آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
نگاهي به مفهوم «انتخابات آزاد» در ادبيات اپوزيسيون   كاسه اي زير نيم كاسه است!

نگاهي به مفهوم «انتخابات آزاد» در ادبيات اپوزيسيون كاسه اي زير نيم كاسه است!


سرویس سیاسی مفید نیوز :: اين جريان، كوتاه ترين راه استحاله نظام را در تغيير سيستم انتخاباتي و نفوذ دادن عناصر خود به درون حاكميت از مسير قانوني و به ظاهر دموكراتيك جست وجو مي نمودند. تلاش براي تغيير قانون انتخابات كه يكي از موضوعات ماجراي موسوم به لوايح دوگانه بود، هم چنين درخواست تعويق زمان انتخابات مجلس هفتم و تحصن نمايندگان مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحيت تعدادي از اصلاح طلبان، تنها چند مورد از بحران هايي است كه با موضوع انتخابات سازماندهي شد.

تاریخ: ۱۸ آبان ۱۳۹۰

از آغازين روزهاي شروع اختلاف هاي سياسي در تاريخ انقلاب اسلامي كه با فرو افتادن نقاب نفاق از چهره انقلابي نمايان و جدا شدن صف انقلابيون از موج سواران سياسي رخ داد، انتخابات و نحوه برگزاري آن يكي از حوزه هاي رقابت و بازي هاي سياسي و جناحي از يك سو و دشمني با نظام نوپاي اسلامي از سوي ديگر بود. با گذر زمان هر چه سيستم انتخاباتي نظام جمهوري اسلامي سازمان يافته تر مي شد، ادبيات مخالفان نظام در اين حوزه نيز گستاخ تر مي گرديد. به عنوان نمونه هر چند تفسير نظارت شوراي نگهبان به «نظارت استصوابي» در آغازين سال هاي دهه 70 به دنبال آشكار شدن معضل ها و چالش هاي گوناگون در صحنه عملي برگزاري انتخابات و در راستاي شفاف و كارآمد سازي سيستم انتخاباتي صورت گرفت، اما همان اقدام در دعواهاي سياسي و جناحي به وجه المصالحه هجمه به مهم ترين نهاد نظارتي كشور تبديل شد. بدين ترتيب انتخابات به يكي از جدي ترين عرصه هاي چالش نظام با مخالفان بدل گرديد و شعار و خواسته «انتخابات آزاد»، در كنار ديگر موضوعات مرتبط به ابزار مخالفان نظام مبدل گشت.

پيشينه:
دوم خرداد 76 و آغاز دوران موسوم به «دوره اصلاحات» را مي توان تجربه اي از حضور اپوزيسيون در ساختار قدرت براي يك نظام سياسي دانست كه سابقه كمي در تاريخ سياست و قدرت دارد. در اين مقطع كساني به كليدي ترين قواي كشور تكيه زدند كه تجديدنظر در اصول و مباني نظام را در سر مي پروراندند. اين جريان، كوتاه ترين راه استحاله نظام را در تغيير سيستم انتخاباتي و نفوذ دادن عناصر خود به درون حاكميت از مسير قانوني و به ظاهر دموكراتيك جست وجو مي نمودند. تلاش براي تغيير قانون انتخابات كه يكي از موضوعات ماجراي موسوم به لوايح دوگانه بود، هم چنين درخواست تعويق زمان انتخابات مجلس هفتم و تحصن نمايندگان مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحيت تعدادي از اصلاح طلبان، تنها چند مورد از بحران هايي است كه با موضوع انتخابات سازماندهي شد. اين روند ادامه داشت و در جريان انتخابات دهم رياست جمهوري خود را در قالب اقدام هايي مانند تأسيس «كميته صيانت از آرا» در مقطع قبل از انتخابات و ادعاي «تقلب» و به راه اندازي «شبه كودتاي سبز» در مقطع بعد از انتخابات به اوج خود رسيد. در اين ميان مخالفان نظام همواره از خواسته «انتخابات آزاد» و سالم سخن مي گفتند و مي گويند.

و اما انتخابات آزاد...
اين سابقه و آن مقدمه سؤالي جدي را به ذهن متبادر مي سازد كه انتخابات آزاد در ادبيات اصلاح طلبان، جريان سبز و ديگر مخالفان نظام چه معنايي را دنبال مي كند؟ به عبارت دقيق تر كساني كه از انتخابات آزاد سخن مي گويند به صورت عملياتي خواهان تحقق چه شرايطي در ايران هستند؟ نگاهي به تعريف و توصيف هاي اين جريان ها از انتخابات آزاد، از اهداف و نيات كساني كه پشت اين مفهوم سنگر گرفته اند، به روشني پرده برمي دارد:

1- فضاي باز سياسي
در ادبيات اصلاح طلبان و جريان موسوم به سبز، نوعي تقسيم كار مشاهده مي شود. در كنار ادبيات معتدل برخي از رهبران و سران به ظاهر موجه، ادبيات رهبران دون پايه و فعالين ميداني راديكال تر است. برخي از رهبران و فعالين اصلاح طلب كه با اتخاذ مواضع ميانه، سعي مي نمايند جريان منسوب به خودشان را در چارچوب و پاي بند به نظام نشان دهند، در بحث انتخابات هم خواسته هاي به ظاهر معتدل تري مطرح مي نمايند؛ به گونه اي كه گويا تنها دغدغه آن ها ايجاد فضاي باز سياسي و رقابتي درون خانواده انقلاب است؟! به عنوان نمونه آقاي «هاشمي رفسنجاني» كه بحراني عنوان كردن فضاي كشور شيوه چندين ساله اوست، «برگزاري انتخابات آزاد با حضور واقعي تمامي جناح ها و گروه هاي دلسوز و معتقد به نظام و قانون اساسي» را، راه «خروج از اوضاع كنوني سياسي كشور» عنوان مي كند! «سيدمحمد خاتمي» هم با صراحت بيشتر، براي حضور در انتخابات از شروطي مانند: «آزادي زندانيان سياسي»، «باز شدن فضاي امنيتي» و نهايت «برگزاري آزاد انتخابات با حضور احزاب موجود» سخن مي گويد.

2- تغيير سبك زندگي
برخلاف امثال خاتمي و هاشمي، برخي از فعالين سياسي اصلاح طلب صريح اللهجه تر هستند؛ چنان كه «سيدمصطفي تاج زاده» عضو سازمان مجاهدين و حزب مشاركت و از متهمان حوادث پس از انتخابات، خواسته اصلاح طلبان را چيزي فراتر از حضور تمامي احزاب و جناح ها دانسته و انتخابات آزاد را «آزادي قلم، انديشه و بيان» و حتي «سبك زندگي» معنا مي كند، با اين وصف انتخابات آزاد تنها يك خواسته سياسي نيست بلكه به خواسته هاي فرهنگي و جامعه شناختي مانند تغيير سبك زندگي از نوع بومي و مذهبي فعلي به آن چه در پس ذهن اصلاح طلبان وجود دارد، تسري مي يابد.

3- نظارت نهادهاي بين المللي
يكي ديگر از خواسته هاي اصلاح طلبان كه هر از چند گاهي بر زبان برخي از فعالين سياسي اين طيف جاري مي شود و آن را معادل انتخابات آزاد و مستقل مي دانند، امكان نظارت بين المللي بر روند انتخابات در ايران است. اين نگرش به لحاظ مباني بسيار جدي است و در اصل، ريشه در روحيه انفعالي و تفكر وابسته اصلاح طلبان دارد كه «آزادي» را بر «استقلال » مقدم برمي شمارند و دل در گرو حمايت و ياري نهادهاي بين المللي دارند.

4- بازگشت مخالفان
در نگاه بسياري از مخالفان نظام، انتخابات آزاد زماني تحقق مي يابد كه امكان بازگشت مخالفان نظام جمهوري اسلامي فراهم گردد و تمامي «نيروهاي حذف شده»، «صرف نظر از ايدئولوژي» و برنامه عملي شان، در عرصه رقابت انتخاباتي حضور يابند؛ اين حذف شدگان اعم از منافقين و ماركسيست هاي دهه 60 و سكولارها، ليبرال ها و فتنه گران دهه 80 مي باشند. تاج زاده در تكميل اين نوع نگاه مي گويد: «اگر از من بپرسند آيا سكولارها هم حق دارند، مي گويم تركيه به عنوان يك مدل درست، دموكراسي را با اسلام سازگار كرد و الگوي عملي ارايه داد. در ايران هم بايد به رقابت با سكولارها بپردازيم. انتخابات آزاد به اين معنا نيست كه ما و دوستان مان تأييد صلاحيت شويم و بتوانيم در انتخابات شركت كنيم.»

5- تغيير قانون اساسي
همان طور كه گفته شد، هر چه از ادبيات اصلاح طلبان به سمت ادبيات جريان سبز و ديگر جريان هاي اپوزيسيون حركت مي كنيم، خواسته ها شفاف تر مي شود. در منشور بسياري از مخالفان نظام، انتخابات آزاد در چارچوب قانون اساسي كنوني قابل تحقق نيست و از نظر آنان انتظار «انتخابات سالم و آزاد» و «بر طبل اجراي بدون تنازل قانون اساسي» كوبيدن با هم سازگار نمي باشند.

6- آنارشيسم
هر چند اصطلاح لغوي «آنارشيسم» معناي كامل «هرج و مرج» را نمي دهد و در ادبيات، آكادميك سياسي بيش تر به معناي نبود تمركز قدرت است، ولي كاربرد آنارشيسم به معناي هرج و مرج، غلط مصطلح و رايج است. در بحث خواسته انتخابات آزاد از سوي مخالفان نظام نيز شاهد نوعي مبناي آنارشيستي به معناي ياد شده هستيم. در اين نگرش انتخابات آزاد يعني «هر كس آزاد است به آن كسي كه نظر و خواسته او را تأمين مي كند، رأي دهد.» اين نگرش كاملا غيرمنطقي است كه تنها جنبه شعاري دارد و نتيجه عملي آن نوعي نابساماني در نظام انتخاباتي كشور به وجود خواهد آورد.

7- حذف ولايت فقيه از ساختار نظام
اما مهم ترين خواسته اي كه نقطه مشترك تمامي مخالفان و معارضان به حساب مي آيد، حذف جوهره اصلي جمهوري اسلامي يعني «ولايت فقيه» از ساختار نظام و قانون اساسي آن است و اگر اين اتفاق روي دهد شايد با همين قانون اساسي هم كنار بيايند. براي همين است كه در تحليل و برداشت طيف هاي وسيعي از مخالفان نظام، آزادي انتخابات با ولايت فقيه ناسازگار است و بر اين باورند كه «اگر عمود خيمه نظام كنوني بيت ولي فقيه است، عمود خيمه نظام آينده (مطلوب) صندوق رأي و انتخابات آزاد است» و انتخابات آزاد، در چارچوب قانون اساسي و ولايت فقيه را ناممكن مي انگارند. در نگرش اين دسته از مخالفان نظام، «تا هنگامي كه ولايت فقيه بر اراده مردم حاكم باشد، نه آزادي زندانيان سياسي، آزادي احزاب و مطبوعات، حق آزادي انديشه و بيان و تشكل و حق فرد در انتخاب زندگي خود و رعايت حقوق فرهنگ ها و اقوام مختلف و در يك كلام رعايت اعلاميه جهاني حقوق بشر و ملحقات آن تأمين مي شوند و نه انتخابات آزاد عملي مي گردد.» آن ها شركت دادن اصلاح طلبان در انتخابات براي تصدي قواي مجريه و مقننه را تا زماني كه قوه قضائيه به طور مستقيم زير نظر نهاد رهبري است، بي حاصل مي دانند!

نتيجه:
با مروري بر ادبيات اصلاح طلبان، جريان سبز و ديگر جريان هاي مخالف نظام يك شعار و خواسته مشترك زير عنوان «انتخابات آزاد و مستقل» ديده مي شود كه به ظاهر در لفظ مشترك و در معاني ناهم سو مي نماياند. اما واكاوي بيش تر اين ادبيات، روشن مي سازد كه گفتارها و نوشتارهاي به ظاهر متفاوت در معناي انتخابات آزاد، در باطن هدف واحدي را دنبال مي كند و آن تغيير سيستم انتخاباتي ايران به عنوان هدف حداقلي و دگرگوني ساختار نظام به عنوان هدف نهايي است. در اين معادله اظهارنظر معتدل امثال خاتمي كه براي حضور اصلاح طلبان در انتخابات شروط تعيين مي كند، با ادبيات راديكال قلم به دستان آن سوي مرزها تكميل و تأييد مي گردد.

کیهان -  فاطمه امیری رز



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.