آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
اختصاصی مفیدنیوز  سقوط غرب در مقابل طلوع تمدن اسلام

اختصاصی مفیدنیوز سقوط غرب در مقابل طلوع تمدن اسلام


سرویس بین الملل مفیدنیوز :: وهم، تحریک هوس می کند، تحریک یک خوف می کند و تحریک طمع می کند، تمام این ها در تمدن غرب است، اما تا جایی که ممکن است از تحریک هوس استفاده می کنند. اینها فکر می کردند با همین تحریک هوس و فساد، جوان ها نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه در کشورهای غیر اسلامی نیز به سمت دین و دوری از دنیاگرایی تمایل شدید پیدا کرده اند.

تاریخ: ۱۲ بهمن ۱۳۹۰

شدت نفوذ یک تمدن به چیزهایی بستگی دارد که هم زودتر نفوذ کند و هم آنجایی که نفوذ کرده را شدیدتر به رنگ خودش درآورد؟
یک تمدن می آید نیازهای خیالی بشر را جواب می دهد، یک تمدن می آید نیازهای خیالی و عقلی بشر را جواب می دهد، و یک تمدن می آید نیازهای حسی و خیالی و عقلی و قلبی بشر را جواب می دهد. تمدنی که فقط بیاید نیازهای خیالی بشر را جواب بدهد، به بشری جواب می دهد که در حد هوس و خیال است. و چون بسیاری از انسانها بدنبال هوس و خیال هستند، چنین تمدنی نفوذش زیاد است « تمدن غرب که این همه همه گیر شده است، ریشه اش در بشری است که خیال زده و هوس زده است، این تمدن غرب با وهم سرکار آمد، چنین تمدنی تمام تلاشش را می کند که انسانها را در همین وهم و هوس بپروراند. احساس خطرش نسبت به جمهوری اسلامی بر این اساس است که می ترسد جمهوری اسلامی چیزی را به وسط بیاورد که دیگر وهم و هوس انسانها در میدان نباشد؟! اگر اینگونه شود، غرب ، نفوذش را از دست می دهد. چرا رهبران این تمدن در تمام دنیا سعی می کنند آدم ها با شرافت و بزرگ نشوند؟! می گویند ما برای نجات مردم ایران نیاز داریم که رادیو آزادی 24 ساعته موسیقی پخش کند! منطقشان این است که جوان های عزیز ایران! ما برای اینکه شما خیلی خوش باشید و آزاد باشید، دستور داده ایم که موسیقیه کنند». این تمدن برای بقای خودش باید بتواند با خیالات انسانها به میدان بیاید.
والان این درجهان همه گیر شده است، کدام دوره؟ دوره ی نوجوانی و جوانی ، بنابراین، این تمدن بیشتر با نوجوانان و جوانان حرف می زند. البته آن جوانی که در خیال بلوکه شده، عملا در خیال می ماند و پیرهم که شد آلت دست فرهنگ غرب است. آقای « دکتر سید حسین نصر» می گوید: غرب از اول بر مبنای «وهم» بنا شده است.
 می دانیم که تمدن فرعون یکی از قوی ترین تمدنهای دنیا بوده است، اما می بینیم که تمدن فرعون تمام دنیا را در بر نگرفت، پس معلوم می شود که گستره ی یک تمدن را فقط قدرت آن تمدن تعیین نمی کند.

وهم، تحریک هوس می کند، تحریک یک خوف می کند و تحریک طمع می کند، تمام این ها در تمدن غرب است، اما تا جایی که ممکن است از تحریک هوس استفاده می کنند. اوبا ما و دیگر رییس جمهورهای آمریکا و بقیه هم از ایجاد خوف استفاده می کنند اما در کشورهای عربی جوانهایشان دارند از جوان های ما مسلمان تر می شودند! و لذا کار اینها خنثی شده است، اینها فکر می کردند با همین تحریک هوس و فساد ، جوان ها نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه در کشورهای غیر اسلامی نیز به سمت دین و دوری از دنیاگرایی تمایل شدید پیدا کرده اند. نمونه بارز این مورد در جنبش های وال استریت است که اخیرا  ملت های غربی به نشانه اعتراض و سرکوب دولتها به پا خواسنته اند خود را 99 درصد و آنها را 1 درصد می خوانند.

به هر صورت این تمدن- یعنی تمدن غرب- با این وسعت جامعی که پیدا کرده است، نمی تواند خودش را و پایگاه هایش را نگه دارد، چون جنسش «خیال» است . خیال- هرچند هم شیرین باشد- جنسش گذراست، بر عکس عقل. این تمدن تمام ابزارهایی که می سازد ، برای همین است که این خیالش را ارضا کند. ابزارهای تمدن غربی ، ارضای قلب نیست. البته قلب و خیال خیلی شبیه هم اند، این تمدن علی رغم این همه انرژی ای که صرف می کند، نمی تواند بماند؛ برای همین هم از همان روز اول بزرگان ما گفتند این تمدن محکوم به فناست.

تمدن صرفاً عقلانی هم ماندنی نیست
یک تمدنی هست که عقل را جواب می دهد، تمدن یونان تمدن عقلانی است. چون عقل همه بعد انسان نیست، انسان بعد از یک مدتی نمی تواند دیگر تنها با این تمدن رضایت بدهد. لذا تمدن عقلانی هم ماندنی نیست . یعنی انسان تمدنی می خواهد که جنبه ی اشراقی نیز داشته باشد، تمدن یونانی تمدنی است خیلی خشن و عقلانی، برای همین انسانهای خیلی منظم و منضبطی می سازد. ولی اینها هم از خودشان خسته می شوند. این تمدن بهتر از تمدن کنونی غربی است، ولی نتیجه ای که بشر می خواهد بگیرد را نمی گیرد. بنابراین حتی تمدن عقلانی هم کافی نیست.

تمدن دینی ؛ تنها تمدن ماندنی
تمدنی که هم حس و هم خیال و همچنین عقل و قلب را جواب بدهد، این تمدن چون تمام ابعاد بشر را جواب می دهد ماندنی است. مثلاً شما می دانید که پیغمبران از لذت های دنیایی تا لذت های خیالی و عقلی و قلبی ما را جواب می دهند. تمام اینها در در دین هست؛ دین به انسان می گوید که رویا هم داشته باش ، آرمان هم داشته باش، ولی آرمانهای حقیقی. اتفاقاً شاید بتوانیم بگویم آرمانی ترین یا رویایی ترین آدم ها دیندار هستند، به طوری که ما را متهم می کنند؛ می گویند اینها خیلی خیالاتی اند. یعنی واقعاً دین جواب آرزوهای ما را می دهد، ولی آرزوهای بلند منطقی ، دین عقلانیت را هم در خود دارد؛ وقتی فلسفه می خوانیم، می بینیم! همان حرفهایی که ابن سینا تحت عنوان « عقل» فعال می زند، بهترش را تحت عنوان « ملائکه» ، دین به انسان گفته است.

از آن طرف سراغ قلب می آییم؛ دین می گوید تو نباید در حد « مفهوم» بمانی، مفهوم کافی نیست، در حد «موجود» باش. و قلب هم با وجود ارتباط دارد، عقل با مفهوم ارتباط دارد. پس بخواهید و نخواهید، تمدن های غیر دینی که بر اساس وهم و خیال است، از بین می رود، نمونه اش تمدن فرعون است. روی فرعون، غربی ها خوب کار کرده اند، شاید بتوان گفت از نظر قدرت، در طول تاریخ در حد قدرت فراعنه نداشتیم. اینکه می گویم « شاید» به اعتبار اینکه ما ندیده ایم، اما مسلم است برای اینکه هر چه ما تمدن ها را در تاریخ بررسی کرده ایم، هیچ کدام به اندازه ی بزرگی و هیبت و پیچیدگی فراعنه ی مصر نیست، فقط یک نمونه اش را برای اینکه در ذهن تان باشد می گویم؛ ژاپنی ها حدود سیزده سال پیش با تمام تجهیزاتشان آمدند که یکی از نمونه های کوچک اهرام ثلاثه مصر را بسازند، بعد از هفت هشت سال چند تا کشتی هم غرق کردند بعد هم گفتند نمی شود. حساب کنید این سنگی که روی این هرم انداخته اند که ما امروز به قول پروفسور«هشت رودی» با تمام جرثقیل ها نمی توانیم تکان بدهیم را از دریای سرخ عبور داده اند، بنابراین تمدن به ابزارها نیست؛ اگر نتواند جواب همه ابعاد انسان را بدهد، از بین می رود.

تمدن اهل بیت تنها تمدن دینی
اساساً تمدن غیر اهل بیت تمدن اسلامی نیست؛ تمدن مسلمان هاست، یعنی می بینیم که در آن دوره ای که آن را به عنوان « تمدن اسلامی» معرفی می کنند، رومی ها و ایرانی ها هستند که آمده اند دارند کار می کنند، هیچ ربطی به اسلام ندارد. حالا چه مسجد اموی، چه مسجد النبی، هیچ فرقی نمی کند؛ طرح اینها طرح رومی است، اسم اینها هم تمدن نیست. بعد هم کتاب های رومی و کتابهای یونانی را در دارالحکمه ترجمه کردند تحت عنوان « دوران درخشان تمدن اسلامی»! بنابراین نه در زمان صفوی تمدن اسلامی وجود داشته است نه در زمان خلفا. اصلاً شرایط تحقق تمدن اسلامی به معنای خارجی اش هنوز بوجود نیامده است.

در اینجا باید به این سوال پاسخ دهیم« چرا شیعه تمدن حقیقی است؟»
تمدن دو وظیفه را بر عهده دارد: 1. زندگی ساز باشد و 2. تمام نیازهای جامعه را هم جواب بدهد . منظور از نیاز ، نیازهایی است که از جزء ترین قسمت زندگی تا تعالی ترین قسمت زندگی را در بگیرد. تمدن روم، تمدن مصر، تمدن غیر اهل بیت هیچ کدام نه تمدن به معنای این بوده است که جواب نیاز اجتماعی شدن بشر را بدهد. شیعه یکسری ادعاهای بزرگ دارد که این ادعاها نیاز بشر است؛ شیعه می گوید که جهان باید با یک عقل کل نورانی اداره شود.

شیعه می گوید : آیا قبول دارید که جامعه ایده آل این است که دائماً از طرف عالم غیب بر آن نور بریزد؟ تمام عالم حاضرند بگویند بله قبول داریم، مشکل کجاست؟ می گویند اصلاً چنین چیزی محال است، یعنی اینها معتقدند، چنین چیزی که معصوم بر جامعه حکومت کند نشدنی است. اما شیعه می گوید ما دلیل داریم که شدنی است، و شده است: اولاً سیزده معصوم در دوره آخرالزمان بوده اند و چهاردهمی شان هم در غیبت است ، اثبات شدنی اند و این چهارده معصوم می توانند بشر را تغذیه کنند. ثانیاً بهترین شرایط، شرایطی است که با حاکمیت معصوم باشد.

چرا غرب سقوط می کند؟ برای اینکه جواب یک سری اهداف عالیه ای که بشر نیاز دارد را نمی تواند بدهد. هرچند آنها بروند و کلیسا و متون شان را می خوانند. ولی تا تمدن نشود، جواب گو نیست ؛ باید اینها بشود تا جوابگوی عالی ترین اهداف بشری هم باشد. شیعه اولاً برای اداره ی جامعه تئوری دارد، ثانیاً این تئوری برای اداره جامعه بشری جواب گوی عالی ترین اهداف بشر هم هست.

امثال « هایدگر» و «اشپنگلر» می گویند چون تمدن غرب نمی تواند اهداف عالیه بشر را برایش فراهم کند، حتماً سقوط می کند. به این مثال خوب دقت کنید: مگر بشر دلش نمی خواهد همه سرقولشان بایستند؟! اما واقعاً نمی شود ایستاد، الا اینکه یک چیز مقدسی باشد که ما را کنترل کند. دقت کرده اید در برخی خانواده ها محور قسم هایشان چیست؟ مثلاً می گویند: به خاک پدربزرگم. این پدربزرگ کیست که خاکش اینقدر قیمتی است که من روی قسمم بمانم؟! واقعاً هم نمی ماند. وقتی تقدس ها رفت، چیزی نمی ماند که جامعه را از آشفتگی نجات بدهد؟ آیا ریشه اش این است که چیزی نیست قسم را کنترل کند؟ یا همه به آن چیزی که قسم را کنترل می کند پشت کرده اند؟! اگر همه پشت کرده اند، دلیل بر این نمی شود که نیست.
 

مفید نیوز - فرهاد نظریان سامانی

نام: محمود   تاریخ: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰
مطلب بسیار جالب و ارزشمندی بود-حقیقت امر همینه/به امید تحقق وعده الهی


نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.