آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
نوشتند «بريتانياي كبير» خوانده شد «انگليس صغير»

نوشتند «بريتانياي كبير» خوانده شد «انگليس صغير»


كيهان


غلط كرده نظام سلطه اگر مي گويد ورزش، سياسي نيست. هنر، سياسي نيست. سينما، سياسي نيست. اين جماعت، انگشت هم كه در بيني مي كنند، دنبال نفع سياسي اند، اما به ما خاورميانه اي هاي مسلمان كه رسيده اند، شعار فوتبال براي فوتبال سر مي دهند. مثلا همين انگليس كه پيرترين، بلكه ضعيف ترين عضو نظام سلطه است، مي آيد و يك ماه قبل از يورو 2012 دون فابيو كاپلوي ايتاليايي را از مربي گري تيم ملي انگليس بركنار مي كند كه چرا فلان بازيكن را به اردوي 3 شيرهاي پاكتي دعوت نكرده و حكم به اخراج بهمان بازيكن داده. ظاهر پس زدن كاپلو البته ورزشي است، اما نيك اگر بنگري چندي است انگليس، خسته از اين همه تحقير، دوست دارد ولو شده با زور، «بريتانياي كبير» خوانده شود. از همين منظر هر آنچه به اين عنوان كبير بريتانيايي آسيب وارد كند، امر مذمومي است. لذا مربي تيم ملي شان بايد يك انگليسي رام باشد، نه اهل كشور ديگري، و حتي اگر نام اين مربي «كاپلو» باشد، بهانه اي مي تراشند تا اخراجش كنند. از اينها گذشته زياد با المپيك فاصله نداريم، اما چگونه است؛ ميزبان المپيك، كشوري است كه تا همين چند وقت پيش، مردمانش براي يك گاز بستني و يك بطري آب معدني، شيشه بقالي ها را مي شكستند و پليس، جواب اعتراض دانشجويان را با سم اسب مي داد؟! حوادث خون بار لندن و منچستر و بيرمنگام اگر در كشوري جز انگليس رخ مي داد، آيا به جاي برگزاري المپيك، دادگاه حقوق بشر برايش مي تراشيدند؟! انگليس مثل جيب خالي و پز عالي مي ماند. هزينه المپيك را دارد كه بدهد، ادعا دارد كه اين هزينه، بعدا سرشار از فايده است، ليكن مردم انگليس، زيادند اين روزها كه به طعنه بگويند؛ چطور دولت براي زرق و برق المپيك پول دارد، اما براي بيكاران و گرسنگان، نه؟! اين مهم قصه تمام اروپاست. لهستاني ها و اوكرايني ها هم به عنوان ميزبانان مشترك يورو 2012 اگر چه طبعا از پز اين ميزباني نمي توانند ناراضي باشند، اما اوضاع مالي يورو، بحراني تر از اين حرفهاست كه با المپيك يا يورو 2012 درمان شود. پز عالي، جيب خالي را خالي تر مي كند و دخل و خرج را نامساوي تر. بله! ناشي از همين پز عالي است كه بي بي سي دم به ساعت از خبرنگاران خود مي خواهد به جاي انگليس، بگويند بريتانيا، اما كدام بريتانيا؟! چه بريتانيايي؟! وقتي حتي مردم اسكاتلند هم دوست ندارند زيرمجموعه بريتانياي كبير باشند، بايد از «انگليس صغير» سخن گفت. روباه از آن دست حيواناتي است كه وقتي پير مي شود، مغزش به عبارتي مكرش پير مي شود. بياييم مرور كنيم مكر پير اين روباه را. اوايل انقلاب اسلامي، نظام سلطه به ويژه انگليس، خلق كرد و عرب و بلوچ و تركمن و ترك را تحريك كرد تا بلكه جمهوري اسلامي كشور متحدي نباشد و متاثر از دعواي قوميت ها از هم بپاشد. جنگ كه شد، اما چه بسيار كه ما از هر تيره و طائفه اي شهيد داشتيم. مثل امروز، جز اين نبود كه زير سايه قشنگ ولايت فقيه يك كشور يكپارچه داشتيم. مكر مكار پير، شگفتا كه روزگار چرخيد و به خودش برگشت. حالا حتي خبرنگاران انگليسي هم بريتانيا صدا نمي زنند كشورشان انگليس را. حق دارند. از آن بريتانيا، آن بريتانياي كبير با آن همه مستعمره، مگر چه باقي مانده جز پيري و جيب خالي و سم اسب و مقداري زرق و برق و پز عالي؟! واقعا كدام بريتانيا، وقتي همه چيز يورو 2012 تحت الشعاع شعارهاي آخر بازي ايرلند و اسپانيا قرار گرفته ؟! اگر نظام سلطه برخلاف شعري كه مي سرايد، ورزش را سياسي مي خواهد، دم ايرلندي هاي شريف اعم از جنوب و شمال گرم، كه بي خيال باخت بدشان به اسپانيا، سرود ملي ايرلند را با صداي بلند فرياد مي كردند تا اعلام كنند يك كشور مستقل اند و هيچ ربطي به انگليس ندارند.

«the field of Athenry» اگر چه نام سرود استقلال و هويت ملت ايرلند است، اما ترجمه دم دستي اش هيچ نيست الا «مرگ بر انگليس». اصلا مهم نيست ايرلند به اسپانياي پرستاره ببازد؛ باخت به ژاوي و ايني يستا افت كلاس ندارد، آنچه براي مردم ايرلند افت كلاس دارد، سر ندادن حماسي و شورانگيز سرود ملي شان روي مخ بريتانياي كبير است. طرفه حكايت اينجاست كه آخراي بازي ايرلند و اسپانيا، حتي هواداران اسپانيا هم فوتبال را رها كرده بودند و دست در دست ايرلندي ها عليه انگليس به عنوان نماينده پير نظام سلطه سرود مي خواندند، اشك شوق مي ريختند و مي خنديدند. اين وسط خدا را ببين كه چقدر نازنين است. انگليس عليه ما فتنه كرد، آتش به دامن شهرهاي خودش برگشت، آنقدر كه در وراي حوادث سال پيش، هنوز پر از زنداني است زندان هاي اين كشور. انگليس عليه ما خلق را به تجزيه تشويق كرد، اينك بايد تماشا كند تماشاگران اروپايي را كه بي خيال فوتبال، گور باباي توپ گرد، سرود استقلال از نظام سلطه را زمزمه مي كنند و رسما با بريتانيا باي باي مي كنند. روزگاري بود كه ايرلند را به دعواي شمال و جنوب، كاتوليك و پروتستان مي شناختند؛ اين روزها اما ورزش به داد سياست رسيده است و ايرلندي دست در دست ايرلندي، وسط فوتبال، سرود هويت سر مي دهد. بحران يورو با يورو 2012 حل نمي شود. بازي تازه آغاز شده. ايرلندي ها مثل اسكاتلندي ها، مثل خيلي جاهاي ديگر، كارت قرمز نشان دادند به بريتانياي كبير. برگرديم به جمله اول. غلط كرده نظام سلطه اگر مي گويد ورزش، سياسي نيست. بگذار سياسي باشد تا ايرلندي ها حرف شان را بزنند در استاديوم. البته زنده باد فوتبال، اما مرگ بر انگليس.

كيهان - حسين قدياني



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.