آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
با وجود گذشت 25 سال از حادثه مك فارلين رازهاي آن هنوز ناگشوده مانده است   راز سر به مهر ايران گيت

با وجود گذشت 25 سال از حادثه مك فارلين رازهاي آن هنوز ناگشوده مانده است راز سر به مهر ايران گيت


سرویس سیاسی مفید نیوز :: هاشمي رفسنجاني با توجيه نياز تسليحاتي ايران يك سال بعد گفت كه از همان روزهاي اوليه جنگ همه دنيا مي دانستند كه سيستم نظامي ما به دليل برجاي ماندن از زمان شاه مخلوع، آمريكايي و غربي است و همه مي دانند كه كشوري كه از نظر سطح ترقي مثل ايران است قدرت اينكه امكانات را خودش تهيه كند ندارد، لذا براي ما كاملاً طبيعي بود كه سيستم نظامي موجود را حفظ كرده و آن را تدارك كنيم.

تاریخ: ۱۱ آبان ۱۳۹۰

تاريخ پر فراز و فرود انقلاب اسلامي مملو از تحولات و رويدادهايي است كه هر يك در تاريخ جمهوري اسلامي نقطه عطف و حادثه اي تاريخ ساز به شمار مي روند. پرونده مك فارلين در سال 1365 يكي از رازهاي ناگفته تاريخ جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي است؛ مسئله اي كه با وجود گذشت بيش از 25 سال همچنان حرفهاي ناگفته و ابعاد ناشكافته بسيار دارد. در طول اين سالها نيز اگر چه بسيار از اين ماجرا گفته و شنيده و نوشته شده است، اما عموماً از جانب كساني بوده كه سعي داشته تا با تحريف و تحديد تاريخ خود و انصار و اعوان خويش را مبرا سازند.
تغيير رويكرد امريكا نسبت به ايران
امريكا پس از وقوع انقلاب اسلامي و واقعه تسخير سفارتخانه اين كشور در تهران، قطعنامه تحريم نظامي ايران را از تصويب سنا گذارند. به موجب اين قطعنامه نه تنها ايران در تحريم فروش تسليحاتي اين كشور و متحدانش قرار مي گرفت، بلكه تحويل قراردادهاي تسليحاتي ايران در پيش از انقلاب نيز با ممانعت امريكا همراه شد. با اين حال اين تمام اقدام امريكا عليه ايران از دست رفته و خارج شده از حيطه سلطه و سيطره اين كشور نبود، چرا كه پس از به نتيجه نرسيدن راهكارهاي ديپلماتيك براي نجات گروگانهاي اين كشور در تهران، جيمي كارتر رييس جمهور وقت امريكا عمليات نظامي پنجه عقاب براي آزادسازي گروگانها و تنبيه ايران تدارك ديد كه به شكست انجاميد. پس از آن نيز وزارت خارجه آمريكا در قطعنامه مصوب بهمن 1363 ايران را به عنوان يكي از حاميان تروريسم بين المللي معرفي كرد؛ در اين راستا تحريم نظامي و تسليحاتي ايران تشديد شد. همه اين رويدادها در ماههاي منتهي به سال 1364 رخ داد كه به سال سرنوشت ساز لقب گرفته بود. در اين سال حملات پي در پي عراق به شهرها و روستاها شدت گرفته بود، تحريم هاي امريكا عليه ايران تشديد شده بود و ايران از نظر تامين و تجهيز نظامي برخلاف عراق در شرايط مناسبي نبود. اين مجموعه عوامل تهران را براي تامين تجهيزات لجستيكي جنگ به تكاپو انداخت. تا اينكه خرداد 1364 دو لبناني، پرواز هواپيمايي شركت TWA در مسير آتن به رم را ربوده و آن را در فرودگاه بيروت بر زمين نشاندند. جنبش امل مسئوليت اين هواپيماربايي را برعهده گرفت و خواستار آزادي 700 نفر از زندانيان فلسطيني اسير در زندانهاي اسرائيل شد. اين رويداد به ناگاه مسير تحولات اين سال را تغيير داد. رونالد ريگان، يكي از
ايراني ستيزترين روساي جمهور امريكا براي نجات جان گروگانها به يك باره راه نزديكي و گفت و گو با ايران را در پيش گرفت؛ گويي پس از 6 سال تاريخ بار ديگر براي ريگان به مانند كارتر تكرار شده بود. البته اين بار نيز سرنوشت انتخابات رياست جمهوري امريكا مهم بود نه جان گروگانها.
از اين رو امريكا دست نياز به سوي ايران دراز كرد. آيت الله هاشمي رفسنجاني در اين باره مي گويد كه پيش از ظهر حاج احمد آقا آمد و گفت كه بعضي از رسانه ها گفته اند كه آمريكا به خاطر گروگانهايي كه در دست مردم لبنان است، تحت فشار است و مايل است كه براي حل مشكل از ايران استمداد كند.
البته هاشمي رفسنجاني با توجيه نياز تسليحاتي ايران يك سال بعد گفت كه از همان روزهاي اوليه جنگ همه دنيا مي دانستند كه سيستم نظامي ما به دليل برجاي ماندن از زمان شاه مخلوع، آمريكايي و غربي است و همه مي دانند كه كشوري كه از نظر سطح ترقي مثل ايران است قدرت اينكه امكانات را خودش تهيه كند ندارد، لذا براي ما كاملاً طبيعي بود كه سيستم نظامي موجود را حفظ كرده و آن را تدارك كنيم.
به گفته وي همين امر سبب شد كه ايران براي تداوم جنگ با عراق و دفاع از كشور درصدد تامين تسليحات خود برآيد.
5 روز مذاكرات بي نتيجه در تهران
با اين تحول در روابط ايران و امريكا و با به نتيجه نرسيدن اقدامات سخت و خشن عليه ايران و نااميدي امريكا از عراق در جنگ با ايران، رويكرد ايالات متحده در قبال جمهوري اسلامي تغيير يافت. اين تغيير رويكرد در گزارش محرمانه هنري كيسينجر به رونالد ريگان منعكس و ضرورت گشودن كانالهاي مستقيم براي مذاكره با ايران مورد تاكيد قرار گرفت.
بر اين مبنا امريكا ديگر از تغيير رژيم سخن به ميان نياورد و ترجيح داد از تغيير رفتار ايران سخن بگويد. چنانكه جان كستر از مقامات دولت امريكا هم تاييد كرد كه مسئله سرنگوني دولت ايران مطرح نيست، بلكه تغيير سياستهاي آن مورد نظر است. از اين رو رايزني هاي پنهاني امريكا آغاز شد. در اين ميان واشنگتن سعي داشت تا با كمك تسليحاتي و لجستيكي در قالب فروش قطعات هواپيماهاي اف ـ14 و موشكهاي فونيكس به جناح ميانه رو ايران نزديك شود. خواست امريكا براي نزديكي به ايران چنان بود كه حتي كاسپر وينبرگر وزير دفاع رونالد ريگان كه از مخالفان جدي معامله با ايران بود مسئول ارسال موشكهاي تاو به ايران شد. در اين چارچوب صبح روز يكشنبه 25 مه 1986 برابر 4 خرداد 1365 هيات امريكايي به رياست رابرت مك فارلين، همراه با اليور نورث، جورج كيو، هوارد تيچر و اميرام نير براي يك سفر دوستانه و البته محرمانه وارد تهران شده و مورد استقبال مقامات ايراني قرار گرفتند. در اين سفر مك فارلين به همراه يك فروند هواپيماي حامل تسليحات وارد تهران شد. كلت، كيكي كه به صورت كليدي به نشانه كليد حل مشكلات و موانع موجود بود و انجيل امضا شده توسط رونالد ريگان، رييس جمهور وقت ايالات متحده هداياي همراه وي بود كه به علامت حسن نيت همراه خود آورده بود.
هاشمي رفسنجاني بعدها اظهار داشت كه
مك فارلين كه به ايران آمد، بنا بود مقدار قابل توجهي سلاح هم بياورد، اما چند كانتينر قطعات مورد نياز ما را با هواپيما آوردند. تعدادي موشك هاگ اسرائيلي هم آوردند كه مدتها در فرودگاه ماند و آنها مجبور شدند پس بگيرند.
البته وي اضافه كرد كه آنها (آمريكايي ها) قطعات مورد نياز ما را گران حساب كردند. 5 يا 6 ميليون دلار اضافه مي خواستند. مثلا از رقم 22 ميليون دلاري، ما فقط 14 ميليون دلار داديم و بعد متوجه شديم مي خواهند مبلغ اضافه را از ما بگيرند و به كنتراهاي نيكاراگوا بدهند كه ما نداديم، براي اين موضوع مدتي كشمكش بود.
با اين حال در اولين دور مذاكرات در ساعت 17 همان روز مك فارلين حضور خود را در ايران به نمايندگي از طرف رئيس جمهوري ايالات متحده آمريكا دانست. وي سفر خود به تهران را نشان دهنده شروع فصل جديدي در مناسبات بين دو كشور ذكر كرد؛ مساله اي كه از سوي مذاكره كننده ايراني هم با اعلام اينكه پذيرش سفر مك فارلين به ايران يك تحول جديد سياسي بوده است، مورد تاكيد قرار گرفت. در طول 5 روز اقامت مك فارلين در تهران مذاكرات فشرده اي برگزار شد، اما با عدم موافقت با درخواست وي براي ديدار با مقامات عاليرتبه ايراني بدليل مخالفت امام خميني(ره) هيچ نتيجه اي حاصل نشد.
امام خميني(ره) در اين باره اظهار داشت كه رئيس جمهور آمريكا در اين رسوايي بايد عزا بگيرد. اين متفرقه گويي و اضطرابي كه در كاخ سفيد پيدا شد و در طرفداري آمريكا، حكايت از عظمت مسئله مي كند. يك مقام عالي رتبه - به قول خودشان- از آمريكا به طور قاچاق و با تذكره جعلي وارد ايران مي شود در صورتي كه ايران نمي داند چيست؟ به مجردي كه وارد مي شود، معلوم مي شود كه اين از مقامات آمريكاست. ايران او را در يك جايي تحت نظر قرار مي دهد و او با هر كسي خواسته است ملاقات كند، ملاقات نمي كند.
از انكار تا تاييد رابطه پنهاني
پس از اين رويداد آيت الله هاشمي رفسنجاني، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي 13 آبان 1365 در خطبه هاي نماز جمعه با اشاره به سفر مك فارلين و هيأت همراه كه با پاسپورت ايرلندي و با هواپيماي باربري آن كشور وارد تهران شده بودند، گفت كه ما به دستور امام خميني (ره) از ملاقات با اين افراد خودداري كرديم و فقط هيأتي براي تحقيق راجع به علت سفر و تخليه اطلاعاتي آنان، نزدشان رفت. آنان پس از چند روز بازداشت، از ايران اخراج شدند. هاشمي رفسنجاني در اين سخنراني به سفر رابرت مك فارلين، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد با نام مستعار شون دولين با پاسپورت ايرلندي به تهران اشاره مي كند؛ اشاره اي كه هاشمي رفسنجاني به اين جريان داشت پس از افشاگري نشريه الشراع چاپ بيروت صورت گرفت. اين نشريه در شماره 2 نوامبر 1986 (11 آبان 1365) اين خبر را فاش كرده بود.
با اين حال اعلام رسمي مذاكرات پنهاني مك فارلين سبب شد تا ابتكار عمل رسانه اي اين رويداد در دست ايران و توپ در زمين امريكا قرار بگيرد. چنانكه چهار روز پس از اعلان رسمي اين مذاكرات از سوي ايران مك فارلين سفر مخفيانه خود به تهران را دروغ و خيالبافي خواند، اما با اسناد و شواهد افشا شده تنها يك روز پس از اين اظهارنظر، وي موضوع سفر را تأييد كرد.
با اين حال مدعي شد كه اين سفر براي توافق با مقامات ايران در جهت توقف تروريسم، مذاكره براي خاتمه جنگ با عراق و همكاري براي آزادسازي گروگانهاي آمريكائي در لبنان به عنوان 3 شرط براي برقراري روابط ميان واشنگتن و تهران انجام شده است. مسئله اي كه 15 نوامبر 1986 هم ريگان بر آن اعتراف كرد و گفت كه اكنون 18 ماه است كه طي يك ابتكار سياسي محرمانه، ارتباط با ايران را در جريان كار خود قرار داده ايم. وي هم اهداف مك فارلين را تكرار كرد و گفت كه براي استفاده از اين ابتكار ساده ترين و بهترين دلائل را در اختيار داريم كه شامل تجديد روابط دوستانه با ايران، خاتمه دادن به جنگ 6 ساله ايران و عراق، محو كردن تروريسم دولتي و بازگشت گروگانها مي شود.
به هر حال پس از اين اعتراف مك فارلين، تهاجم رسانه اي عليه دولت ريگان شدت يافت. به واقع اين رسوايي يك بحران سياسي را در آمريكا پديد آورد، چرا كه براي بيشتر آمريكاييها قبول اين مسئله غيرقابل درك بود. جيمي كارتر به رونالد ريگان به دليل سفر مك فارلين به تهران انتقاد كرد و گفت من مطمئنم چنين عملي به منزله خيانت است.
نيويورك تايمز در اين زمينه نوشت كه اعتبار آمريكا خدشه دار شده است. كريستين ساينس مانيتور هم نوشت كه امريكا با آبروي خود بازي مي كند.
پس از كنارهم قرار گرفتن جورچين مك فارلين، به ناچار ريگان هم سخن به اعتراف گشود و
22 آبان در سخنراني تلويزيوني خود سفر نافرجام مك فارلين را فاش ساخت. سخناني كه خود
مك فارلين هم در مصاحبه با شبكه اي.بي.سي تكرار كرد و البته تاكيد كرد كه ماجراي كيك و انجيل كه ايراني ها ادعا مي كنند ما با خود به تهران برده و به مقامات ايران به عنوان كليد فتح باب تقديم داشته ايم، صحت ندارد.
با اين حال فرافكني هاي مك فارلين و وارد كردن پاي انگليسي ها به اين جريان چيزي را تغيير نداد. چنانكه نمايش رسمي انجيل هديه شده از سوي ريگان با دست خط و امضاي وي كه براي مسئولين ايراني ارسال شده بود، در 8 بهمن 1365 توسط ايران بيهوده بودن انكار و ترديدهاي مك فارلين را نشان داد.
13 اسفند 1365 هم رونالد ريگان، رئيس جمهور وقت آمريكا در يك سخنراني تلويزيوني كه متعاقب انتشار گزارش تحقيق كميسيون تاور پخش شد، رسماً اظهار داشت كه ابتكار اين كشور در اعزام نماينده به تهران براي برقراري رابطه بين ايران و آمريكا يك اشتباه بوده است. ريگان همچنين در اين سخنراني مسئوليت اين اقدام را پذيرفت. البته ريگان در سخنانش اعلام كرد كه هدف وي از دستور سفر مك فارلين به تهران زمينه سازي براي تجديد رابطه سياسي با ايران، خاتمه آبرومند جنگ ايران و عراق، قطع تروريسم دولتي در خاورميانه و تأمين بازگشت سالم تمامي گروگانهاي امريكايي از لبنان به كشورشان بوده است.
اين اعتراف رسمي و علني رييس جمهور امريكا يكي از رويدادهاي پرتنش روابط پرالتهاب ايران و امريكا را رقم زد؛ اعترافي كه يك رسوايي به مانند واترگيت و اين بار ايران گيت را به همراه داشت.
نقش اسراييل در پرونده مك فارلين
ماجراي ايران- كنترا كه به ماجراي مك فارلين و ماجراي ايران گيت نيز معروف است، به معامله تسليحاتي ايران با امريكا از 20 اوت 1985 تا 4 مارس1987 برابر با 15 مرداد 1364 تا 13 اسفند 1365 مربوط مي شود. طبق اين معامله اولين محموله موشكهاي تاو 6 اوت 1985 برابر با 15 مرداد 1364 به ايران ارسال شد. 24 شهريور هم دومين محموله موشكها وارد تهران گرديد. بنيامين وير گروگان آمريكايي در لبنان در 24 مهر 1365 آزاد گرديد. دومين گروگان نيز كه آزاد شد، در 11 آبان 1365 تعداد 25 قبضه توپ 155 ميليمتري لوله بلند با شعله پوش ساخت آمريكا از طريق كانتينر در بندرعباس تحويل ايران شد.
در سپتامبر 1985 اولين محموله تسليحات خريداري شده توسط ايران شامل يك محموله هوايي موشك تاو و هاوگ از تل آويو به تبريز آمد. پيوستن اسراييل به معامله مك فارلين با اين اميد بود كه باكلي مسئول دفتر سيا در بيروت با وساطت ايران آزاد شود؛ موضوعي كه ناشي از خلأ اطلاعاتي اسراييل بود، چرا كه باكلي پيش از اين فوت كرده بود و امريكا از مرگ وي اطلاع داشت، اما اسراييل بي اطلاع بود.
لو رفتن مذاكرات پنهاني مك فارلين در تهران از زبان هاشمي رفسنجاني باعث افشاي نقش اسراييل در اين معامله نيز شد. در بيانيه اين رژيم به اين مناسبت اعلام شد كه دولت اسراييل تاييد مي كند كه به درخواست آمريكا در انتقال تسليحات به تهران همكاري كرده است و وجه اين تجهيزات توسط يك نماينده ايراني به بانكي در سوئيس واريز شده است. نام اين نماينده ايراني هيچ گاه افشا نشد، اما نام دو دلال ديگر كه هاشمي رفسنجاني نيز به آنها اشاره كرده بود افشا شد؛ منوچهر قرباني فر و عدنان خاشقچي.
همچنين فروردين سال بعد اعلام شد كه اينها چهار پنج سال است كه زحمت مي كشند تا بگويند ايران از اسراييل اسلحه خريده است. البته ما در اينجا ضرر كرديم و قبول هم داريم، ولي دنيا فهميد كه ما نمي دانستيم. يك بار فهميديم كه يك جريان اسراييلي در اين قضايا دخالت دارد جلوي تخليه سلاحها را گرفتيم و دستور داديم كه آن را برگردانند.
اين گفته هاشمي رفسنجاني را خود امريكايي ها هم تاييد كردند و گفتند كه ايران محموله موشكهايي كه روي آن آرم اسراييل بود را برگشت داده است.
سرانجام مقصران پرونده ايران گيت
با اين همه رسوايي ايران گيت به خاطر برقراري رابطه پنهاني با ايران نبود، بلكه حمايت مالي از ضدانقلابيون نيكاراگوئه، كنتراها، از طريق فروش تسليحات به ايران بود. چرا كه ايران پول تسليحات ارسالي را به حساب بانك ليكر سورس در ژنو واريز كرده بود و اليور نورث كه امكان برداشت از حساب را داشت، سود اين معامله را به حساب ضد انقلابيون نيكاراگوئه واريز كرده بود. 25 نوامبر 1986 اعلام شد كه اليور نورث سود 30 ميليون دلاري فروش تسليحات به ايران را به شورشيان كنترا پرداخت كرده است. اين در حالي بود كه كنگره امريكا چنين اقدامي را غيرقانوني اعلام كرده بود. پس از اين رسوايي و افشاگري ايران و اقدام امريكا عليه دنيل اورتگا، رهبر ساندينيست ها، ريگان كميته تحقيق 3 نفره اي به رياست سناتور جان تاور مامور بررسي اين موضوع كرد. كميسيون تاور، رابرت
مك فارلين، افسر پيشين نيروي دريايي و مشاور امنيت ملي آمريكا را متهم اصلي اين پرونده دانست. پس از وي جان پويند، مشاور امنيت ملي كاخ سفيد، اوليور نورث، افسر ارتش امريكا كه حق برداشت پول از حساب سوئيس را داشت و ويليام كيسي، رئيس سيا و دونالد ريگان، رييس جمهور آمريكا قرار داشتند. با توجه به اين گزارش، 21 نوامبر 1987 كنگره امريكا ريگان را مسئول همه اشتباهات مك فارلين معرفي كرد. اما اين پايان ماجرا نبود و افكار عمومي خواستار مشخص شدن مقصر اصلي پرونده ايران ـ كنترا شد. كشمكش هاي سياسي و رسانه اي باعث شد تا رابرت مك فارلين مقصر اصلي اين پرونده دو سال پس از اين رويداد و در 22 مارس 1987 با خوردن تعدادي قرص واليوم دست به خودكشي ناموفق بزند. ويليام كيسي نيز 17 ارديبهشت 1366 هنگامي كه در جلسه دادگاه مشغول توضيح دادن درباره نقش خود در ماجراي ايران گيت بود، ناگهان دچار سكته مغزي شد و پيش از انتقال به بيمارستان فوت كرد. وي 13 بهمن 1365 به دنبال افشاي ماجراي ايران گيت از مقام خود استعفا كرده بود. تا اين چنين اقدام مرموز و پنهاني امريكا براي نزديكي به ايران نافرجام باقي بماند. پس از اين رويداد نيز امريكا به همان موضع سابق خود در قبال ايران بازگشت.
با اين همه و با گذشت اين سالها هنوز هم لايه هاي پرونده مك فارلين كه با نامهاي ايران گيت و ايران ـ كنترا هم خوانده مي شود ناگشوده و ناگفته باقي مانده است؛ پرونده اي كه البته امام خميني(ره) آن را يك پيروزي دانست و آن را اين گونه مورد اشاره قرار داد كه اين پيروزي از همه پيروزي ها در نظر دنيا بالاتر است. رئيس جمهور آمريكا در اين رسوايي بايد عزا بگيرد و كاخ سفيد مبدل به كاخ سياه بشود و گر چه هميشه بوده است.
کیهان - ارسلان مرشدي



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.