نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
حکمت؛ وجه برتر رهبران جمهوری اسلامی در مقایسه با دیگر رهبران جهان
سرویس سیاسی مفیدنیوز :: انقلاب اسلامی‎مان تا کنون برخوردار از رهبری دو حکیم مدبّر بوده‎است. حکیم کسی است که همه‎ی افعال و گفتار‌هایش دارای چنان استحکامی‎است که می‌‎توان از آن به عنوان نسخه درد و نقشه‎ی راه تکامل بهره گرفت. مدبّر نیز کسی است که پیامد‌ها و نتایج کار‌ها را می‌‎بیند و بعد سخن می‌‎گوید و یا عملی را انجام می‌‎دهد.

تاریخ: ۱۸ آذر ۱۳۹۲

« امام‏ با سخنان خود، با رفتار خود یک هدایت مستمرى را براى امت خود- براى ما مردم- به جاى گذاشته است. یعنى دست امام، انگشت اشاره‏‌ى امام در همه‏‌ى پیچ‏ وخم هاى زندگى ما را راهنمائى مى‏‌کند و یکى از قوى‏‌ترین و بهترین مواریث معنوى امام، همین وصیت‏نامه‏‌ى اوست. جا دارد در برهه‏‌هاى مختلف، مردم، مسئولان گوناگون، جوان‌ها این وصیّت‏نامه‏ را بازخوانى کنند؛ در این تدبر کنند. من امروز به مناسبت این اجتماع عظیم و به مناسبت دلهاى آگاه و بیدار شما، چند نکته از وصیت‏نامه‏‌ى پرنکته‏‌ى امام را اینجا مطرح می‌کنم.»

«در این سخنرانیهاى ما هم گاهى حرفهاى خوبى در گوشه کنار هست؛ منتها غالباً دقّت نمی‌شود و همین‏‌طور ناپدید مى‏‌گردد!»

نظام مقدس جمهوری اسلامی نتیجه‎ی زحمات و رنج‌ها و تبعیدهای حضرت امام خمینی (ره) و علمای بزرگوار مجاهد و خون مطهر شهدای گرانقدر انقلاب است. قانون اساسی نیز تبلور اندیشه‎های آن پیر سفرکرده و بزرگان و پیشگامان انقلاب اسلامی است.

آسیاب مشروعیت قوانین و ارکان و قوای این نظام هم بر گرد محور رکین و مستحکم ولی معظم فقیه می‌‎گردد.

بر کسانی که شناختی هرچند اجمالی از ویژگیهای ممتاز امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب دام‎عزّه داشته باشند، پوشیده نیست که این بزرگواران علاوه بر جایگاه قانونی و شرعی که بر آن قرار گرفته‎اند، دارای صفات حمیده‎ی اخلاقی و گستره‎ی عمیق و متنوع اطلاعات علمی و تجربی نیز می‌‎باشند. وگرنه چگونه می‌‎توانستند سی و دو سال کشتی انقلاب را از میان گرداب‌ها و طوفانهای سهمگین گذر دهند؟

اسقاط حکومتی که از پشتیبانی ابرقدرت جهانی برخوردار بود، تدوین قانون اساسی و تشکیل نهادهای مدنی در کمترین زمان ممکن پس از انقلاب، غلبه بر فعالیت‎های گروهکهایی که آرزوی جدایی طلبی را در سر می‌‎پروراندند، اداره‎ی بزرگ‌ترین جنگ کلاسیک قرن و ده‎‌ها مورد چون این‌ها از اهمّ موفقیتهایی است که در سایه‎ی رهبری امام راحل عظیم الشأن (ره) حاصل گشت.

امامی که اجتهاد مسلّم او سال‌ها پرآوازه بود و در عین حال محل اتصال علوم وحیانی به علوم عقلانی بود. در عرفان نظری و مهم‎‌تر از آن، در عرفان عملی و اخلاق اسلامی سرآمد بود. در حیطه‎ی زهد آن چنان بود که گویی پای از خانه برون ننهاده و در عرصه‎ی سیاست آن‎قدر توانمند بود که انگار سال‌ها مدرّس علوم سیاسی بوده است. او عملا به شبهه‎ی سکولاریستی منافات دین با سیاست پاسخ داد. اگر چه که به صورت نظری نیز سال‌ها قبل در نجف اشرف، درسهای حکومت اسلامی‎اش را در بالا‌ترین سطح علمی حوزه یعنی درس خارج مطرح کرده بود.

چهاردهم خردادماه 1368 فرا می‌‎رسد و دوستان و دشمنان انقلاب خبر ارتحال او را می‌‎شنوند. سکوت سنگینی حاکم است که چه خواهدشد. آیا راه امام به پایان خواهد رسید؟ اینجاست که باز عنایت خداوند شامل حال امت اسلامی می‌‎شود و خبرگان ملت به کشف ولی فقیهی موفق می‌‎شوند که از نعمات الهی بر این امت خواهد بود.

تسلط بر عرصه‎های مختلف علوم اسلامی از جمله: فقه، تفسیر، رجال، کلام، اخلاق، از سویی و آشنایی با برخی عرصه‎های دیگر همچون ادبیات و هنر، تاریخ ایران و اسلام و تاریخ معاصر ایران و غرب، آشنایی با احوالات جوامع اسلامی در سده‎ی اخیر، اطلاع از علوم نوظهور در زمینه‎های علوم انسانی، تجربی و علوم پایه از سوی دیگر و در کنار همه‎ی این‌ها تجربه‎ی کار مجاهدانه از عضویت در شورای انقلاب و حزب جمهوری و نمایندگی حضرت امام (ره) در وزارت دفاع تا امامت جمعه، نمایندگی مجلس، حضور مستقیم در عرصه‎ی جنگ و اداره‎ی قوه‎ی مجریه در هشت سال تاریخی مصادف با جنگ تحمیلی همه و همه از ایشان که به شهادت اساتید و هم درسی‎‌هایشان دارای هوش و حافظه‎ی فوق العاده هستند فردی ممتاز را ساخته‎اند.

و اوج کمال ایشان در برخورداری از سجایای اخلاقی همچون توانمندی در مدارای مخالف، صبر جمیل، توکل به حضرت پروردگار و ایمان به وعده‎های او، شجاعت منحصر به فرد، توسل مدام داشتن با اهل بیت علیهم السلام و.... تجلی می‌‎یابد.

البته هدف نگارنده از تذکر این نعمات صرفا ارائه‎ی زندگینامه و بیان ویژگیهای حضرت امام (ره) و نائب ایشان نیست بلکه هدفی بس بالا‌تر از این دارد. آنچه در بالا بدان اشاره رفت یادآوری این نکته به خواننده‎ی فرهیخته‎ بود که انقلاب اسلامی‎مان تا کنون برخوردار از رهبری دو حکیم مدبّر بوده است. حکیم کسی است که همه‎ی افعال و گفتار‌هایش دارای چنان استحکامی‎است که می‌‎توان از آن به عنوان نسخه درد و نقشه‎ی راه تکامل بهره گرفت. مدبّر نیز کسی است که پیامد‌ها و نتایج کار‌ها را می‌‎بیند و بعد سخن می‌‎گوید و یا عملی را انجام می‌‎دهد.

کسانی که ارتباط مستمر و هدفمندی را با بیانات این دو قائد عظیم‎الشأن داشته‎اند عرایض نگارنده را در این زمینه بیشتر درمی‎یابند. نگارنده پس از تورّق فرمایشات ایشان به چند نکته زیر رسیده است:

الف. در احادیث اهل بیت علیهم‎السلام آمده است که اگر مردم محتوای نیکوی کلام ما را می‌‎دانستند از ما پیروی می‌‎کردند. بدون آنکه بخواهیم مقایسه‎ای بین مقام منیع عصمت و علم آن انوار الهی با مقام هر چند بلند حضرت امام (ره) و رهبر معظم دام عزّه نماییم باید توجه شود که اگر راه استفاده‎ی از کلام این دو بزرگوار برای بسیاری از بی‎خبران باز شود تغییر گسترده‎ای در دیدگاه آنان نسبت به این دو حکیم مدبّر ایجاد خواهد شد.

‌ب. بسیاری از طرفداران حق و کسانی که در سلک نیروهای حزب اللهی قرار دارند نیز برای تعمیق معارفشان نسبت به انقلاب نیازمند به‎روز نمودن اطلاعات خود از فرمایشات این دو بزرگوارند.

‌ج. برای استفاده‎ی بهتر و هدفمند‌تر از فرمایشات ایشان، لازم است آثاری با نگرش موضوعی در مورد نظامات مختلف فکری ایشان تدوین شود. البته آثار متعددی توسط موسسات مختلف ایجاد شده‎است که محتاج معرفی آن به علاقمندان است.

اما هدف اصلی نگارنده باز هم خلاصه به مطالب بالا نمی‌‎شود. هدف اصلی نگارنده بیشتر انتقادی سازنده و گلایه‎ای از سر سوز با متولیان رسانه‎ای و مسؤولین محترم کشور است.

ابتدا به سراغ رسانه‎ی ملی با برخورداری از نزدیک به سی شبکه‎ی مختلف تلویزیونی و رادیویی می‌‎رویم. هنگامی که پیچ رادیو را باز می‌‎کنیم و یا به برنامه‎های مختلف تلویزیونی نگاه می‌‎کنیم کمترین چیزی که به گوش و چشم می‌‎خورد برنامه‎‌ها ایست که با هدف تبیین اندیشه‎های این دو رهبر فرزانه تهیه شده باشد. البته از این مورد برنامه‌های خبری و شبه آن، استثناء می‌‎شود. باید صبر کرد تا دهه‎ی فجر یا ایام ارتحال حضرت امام (ره) فرا رسد که رسانه مجبور به پخش چند ساعت برنامه تحلیلی در این باره گردد.

در سریال‌ها و فیلم‌ها نیز نه اشاره‌ای به ایشان و نه به طور غیر مستقیم به مبانی فکری ایشان اشاره می‌‎شود. متاسفانه گاهی که سریال یا فیلمی در مناسبت‌های انقلابی آماده می‌‎شود گویا تعمدی در حذف نام این بزرگواران از فیلم‎نامه‌ها وجود دارد. البته نویسنده با روشهای انتقال پیام بیگانه نیست و می‌‎داند که تبلیغ غیر مستقیم اثر بهتری دارد ولی از این مقوله نیز خبری نیست.

تا بحال دقت کرده‎اید که در هیچ خانه‎ای از خانه‎های مربوط به لوکیشن‎های فیلم‌ها و سریال‌ها عکسی از امام و رهبری را نمی‌‎بینیم. یعنی مردم ایران عکس مقتدای خود را در منازل و محل کار‌هایشان نصب نمی‌‎کنند؟ راهپیمایی‌های ملی قدس و 22 بهمن در فیلم‎نامه‌ها نمی‌‎آید و هرگاه که به سمت معرفی معارف انقلاب می‌‎روند آن‎قدر مایه‎های عاطفی و غیره را در آن تقویت می‌‎کنند که نقض غرض شود. گویی از تبلیغ نام ولی فقیه و مبانی آن واهمه داریم یا آنکه می‌‎ترسم که مخاطبانمان را از دست دهیم. آیا یادمان رفته که مخاطب شماری خود را باید در نهم دی و روز قدس و 22 بهمن انجام دهیم؟ یا آنکه ماموران نظرسنجی ما به چند محله‎ی اطراف جام جم می‌‎روند و با کسانی گفتگو می‌‎کنند که علقه‎های زیادی با انقلاب ندارند؟

طبیعی است که با این حال نوجوانان و جوانان کشور اسلامی به تدریج و به سبب فاصله گرفتن از معارف انقلاب، صرفا مرید بی‎اطلاع یا مخالف بی‌خبر شوند. اوضاع سینما و تئا‌تر نیز آن‎قدر از این جهت دردناک است که قضاوت در مورد کوتاهی یا عدم آن را در مورد مسؤولین وزارت ارشاد به مخاطب محترم واگذار می‌‎کنم.

از نهادهای رسانه‎ای که بگذریم آیا نهادهای آموزشی ما خود را وام‎دار امام و رهبری می‌‎دانند؟ آیا شرط بقای مقام خود را ماندگاری انقلاب نمی‌‎دانند و آیا بقای انقلاب جز از راه ترویج تفکر آنکه متبلور در فرمایشات ولی فقیه است حاصل می‌‎شود؟

آیا آموزش و پرورش، دانشگاه‎‌ها و حوزه‎های علمیه سهم خود را در آشنا کردن دانش‎آموزان، دانشجویان و طلاب با فرمایشات و هندسه‎ی فکری امام و رهبری ایفاء کرده‎اند؟ در آخر به سراغ قوه‎ی مجریه و مقننه و قضاییه می‌‎رویم؛ آیا این قوا تلاشی برای هم‎راستایی با منویات امام و رهبری نموده‎اند؟

امیدوارم که این عبارات، واگویه‎ای صرف نباشد. باید ابتدا باور کنیم که سال‌هاست که از بیانات گهربار ولی فقیه بی‎بهره‎ایم. باید بپذیریم که در انتقال معارف انقلاب به نسل‎های بعد کوتاهی کرده‎ایم. بی‎دلیل نیست که رهبر عزیز انقلاب، خود عَلَم ترویج معارف انقلاب را بر دوش گرفته‎اند.
 

حجت الاسلام صلح میرزایی

منبع: تسنیم

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=1418&tab=news