ماهواره با ما چه مي کند؟

در عرصه اجتماعي نکته جالبي هست که هميشه آنچه در علم به نوعي مشاهده مي شود در عرصه علوم اجتماعي نيز به نوعي ديگر جلوه مي کند.
در يکي از برنامه هاي تحليلي ماهواره اي مسئله اي که طرح شده بود و از افراد در ارتباط با آن سئوال مي شد، اين بود که چرا در نيويورک مردم زياد خريد مي کنند؟ مردم پاسخ مي دادند: شايد به دليل آنکه اينجا تنوع اجناس زياد است. شايد به دليل آنکه جنس بيشتر و مارک هاي بيشتري براي خريد در اختيار است. تمام مواردي که مورد مصاحبه قرار گرفته بودند اشکال را در محيط مي ديدند و به دنبال ايجاد تغييري در محيط زندگي بودند، اما از نظر يک فرد مسلمان هم همين طور است؟ آيا اسلام هم به ما توصيه مي کند که در مکان بخصوصي زندگي کنيد تا....؟ اسلام مي گويد: قليل المؤونه باشيد. اسلام مي گويد: از اسراف بپرهيزيد. اسلام مي گويد: براي آنکه به حج واجب برويد بررسي کنيد، ببينيد چند خانه آن طرف تر از شما کسي گرسنه نباشد تا شما مستطيع به حساب آييد و حج به شما واجب شود!
برنامه هاي ماهواره را برخي مي گويند نبينيد، زيرا اين فيلم ها وقت زيادي از شما مي گيرد و به نوعي اعتياد در شما تبديل مي شود. اما ماهواره با ما چه مي کند؟ آيا ماهواره به ما مد غير اسلامي ارائه مي دهد و ما را از عامليت به دين مان بازمي دارد؟ آيا ماهواره ما را سرگرم مي کند و از زندگي بازمي دارد؟ ماهواره چه مي کند که مي ارزد کشورهايي که ما را تحريم مي کنند و سعي در جلوگيري از حضور ما در عرصه جهاني دارند، برنامه هايي به زبان ما توليد کنند و در اين بازه زماني گسترده ارائه دهند؟اين کشورها که مردم خود را با تلويزيون کابلي تغذيه مي کنند چرا در اين رابطه سر کيسه را کاملاً رها کرده اند؟ در فيلم هاي ماهواره مي بينيم که يک زن باردار در جستجوي همسر است! در فيلم هاي ماهواره مي بينيم يک زن که مادر دختر بزرگي است يا يک مرد که فرزندان به سروسامان رسيده دارد به دنبال مردي يا زني ديگر است، آن هم در شرايطي که هيچ يک از اين افراد مجرد نيستند! فيلم هاي ماهواره به ما ديکته مي کنند که خيانت مي تواند در هر سني و از هر کسي سربزند.
فيلم هاي ماهواره به ما مي گويند به اطرافيان با سوء ظن نگاه کنيم و در امان نباشيم. آمريکا که خود درگير با مسئله وال استريت است به دنبال آن است که بي مسئوليتي مردمش را به ديگر ملت ها تزريق کند و بعد از آنکه مسئله وال استريت در تمام کشورهاي ديگر به وجود آمد، گوي سبقت رسيدن به زندگي مدرنيته را از آن خود کند. آمريکا و اروپا در جنگ هاي جهاني، محيط زيست، فرهنگ مدني و بسياري از ثروت هاي ملل اروپايي و آمريکايي را نابود کردند و بعد با تزريق افکاري مثل معطل نگذاشتن ثروت ها، کشورهاي ديگر را به از بين بردن محيط زيست و سرمايه هاي طبيعي خود واداشتند و امروز هر کسي مي داند که ما از اين بابت چه هزينه غير قابل بازگشتي را پرداخت کرده ايم و امروز روزي رسيده است که ويروسي که به کشورمان وارد مي کنند، بي غيرتي است. امروز اگر زني به مردي کمک کند، اگر مردي به زني کمک کند، اگر فردي در برابر کسي احساس مسئوليت کند، ديگران با خود مي انديشند که مبادا اين فرد دچار يکي از گناهان نابخشودني مرسوم در کانال هاي ماهواره است و اين فاجعه است. افکار شکست خورده و پوسيده غربي به مانند ويروسي در فضاي کشور ما منتشر مي شود تا جنگ نرم اتفاق بيفتد و ما عليه خودمان فعال شويم و خودمان، خودمان را از بين ببريم.امروز، روزي است که بايد عليه اين پديده شوم قيام کنيم و هر کدام به خودمان بگوييم آيا ما با وظايف اسلامي خود آشنا هستيم و آيا
مي توانيم به درستي آنچه را که مي بينيم و مي شنويم تحليل کنيم و با معيارهاي خوشبختي بسنجيم؟ آيا به اندازه کافي به اين مفهوم اشراف داريم که خانه اي که همسايه اش بد است خانه بدي است و چقدر تلاش مي کنيم که همسايه بدي نباشيم، همسايه بي طرفي نباشيم و با احساس مسئوليت در برابر ديگران و تقويت اين حس در فرزندان خويش احساس امنيت را در اين خانه آباد خود ابقا کنيم؟

به قلم نغمه علي بيک زاده