بسمه تعالی

     گاهی شنیدن اخبار یومیه آدمی زاد را توی چنان بهت و حیرتی فرو می برد که نگو و نپرس. یعنی بهت و حیرت بیشتر از یک دقیقه اش را پوشش نمی دهد چون فوری صدای برخورد فک پائینت را که از تعجب به قاعده طول قدت باز شده، با آسفالت کف خیابان می شنوی!!!

داستان شهرام و سیصد میلیون و سنگ پای قزوین و روی زیاد و شیخ باسواد را اگر فراموش کرده بودم شاید از شنیدن این خبر و تعجبات فراوان حاصل از آن جا در جا غزل حداحافظی را می خواندم و خلاص . . . که البته شکر خدا فراموش نکرده بودم و فعلاً نفسی می رود و می آید.

اصل خبر هم این بود که:

پسر کروبی از دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام اخراج شد

یعنی پسر کسی که رسماً قانون اساسی مملکت را زیر سوال می برد و به همراه فرزندان دلبندش دائم با رسانه های بیگانه مصاحبه می کند در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام کار می فرمودند!

خب البته مال دنیا تحفه عجیبی است و آدم را بدجوری وسوسه می کند.

حالا یک موقع مال دنیا در قالب سیصد میلیون تومان جزایری خودنمائی می کند، یک وقت دیگر هم در قالب کمک های مالی آدم های خیرخواه آمریکائی و انگلیسی و . . . و در برخی مواقع هم پول توی جای دیگری است یعنی در نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران!

خب وقتی پسر کروبی باشی و در دفتری کار کنی که اختیارش دست خاندان معظم هاشمی باشد و منافع مشترک فراوان هم وجود داشته باشد، عجیب و غریب نیست که حقوقت هم یک مبلغی بشود با کلی صفر که همه اش در  فیش حقوقی ات جا نشود.

حالا خودتان قضاوت کنید چه عیبی دارد آدم از سر چنین پولی نگذرد؟ حالا درست که دائم بد و بیراه می گویند به این نظام و مملکت و کلاً خیلی نسبت به کشور احساس "چیز" دارند ولی چه عیبی دارد که یک حقو.قی هم دریافت کنند!!! مثلاً وقتی اتهام تجاوز و شکنجه و کشتن 72 نفر آدم خیالی و نقض حقوق انسانی و عمل برخلاف اسلام را به جمهوری اسلامی ایران نسبت می دهند و از آن طرف هم خودشان حقوق بگیر این نظام هستند، طبیعی است که دارند به خودشان فحش می دهند!!!!!!!!

نمیدانم این همه رو را از کجا آورده اند و چطور هنوز از شدت خجالت ناشی از اعمال خلافشان، موجبات قطع تنفسشان فراهم نگردیده است و شاید هم به کلی کلمه خجالت به گوششان نخورده اما یقین بدانید که اگر باز هم از این اخبار به گوش ادم های بی جنبه این کشور برسد به احتمال قریب به یقین افراد زیادی از زور تعجب دار فانی را وداع خواهند گفت.