود فروش و فریب کار خود در صفوف دشمنانشان (21) . 7. استفاده از شعر و ادبیات وهنر برای بازی با احساسات مردم و گمراهی آنها(22) . 8. ترویج غفلت و بسط سرگرمی های بی فایده و سوء استفاده از عنصر زمان و وقت کشی (23) . 9. نسیان و فراموشاندن مطالب از ذهن مردم (24) . 10. توسعه کفران نعمات الهی و نادیده گرفتن امکانات و توانایی ها در جوامع و افراد (25) . 11. فخرفروشی و امید به دارایی های مادی و مالک حقیقی پنداشتن خود و فراموشی خدا (26) . 12. دادن وعده های پوچ و توخالی و بی اساس مانند وعده به فقر و تشویق حرص در افراد (27) . 13. امر به فحشاء و فساد و آزادی های شیطانی (28) . 14. تشویق مردم به سرنهادن برآستان ولایت طاغوت و تواضع در برابر راه و علم طاغوتی (29) . 15. پیروی از ظن وگمان و حق دانستن پنداشته های خود یا قوم خویش (30) . 16. حق دانستن پیروی از اکثریت (31) . 17. ترویج تقلید و پیروی کوراز پیشینیان گمراه و نژاد گرایی و قبیله پرستی (32) . 18. دادن امیدها و آرزوهای واهی (33) . 19. دشمنی و وهن و تمسخر مقدسات(34) . 20. شبهه افکنی و خوض و بازی در آیات الهی (35) . 21. ترویج روحیه نفاق ودورویی (36) . 22. تشویق استفاده ازفرهنگ بیگانه ازراه الهی(سمبلها و لباسها و آداب و رسوم وکلمات و واژه ها ومدها) (37) 23. ترویج سحرو جادو گری و شعبده بازی (38) . 24. تحریف عمدی کلمات دیگران و خداوند متعال (39) . 25. پنهان کردن حقایقی که به زیان آنها ست (40) . 26. انکار و لاپوشانی حقی که فهمیده اند ولی به نفعشان نیست (41) . 27. افزون طلبی و تکاثر بی مورد (42) 28. سست بودن درمسیر حق (43) . 29. تشویق به همنشینی با انسانهای شیطان صفت (44) . 30. ترغیب به گوش ندادن وندیدن و نگفتن و تفکر نکردن در حقیقت (45) . مهمترین نکته برای در امان ماندن از تیرهای مسموم جنگ روانی توکل به خداوند متعال است که «من یتوکل علی الله فهو حسبه » . در این راه پر فراز و نشیب تلاش و کوشش در جهت گسترش و تعمیق آگاهی ها و اطلاعات و علوم مفیدما را بیمه خواهد کرد . کسب شناخت از محیط اطراف و مرد زمانه بودن و نهراسیدن از مشکلات و ایمان و ایقان به هدف از مهمترین نکاتی است که در طی این طریق صعب ما را یاری خواهد رساند .باید مرد خدا بود و جز او را ضعیف شمرد که خدا بزرگ تراز آن است که حتی در وصف ما هم آید .و دیگران همه مخلوقات و مملوکات اویند و او صاحب اختیار همه چیز و همه کس است .بایدتوحید را به تمام و کمال بفهمیم و داشته باشیم که توحید نه تنها درخلقت که درربوبیت و عبادت هم جریان دارد پس هرکس امیدش اوباشد او هم اوراکفایت خوا هد کرد مانند بسیاری از پیامبران خدا که تنها وبی چیز ایستادن وبه همه چیز رسیدند. و خدای آنها هنوز هم خدای جهانیان است . هالیوود؛ جایگاه امن یهودیت صهیونی هنگامی که اروپاییان استعمار گر و جاه طلب به وجود منابع سرشارسرزمینی و آب و هوایی و ثروت زیاد قاره آمریکا (مخصوصاً طلا) پی بردند، مهاجرت غاصبانه و برتری طلبانه آنها به سوی این قارة ثروتمند آغاز شد. استخراج منابع سرشار و بكر این سرزمین نیاز به نیروی انسانی زیادی داشت ؛ لذا تجارت سوداگرانه مردمان مظلوم و ستمدیده آفریقا( برده داری در عصر مدرنیسم ) به آمریکا توسط پول پرستان سفید پوست رونق خاصی گرفت و چندین ده میلیون سیاه پوست از خانه وکاشانه خود دزدیده شده و به آمریکا برده شدند وبرای همیشه به دوراز وطن خویش با زور اسلحه اربابان خود برتربین درآمریکا ماندگار شدند. چند میلیون نفر از آنها از شدت بد رفتاری و گرسنگی در بین راه مظلومانه جان باختند و بقیه به عنوان انسانهای درجه دو که به اندازه حیوانات اربابان خویش هم ارزش نداشتند به زندگی نکبت بار در آمریکا تن دادند . اروپاییان طماع زیادی هم به این قاره غصب شده جدید سرازیر شدند . در این میان سرمایه‌داران یهودی مستقر در آمریكا مانند: «یاكوب شیف» و «آگوست بلمونت» و غیره كه نبض سیاست و اقتصاد در دستشان بود، دریافتند كه تعداد اندك یهودیان، متناسب با قدرت عظیم مالی و سیاسی آنها نیست. اما در دیگر گوشة جهان، یعنی روسیه و اروپای شرقی، جمعیت انبوهی از یهودیان زندگی می‌كردند كه تعدادشان در پایان سده نوزدهم حدود پنج میلیون نفر بود. از سوی دیگر، دولت روسیه مباشری املاك كشاورزی و فروش مشروبات الكلی ـ كه از حرفه‌های سنتی یهودیان بود ـ را برای یهودیان ممنوع كرده بود و یهودیان برای رسیدن به ثروت‌های كلان و پیشرفت به بن‌بست رسیده بودند. زر سالاران یهودی آمریكا نیاز داشتند تا از این نیروی بالقوة یهودی، برای نفوذ در همة شئون آمریكا استفاده نمایند. حملاتی كه از سال 1881 تا 1921 به یهودیان روسیه شد و به پوگروم‌ها شهرت یافت و عاملین آن هم تا كنون شناخته نشده‌اند( برخی از اندیشمندان و تاریخ نویسان این حملات و قضایایی مشابه آن را درسرزمینهای دیگر از جانب خود زرسالاران یهودی می دانند که حتی حاضرند هم کیشان مستضعف خویش را هم برای رسیدن به مال و منال دنیا به سلاخی بکشند ) ، باعث مظلومیت نمایی یهودیان شد و زمینة حضوربیشتر آنها را در سرزمین آمریكا فراهم ساخت. مهاجرت یهودیان به آمریكا با حمایت سرمایه‌داران یهود آغاز شد و مهمترین حرفه‌های سنتی یهودیان نیز به آمریكا منتقل شد كه شامل ایجاد شبكه گسترده تجارت مشروبات الكلیوعتیقه جات و مواد مخدر ، فحشا، قمار ، بانک داری ربوی وتبهكاری سازمان یافته بود. در میان نخستین نسل مهاجرین یهودی كه توسط لرد روچیلد و بارون هریش ( سرمایه داران یهودی) به آمریكا اعزام شدند، بنیانگذاران صنعت سینمای آمریكا و هالیوود قرار داشتند. مانند لویی مایر، برادران شنك، شموئل گلب فیش (كه بعداً نام خود را به ساموئل گلدوین تغییر داد) لویی زلنیك، برادران وارنر، سام اشپیگل، ال‌جانسون اسرائیل بالین (ایروینگ برلین) و غیره. یهودیان ابتدا سالنهای سینما را در اختیار گرفتند. آنها به سرعت سالن‌های سینما را گسترش دادند و سپس به تولید فیلم هم پراختند. آنها در فیلم« ملكه الیزابت» از بازیگر مشهور تئاتر سارا برنار (كه یهودی بود) استفاده كردند تا آمریكائیان سنتی را جذب كنند. بالاخره با تلاش یهودیان انحصار فیلم سازی كه متعلق به ادیسون و ساحل شرقی بود، لغو شد و یهودیان عازم ساحل غربی شدند تا« هالیوود» را بنیان گذارند. استودیوهای 6 گانه آمریكایی در دهه 1920، هالیوود را در حومه شهر لس‌آنجلس تشكیل دادند و تا حدود 30 سال حاكم مطلق بودند. صاحبان این كمپانی‌ها، یهودی و از مهاجرین اروپای شرقی بودند. این عده شامل برادران وارنر (به ویژه جك وارنر)، ساموئل گلدن، لویی مایر، كارل لمله، ادولف زوكر، ویلیام فاكس می‌شدند كه استودیوهای برادران وارنر، متروگلدن مایر، یونیورسال، پارامونت، كلمبیا و فوكس قرن بیستم را تأسیس كردند. اولین استودیو توسط كارل لمله تأسیس شد كه نامش یونیورسال بود. آنها از هر چیزی برای موفقیت فیلم‌هایشان استفاده كردند همانند استفاده ابزاری از زنان، سیستم ستاره‌سازی، موضوعات غیراخلاقی، خشونت، اسطوره سازی، ترویج خرافات و جادو و… تهیه كنندگان یهودی، حاكم مطلق بودند و كارگردانان و هنرمندان، تحت فرمان آنها. اما با نیاز به یك فرهنگ و جریان فراگیر برای رسوخ در قلب مردم عادی، اسطوره‌های رویایی را برای مردم ساختند و آنها را در تخیلات شیرین فرو بردند. یهودیان ضمن توجه به اختلافات طبقاتی، با بیان ارزشهای طبقه مرفه و متوسط برای كارگران و توجه به زنان، جوانان و خانواده و در مجموع ارائه دیدگاه‌های لیبرالی، توانستند در میان عوام مردم ، نفوذ كنند. (هرچند آنچه كه در آن فیلم‌ها مطرح می‌شد تصویری واقعی از آمریكا نبود و بیشتر تخیلاتی بود كه آرزوهای مردم عادی را شكل می‌داد) 75 درصد آمریكائیان دست كم هفته‌ای یك بار به سینما می‌رفتند و سینماها مانند كلیساها اهمیت یافت. مردم احساس كردند مذهب جدیدی وارد زندگیشان شده است كه هنرپیشگان آن نقش الهه‌ها و بتها را داشتند و مراسم «اسكار» توسط «لویی مایر» مرد اول هالیوود و برای ایجاد شوری همگانی برپا شد… یهودیان برای ادغام شدن با مردم و تحت پوشش قرار دادن آنان از هیچ تلاشی دریغ نكردند و استودیوها یهودیان را در فیلم‌هایشان طوری نشان دادند كه دلسوزی مردم برانگیخته شود. از سوی دیگر، رؤیای زندگی شیرین آمریكایی با فیلم‌های موزیكال كه اختراع استودیوها بود، به اوج خود رسید كه خود مروج ارزشهای لیبرالی بود. «آیروینگ برلین» یهودی با ساخت موسیقی فیلم و سرودهای ملی و میهنی امریكایی، از رییس جمهور آیزنهاور جایزه مخصوص گرفت. این گونه یهودیان ، با برنامه حساب شده ای خود را مشتاق فراموش كردن ریشه‌های خویش و ادغام در جامعه آمریكا نشان می دادند تا مردم به آنها بدبین نباشند. «لویی مایر» که می‌گفت روز تولد واقعی‌اش را نمی‌داند، جشن تولد خود را در چهار ژوئیه (روز استقلال آمریكا) گرفت و خود را یك یانكی نمونه در چشم مردم معرفی كرد. قهرمان فیلم «یانكی دودل، دنی» نیز كه سمبل آمریكا بود درچهار ژوئیه متولد شده بود. فرزندان این یهودیان می‌گویند كه هیچ نشانه‌ای از یهودیت در خود نمی‌بینند. هنر پیشگان یهودی برای آن كه با نام‌های نامأنوسشان، مردم را از سینماها نرانند، نامشان را عوض كردند. به این ترتیب زنان بازیگر یهودی، سمبل زنان آمریكا شدند. استودیوهای فیلم‌سازی، برای یهودیان نیویورك كه سنتی بودند فیلم‌های مخصوص ساختند كه درست جهت عكس دیدگاه‌های لیبرالی هالیوود بود و هم چنین برای سیاهان و… و با این شرائط، تا حدود یك دهه، بالاترین درآمد دنیا متعلق به «لویی مایر» بود. با روی كار آمدن نازیها در آلمان، سینماگران یهودی آمریكا با انتشار بیانیه‌ای تلاش داشتند تا آمریكا را وادار به اقدام علیه نازی‌ها كنند. اما سیاستمدار آمریكایی جوزف كندی (پدر جان. اف. كندی) در ملاقاتی مخفی با سران كمپانی‌ها، با این استدلال كه اگر آمریكا وارد جنگ شود مردم، یهودیان را مسؤول خواهند دانست، آنان را متقاعد به عقب‌نشینی كرد. یهودیان، قهرمانانی اسطوره‌ای نظیر« سوپرمن »اختراع كردند كه در ظاهر روزنامه‌نگاری روشنفكر، اما در واقع قهرمانی است كه دولتها و نیروهای خبیث را با قدرت خویش سرِ جایشان می‌نشاند. و همچنین چارلی چاپلین یهودی فیلم «دیكتاتور بزرگ » را در هجوِ هیتلر ساخت و… سرانجام پس از ورود آمریكا به جنگ جهانی، هالیوود و دولت در یك اتحاد بی‌سابقه برای تبلیغات و رواج میهن‌پرستی شریك شدند. یهودیان اعتقاد داشتند همة اختلافات نژادی در آمریكا باید كنار گذاشته شود تا نازی‌های ضد یهود شكست بخورند و به بركت شور جنگیِ ضد نازی، یهودیان هالیوود برای نخستین بار جرأت كردند مسأله یهودستیزی و ظلم به یهود را در سینما مطرح كنند، مانند فیلم «توافق آقایان» كه برنده اسكار بهترین سناریو شد… کم کم غولهای هالیوود مثل لویی مایر از دور خارج شدند و رده‌های دیگری از یهودیان كنترل را به دست گرفتند.امروزه کمپانیهای « یونایتد آرتیس» و« کانون » آمریکا و« فالکون » انگلیس (46) هم از آن صهیونیستهاست . آنها سعی می کنند با بلعیدن شرکتهای کوچکتر سیطره خود را در کشورهای دیگر هم کاملتر کنند . اهداف مهم صهیونیستها از به دست گرفتن شرکتهای سینمایی از این قرار است : 1- بسط ارزشهای مادی گرایانه که امروزه در ارزشهای آمریکایی متبلور است و شامل انحرافات جنسی ، خشونت ، وهم انگاری و جادوگری ، علوم تجربی و پوزیتیویستی وشکاکیت می شود . 2- جهانی کردن اسطوره ها و خرافات و دروغهای صهیونیستی – یهودی مثل افسانه فتح بی رحمانه و قساوت گونه فلسطین(!) توسط یوشع بن نون علیه السلام ، اسطوره های قوم برگزیده و سرزمین موعود و آوارگی و مظلومیت همیشگی یهودیان در طول تاریخ و ظهور منجی یهود( مسیح راستین! ) در آخرالزمان وبهشت زمینی یهودیان. فیلم« ده فرمان » در راستای تثبیت همین اسطوره هاست .صهیونیستها برای باوراندن دروغ های بزرگی چون شش میلیون کشته یهودی درجنگ جهانی دوم و دادرسی دادگاه نورمبرگ و فاشیسم ستیزی یهودیان . فیلمهایی چون « اردوگاه آشویتس » ، « فهرست شیند لر» ، « هولوکاست (اتاقهای گاز) » ، « شوآ» و « سلام آلمان » (47) را دقیقا در همین راستا ساخته اند . 3-جلو گیری از اعتراض و فشار افکار عمومی داخلی و جهانی به سیاستهای اشغال گرانه و توسعه طلبانه صهیونیستها و غربی ها در کشورهای مختلف خصوصا فلسطین اشغالی در عرصه سینما . 4-بی تمدن و عقب مانده و تروریست جلوه دادن و تحقیردشمنان واقعی و خیالی خود خصوصا مسلمانان. فیلمهایی چون « محاصره » و « دروغهای حقیقی » در همین راستاست . 5- الگودهی و آموزش نسل جدیدکشورهای مختلف همان گونه که خودمی پسندند . بسیاری ازفیلمهای قهرمان پرور غربی مانندفیلمهای«آرنولدشوارتزینگر »و« فرانکی»(48) با همین هدف ساخته شده اند. 6-کسب و تجارت سود آور گیشه ها به هر بهایی و به وجود آوردن مصرف کنندگان منفعل و تنبل. 7-ترویج و تقویت روحیه درونی قوم بنی اسرائیل مثل تقویت زبان عبری و نمادهای توراتی چون شمعدان هفت شاخه،عقاب،خروس، شیر،شاخه زیتون ،تاج، ستونهای معبدسلیمان علیه السلام ، ستاره داوودی، عرقچین مخصوص یهودیان ،کلاه شاپو و کت و شلوار سیاه رنگ ، بلندگذاشتن موهای بنا گوش (کلاله) در مردان(49) 8-برتر جلوه دادن یهودیان و قوانین آنها درتمام عرصه ها و تحقیر دیگرادیان . فیلم « غریبه ای درمیان ما » تصویربسیارزیبایی از زندگی یهودیان در محله خودشان در نیویورک ارائه می دهد که با رعایت دستورات شرعی دین یهود، مانند: جدایی زن و مرد حتی با پرده در اتوبوس و سر میز غذا و ادب بزرگتر را رعایت کردن و خصوصا ولایت پذیری بی چون و چرا از حاخامها زندگی آرام و خوشی را دارند . فیلم « دختر راهبه » هم با دقت ، دین مسیحیت را بد جلوه می دهد و فیلمهایی که علیه مسلمانان می سازند از حد شمارش خارج است مانند فیلم «کشتی های بلند » و« ماه » « سحر» و « هدیه » (50)در بسیاری از فیلمها هم با فردی کردن دین زمینه را برای بسط ادیان سکولار و بی تفاوت مهیا می کنند. 9-در دست گرفتن جشنواره های بین المللی فیلم و دادن جایزه به فیلمهای مورد نظر خود . (51) 10-جذب وخرید هنرمندان و سینما گران کشورهای مختلف و خط دادن به این صنعت در اقصی نقاط جهان و کمرنگ کردن تلاشهای معدود سینماگران متعهد جهان در افشای چهره حقیقی آنها . هالیوود پس از فراز و نشیب‌های گوناگون به وضیعت امروزین خود رسید فیلم «روز استقلال» مثال خوبی از وضعیت كنونی است. از نازیها و جنگ سرد با شوروی دیگر خبری نیست و مردم آمریكا اكنون با دشمنی دیگر یعنی موجودات فضایی مهاجم رو به رو هستند. حملة این مهاجمان هنوز ما را به یاد كشتار و پوگروم علیه یهودیان و آوارگی آنان می‌اندازد. اما این بار یك حاخام و یك مهندس یهودی با یك استفاده از تجربیات تاریخی یهود، به رئیس جمهور جوان آمریكا اعتماد به نفس می‌بخشد و این كشور و تمام بشریت را از شر مهاجمین نجات می‌دهند به طوری كه 4 ژوئیه روز استقلال جهانیان می‌شود. فرهنگ‌سازی هالیوود برای آمریكائیان، به این ترتیب فرهنگ‌سازی برای همة جهانیان می‌شود. صهیونیسم و سینما: سینما از بدو پیدایش (در آستانة آخرین سده از هزاره دوم میلادی) تا امروز غالباً برآورندة خواسته‌ها و نمایانگر سیاست‌های جهانی صهیونیسم بوده و این گفتار نه از روی تعصب و تقلید؛ كه به پشتوانة پژوهش و تحقیق ابراز شده و قابل اثبات است. امروزه حتی هالیوود هم منكر این واقعیت نیست كه بسیاری از مهره‌های كلیدی در سینمای آمریكا (صرف نظر از هر تخصصی در زمینة سینما) صرفاً به دلیل یهودی یا یهودی‌زاده بودن از میان اقران خود برگزیده شده و مدارج ترقی را پیموده‌اند. هرچند پیروی از آئین حضرت موسی به معنای صهیونیست بودن نیست و دو واژة یهودی و صهیونیست را نمی‌توان مترادف یكدیگر دانست، ولی صهیونیسم از بدو پیدایش بنا بر مشی سیاسی خود، همواره پشت نقاب یهودیت پنهان شده و به همین دلیل بیشتری اعضاء باشگاه سری خود را از میان یهودیان برگزیده است. و نتیجه این كه: در تمام شئون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مغرب زمین، ظاهراً همیشه یهودیان (و در حقیقت همواره صهیونیست‌ها) مقدم بوده‌اند و هالیوود نیز كه از مظاهر هنر و تكنولوژی غرب است از این قاعده مستثنی نیست و تلاشی نیز در جهت انكار آن ندارند. اصولاً در نظام اداری پیچیدة هالیوود قوانین نانوشتة بسیاری وجود دارد كه یكی از آنها رُجحان یهودیان در تمامی زمینه‌های هنری، رسانه‌ای و تخصصی است.ادامه دارد....

http://haqiqat.mihanblog.com

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=17&tab=mobareze