نسخه چاپی

سایت تحلیلی و اطلاع رسانی مفید نیوز
از اقتصاد مقاومتی تا اقتصاد حماسی
سرویس اقتصاد و بین الملل مفیدنیوز :: حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان نتیجه و نمود عینی راهبرد اقتصاد مقاومتی دانست که می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه‌ی اقتصاد را بالفعل کند و نهایتاً به جهش در سطح تولید ملی منجر شود. حماسه همچنان که از مفهوم لغوی آن برمی‌آید، بیانگر حرکتی شجاعانه همراه با امید به پیروزی در نبرد است.

تاریخ: ۱۸ فروردين ۱۳۹۲

امسال هم مزین به شعاری شد که وجهه‌ی اقتصادی آن تبلور ادامه‌ی تأکیدات راهبردی مقام معظم رهبری بر جهش اقتصادی و افزایش سطح تولید ملی است. تحلیل نام‌گذاری‌ها و تأکیدات ویژه‌ی ایشان در چند سال اخیر، از طرفی نشان‌دهنده‌ی اهمیت تقویت بنیه‌ی اقتصادی نظام اسلامی است و از طرفی عمق بینش و نگاه راهبردی رهبر انقلاب را نشان می‌دهد. مقوله‌‌ی اقتصاد و جهش سطح تولید ملی و رفع معضلات اقتصادی، همچون بیکاری و تورم و نیز اهمیت توسعه‌ی اقتصادی در مسیر دستیابی نظام اسلامی به مأموریت‌های متعالی خود، که همان بنای تمدن عظیم اسلامی است، نیازی به اثبات ندارد و واضح است که هر اصلاح و پیشرفتی در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند داشتن توان و نیروی اقتصادی کافی در کشور است. قدرت اقتصاد یک کشور نیز متجلی در سطح تولید و توان رفع نیازهای اقتصادی در کنار حضور و مشارکت فعال در عرصه‌‌ی اقتصاد منطقه‌ای و بین‌المللی است.

از این منظر می‌توان مدعی شد که هر نوع حماسه‌سازی در اقتصاد، نهایتاً باید منجر به جهش ظرفیت‌های تولیدی و ایجاد جاذبه در زمینه‌ی فعالیت‌های تولیدی به جای سوداگری و سفته‌بازی شود. حماسه‌ی اقتصادی یعنی گذار از یک اقتصاد وابسته و آسیب‌پذیر در برابر نوسانات، به اقتصادی مقاوم که در آن زنجیره‌ی‌تولید در اقتصاد کامل و غیروابسته باشد و کشور بتواند ضمن پاسخ‌گویی به تقاضای داخلی، سهمی از مبادلات اقتصاد بین‌الملل را نیز به خود اختصاص دهد.

حماسه‌ی اقتصادی را می‌توان نتیجه و نمود عینی راهبرد اقتصاد مقاومتی دانست که می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه‌ی اقتصاد را بالفعل کند و نهایتاً به جهش در سطح تولید ملی منجر شود. حماسه همچنان که از مفهوم لغوی آن برمی‌آید، بیانگر حرکتی شجاعانه همراه با امید به پیروزی در نبرد است. بنابراین دو رکن اصلی در حماسه‌ی اقتصادی،«جهادی شجاعانه» و «امید به پیروزی»در نبرد با دشمن است. از این حیث، باید حماسه‌ی اقتصادی را تداوم اقتصاد مقاومتی و تجلی آن را در رفتار اقتصادی و سیاست‌گذاری اقتصادی دانست.

در فرآیند حرکت از اقتصاد مقاومتی به اقتصاد حماسی، آنچه از اهمیت محوری برخوردار است، توجه به فرآیند تولید ملی، تکمیل و غیروابسته کردن زنجیره‌ی تولید به خارج است. البته این به معنی عدم بهره‌گیری از مزیت‌های نسبی بین‌المللی و داشتن روابط فعالانه و دوجانبه با اقتصادهای طرف تجاری نیست.

نتیجه‌ی خلق حماسه‌ی اقتصادی نیز جهش سطح تولید و افزایش سطح رفاه جامعه است. ارتقای سطح تولید ملی باعث قوام و استحکام اقتصاد ملی خواهد شد. بدون تولید و ایجاد ارزش‌افزوده در اقتصاد، همواره شاهد وابستگی به واردات، بیکاری و تورم خواهیم بود و تقویت اقتصاد و رسیدن به یک اقتصاد غیروابسته و متکی بر تولید داخلی، جز با ایجاد زمینه و محیط مناسب کسب ‌و کار و جذاب کردن فعالیت تولیدی در مقایسه با فعالیت‌های واسطه‌گری و دلالی میسر نخواهد شد. در اقتصاد مقاومتی، رکن اصلی، همان قوام اقتصاد داخلی و عدم وابستگی به بیرون است. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: «وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگهداریم. این یکی از اقتضائات اقتصاد مقاومتی است که ما مطرح کردیم. دراقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه‌ی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.»[1]

بنابراین در فرآیند حرکت از اقتصاد مقاومتی به اقتصاد حماسی، آنچه از اهمیت محوری برخوردار است، توجه به فرآیند تولید ملی، تکمیل و غیروابسته کردن زنجیره‌ی تولید به خارج است. البته این به معنی عدم بهره‌گیری از مزیت‌های نسبی بین‌المللی و داشتن روابط فعالانه و دوجانبه با اقتصادهای طرف تجاری نیست. کشورمان می‌تواند در یک زنجیره‌ی تولید، در سطح جهانی نقش و سهم خاص خود را داشته باشد؛ اما باید توجه داشت که در شرایطی که دشمن به دنبال حذف ایران از صحنه‌ی اقتصاد بین‌الملل است، نمی‌توان با ساده‌انگاری، همان گزاره‌های کلیشه‌ای را تکرار کرد که کشور باید سهم و مزیت نسبی خود را در صحنه‌ی اقتصاد بین‌الملل بیابد. این گزاره حتی در نبود هجمه و دشمنی، باز هم نیازمند در نظر گرفتن منافع بلندمدت ملی است؛ تا چه رسد به شرایطی که دشمنان حتی موانعی برای دریافت وجوه مالی ناشی از صادرات نفت برای ما ایجاد کرده‌اند. بنابراین در اقتصاد حماسی، باید از این ساده‌انگاری‌ها، که محصول تفکر محدود در چارچوب اقتصاد نئوکلاسیکی است، گذشت و به راهبردهایی که قوام و استحکام اقتصاد ملی را با خود به همراه دارد اندیشید.

دیدن تجربه‌ی دیگر کشورها در این زمینه می‌تواند مفید واقع شود. در این مورد چین مثالی از اتخاذ راهبردی بلندمدت و حماسی در اقتصاد است که توانست در طول چند دهه، از یک اقتصاد نسبتاً ضعیف و ضربه‌پذیر به اقتصادی تبدیل شود که تا چند سال آینده آمریکا را از ابرقدرت اقتصادی بودن به کنار خواهد زد. البته کشور چین با مشکلات و محدودیت‌های که ما اکنون با آن مواجهیم، مانند تحریم‌های گسترده مالی و اقتصادی، مواجه نبوده است؛ ولی با این حال، انسجام در سیاست‌گذاری‌ها و اتکا بر رویکردهای صحیح اقتصادی در چین، می‌تواند گویای این موضوع باشد که هر نوع جهش اقتصادی و پیشرفت در گرو اتخاذ مجموعه‌ای از راهبردهای بلندمدت، منسجم و متکی بر اصول و روابط علمی در فرآیند سیاست‌گذاری با هدف حمایت از تولید ملی است.

خلق هر حماسه مستلزم فراهم کردن شرایط و زمینه‌های لازم برای نبرد است. برای خلق حماسه‌ی اقتصادی نیز می‌بایست زمینه‌ی حماسه‌سازی در اقتصاد را فراهم نمود. بدون شک یکی از مهم‌ترین موانع اقتصاد حماسی، وابستگی اقتصاد به نفت و اثرگذاری این وابستگی بر ساختار بودجه، تورم و رفتارهای سیاست‌گذاری است. وابستگی به نفت به معنی داشتن نقطه‌ی آسیب‌پذیر در اقتصاد است و لذا منطقاً برای رویارویی در یک نبرد اقتصادی، چاره‌ای جز رفع این نقطه‌ی آسیب‌پذیر نیست. البته قطع وابستگی به نفت به معنی منتفع نبودن از این موهبت الهی نیست، بلکه مقصود آن است که نباید اتکای مخارج ما بر درآمدهای نفتی باشد. به درآمدهای نفتی باید به عنوان سرمایه‌ای نگریست که هم متعلق به نسل ما و هم متعلق به نسل‌های آینده است. تجربه‌ی نروژ در زمینه‌ی مدیریت درآمدهای نفتی و چگونگی استفاده از آن در این زمینه مفید است.

هر دولتی که در سالیان بعد از انقلاب بر مسند قرار گرفت، با توجه به بینش و روش اقتصادی خود، سرنوشت اقتصاد را به نحوی رقم زد و اکنون که زمان خلق حماسه است، باید اهمیت بالای انتخاب فردی اصلح و مقید به استفاده از تدبیر و عقل جمعی را در نظر داشت.

از دیگر زمینه‌ها و شرایط لازم برای خلق حماسه‌ی اقتصادی، داشتن نظام بوروکراتیک کارآمد، نظام سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مدبرانه و استفاده از اندیشه و تفکر جمعی در اتخاذ راهبردهاست. همانطور که رهبر انقلاب در ابتدای سال اشاره فرمودند، متأسفانه یکی از دلایل اثرگذاری تحریم‌ها، سوءتدبیر داخلی بوده است. سوء‌تدبیر به معنی عدم بهره‌گیری کافی از ظرفیت اندیشه و تفکر داخلی در فرآیند تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری است. زمانی که برآیند نظرات کارشناسی مثلاً در مورد نحوه‌ی اجرای هدفمندی یارانه‌ها بر خلاف عزم سیاست‌گذاری است، باید بدان به عنوان زنگ خطری نگریست که می‌تواند مانعی جدی برای خلق حماسه‌ی اقتصادی باشد. بنابراین انتظار است که در این حماسه‌سازی، وزرا و مدیران بیش از آنکه در بین اصحاب رسانه و درزمان افتتاح پروژه‌ها دیده شوند، در اتاق‌های فکر و در بین کارشناسان و اصحاب فکر و اندیشه حضور داشته باشند.

در پایان باید به موضوع انتخاب رئیس‌جمهور در چند ماه آینده و اهمیت انتخاب فردی شایسته برای مدیریت حماسه‌ی اقتصادی نیز اشاره کرد. واقعیت موجود در نظام اقتصادی ما آن است که عملکرد اقتصادی به شدت وابسته به بینش و روش دولت‌هاست. هر دولتی که در سالیان بعد از انقلاب بر مسند قرار گرفت، با توجه به بینش و روش اقتصادی خود، سرنوشت اقتصاد را به نحوی رقم زد و اکنون که زمان خلق حماسه است، باید اهمیت بالای انتخاب فردی اصلح و مقید به استفاده از تدبیر و عقل جمعی را در نظر داشت. هر تحولی در اقتصاد ایران، بدون یک دولت کارآمد میسر نخواهد شد. در این مورد، مقام معظم رهبری در سخنان نوروزی خود فرمودند: «هر کسی می‌آید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزش‌ها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد.»[2]

امید است با آمدن دولتی با ویژگی‌های فوق، شاهد خلق حماسه‌ی اقتصادی و آغاز دوران جدیدی از شکوفایی نظام اسلامی باشیم.(*)

پی‌نوشت‌ها:

[1]بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی دراولین روز سال 1392.

[2]همان.

* منصور ملکی؛ دانشجوی دکتری اقتصاد

منبع : پایگاه تحلیلی تبیینی برهان

http://mofidnews.com/index.php?page=desc.php&id=1208&tab=news