آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
سينماي ايران را تعريف كنيد!

سينماي ايران را تعريف كنيد!


سرویس فرهنگی مفیدنیوز :: سينماي ايران در وضعيت خوبي نيست. وضعيت خوبي نيست يعني بيمار است. بيماري حاد و مزمن دارد. آن قدر حاد، آن قدر كه ديگر نمي توانيم خودمان را فريب دهيم. سينماي ايران شده است عين تيم ملي فوتبالمان!

تاریخ: ۲۶ بهمن ۱۳۹۰

فرقي ندارد كفاشيان سكان فدراسيون فوتبال را بگرداند يا دادكان! تفاوتي نمي كند مربي علي دايي باشد، افشين قطبي باشد يا برانكويچ اروپايي! تيم ملي فوتبال ايران همين است كه هست! ميلياردها تومان خرج كنيم بازهمين است. گل مي خوريم، مي بازيم، كلافه مي شويم، گله مي كنيم و ... بازگل مي خوريم و كاسه و كوزه ها را سرمربي و رئيس فدراسيون و بخت و اقبال و آب وهوا و زمين چمن مصنوعي و... مي شكنيم! ظرفيت فوتبال كشور اين طوري است ديگر!
بضاعت اين سينما هم همين است كه امسال در جشنواره سي ام فيلم فجر ديديم. كار سينماي ايران از اين حرفها گذشته است. از اين حرفها كه مثلاً اگر فلان فيلم ساز امسال فيلم مي ساخت، حال سينما خوب مي شد، اگر به جاي فلاني، فلاني وزير مي شد عالي بود، اگر امسال سينماي ما بد بود، سال ديگر حتماً البته شايد خوب شود، اگر فارابي حمايت كند، معجزه مي شود، اگر ارشاد از فلان طيف تهيه كنندگان حمايت كند، سينماي ايران بالاخره بالنده تر مي شود...!
خودمان را فريب ندهيم. گول نزنيم. خودمان را به در و ديوار نكوبيم. سينماي ايران رو به انحطاط است و با استعداد كنوني اش، به هيچ كجا نمي رسد. آينده خوبي چشم بدان ندارد.
سينمايي كه نماينده جهاني آن بشود «زير درختان زيتون»، بشود «جدايي نادر از سيمين»... تكليف روشن است. سينمايي كه تماشاگر نخبه اش، منتقد سينمايي اش فيلمي را هو كند چون مخالف انديشه سياسي اوست، بايد تماشاگر عام اش وقتي فيلمي را نمي پسندد، شيشه محل نمايش فيلم را بشكند كه شكست!
يك دليل برگزاري جشنواره فيلم فجر، اين است كه در آينه آن نگاه كنيم، خيره شويم و بفهميم سينماي ما كجاست و به كجا و به كدام نقطه مي رود.
جشنواره سي ام فيلم فجر برگزار شد. در اين جشنواره بيش از 90 فيلم ايراني در بخش هاي گوناگون فرصت نمايش پيدا كرد.
چه ديديم؟ چه از سينماي ايران ديديم و دريافتيم؟ سينماي يك سال گذشته اين مملكت را چگونه ارزيابي كرديم؟
در بخش سوداي سيمرغ 32 فيلم به نمايش درآمد. اينها يعني بهترين هاي بخشي از توليدات سينماي ايران!
از پيش كشيدن ضعف تكنيكي- جز در سه، چهار فيلم- عبور مي كنم. ما «محتوا» را هدف قرار داده ايم. محتوايي كه بر خاسته از انديشه فيلم ساز است و اساسا فيلم به علت و به حرمت آن ساخته مي شود.
10 فيلم جشنواره مانند «من همسرش هستم»، «برف روي كاج ها» و... به موضوع «خيانت» زوجين نسبت به يكديگر پرداخته بود. يعني يك سوم فيلم هاي بخش مسابقه!
وقتي برخي منتقدان از برخي فيلم سازان، دليل دستمايه قرار دادن خيانت را جويا مي شدند، اين جمله را با تأكيد مي شنيدند كه:
- واقعيت امروز جامعه ماست!
اما اگر از آنها پرسيده مي شد نرخ خيانت در جامعه چقدر است، مطمئن باشيد سكوت مي كردند.
آيا خيانت زوجين واقعيت يا تنها واقعيت جامعه ماست؟
آيا يك معضل را بدون نگاه علمي و منطقي صرفاً بايد طرح كرد و مخاطب را با آن معضل رها نمود؟ پس فرق هنرمند و غيرهنرمند چيست؟ رسالت سينما چيست؟ تنها طرح معضل؟
درد جامعه ما، درد و بحران جهاني، تنها خيانت زوجين است؟
وقتي يك سوم فيلم هاي سوداي سيمرغ- بخش اصلي جشنواره- به يك موضوع و مضمون سطحي مي پردازد، مي توان از كليت سينماي ايران عفونت فاصله گيري از «انديشه» و «دردمندي» را استشمام كرد!
يك مثال ديگر از درك سطحي فيلم سازان:
يك بسيجي وقتي از جبهه برمي گردد درمي يابد كه خانواده اش از دست رفته است. زنش با يك مرد شرابخوار ازدواج كرده، فرزندي پسر دارد و...! در نهايت زن، شوهر زن و دخترشان از بين مي روند و...!
درك يك فيلم ساز سينماي ايران از حماسه بزرگ هشت سال دفاع مقدس اين است؟ فيلم ساز از ايثارهاي باشكوه، تنها هزينه ها را ديده است.
در اغلب فيلم ها، چهره واقع نگرانه و درستي از دينداران ارائه نشده است.
دينداران در فضاي غالب سينماي ايران، جملگي رياكار و چاپلوس و فرصت طلب و عقب مانده اند. به طور مثال در فيلم «خوابم مياد؟» فردي كه ظاهر مذهبي دارد، در واقع يك فرصت طلب و نوكيسه است. همين!
از ميان فيلم هاي بخش سوداي سيمرغ به جرأت مي توانم بگويم كه تنها چهار يا پنج فيلم در شأن نمايش از رسانه ملي ارزيابي مي شوند. بقيه فيلم ها به دليل محتواي بد ساختار ضعيف و ظاهر زنان بازيگر غيرقابل نمايش اند.
بي اغراق بگويم در سينماي ايران بيماري نبود انديشه مشهود است.اغلب سينماگران ما نسبت به جهان پيراموني خود نگاه و ارزيابي درست و مشخصي ندارند. اين نقص و سرگشتگي آنها در ارزيابي رويدادها و اطرافشان، چيزي قابل كتمان نيست.
يكي از كارگرداناني كه نام اش در فهرست برگزيدگان جشنواره ديده شد، به روشني در نشست نقد و بررسي فيلم اش گفت: «شعار جشنواره» «اميد و آگاهي و اخلاق» است. فيلم من اميد و آگاهي دارد و اخلاق هم كه نسبي است.»
مي بينيد؟! جهان بيني فيلم ساز را مي بينيد؟! كسي كه اخلاق را نسبي مي داند، به واقع سطح درك او به چه اندازه است؟ چه قدر سواد دارد؟ دانش ديني وي در چه ميزاني است؟
اين فرد هنوز در درك و فهم مسائل اساسي زندگي دچار مشكل است. بديهي است كه اثر وي وجه علمي، منطقي و استدلالي ندارد. طبيعي است كه فيلم وي همپوشاني با ارزشهاي الهي پيدا نمي كند.كارگرداني كه اينك در فرنگ به ساخت فيلم هاي اروتيك روي آورده، مگر ابتداي كار فيلم سازي اش چگونه فكر مي كرد؟او هم اخلاق را نسبي مي دانست!
فيلم سازي كه نسبي گرايي اش را با صداي بلند و با افتخار اعلام مي كند، نمونه اي از فيلم سازان مدعي است كه قرار است بار سينماي ايران را به دوش بكشند.
تا هنگامي كه «نبود انديشه» در سينماي ايران به عنوان يك حقيقت تلخ، به مثابه يك بيماري حاد و مزمن پذيرفته نشود، تا وقتي استعداد فعلي سينماي ايران را ناكار آمد در مسير تعالي سينما نپذيريم، وضعيت سينماي ايران رو به بهبود نمي گذارد!
نگارنده منكر وجود سينماگران انديشه ورز در عرصه سينماي فعلي ايران نمي شود.
فيلم «روزهاي زندگي»، «ملكه» محصول همين سينما هستند. منظور كمين ، كليت سينماي ايران است.با تعارف و رودربايستي، سينماي ملي ايران محقق نمي شود. با حفظ هنرمندان موجود، تشويق آنها و بلكه هدايت آنها و از اين مهم تر كشف استعدادهاي متعهد انديشه ورز خلاق بايد، سينمايي از نو بسازيم! سينمايي كه بصيرت دارد. سينمايي كه فيلم سازان آن تحليل درست و منطقي دارند، از خود، از زندگي خود، از اجتماع، از جهان پيراموني شان! سينمايي كه با تاريخ ايران بيگانه نيست. نسبي گرا نيست. مبتني بر قواعد علمي و پژوهش رفتار مي كند. احساسي نيست. شخصي نيست. سينمايي است در شأن ايران، تاريخ ايران، ملت ايران، سينمايي كه سينماي ملي ايران است!

به قلم پژمان کریمی



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.