آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
تأملاتی در باب مواضع اخیر آقای هاشمی   برگ برنده‌ی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

تأملاتی در باب مواضع اخیر آقای هاشمی برگ برنده‌ی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا


سرویس سیاسی مفیدنیوز :: به نظر می‌رسد اختلافات آقای رفسنجانی با دولت، موجب زاویه‌گیری وی نسبت به کلیت نظام شده است. از تبعات این امر، موضع‌ گیری‌‏ های انتقادی ایشان علیه سیاست‌های کلی کشور است و مسأله‏‌ ی مذاکره با آمریکا هم از این منظر قابل تأمل است!

تاریخ: ۵ ارديبهشت ۱۳۹۱

در باب مصاحبه‌ی آقای «هاشمی رفسنجانی» با فصلنامه‌ی «مطالعات بین‌المللی» که در اوایل سال 91 منتشر شد، گفتنی‌ها و نکاتی وجود دارد. به نظر می‌رسد بهتر است ابتدا مجموعه‌ی موضع‌گیریهای رسانه‌های داخلی و خارجی، اپوزیسیون خارج از کشور و جریان‌های سیاسی داخلی را در این باره مرور کنیم و بعد به تحلیل مسأله بپردازیم.


اصلی‌ترین و مهم‌ترین مسأله‌ای که توجه تحلیلگران غربی را در باب مصاحبه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی به خود جلب کرد، تحلیل این مسأله بود که یک شکاف راهبردی در حاکمیت جمهوری اسلامی وجود دارد و این شکاف میان بخش‌هایی از بدنه‌ی مدیریتی نظام جمهوری اسلامی به وجود آمده است. البته تکمله‌ی این تحلیل این بود که آقای هاشمی در تقابل با دولت دست به چنین اقدامی زده است.

مسأله‌ی مهمی که در خلال بخشی از این تحلیل‌ها، به خصوص از سوی «بی.‌بی.‌سی»، ارایه شد، نشان می‌دهد که آن‌ها رفتار آقای هاشمی را در حمایت از اسلام میانه‌رو تحلیل می‌کنند. موضوع اسلام میانه‌رو مربوط به چندین سال قبل و مطالعات عمیقی است که غربی‌ها مشخصاً در بنیادهای تحقیقاتی‌ خود، از جمله بنیاد «رَند»، در این‌باره انجام داده‌اند.
 
آن‌ها اسلام میانه‌رو را به عنوان اصلی‌ترین و بهترین راه‌حل مقابله با اسلام جهادی می‌دانند. تفسیر آن‌ها از اسلام جهادی همان اسلام شیعی و گفتمان انقلاب اسلامی است. از نظر آن‌ها اسلام میانه‌رو توسط اساتید سکولار دانشگاه‌ها، روشن‌فکران و حتی روحانیونی که افکار روشن‌فکرانه دارند، قابل گسترش و تعمیق است.
 
آن‌ها نماد این اسلام را به طور مشخص ترکیه می‌دانند و آشکارا اذعان می‌کنند که گسترش گفتمان ترکیه یا به تعبیری رویکرد نوعثمانی در کشورهای اسلامی منطقه برای مهار قدرت نرم جمهوری اسلامی، به عنوان نماد اسلام جهادی، لازم است.

از جمله تحلیل‌های دیگری که درباره‌ی مصاحبه‌ی آقای هاشمی مطرح می‌شود، تلاش ایشان برای تأثیرگذاری بر مذاکره‌های هسته‌ای است، چرا که این مصاحبه، قبل از نشست (1+5) انجام شده بود. از طرف دیگر، به طور مشخص تحلیل سایت «گویا نیوز» این بود که چندین عامل و فاکتور زمینه‌ساز طرح انتقادها و ابراز نظرها توسط آقای هاشمی است، از جمله این که به نظر آن‌ها شکاف بین اصول‌گرایان سنتی تشدید شده است. هم‌چنین افزایش بی‌سابقه‌ی بحران اقتصادی، فشارها و تهدیدهای خارجی برای ایران به زعم آقای هاشمی از جمله‌ی این عوامل و مقدمات هستند.

نکته‌ی جالب توجه درباره‌ی تحلیل اپوزیسیون نظام از موضع‌گیری اخیر آقای هاشمی، مسأله‌ای است که به طور مشخص سایت‌های ضدانقلاب از آن به عنوان برگ برنده‌ی «اوباما» در انتخابات ریاست جمهوری یاد کرده‌اند. منظور از این موضع‌گیری، تلاش آقای هاشمی برای رفع مشکل ارتباط ایران با آمریکا و ابرقدرت خواندن آمریکاست.
 
هم‌چنین بخشی از رسانه‌ها و تحلیلگران غربی مدعی شده‌اند که ابقای مجدد آقای هاشمی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام اعتماد به نفس او را بالا برده و باعث شده است که ایشان برای ابراز قدرتمندی چنین اظهار نظرهایی را بیان کند، اما بیش‌تر تحلیلگران مدعی شده‌اند که تلاش آقای هاشمی جهت جلب نظر و رضایت غرب بوده و ایشان پالس مثبت و پررنگی را برای محافل غربی و به طور مشخص کاخ سفید ارسال کرده است که هم زاویه‌ی خود با سیاست رسمی جمهوری اسلامی را نشان دهد و هم جایگاهی برای جریان اصلاحات در داخل کشور فراهم کند که حمایت‌های مجدد غرب را از این جریان به ارمغان آورد.
 
البته بخش معدودی از تحلیلگران هم موضع آقای هاشمی را یک موضع شخصی خوانده‌اند و عدم برخورداری ایشان از یک جایگاه مناسب در نظام جمهوری اسلامی را دلیل این مسأله دیده‌اند.

درباره‌ی تحلیل اظهار نظر آقای هاشمی و سنجیدن همه‌ی جوانب، آنچه از ناحیه‌ی ایشان در بحث مذاکره مطرح شد، به نظر می‌رسد گفتن این مسأله‌ی مهم است که بیان چنین اظهار نظرهایی از ناحیه‌ی او، خلق‌الساعه و نو محسوب نمی‌شود و اگر ادبیات آقای هاشمی را در طول چند سال گذشته و به طور مشخص 6 یا 7 سال گذشته مرور کنیم، این مسأله به خوبی مشخص می‌شود که پیش از این هم ایشان چنین مسائلی را مطرح کرده‌اند.
 
اما بیش‌تر تحلیلگران مدعی شده‌اند که تلاش آقای هاشمی، پالس مثبت و پررنگی را برای محافل غربی و به طور مشخص کاخ سفید ارسال کرده است که هم زاویه‌ی خود با سیاست رسمی جمهوری اسلامی را نشان دهد و هم جایگاهی برای جریان اصلاحات در داخل کشور فراهم کند که حمایت‌های مجدد غرب را از این جریان به ارمغان آورد. البته آنچه از ناحیه‌ی ایشان در بحث مذاکره مطرح شد، خلق‌الساعه و نو محسوب نمی‌شود.
 
 متأسفانه می‌توان گفت که اختلاف‌های آقای «هاشمی» با آقای «احمدی‌نژاد» موجب زاویه‌گیری وی نسبت به کلیت نظام شده است. از تبعات این امر، موضع‌گیری‌های انتقادی ایشان بر ضد سیاست‌های کلی کشور است که برآیند آن را می‌توان در راستای هماهنگی و موافقت با سیاست‌های آمریکا بر ضد کشورمان ارزیابی کرد. به ویژه مسأله‌ی مذاکره با آمریکا از مواردی است که به سیاست‌های کلان نظام بر می‌گردد.

آقای هاشمی نمی‌تواند از این مطلب آگاه نباشد که با نقد سیاست عدم مذاکره‌ی جمهوری اسلامی و ردّ درستی نفی رابطه‌ی انقلاب اسلامی با آمریکا که جزو اصول راهبردی گفتمان حضرت امام(ره) محسوب می‌شود، در این مقطع زمانی به لحاظ نظری و عملی، مردم و نظام را در جهت تحقق خواست آمریکا، یعنی نشستن به دور میز مذاکره و امتیازگیری، تحت فشار قرار می‌دهد.
 
از طرفی دیگر، ایشان نمی‌تواند از این مسأله آگاه نباشد که در حال حاضر نشستن بر سر میز مذاکره با آمریکایی‌ها مخدوش کردن نقش الگویی جمهوری اسلامی برای کشورهای منطقه و کشورهای در حال تحول است. بنابراین به طور قطع می‌توان ادعا کرد که اظهار نظرهای اخیر آقای هاشمی موجب تقویت شائبه‌ی اختلاف نظر میان مسؤولان نظام و اصول راهبردی سیاست‌های نظام، خواهد شد. از قضا این که متأسفانه برآیند اظهار نظرهای ایشان به نفع دشمنان نظام پایان پذیرفت.علاوه بر آن، این اظهار نظرها موجبات طمع‌ورزی دشمن را نسبت به ما فراهم می‌کند.


البته این مسأله در مرحله‌ی اجرا با اقسام، اما ‌و ‌اگرها مواجه خواهد بود و به هیچ وجه ضمانتی بر اجرای آن وجود ندارد. حتی بسیاری از تحلیلگران غربی هم بر این مسأله تأکید کرده‌اند که تعیین تکلیف مسأله‌ی مذاکره با آمریکا فقط و فقط در حیطه‌ی اختیارات ولی فقیه است.

 
روزنامه‌ی «واشنگتن پست» در مطلبی که اخیراً  با عنوان «رهبر ایران اهل سازش با غرب نیست» منتشر ساخت؛ این‏‌گونه نوشت: «نفرت آیت‏‌‌الله خامنه‌‏ای از سازش شناخته شده است؛ او مدت‏‌ها‌ست که معتقد است هدف واشنگتن در تهران، نه تغییر رفتار، بلکه تغییر رژیم است» این اعتراف صریح، مسأله‌ی  تلاش برای سازش با غرب را با ابعاد جدیدی مواجهه می‌سازد.

با این تفصیل طرح موضوع  مذاکره با امریکا در شرایط  کنونی، همان‌‏گونه که منابع غربی به آن اشاره کرده‏‌اند، تلاشی نه در جهت تغییر رفتار نظام، بلکه با اهدافی عمیق‌‏تر در حوزه‌ی سیاسی دنبال می شود.با وجود این، بیان این مطالب به طور مشخص یک چراغ سبز به دشمن محسوب می‌شود و در ادامه‌ی نگاهی قرار می‌گیرد که در دوران اصلاحات نسبت به سیاست اعتمادزایی از غربی‌ها دنبال می‌شد و در واقع سیاست عزت‌مندانه‌ای برای ما نبود، چرا که رابطه‌ی ما با آمریکا رابطه‌ی «همه» یا «هیچ» است و حاصل جمع جبری آن‌، صفر خواهد شد.
 
همه به خوبی می‌دانیم که در اصول راهبردی انقلاب و مبنای گفتمان حضرت امام(ره) این رابطه، رابطه‌ی گرگ و میش محسوب می‌شود و هم‌چنان آمریکایی‌ها از موضع استکباری خودشان عدول نکرده‌اند که بتوان زمینه‌ای برای تغییر جهت و گفتمان انقلاب اسلامی در این باب پیدا کرد. توجه به این نکته هم مهم است که در اظهار نظرهای آقای هاشمی در رابطه با نوشتن نامه به حضرت امام(ره)، نکته‌ی جدّی و مهمی مغفول مانده است و آن هم رویکرد نیمه‌نویسی آقای هاشمی و نگرانی ایشان از بیان تمامی واقعیت‌ها است.

سیره‌ی حضرت امام (ره) به صورت شفاهی، مکتوب و عملکردی به صورت شفاف، نشان از این دارد که ایشان بارها به مدعیان رابطه با آمریکا پاسخ منفی داده‌اند و محکم و استوار بر این مسأله پافشاری کرده‌اند که این رابطه به هیچ عنوان به مصلحت انقلاب اسلامی نیست. توجه به پیام حضرت امام(ره)، بعد از این که آقای «کارتر» در اوایل انقلاب اعلام قطع رابطه کرد، به فهم موضوع کمک می‌کند.
 
متأسفانه برآیند اظهار نظرهای ایشان به نفع دشمنان نظام پایان پذیرفت. بسیاری از تحلیلگران غربی هم بر این مسأله تأکید کرده‌اند که تعیین تکلیف مسأله‌ی مذاکره با آمریکا فقط و فقط در حیطه‌ی اختیارات ولی فقیه است. چرا که رابطه‌ی ما با آمریکا رابطه‌ی «همه» یا «هیچ» است و حاصل جمع جبری آن‌، صفر خواهد شد. سیره‌ی حضرت امام (ره) به صورت شفاهی، مکتوب و عملکردی به صورت شفاف، نشان از این دارد که ایشان بارها به مدعیان رابطه با آمریکا پاسخ منفی داده‌اند
 
حضرت امام(ره) در پیام­شان فرمودند که این اتفاق برای ملت ما پیام شادباش است. حتی حضرت امام(ره)، در پاسخ به رهبر کاتولیک‌های جهان که اظهار نگرانی کرده بود از این که بعد از قضیه‌ی گروگان‌گیری ممکن است روابط دو کشور مخدوش شود، فرموده بودند که این برای ملت ما یک امتیاز محسوب می‌شود و جای نگرانی ندارد.
 
متأسفانه بایستی اذعان کنیم که پیشنهاد آقای هاشمی با یک برداشت معامله محور قابل تحلیل است. آقای هاشمی مشخص نکردند که در این معامله، در قبال این متاع سنگینی که قرار است ما ببخشیم، آمریکایی‌ها چه بهایی باید بپردازند.

در جمع‌بندی این موضوع باید به تلاش منسجم رسانه‌های منتسب به جریان اصلاحات و فتنه در داخل کشور برای احیای نقش آقای هاشمی در سیاست جمهوری اسلامی توجه کنیم. نگاهی گذرا به چند ماه فعالیت روزنامه‌ها و سایت‌های اصلاح‌طلب نشان می‌دهد که تیتر یک کردن آقای هاشمی با هدف‌گذاری مشخصی انجام می‌شود که شاید بتوان بخشی از آن را طرح بحث مذاکره با آمریکا از ناحیه‌ی ایشان دانست.
 
این امر در واقع شروع یک حرکت جدید از سوی جریانی است که بعد از فتنه‌ی 88 حیاتش به حالت اغما رفته بود. با توجه به این که فاصله‌ی کمی تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، به نظر می‌رسد که طرح چنین مسائلی در واقع بدون ربط با مسأله‌ی انتخابات و آماده‌سازی افکار عمومی برای انتخابات آینده‌ی ریاست جمهوری نیست. البته به طور قطع این مسأله به حیطه‌ی داخلی محدود نمی‌شود.
 
در واقع چنین اظهار نظری یک ارسال کد به غرب با این مضمون است که جریان مقابله با گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در داخل کشور هنوز به طور کامل از بین نرفته است و در بدنه‌ی نظام هم نفوذ دارد. در واقع این کد با توقع حمایت غرب از این جریان ارسال شده است. این اتفاق هم‌چنین ارسال هوشمندانه‌ی پیام به ملت‌های درگیر با مسأله‌ی «بیداری اسلامی» است که در واقع در جهت سست کردن آن‌ها در بُعد استکبارستیزی و استقلال‌طلبی و مقاومت آن‌ها نقشی جدّی ایفا می‌کند. به ویژه این که چنین اظهار نظرهایی بعد از اظهارات اکید مقام معظم رهبری مبنی بر پایداری جمهوری اسلامی و پیام این پایداری برای ملت‌های منطقه عنوان شده است و حاکی از یک تجدید نظر اساسی و استحاله‌ی گفتمانی در ابعاد نظری و عملکردی دارد.

به نظر نمی‌رسد این مصاحبه نقطه‌ی پایان این موضوع باشد و قاعدتاً باید به اشکال مختلف منتظر تداوم آن باشیم. بنابراین اگر بخواهیم یک جمع‌بندی راهبردی از این موضوع داشته باشیم، بایستی آن را جرقه‌ای برای آغاز مباحثی بدانیم که به طور مشخص در رقابت با جریان انحراف در زمینه‌ی مذاکره با آمریکا مطرح می‌شود.
 
امروز می‌دانیم که جریان انحراف هم به شدت مشتاق برقراری رابطه و مذاکره با آمریکاست. مصداق بارز و سند این ادعا هم تحلیلی است که روزنامه‌های آمریکایی ارایه کرده‌اند. آن‌ها آشکارا اعلام کرده‌اند که ما در سال‌های گذشته پالس‌هایی برای مذاکره، از سوی لیدر جریان انحراف، دریافت کرده‌ایم. در واقع رقابت میان جریان فتنه و جریان انحراف در فتح باب مذاکره با آمریکا و کوتاه آمدن از اصول راهبردی جمهوری اسلامی، کاملاً قابل مشاهده است.(*)

 



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.