ابعاد تازه كلاهبرداري در پوشش «خبرنگار تبعيدي»

به دنبال اقدام سايت «بالاترين» در انتشار سوابق شيادانه و فرصت طلبانه برخي از امضاكنندگان بيانيه با 67 امضا به رئيس جمهور (تحت عنوان روزنامه نگاران تبعيدي) يكي از روزنامه نگاران زنجيره اي همكار بي بي سي هم نمونه اي از اين فرصت طلبي ها را منتشر كرد.
سايت ضدانقلابي بالاترين با عنايت به شور شدن آش «مبارزه در تبعيد»! و كلاهبرداري گسترده در اين زمينه، اقدام به انتشار ماهيت شيادانه شماري از امضاكنندگان بيانيه كذايي كرده بود كه در كيهان ديروز منتشر شد. به دنبال اقدام «بالاترين»، مهرداد فرهمند (همكار سابق روزنامه زنجيره اي جامعه و همكار فعلي شبكه بي بي سي انگليس) هم معترض ماجرا شد و توضيح داد؛ چند نفر از امضاكنندگان نامه را از نزديك مي شناسم و با اطمينان صددرصد مي گويم كه هيچگاه روزنامه نگار نبوده اند. چند نفر ديگر از امضاكنندگان را هم هر چند هيچگاه از نزديك نديده ام اما نام و گزارشها و مطالبشان را در نشريات يا سايتها ديده ام اما به عنوان كسي كه هم به ضرورت كاري و هم به سبب علاقه شخصي سالهاست كه هر روزه به سايت ها مراجعه مي كنم، خيلي از امضاها هيچ وقت جايي به چشمم نخورده.
9 نفر از اين نامهاي ناآشنا را در گوگل جستجو كردم و غير از همين نامه هيچ اشاره اي به عنوان روزنامه نگار و هيچ مطلبي به نام آنها نديدم. در وقت و حوصله من نيست كه بقيه نامهاي ناآشنا را جستجو كنم و علاقه اي هم به اين كار ندارم. اگر در روزنامه نگاري خداي نكرده آب و ناني هم پيدا شود، مثل همه حرفه هاي ديگر، روزنامه نگارهاي قلابي هميشه از روزنامه نگارهاي واقعي جلوترند. الان هم كه اين عنوان، راه مهاجرت و پناهندگي را هموار مي كند، خدا مي داند چه تعداد به دفاتر سازمان ملل مراجعه و خودشان را روزنامه نگاران تراز اول معرفي كرده اند.
وي اضافه مي كند: «يادم هست يكي از كاركنان بخش آگهي هاي روزنامه جامعه را مست در خيابان دستگير كرده بودند و او خودش را خبرنگار معرفي كرده بود، روزنامه كيهان از آن به بعد صد هزار بار نوشت كه خبرنگار جامعه را در حالي كه مست كرده و در خيابان شعار مي داده گرفته اند، همين آدم را بعدها به صورت خيلي اتفاقي ديدم كه به عنوان خبرنگار پناهنده شده بود. افراد متعددي را هم خودم ديده ام و هم از دوستان و همكاران شنيده ام كه در حد انشاي سوم دبستان هم توانايي دست به قلم بردن ندارند و در تمام زندگي شان شايد يك بار هم روزنامه نخوانده اند اما به عنوان روزنامه نگار از كشورهاي اروپايي پناهندگي گرفته اند. هم خودم چنين اشخاصي ديده ام و هم از دوستان روزنامه نگار موارد متعددي از اين قبيل افراد را شنيده ام. يك بار در جمعي به يكي از اين پناهنده ها برخوردم كه خودش را از خبرنگاران روزنامه جامعه معرفي كرد، وقتي پرسيدم كه چطور من او را نمي شناسم و هيچوقت نديده ام، با كمال پررويي تلاش كرد ثابت كند كه اين من هستم كه دروغ مي گويم و اوست كه هيچوقت مرا در روزنامه جامعه نديده است.»
يادآور مي شود نويسنده سايت بالاترين در افشاگري خود تأكيد كرده بود: «شكي نيست آن شيادان با ادعاهايي از اين قبيل كه «اين نوشته ها خيلي شبيه نوشته هاي كيهان است» و «شما با اين مطالب چه فرقي با حسين شريعتمداري داريد» از زير بار سؤالات بي پاسخ بگريزند يا لااقل مخاطب را وادار به سكوت و در پيش گرفتن خريت مصلحتي كنند.»