بخش سياسي داخلي: انتخابات به عنوان يكي از اصلي ترين مظاهر مردمسالاري و متداول ترين فرماسيون مشارکت مردم در اداره کشور همواره داراي قابليت هاي چالش زايي و فرصت آفريني بوده كه در سلسله روندهاي مربوط به جابه جايي قدرت در يك نظام سياسي ميتواند شكل مثبت يا منفي به خود بگيرد.
يکي از چالشهاي پيش رو در هر انتخاباتي ايجاد، ترويج و توسعه روحيه قبيله - طايفه گرايي و رفتار قبيله اي و طايفه اي در انتخابات است. دشمن در سه دهه گذشته همواره درصدد بوده است تا از ظرفيت چالش زايي قوميت گرايي و قبيلهگرايي در ايران نهايت بهره را ببرد. قبيله گرايي در ايران همواره در پيوند مستمر با تحريك بيگانگان بوده كه اين دخالت عناصر خارجي با پيروزي انقلاب اسلامي شدت يافته است. البته
علي رغم تشديد فعاليت دشمنان انقلاب به واسطه محوريت ولايت در ايران نه تنها زخم قبيله گرايي دهان باز نكرده است بلكه روز به روزمنابع نرم موجود در بين اقوام ايراني در حمايت از سياست هاي كلان نظام اسلامي افزايش يافته است. راهپيمايي 22 بهمن امسال و حضور ده ها ميليوني مردم غيرتمند ايران در بيش از 850 شهر کشور از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب، نمايش حماسي اقتدار ملي و هويت مشترك اقوام ايراني است كه در يك الگوي هموطني، هم ميهني و همزيستي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بي نظير، تجلي اتحاد ملي و انسجام اسلامي در كشور است.
قوميت ها در سرزمين بزرگ ايران يك واقعيت و تنوع اقوام در اين زادبوم يك فرصت حقيقي است. وجود ايراني "متحد، منسجم، پيشرو و ناظر به افتخارات بزرگ" در عصري كه
قبيله گرايي بسياري از كشورهاي منطقه را دچار آشوب و ناآرامي ساخته است مرهون "ثبات ديناميك" در ايران و اتخاذ سياست "تكثرگرايي مساوات گرايانه" در قبال اقوام و اقليت هاي مختلف اعم از كرد، ترك، بلوچ، لر و... است.
تكثرگرايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي با محوريت ولايت در ايران موجد ايراني منسجم و متحد شده است كه روز به روز بر دامنه و عمق اين هويت مشترك و به تبع آن افزايش سرمايه هاي اجتماعي افزوده مي گردد. البته اين به معناي نفي تلاشهاي دشمن براي التهاب آفريني و دامن زدن به اختلافات قوميتي در مقاطع و برهه هاي مختلف نيست. در انتخابات پيش رو نيز گسترش ياس و نااميدي از يك سو و كاستن از آستانه تحمل مردم ( از طريق تصويب تحريمها ) و ايجاد تقابل داخلي ( از طريق توجه به مسائل قومي، مذهبي و فرهنگي ) مورد توجه است و
هدف گذاري آن نيز عبارتند از :
1- ايجاد حس بي اعتمادي و نارضايتي سياسي نسبت به حاكميت
2- فرسايش ظرفيت هاي نظام و چالش سازي داخلي با هدف مشغول كردن مجموعه نظام به مسائل داخلي و تغيير راهبردهاي ايران در
حوزه هاي منطقه اي ( بيداري اسلامي ) و
بين المللي ( استكبار ستيزي )
قوم گرايي و قبيله گرايي از آفت ها و تهديداتي است كه از يك سو مانع رشد و بالندگي ميگردد و از سوي ديگر سبب ميشود تا با پرداختن افراطي به آن در زمان انتخابات زمينه
سوء استفاده از اين وضعيت در كشور فراهم گردد، اين موضوع زماني اهميت بيشتري مييابد كه دريابيم ايران در زمره ممالك داراي تنوع قومي محسوب ميشود.
البته اين طبيعي است كه هر كانديدايي در انتخابات تلاش ميكند تا با بهره گيري از همه امكانات و پتانسيل هاي موجود و با بيان نظرات، ديدگاه ها و طرح مسائل انتقادي بيشترين آراء را به سوي خود جلب كند، اما گسترش روح قبيلگي به عنوان يك ابزار در انتخابات سبب ميشود تا انتخابات به بدترين و غير مدني ترين شكل آن برگزار گردد ، و بر همين اساس است كه " روح قبيلگي " به عنوان يكي از تهديدات انتخاباتي از سوي مقام معظم رهبري مورد نكوهش قرار گرفته است . زيرا اين قبيله گرايي سبب ميگردد تا وفاق اجتماعي و يكپارچگي ملي دچار گسست و از هم پاشيدگي شود و نا آراميهايي را به وجود آورد و چون در حوزه امنيت نا آرامي همواره تهديدهايي بالقوه است كه امنيت ملي را به خطر مي اندازد ، بنابراين اين موضوع زمينه اختلال در امنيت ملي را فراهم مي سازد و سبب ميگردد تا منافع خرد در برابر منافع ملي صف آرايي كند.
آفات ترويج روحيه قبيله گرايي در انتخابات
1- تعيين برنده انتخابات به جاي مشخص شدن از درون صندوق در خيابان ها. به معناي ديگر تبديل مفهوم مشاركت سياسي مردم به آشوب و اغتشاش، از طريق طرح مسائل قبيلهاي و احيانا اختلافات قديمي .
2- ايجاد و گسترش تنش در مناطق
بحران خيز قومي كشور از طريق احياي روحيه قوميت گرايي براي تاثير گذاري بر انتخابات از سوي عوامل خارجي.
3- بعد ملي و بين المللي پيدا كردن مسائل قومي ، قبيله اي از طريق رسانه ها و فضاي مجازي از سوي دشمن.
4- گسترش روحيه تملق گرايي.
5- انتخاب افراد بر اساس شاخص هاي قبيله اي ( جمعيت ، وابستگي ها ، افراد صاحب نفوذ و ...) و نه صلاحيت و مديريت آنها.
6- از بين رفتن روحيه مشاركت سياسي افراد به عنوان يك عضو از جامعه و تحميل خواستههاي سران قبيله.
7- گسترش روحيه منفعت طلبانه حداقلي ( توجه به منافع قوم و قبيله ) در برابر
بهره مندي حداكثري ( ناديده گرفتن منافع آحاد يك منطقه).
8- تبديل شدن انتخابات به عرصه زور آزمايي قبايل و طوايف و گسترش ناامني
9- جانشين شدن وزن عددي طايفه به عنوان عامل موثر در پيروزي در انتخابات به جاي پرداختن به سطح كيفي برنامه ها و انديشههاي كانديداها.
10- از بين رفتن روحيه ملي.
11- آسيب ديدن قوه مقننه برخاسته از روح قبيلگي .
12- زمينه سازي جهت دخالت بيگانگان در امور داخلي ايران.
13- تشكيل گروه ها و احزاب سياسي پنهان و آشكار، در هواداري از كانديداها صرفا به جهت تعصبات قومي و قبيله اي .
14- ايجاد و تشكيل NGO هاي با گرايش قومي - قبيله اي .
15- گسترش وعده هاي بي اساس در تبليغات انتخاباتي از قبيل واگذاري مشاغل، پست هاي سياسي به ايجاد تقسيمات كشوري جديد و ...
16- گسترش فضاي كينه توزي در مناطق پس از انتخابات .
17- گسترش تبليعات نا متعارف از سوي كانديداها همانند حضور در مراسم هايي از قبيل ازدواج ، وفات، راه انداختن كارناوال هاي آزار دهنده و...
راهكاري هاي مقابله با روح قبيلگي در انتخابات:
1- تاكيد بر آرمان هاي انقلاب اسلامي و حفظ ارزشهاي اسلامي.
2- تحليل شرايط موجود كشور و شناساندن اهداف و عملكردهاي دشمنان.
3- گسترش روحيه غلبه منافع ملي بر منافع فردي، گروهي و قبيله اي.
4- فصل الخطاب قراردادن گفتمان رهبري .
5-توجه به حفظ آرامش در كشور.
6- توجه به اصل شايسته سالاري در انتخاب نمايندگان مجلس .