خانواده و رفتار اقتصادي
سرویس اقتصادی مفیدنیوز :: بخش مهمي از مسائل اقتصادي خانواده آموزش و تربيت رفتار صحيح اقتصادي به فرزندان است. آموزش اقتصاد به فرزندان به دو گونه مستقيم و غيرمستقيم صورت مي گيرد. بخش غير مستقيم که مهمتر هم هست، روش و نوع عملکرد والدين است که خواه و ناخواه حتماً به فرزندان منتقل مي شود.
تاریخ: ۲۷ دي ۱۳۹۰
در هياهوي تبليغات کالا ها و وقتي توليد کنندگان هزينه بسياري را براي جلب مشتري ها متقبل مي شوند بايد به اين نکته توجه کرد که رفتار اقتصادي خانواده ها بايد بر اساس يک منطق اصولي باشد. هرچند در کشور ما طبق گزارش هاي رسمي دخل و خرج خانواده ها به هم نمي خواند و اکثر خانوادهها در پايان ماه با کمبود بودجه روبه رو مي شوند اما به نظر ميرسد که نوعي تجمل گرايي نيز در خانواده هاي ايراني در حال رشد و نمو است که مي تواند براي جامعه بسيار هزينه بر باشد.ارسطو اقتصاد را علم خانهداري ميدانست اما هنر اقتصاد خانواده به معني برقراري تعادل ميان منابع محدود درآمدي و مخارج است و تأمين اقتصادي يکي از رموز بقاي خانوادههاست.اقتصاد خانواده را ميتوان چگونگي سازماندهي و مديريت منابع خانه تعريف کرد. ميتوان فهرست کاملي از زمان، پول، فضاي زندگي و... تهيه کرد. شايد اقلام اين فهرست متفاوت بهنظر برسد، ولي همه آنها داراي يک ويژگي مشترک هستند.
ويژگي همه اين اقلام در زندگي امروز اين است که کمياب هستند. حتما شنيدهايد که مردم ميگويند اي کاش وقت بيشتري داشتم، اي کاش خانه بزرگتري داشتم، اي کاش پول بيشتري داشتم و... . هرچند که خانواده به غيراز منابع مادي، منابعي نظير عشق، وحدت خانواده، خاطرات خوش، لحظههاي شادمانه خانوادگي و... در اختيار دارد که قابل تبديل به پول نيست اما نقش منابع مادي هم آن قدر اهميت دارد که کارشناسان مديريت اقتصاد، خانواده را يکي از ارکان تحقق روياي خوشبختي و موفق عنوان ميکنند.شيوه مديريت اقتصادي خانوادهها، امروزه بخش عمدهاي از هويت آنان را تشکيل داده، رونق و شکوفايي اقتصادي، رشد و ترقي خانواده را در پي خواهد داشت.اقتصاد خانواده تنها محدود به خانوادههاي مرفه و ثروتمند نيست. اين علم براي اقشار کمدرآمد که اتفاقا دخل و خرجشان همخواني ندارد کاربردهاي بيشتري خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده اين است که افزايش درآمد، به معني بهبود معاش خانواده نيست بلکه افزايش درآمد افزايش هزينهها را بهدنبال خواهد داشت بلکه مديريت هزينههاست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار ميکند. خانوادهها نميتوانند هنگام مواجهه با کمبود بودجهشان يک متمم بودجه بياورند و هزينههاي اضافي را حذف کنند بنابراين بايد قادر باشند هزينهها را مديريت کنند.آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد ميکند وجود ارتباطات دروني بين نقشهاي شغلي و خانوادگي است. با اين وجود نبايد فعاليتهاي اقتصاد خانواده را شوخي و سرگرمي دانست بلکه بايد با جديت و برنامهريزي دقيق آنها را پيگيري کرد. اين بدان معناست که تمام اعضاي خانواده موظفند از سياستهاي اقتصادي خانواده در جهت پيشبرد اهداف آن تبعيت کنند. مديريت اقتصادي خانواده در شرايط عادي بايد براساس ميزان درآمدهاي هر يک از اعضاي خانواده و هزينهها تنظيم شود. همان طور که در خانواده، والدين بايد مديريت عاطفي، رواني و اجتماعي را اعمال کنند، در بحث هزينهکردن و ايجاد تعادل بين دخل و خرج نيز نياز به مديريت است.
بخش مهمي از مسائل اقتصادي خانواده آموزش و تربيت رفتار صحيح اقتصادي به فرزندان است. آموزش اقتصاد به فرزندان به دو گونه مستقيم و غيرمستقيم صورت مي گيرد.بخش غيرمستقيم که مهمتر هم هست، روش و نوع عملکرد والدين است که خواه و ناخواه حتماً به فرزندان منتقل مي شود. مادران مدير، قانع و صرفهجو، فرزنداني به همين گونه تربيت مي کنند و مادران اسرافکار، تجمل پيشه و مصرف گرا نيز فرزنداني تنوع طلب و مصرف زده به جامعه تحويل مي دهند.بنابراين اولين گام در آموزش مهارتهاي اقتصادي به فرزندان تصحيح عملکرد والدين است.در شيوه دوم، والدين يا مربيان به گونه اي مستقيم عمل ميکنند.
مثلاً درباره مسائل اقتصادي با فرزندان گفتگو مي نمايند يا در هنگام خريد تذکرات لازم و آموزشهاي ضروري را به آنها ميدهند يا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذايي، نگهداري وسايل و... امر و نهي مي کنند. در واقع تلاش كافي در جهت دستيابي به منافع اقتصادي در صورتي كه با يك سري اصول همراه باشد اقتصاد خانواده را سالم و پايدار مي نمايد. مثلاً اگر بچه ها از محل عايدي خانواده خود اطلاعي نداشته باشند و عادت كنند صرفاً نيازمندي هاي خود را مرتفع سازند و به خواسته هاي ساير اعضاي خانواده بي اعتنا باشند در بازه زماني كوتاهي به مصرف كنندگان حريصي تبديل مي شوند كه بعدها مي توانند هم براي خود و هم براي جامعه زيان هاي جبران ناپذيري به بار بياورند. از طرف ديگر، اگر والدين تنها در اين انديشه باشند كه فرزندشان خوب بخورند، خوب بپوشند و در يك كلام همه چيز داشته باشند، در عين حالي كه خود را از ضروري ترين چيزها محروم مي سازند، ناآگاهانه توقعات فرزندان را بالامي برند. آنان از نيازهاي والدين شان بي اطلاع مانده و تنها راه ارضاي اميال خود را خواهند شناخت. بر اين اساس شايسته است همواره در اقتصاد خانواده جايگاه مناسبي براي آموزش و ارتقاي سطح آگاهي و آمادگي فرزندان جهت مواجهه با مسائل مالي و اقتصادي در نظر گرفته شود.
به عبارت بهتر خانواده ها مي توانند با مديريت بهينه منابع مالي خود و همچنين آموزش به فرزندان نقش چشمگيري در تحول اقتصادي و شكوفايي صنعت كشور داشته باشند . متاسفانه يكي از آسيب هاي جدي در فرهنگ اقتصادي خانواده هاي ايراني توجه بيش از حد به تجمل و چشم و هم چشمي است كه ميتواند تاثير مخربي بر سطح زندگي افراد و همچنين اقتصاد يك كشور داشته باشد. از اين روست كه مي توان گفت در سال جهاد اقتصادي توجه دوباره به نحوه مديريت مالي در خانواده ها ميتواند يكي ازراهبردهاي اساسي در اين زمينه باشد .
رسالت - باقر زيدي
|