سید مختار موسوی در نقد اظهارات باهنر نوشت: من نمیدانم این همه کینه و نفرتی که آقای محمد رضا باهنر از از جبهه پایداری انقلاب اسلامی دارند ناشی از چیست؟؟؟ !!!

تا آن جایی که این حقیر تحقیق و تفحّص نموده ام ، آقای باهنر با هیچ یک از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری دعوای شخصی و خصومت قبلی ندارند . پس وقتی اختلاف ناشی از مسائل شخصی و حقوق فردی مندرج در قانون مدنی نباشد ؛ باید ریشه آن را با توجه به شخصیت حقوقی و سیاسی آقای باهنر و لحاظ قرار دادن مواضع اتخاذی او در برابر جبهه پایداری انقلاب اسلامی و سبک و سیاق ادبیات حاکم بر گفتمان ایشان ، در مصاحبه های مختلفی که بر علیه جبهه پایداری انجام داده است ؛ خصوصا آخرین مصاحبه ایشان به عنوان دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین ، با رسانه مکتوب شهردار تهران ( تهران امروز ) در مسائل عقیدتی و سیاسی و نوع تفکر حاکم بر جبهه پایدار انقلاب اسلامی جستجو نمود .

به نظر می رسد آقای باهنر با گفتمان و خط مشی سیاسی و سیر و سلوک عقیدتی حاکم بر جبهه پایدار انقلاب اسلامی ، و احیاناً شاید با رهبری فکری و معنوی حضرت علامه مصباح یزدی ، این فیلسوف بزرگ و معلم کبیر اخلاق و فقیه متأله و دانشمند بصیر به تمام معنا مشکل داشته باشد .

بدون رودربایستی عرض می کنم که این اختلاف و کینه توزی ، که این همه بد گویی و تخریب را بدنبال داشته است ، اگر ناشی از مسائل گفتمانی و سیاسی و عقیدتی جبهه پایداری انقلاب اسلامی باشد ، باید منشاء و سرچشمة آن را ، در عدم شناخت و معرفت و بیگانه بودن آقای باهنر با گفتمان و رسالت و خط مشی سیاسی جبهه پایداری دانست .

آقای باهنر ! گفتمان و شعار جبهه پایداری چیزی نیست به غیر از ، عقلانیّت ، معنویّت وعدالت حول محور ولایت . یعنی عقلانیت شریعت محور ، معنویت شریعت محور وعدالت شریعت محور حول محور ولایت مطلقه فقیه . شما با کجای این گفتمان اشکال دارید؟ کجای این گفتمان وشعارها که بارها و بارها از زبان مبارک مقام عظمای ولایت تکرار شده است؛ نشانه رادیکالیسم و تند روی وافراطی گری است ؟؟؟!!!

آقای باهنر ! جبهه پایداری انقلاب اسلامی ، به غیر از اینکه از جبهه متحد اصولگرایی خواسته است ؛ که با ساکتین فتنه و خواص مردودی که در کوران فتنه ، ندای « این عمار » علی زمان و « هل من ناصر ینصرنی » حسین زمان خود را ، شنیدند ولی لبیک نگفتند ؛ و با کسانی که خیلی دیر و حتی بعد از حماسه دشمن شکن و فتنه خاموش کن 9 دی از خواب غفلت بیدار شدند و آنوقت هم نتوانستند مواضع شفافی در برابر سران فتنه اتخاذ نمایند فاصله بگیرد و اجازه ندهد چنین افرادی و دیگران که ، فتنه عمیق 88 را یک دعوای انتخاباتی بین احمدی نژاد و موسوی تلقی نموده بودند و برخی که هنوز که هنوز است ، مثل جنابعالی که حاضر نیستید خاتمی را جزو سران فتنه بدانید و نمایندگان واقعی مردم را که درصحن علنی مجلس شعار مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی سردادند را اقلیتی تندرو خوانده اید ، و برخی دیگر که بر خلاف واقع ، پیروزی موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم را تبریک گفتند ؛ جزو اعضای کمیته متحد و هیئت داوری اصولگرایان قرار بگیرند.  حالا شما بفرمائید؛ مگر مقام معظم رهبری و حماسه سازان 9 دی و22 بهمن در سال 88 مطالباتی غیر از این داشته اند ؛ که حالا جبهه پایدری را برای در خواست اجابت مطالبات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و ملت شریف و بصیر ایران اسلامی تندرو و رادیکال خوانده اید ؟؟؟!!!

آقای باهنر ! اگر نمی دانید بدانید که ، جبهه پایداری ، طبق آموزه های دینی و موازین شرعی و معیارهای اصولگرایی تعریف شده از جانب مقام معظم رهبری و رهنمودهای پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) خود را مامور و مکلف به انجام فعل می داند ، نه نتیجه ، همچنانکه مولا و سرور من و شما ، آقا اباعبدالله الحسین (ع) در قیام خودشان طبق همین قاعده عمل کردند ، یعنی هرگز به فکر نتیجه جنگ نابرابر و ناجوانمرادنه 72 نفری خود با سپاه چند ده هزار نفری لشکر یزید نبودند. برای همین است که جبهه پایداری ملاک و معیار خود را ، حجت شرعی و اقدامی بینی و بین الله اعلانم نموده اند ، بزرگان جبهه پایداری از جمله حضرت علامه مصباح یزدی ، بارها و بارها فرمودند که پیروزی ملاک نیست ملاک این است که بین خود و خدا به اصلح برسیم . حال مهم نیست که اصلح شانس پیروزی دارد یا خیر . خب با این دیدگاه و رویکرد مطلق فعل گرایی و نفی نتیجه گرایی که بر جبهه پایداری انقلاب اسلامی حاکم است ، شما بفرمائید که ادعای حضرتعالی که فرموده اید ، توقع جبهه پایداری این بود که خودش محور قطب عالم امکان باشد ، و یا اینکه فرموده اید که جبهه پایداری به دنبال تحصیل کرسی بیشتر مجلس است ، به استناد کدام عملکرد از بزرگان جبهه پایداری بیان شده است؟!

آقای باهنر ! شما در گفتگوی خود با رسانه شهرداری تهران فرموده اید که ، جبهه پایداری حمایت های تندروانه ای از دولت دارد ، بنده که عضو  ناچیزی از جبهه پایداری در شهرستان دور افتاده ای در استان خوزستان هستم ، به تبعیت از تفکرات و رویکرد و نصایح حضرت علامه مصباح یزدی و شاگرادان محترم ایشان در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تمام منتقدین دولت را در جبهه متحد اصولگرایی دعوت به تحدی و مناظره می کنم ، که بیایند ثابت کنند همه آنها در مجموع به اندازه این حقیر ، مقاله انتقادی به قول شما تندروانه ای در نقد شخص رئیس جمهور و دولت دهم در عرصه مطبوعات سراسری و فضای مجازی سایبری داشته است.

وقتی بنده که قطره بی مقداری از اقیانوس یاران جبهه پایداری در سرزمین پهناور ایران اسلامی هستم ؛ به اندازه تمام بزرگان جبهه متحد اصولگرایی بدون اینکه تکلیف اداری و سیاسی داشته باشم ، اینهمه مقاله انتقادی در نقد دولت دارم ؛ چرا بر خلاف واقع ، جبهه پایداری انقلاب اسلامی را به آنچه مرتکب نشده است متهم می کنید ؟||!!!

بنظر می رسد ، با توجه به مجموعه انتقاداتی که بزرگان و دلسوزان انقلاب اسلامی نسبت به مواضع آقای باهنر در مقابل فتنه 88 وسران فتنه وحامیان آنها داشته اند ، طوریکه موقعیت کاندیداتوری ایشان را در جرگه اصولگرایان و بخت رأی آوری او را  تحت الاشعاع قرار داده است ، لذا اینگونه مصاحبه ها به نوعی بوی انتقامجویی می دهد و از طرفی چراغ سبزی به هواداران جریان فتنه و اصلاح طلبان است ، تا موقعیت خطرناک آقای باهنر را درک کنند و کمی برای او دل بسوزانند و او را در 12 اسفند تنها نگذارند.