نسخه چاپی سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز |
سران فتنه به پشتيباني هاشمي خيلي كارها كردند
سرویس سیاسی مفید نیوز ::در جريان فتنه، سران فتنه به پشتيباني آقاي هاشمي خيلي كارها كردند و آقاي هاشمي اساسا يك نوع تفكر داشته و دارد كه هيچ ربطي به جامعه مدرسين ندارد. ايشان هيچ وقت عضو جامعه مدرسين نبوده و هميشه عضو جامعه روحانيت مبارز بوده و در آنجا نيز هميشه اين بحثها با ايشان وجود داشته است. تاریخ: ۱۷ مهر ۱۳۸۹ آيتالله يزدي رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم در گفتوگويي ضمن بيان برخي ناگفتهها و خاطرات نقل نشده در مورد اين جامعه، مجلس خبرگان، نحوه ارتباط با آقاي هاشمي رفسنجاني و دولت، انتقادات صريحي نيز در مورد برخي عقايد و رفتارهاي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و اسفنديار رحيم مشايي رئيس دفتر رئيسجمهور بيان كرد. به گزارش مفید نيوز، بخشهاي مهم اين گفتوگو به نقل از هفته نامه پنجره در ادامه آمده است: ساواك چگونه توانست اعضاي جامعه مدرسين را شناسايي كند؟ آنها در منزل آيتا... آذري قمي اساسنامه جامعه مدرسين را پيدا كردند و در حقيقت اين موضوع سبب شد همه افرادي را كه نامشان در اساسنامه آمده بود، تبعيد كنند كه بنده نيز از جمله تبعيديها بودم. بعد ازتبعيد شرايطي پيش آمد كه كليه بيانيههايي كه توسط حضرت امام بهخصوص در دوران تبعيد منتشر ميشد، پس از ورود به منزل ما، پخش ميشد. در مورد انتخاب آيتا... خامنهاي بهعنوان رهبري، ظاهرا برخي از اعضاي جامعه مانند آقاي آذري قمي مخالفتهايي داشتند؟ خير، مخالفت داشتن، يك مسئله و فكر تشكيل شوراي رهبري مسئلهاي ديگر است كه بيشتر از طرف آقاي هاشمي سرچشمه گرفته بود و در اين رابطه، همان زمان، اكثر اعضاي جامعه مدرسين مخالفت كردند. در حال حاضر هم که دوباره آقاي هاشمي اين مباحث را مطرح ميكند، باز هم ما مخالفيم و بعدا هم مخالف خواهيم بود. به اين علت كه مسئله تشكيل شوراي رهبري مبناي فقهي و علمي ندارد، بلكه مبناي روشنفكري دارد، چون يك مجتهد هيچوقت نميتواند مقلد باشد و با نظر شورايي بحث كند. بهنظر شما علت طرح چنين مبحثي از سوي آقاي هاشمي، ناشي از چه مسئلهايست؟
زيرا بدون علت از دوستانش كنارهگيري كرده، بهخاطر يكسري مسائلي كه جزیي است. در نظام سياسي و زندگي نبايد به جزييات به اين اندازه توجه كرد و آن جمله معروف كه ميگويند فروعات را با اصول از هم جدا كنيد، بيشتر به همين مسئله تأكيد دارد و آنها كه در متن جريان هستند، متوجه ميشوند كه معناي اصول و فروعات با هم چيست. يك بخش از دوران رياست شما بر قوه قضاييه همزمان بود با دوران رياستجمهوري آقاي خاتمي. از نظر شما بهعنوان رييس يكي از قوا، دولت آقاي خاتمي در آن زمان داراي چه نقاط قوت و ضعفي بود؟ همين دعوايي كه در حال حاضر با ايشان داريم، آن زمان هم بود و اساسا به اين علت بود كه مقدسترين چيزها در دوران آقاي خاتمي زير سئوال رفت. ما هم در حد خودمان با هر كس كه ميبايست برخورد كنيم از نظر قضايي برخورد داشتيم.
چه در دولت آقاي هاشمي، چه در دولت آقاي خاتمي و چه در دولت آقاي احمدينژاد، آن چيزي كه عقيدمان از نظر مباني اسلامي بوده، عمل ميكنيم. مثلا در دوران آقاي هاشمي، ايشان طرفدار آقاي كرباسچي بود و ما هم سخت مخالف اين قضيه بوديم و در مرحله بحث به نقطه حساسي رسيد و ايشان آنرا در محضر رهبري طرح كرد و ما هم در محضر رهبري گفتيم که به نظر ما رهبري نبايد در اين مسئله وارد شود، زيرا در دنيا رييسجمهوري را محاكمه ميكنند، آب از آب تكان نميخورد، اما آقاي هاشمي ميگويد اگر شهردار را محاكمه كنيد، كشور به هم ميريزد؛ نخير، كشور به هم نميريزد، زيرا ما برخلاف نظر آقاي هاشمي شهردار را محاكمه كرديم و اتفاقي هم نيفتاد.
در خاطرم هست كه هیئترییسه مجلس يك مهماني معروفي برای افراد مؤثر كشور، از جمله اعضاي شوراي نگهبان برگزار کردند. در آن مهماني كه رييسش آقاي بهزاد نبوي بود، اين موضوع را دنبال ميكردند كه بهنحوي حاكميت را در خصوص كارهايي كه انجام ميدهند، اقناع كنند. در اين مراسم مرحوم زوارهاي هم همراه بنده بود، آقاي بهزاد نبوي ميخواست مراسم را با تشريفات فراوان برگزار كند كه بنده همانجا به تشريفات اعتراض كردم و قبل از اينكه سفره بر چيده شود، از سر سفره عقب نشستم و گفتم تشريفات را كنار بگذاريد و بحث را شروع كنيد. بحث را شروع كردند و ما مخالفت صريح با پيشنهادهاي آنها كرديم و از خاطرم نميرود، وقتي ميخواستيم از آن جلسه خارج شويم، آقاي بهزاد نبوي به بنده گفت بالاخره شما بنده را اذيت كرديد و نگذاشتيد كار خود را انجام دهم و بنده نيز گفتم: ما اذيت نكرديم، كار شرعي و وظيفه خود را انجام داديم. از بيان اين خاطره ميخواهم اين موضوع را تأكيد كنم كه اينطور نيست كه اگر اعضاي جامعه مدرسين در جايي تشخيص دهند كه مسير نادرست است، چه در دولت و چه در خارج آن، نصيحت و موعظه ميكنند.
در حال حاضر جامعه مدرسين موثرترين عامل در جهت رياستجمهوري احمدينژاد بوده و حمايت زيادي از ایشان كرده است، ولی در عينحال روي برخي از كارهاي او دست گذاشته و ميگويد كه خلاف است؛ مثلا اظهارات آقاي مشايي و پولهايي را كه آقاي مشايي دارد خرج ميكند، بارها اعضاي جامعه مدرسين ايراد گرفتهاند.
بله، تأثير داشته؛ زيرا خودش را كنترل كرده است، اگر تأثير هم نداشته، اشكالي ندارد؛ ما انجام وظيفه كردهايم. در دوران آقاي خاتمي روي ايشان نصيحتهاي ما تأثير نداشت، ولي ما آن را بيان ميكرديم.
خود آقاي احمدينژاد، به بنده و آقاي جنتي پيشنهاد كردند كه شما كه اينقدر از آقاي مشايي انتقاد ميكنيد، بگذاريد يك جلسه بيايد پيش شما، آقاي جنتي در همان جلسه بلافاصله در حضور آقاي احمدينژاد گفتند كه يعني ما هم اين بدنامي را پيدا كنيم كه با آقاي مشايي ملاقات كردهايم؟ درخواست ملاقات آقاي مشايي با شما بود يا اينكه قصد ديدار با تمامي اعضاي جامعه مدرسين را داشت؟ ما اصلا آقاي مشايي را قبول نداريم كه درخواست ملاقات بكند و در اين جهت آقاي احمدينژاد درخواست كردهاند كه بگذاريد آقاي مشايي بيايد و حرفهايش را شما بشنويد و آقاي جنتي همانجا گفت: يعني به ما تهمت ملاقات با فلاني بخورد؟ آقاي مشايي اينقدر پيش ما مردود است كه حاضر نيستيم با وي ملاقات كنيم و در اين جهت، خودش براي ملاقات درخواستي نداشته. معلوم است كه خود وي نيز ميفهمد؛ بالاخره يك آدمي است كه خود را رييس و همه كاره دفتر احمدينژاد ميداند. البته مشايي آدمي است كه از پول و موقعيت استفاده ميكند و بر اين تصور است كه با اين كارها ميتواند رييسجمهوري آينده شود؛ بنده همينجا به شما ميگويم، در آينده اگر آقاي مشایی بهعنوان رييسجمهوري مطرح شود، اولين تشكلی كه رسما و صريحا مخالفت خواهد كرد، جامعه مدرسين است و اگر بنده در قيد حيات باشم، قطعا با اين موضوع مخالفت خواهم كرد و به هر قيمتي كه باشد موافقت نخواهيم كرد كه آقاي مشايي رييسجمهوري مملكت شود.
جامعه مدرسين خوشبختانه در زمينه مرجعيت، مباني شرعي را كاملا رعايت كرده، ميكند و خواهد كرد و در اين رابطه جاهايي كه بايد جلوگيري كند، به اين معنا كه عدم صلاحيت شرعي برايش محرز شود، عمل كرده و خواهد كرد و در جاهايي كه از لحاظ شرعي محدوديتي داشته نيز تأييد كرده است.
بعد از فوت مرحوم آيتا... گلپايگاني و آيتا... اراكي شرايط اجتماعي ايجاب ميكرد كه تعدادي از علما را معرفي كنيم و در اين راستا، جامعه مدرسين تعدادي را بهعنوان مرجع معرفي كرده كه اتفاقا بنده در خاطر دارم كه در آن زمان آقاي فاضل، دبير جامع مدرسين بودند و بارها به بنده ميگفتند كه يكي مثبت و يكي منفي، والا بنده نميگذارم اين جلسه به نتيجه برسد، چندين جلسه هم طول كشيد و در اين جهت، مثبت مقام معظم رهبري و منفي آقاي منتظري بودند و مقام معظم رهبري، كمتر از اينهايي كه شما ميخواهيد آنها را معرفي كنيد نيستند و آقاي منتظري هم حق مرجعيت ندارد و نميتواند مرجع باشد.
نظرات جامعه مدرسين از لحاظ شرعي اعلام شده و اصلا بحث سياسي در اين خصوص مطرح نبوده است. بنده در سن 80 سالگي هستم و جهنم را براي چه با نظر سياسي بخواهم انتخاب كنم. اين مباحث را كه مطرح ميشود، وظيفه شرعي خود ميدانم و خوشبختانه كسانيكه در روزهاي اول با بنده مخالفت ميكردند كه چرا مرجعيت مقام معظم رهبري را مطرح كردهايد، خيلي طول نكشيد كه همانها با بنده در اين جهت موافقت كرده و خودشان آمدند و به ما اعلام كردند؛ چون مرجعيت و موقعيت ايشان محرز و درست است.
بنده بهخاطر اينكه از نزديك در دوران رياست قوه قضاييه و بازنگري قانون اساسي با ايشان رابطه داشتم، بر اين موضوع واقف بودم؛ زيرا در جريان بازنگري قانون اساسي، آقاي خامنهاي رييس بودند و آقاي هاشمي نايبرييس و بنده در آن زمان منشي بودم و شرايط كسالت حضرت امام سبب ميشد كه گاهي جلسه را فقط بنده اداره كنم، يعني هر دو بزرگوار ميرفتند جماران به ملاقات حضرت امام و در آن برهه آشنايي آقاي خامنهاي با مباني فقهي و علمي براي بنده محرز شد و در زماني كه مسئول قوه قضاييه شدم نيز وقتي فروعات را نزد ايشان مطرح ميكردند، ميديدم كه ايشان خيلي قويتر از خيلي آقايان وارد بحث ميشوند.
در جريان فتنه خيلي روشن است كه سران فتنه تحت تأثير تبليغات خارجي و داخلي قرار گرفته و شايد بعضي از آنها نيز تا اين حد، خودشان اطلاع نداشتند. براي همه كساني كه مختصري در جريان باشند، مثل روز روشن است كه آنها در مقام براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران بودند و پشتيباني خارجي را نيز به همین دلیل داشتند و از بعضي نيروهاي داخلي نيز در این جهت بهرهبرداري شده بود كه خوشبختانه با تدبير بسيار جالب مقام معظم رهبري، اين نقشهها نقش بر آب شد. امروز سران فتنه خودشان هستند و خودشان و آن مثل معروف در خصوص آنها صدق ميكند كه وقتي در سلماني مشتري نداشتند، سر همديگر را ميتراشيدند و در حال حاضر آنها چون مشتري ندارند، به ديدن همديگر ميروند و مينشينند صحبتهايي ميكنند كه یعنی ما هستيم، در حقيقت سران فتنه فكر ميكردند با پشتيبانيهايي كه از خارج و داخل داشتند، در فاصله كوتاهي نظام را از بين خواهند برد. ولي در اين رابطه حضور مردم و تدبير فوقالعاده مقام معظم رهبري توانست نقشههاي آنها را با شكست مواجه سازد و اين نظام را حفظ كند |
http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=141&tab=news |