رجانیوز: هفته گذشته بالاخره بعد از گذشت بیش از ۶۰ روز پر از اظطراب و نگرانی برای خانواده دکتر غضنفر رکن آبادی، پیکر این دیپلمات انقلابی و شهید حادثه منا، توسط خانواده وی شناسایی شد و به همه شایعه سازی ها و فرضیه پردازی ها درباره سرنوشت وی پایان داد. سرنوشت این مهاجر الی الله لبیکی شیرین به دعوت حق بود که البته غم و ناراحتی از دست دادنش را برای خانواده و دوستانش به دنبال داشت. به همین مناسبت و به احترام این شخصیت مومن و انقلابی در اینجا دو یادداشت و خاطره درباره این حاجی شهید که توسط دکتر فؤاد ایزدی و دکتر محمد مهدی صادقی - که از دوستان و همکاران ایشان بوده اند- نوشته و در اختیار ۹دی قرار داده شده است، را به خوانندگان عزیز تقدیم می کنیم:

سیدالشهداء فعالین عرصه بین الملل

دکتر فواد ایزدی

آخرین باری که شهید رکن آبادی را دیدم هفته قبل از سفرش به مدینه بود. مدتی توفیق داشتم هر هفته چهارشنبه  صبح ها ایشان را ببینم. شهید رکن آبادی یکی از بهترین کارشناسان کشورهای عربی بود. اما اخلاق، اخلاص و تواضع ایشان برای من جذابیت بیشتری داشت. تقوای مثال زدنی شهید رکن آبادی که در رفتار و گفتارش نمایان بود مخاطب را جذب می کرد. با اینکه یکی از موثرترین سفرای کشور بود، کوچکترین اثری از تکبر در رفتارش دیده نمیشد. مرگ در بستر واقعا برای او کم بود. شهید رکن آبادی سیدالشهداء فعالین عرصه بین الملل است، همانطور که شهید آوینی سید الشهداء اهل قلم بود. فراموش نکنیم آل سعود در جنایت هایش دست در دست آمریکا دارد. اصولا آل سعود بدون کمک آمریکا چند ماه بیشتر دوام نمی آورد. تاسیس این رژیم و ادامه حیات آن وابسته به قدرت های غربی بوده و هست. نفرت از عملکرد آل سعود بدون نفرت  از عملکرد آمریکا بی معنی است. در کنار شعار مرگ بر آل سعود شعار مرگ بر آمریکا فراموش نشود. این شعار یکی از آخرین  جملات زندگی شهید رکن آبادی در مراسم برائت از مشرکین بود.

هنوز قلبم از آن حرف درد می کند!

دکتر محمد مهدی صادقی

هیچ حادثه ای در دستگاه محاسباتی خدا، اتفاقی و تصادفی نیست. شهادت نیز یک رزق و هدیه ویژه است که بنابر صلاحیت خاص، به بندگان کاملا ممتاز اهدا می شود. شهادت مظلومانه دکتر غضنفر رکن آبادی در سرزمین منا، برای نخبگان علمی و سیاسی کشور یک "حادثه" ناگوار بود. اما کسانی که از نزدیک با شخصیت ایشان آشنا بودند تصدیق می کنند که مقام شهادت برای شخصیت ایشان برازنده بود. دکتر رکن آبادی یک دیپلمات در طراز انقلاب اسلامی بود.  گرچه ایشان از سال ۶۸ به بعد کارمند رسمی وزارت خارجه شده بود اما فعالیت های دیپلماتیک از روحیه انقلابی ایشان نکاسته بود و میشود ادعا نمود از انقلابی ترین مسئولان وزارت خارجه بود. دکتر رکن آبادی به کارایی تفکر انقلابی در حوزه سیاست خارجی، عمیقا باور داشت. هویت ایشان با «مقاومت اسلامی» تعریف می شد. حضور ایشان به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در بیروت سبب شده بود علقه و دغدغه خاصی نسبت به جریان مقاومت داشته باشد. ایشان خاطرات شنیدنی از جلسات مشترک با سیدحسن نصرالله تعریف می کرد. دکتر رکن آبادی برای تحقق راهبردهای رهبری در حوزه های پیرامونی، پیگیری و تلاشی ارادتمندانه داشت. شخصیت ایشان، صمیمی و کاملا بدور از تکلف و ظاهر سازی بود. دکتر رکن آبادی شخصیتا مسئولیت پذیر بود و به گفته دوستان ایشان از همان دوران جوانی که در یکی از پایگاه های بسیج شهر قم فعالیت می کرد، «مشکل گشای» محله و دوستان انقلابی بود. در منطق گفتاری دکتر رکن آبادی، "به من مربوط نیست" وجود نداشت . آقای رکن آبادی از دوره دانش آموزی و دبیرستان در جبهه حضور داشت و بعد از ورود به دانشگاه امام صادق(ع)، همزمان هم درس و هم جهاد در جبهه ها را ادامه می داد. بعد از جنگ نیز از طرف وزارت خارجه ابتدا به مصر، سپس به بیروت و دمشق اعزام شد و در نهایت از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ عهده دار سفارت ایران در یکی از راهبردی ترین ، حساس ترین و پرخطرترین نمایندگی ها، یعنی لبنان شد. در قضیه انفجار دفتر نمایندگی ایران در بیروت، ایشان تا مرز شهادت پیش رفت اما تقدیر آن بود که در منا و در عید قربان به شهادت نائل آید. بدون اغراق می توان گفت، شهید رکن آبادی، استعداد، خودسازی و صلاحیت لازم برای عهده داری مسئولیت سطح بالا در نظام اسلامی را کسب کرده بود و ارتقاء او در وزارت خارجه به صورت پله به پله و بدون استفاده از هرگونه رانت بود. شهید رکن آبادی نسبت به کارایی پایین وزارت خارجه در سال های اخیر معترض بود و در جلسات کارشناسی، انتقادات تند و گزنده اهالی رسانه از رویکرد وزارت خارجه را عموما می پذیرفت و تعصب سازمانی بیجا نداشت. از نظرات ایشان نسبت به سیاست خارجی دولت یازدهم، خاطراتی دارم که شاید قابل نقل نباشد اما به طور کلی ایشان نسبت به بی توجهی وزارت خارجه نسبت به تحولات منطقه انتقاد داشت و اعتراض جدی نسبت به رویه "غرب مداری" را بیان میکرد. در مورد برجام ارزیابی ایشان این بود که مذاکره به معنای بده بستان واقعی صورت نگرفته و داده ها و ستانده ها اصلا متوازن نیست. ایشان می  گفت اوباما در یکی از جلسات خصوصی مقامات آمریکا در مورد برجام گفته است برد- برد آن بوده که ما ۹۰ درصد گرفتیم و ۱۰ درصد داداه ایم! خاطرم هست چند روز  پس از اعلام برجام با ایشان جلسه داشتیم و ایشان تعریف میکرد به داخل جمعیتی که برای ابراز شادی در خیابان های شمال شهر آمده بودند رفته است و از سخن یک فردسلطنت طلب در داخل جمعیت که علیه رهبر انقلاب سخنی گفته بود شدیدا آزرده شده بود. تعبیر شهید رکن آبادی دقیقا این بود: « هنوز هم قلبم درد می کند به خاطر  آن حرف!» و البته ما چهار پنج روز پس از اعلام برجام جلسه داشتیم. در مورد موضوع عربستان و یمن، ایشان کرار ابراز می کرد "راه حل موضوع عربستان این است که آنها را در منطقه زمین گیر نماییم و تنها پس از اثبات و تحمیل قدرت ما بر عربستان، این کشور حاضر خواهد شد با ما به معامله برد-برد بپردازد." دکتر رکن آبادی با توجه به مدت زمان حضور و درگیری با مسائل دنیای عرب یک کارشناس برجسته و صاحب نظر در پرونده های منطقه ای بود. ایشان ابراز می کرد قبل از وقوع بحران سوریه، درقالب طرحی به نظام سوریه پیشنهاد داده است که ارتش مردمی را تشکیل دهد. به هر حال ایشان با بچه های حزب الله لبنان انس و رابطه نزدیکی داشت و با جهاد خود در لبنان،از قبل نیز آمادگی روحی و ظرفیت وجودی لازم برای مقام شهادت را کسب کرده بود. لباس سفید شهادت متناسب اندام ایشان بود و شهادت مظلومانه ایشان که احتمالا با لب تشنه در منا نصیبشان گردید، اجر صبر ایشان بر منش انقلابی در حوزه فعالیت دیپلماتیک و وفاداری خالصانه به جریان مقاومت اسلامی بود. روایت شده است که اگر خدا خیر کسی را بخواهد او را شیرین می کند و از دنیا می برد.«إذا أراد اللَّه بعبد خیرا عسّله قیل و ما عسله قال یفتح له عملا صالحا قبل موته ثمّ یقبضه علیه.»«وقتى خداوند براى بنده‏اى نیکى خواهد او را شیرین کند گفتند شیرینى او چگونه است‏؟ گفت پیش از مرگش کار نیکى را پیش پاى او میگذارد و در اثناى انجام آن جانش را میگیرد.» گویی در میان مسئولان و مقامات دیپلماتیک، خداوند شهید رکن آبادی را پسندیده بود که چنین حسن عاقبت شیرینی نصیب ایشان گردید