" سید حسن خمینی رهبر اصلاحات نشد تا سرباز ولایت بماند"

" سید حسن خمینی رهبر اصلاحات نشد تا سرباز ولایت بماند"

بعد از آن که سید حسن خمینی نوه امام خمینی کبیر مدتی در توهمی که توسط رسانه های انگلیسی و آمریکایی ایجاد شده بود به سر برد و فاصله ای از بدنه امّت حزب الله پیدا کرد و بعد از آن که با حرکت سرشار از بصیرت و البته رحمت و عطوفت مردم در 14 خرداد، که از دوری او نگران بودند مواجه شد ، تصمیم مهم و به جایی گرفت.

او که از دوری عشاق پیر جماران به تنگ آمده بود و خود را در محاصره گرگ های خود فروخته که تنها او را برای سوء استفاده سیاسی می خواستند می دید، تصمیم حساس و مناسبی گرفت.

او که مطمئن شده بود هرگاه به خط ولایت بازگردد، آغوش کریمانه حضرت رهبر برای او باز است و مردم هم همیشه تابع مراد خود هستند، پس او را نیز خواهند پذیرفت، در تصمیم قبلی اش تجدید نظر کرد.

او که متوجه سنگینی نگاه مادران و فرزندان شهدا، که روزی او را جایگزین شهدای خود می دانسته اند شده بود ، تصمیم گرفت تا امید را به چهره های آنان بازگرداند.

سید حسن عزیز بعد از آن که باطن کثیف سران فتنه را شناخت و مطمئن شد ابزاری برای استفاده های آنها است، تصمیم گرفت به آغوش ملّت که او را به احترام جدّ بزرگوارش و پدر بزرگ فرزانه اش و ارزش های شخصی خودش دوست دارند بازگردد.

او پس از آن که چندین بار دعوت سران فتنه را رد کرد ، وقتی در افطاری عبدالله نوری حاضر شد ، با سران فتنه بر سر یک میز، افطار به حرام نکرد و آنجا را ترک کرد.

او حتی به وعده مرد خاکستری اصلاحات که رهبری اصلاحات را به او تعارف زده بود جواب منفی داد تا در صف سربازان ولایت انجام وظیفه کند.

سید حسن عزیز؛ ملّت اسلامی ایران، امّت حزب الله و ولایت مداران قدر این علاقه را می دانند.