آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
انجمن حجتیه و انتخابات دهم  بخش اول

انجمن حجتیه و انتخابات دهم بخش اول


به قلم سید مهدی دبستانی :: در طول تاریخ انقلاب این اولین بار بود که انجمن در یک انتخابات به طور جدی وارد عرصه سیاست شد و به حمایت از یک کاندیدا برخاست. دلیل این امر را شاید بتوان در اهمیت و همچنین التهاب بسیار شدید این دوره دانست که نگذاشت هیچ کس بی نظر بماند و نهایتاً هم رکورد بیش از 80% را به جا گذاشت.

تاریخ: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹

رفتارشناسی انجمن حجتیه در قبال سیاست معاصر ایران

انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، از بسیاری جهات در تاریخ 30ساله انقلاب اسلامی بی همتا بوده است و در تحلیل آن هم مقالات و کتاب های بسیاری نوشته شده و خواهدشد. اما به نظر می رسد زاویه دیدی که تاکنون نسبت به آن کم­ توجهی شده است، تحلیل چگونگی و چرایی رفتار و موضع گیری های گروه های مختلف سیاسی و مذهبی در قبال انتخابات بوده است. مقاله پیش رو سعی دارد رفتار و عقاید انجمن در قبال سیاست معاصر ایران را بررسی کرده و نهایتاً به یک جمع بندی در مورد موضع انجمن در قبال انتخابات دست پیداکند.

کادر و اعضای انجمن حجتیه در این انتخابات به حمایت از میرحسین موسوی برخاستند. این مسأله از دو جهت قابل توجه است. یکی این که در طول تاریخ انقلاب این اولین بار بود که انجمن در یک انتخابات به طور جدی وارد عرصه سیاست شد و به حمایت از یک کاندیدا برخاست. دلیل این امر را شاید بتوان در اهمیت و همچنین التهاب بسیار شدید این دوره دانست که نگذاشت هیچ کس بی نظر بماند و نهایتاً هم رکورد بیش از 80% را به جا گذاشت. دومین مسأله قابل تأمل این بود که برای افرادی که خیلی شناختی از این انجمن نداشتند و اطلاعات خود از انجمن را از رسانه های عمومی دریافت کرده بوند این طور جا افتاده بود که با آمدن دولت احمدی نژاد انجمن قدرت گرفته و بحث حتی تا حجتیه ای بودن خود احمدی­نژاد و مشایی هم پیش رفته بود. تهمت قدیمی حجتیه ای بودن آیت الله مصباح یزدی هم که به وسیله نشریات زمان دوم خرداد رواج یافته بود هنوز هم طرفدارانی داشت و البته دارد، که بنابر اطلاع نگارنده متأسفانه این عقیده در ذهن بعضی خواص از انقلابیون اصیل ولی ناآگاه هنوز هم ثابت است. این امر در کنار حمایت آیت الله مصباح از احمدی نژاد باعث سؤال در ذهن برخی مردم شد که از موضع انجمن در قبال انتخابات آگاهی یافتند. این مقاله در پی آن نیست که جواب این تهمت ها را بدهد، کما این که افتراقات جدی انجمن حجتیه با مدل های فکری تیم دولت و آیت الله مصباح – مانند موضع آیت الله مصباح نسبت به فلسفه، یا موضع دولت در قبال استکبار جهانی- بسیار بیّن و روشن است. هدف اصلی این مقاله کوششی برای پاسخ به این سؤال است که چرا انجمن حجتیه به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت. این مسأله وقتی جالب تر می شود که بدانیم بهائیان هم در این انتخابات حامی میرحسین بودند و فلسفه وجودی انجمن حجتیه هم از ابتدا مقابله با بهائیت بود. حال چه شده بود که پس از این همه سال این دو به یک نقطه مشترک رسیدند؟

برای نزدیک شدن به پاسخ این سؤال سیری نسبتاً سریع در تاریخچه و عملکرد و همچنین در مبانی فکری انجمن حجتیه خواهیم داشت. البته به این دو موضوع فقط در حدی خواهیم پرداخت که ما را در رسیدن به جواب یاری کند. علاقمندان برای مطالعه عمیقتر در این زمینه می توانند به منابع معرفی شده در انتهای مقاله مراجعه کنند.

تاریخچه و عملکرد:

1.        تأسیس تا قبل از انقلاب:

 مؤسس انجمن حجتیه شیخ محمود حلبی بود. وی از روحانیون سیاسی ای بود که در جریان جنبش ملی نفت، سخنرانی های بسیار آتشین در تهییج مردم و حمایت از نهضت می کرد. اما پس از کودتای 28 مرداد از سیاست سرخورده شد و روی به کارهای تبلیغی آورد.[1] آن روزگار همزمان با موج گسترش فرقه بهاییت در کشور بود و شیخ محمود حلبی خطر بزرگی از ناحیه آن ها احساس می کرد. انجمن حجتیه در سال 1336 برای مقابله با گسترش این فرقه شکل گرفت. اعتقاد او این بود که تکلیف امروز مسلمانان منحصر در این است که با بهاییان مبارزه کنند. شاه از گسترش انجمن بسیار استقبال می کرد و جلسات این گروه بدون هیچ مشکلی برگزار می شد.

سؤال اینجاست که چرا به رغم نفوذ بسیار زیاد بهاییت در دربار، جلوی حرکات انجمن گرفته نمی شد؟ پاسخ این است که مبارزه انجمن با بهاییت تنها در ابعاد اعتقادی و ایدئولوژیک بود، در حالی که بهاییت بیشتر یک سازمان سیاسی بود تا یک گروه مذهبی. ولی انجمن به بعد سیاسی این امر هیچ کاری نداشت و افراد بهاییت در دربار مثل هویدا، دکتر ایادی و ... را به حال خود رها کرده و مبارزه با بهاییت را فقط در مبارزه با مبلغان آن می دید. این امر ناشی از همان ایده اولیه انجمن یعنی عدم مداخله در سیاست بود. این امر باعث شده بود که عملاً فعالیت انجمن سدی باشد برای انقلابی شدن جوانان و آن ها را به امور دیگر مشغول سازد. عملاً نتیجه کار انجمن منجر به باثبات تر شدن رژیم شاه می شد و همین امر موجب شده بود که شاه هم از فعالیت های آن ها حمایت کند. هم اکنون هم اسناد زیادی از همکاری های انجمن با ساواک موجود است. حتی اگر عضوی از انجمن رو به کارهای سیاسی می آورد و توسط ساواک دستگیر می شد، انجمن هیچ گونه تلاشی برای او انجام نمی داد و حتی او را از تشکیلات طرد می کرد.

نکته قابل توجه این است که بسیاری از کسانی که به انجمن می پیوستند کسانی بودند که بعد از شکست نهضت، دچار یأس و بریدگی سیاسی شده بودند و می خواستند این امر را توجیه ایدئولوژیکی و سیاسی کنند[2] . دسته دیگر هم کسانی بودند که علقه های مذهبی داشتند، ولیکن یا به دلیل تمکن زیاد و یا ترس از مبارزه در پی راهی بودند تا وجدان مذهبی خود را آسوده کنند. انجمن برای این افراد محل بسیار مناسبی بود تا دین خود را بی خطر حفظ کنند. شاید بتوان گفت اینان مصداق "قاعدین" در آیه "لَا يسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا" بودند[3].

2.       موضع انجمن در قبال انقلاب اسلامی:

 به طور کلی موضع انجمن در قبال انقلاب بسیار منفی بود. شیخ محمود حلبی انتقادات بسیار شدیدی از امام می کرد. او پس از واقعه 15خرداد امام خمینی را مسئول خون های ریخته شده جوانان دانست و با تعابیر تندی حرکت اسلامی را محکوم کرد. با اوج گیری مبارزه در سال های 56-57 بسیاری از بدنه انجمن به انقلاب می پیوندند و انجمن هم به محض فهمیدن این امر آن ها را از گروه اخراج می کرد. خود آقای حلبی در جریان مبارزه نظرش این بود که چون رژیم مسلح است و ارتش دارد و مردم سازمان ندارند و سلاح ندارند به پیروزی نمی رسند[4].

در جریان فرمان امام مبنی برعدم جشن گرفتن نیمه شعبان 57 برای نگه داشتن شور انقلابی مردم، انجمن سخت در برابر فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان ها جشن های دلخواه خود را برگزار کرد. با مرور مواضع انجمن می توان به سطحی نگری آن ها در دین پی برد. مثلاً از حرف های آن ها این بود که شاه شیعه است و پهلوی مسلمان است یا پس از روی کارآمدن شریف امامی در 19 رمضان 57، انجمنی ها می گفتند: "این ملازاده است، این آخوندزاده است، آیت الله زاده است، این از بیت سلطان العلماهاست، دیگر کارها درست می شود، حالا چه می گویید"[5].

پس از پیروزی انقلاب، بسیاری از اعضای انجمن در ابتدا دچار حیرت شدند. به طور کلی می توان اعضای انجمن را پس از انقلاب به 3 دسته تقسیم کرد. دسته اول افرادی مانند آقای پرورش، دکتر صادقی و ... بودند که به انقلاب پیوستند. دسته دوم در برابر انقلاب بی تفاوت ماندند و دسته سوم به انتقاد از انقلاب پرداختند و به صف مخالفان دیندار انقلاب پیوستند.

نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد، تغییر مشی مبارزه انجمن از بهاییت به مارکسیسم در اوایل انقلاب بود که انتقادات بسیاری را از جانب افرادی مانند حجت الاسلام خوئینی ها و جنتی مبنی بر تحت الشعاع قرار دادن خطر دشمن اصلی یعنی لیبرالیسم و آمریکا برانگیخت.

فعالیت دیگر انجمن پس از انقلاب تلاش برای نفوذ در ارگان های مختلف بود. این امر به دو دلیل صورت می گرفت. یکی این که آن ها می خواستند طرز فکر و برداشتی را که از اسلام دارند در ارگان ها به اجرا درآورند. مهمترین نقطه ای که انجمن روی آن دست گذاشت آموزش و پرورش بود که به دلیل خلأ به وجودآمده از تصفیه بعد از انقلاب نیاز به معلمان مذهبی و موجه داشت و انجمن با توجه به آموزش هایی که به اعضایش داده  بود به خوبی می توانست این خلأ را پرکند[6]. دلیل دیگر انجمن برای نفوذ در نظام از بین بردن اسناد همکاری انجمن با ساواک بود. به این منظور با نفوذ در مراکز اطلاعات و امنیت بسیاری از اسناد را محو نمود و هم اکنون اسنادی که از این همکاری ها باقیست بیشتر از مراکز شهرهای کوچکتر به دست آمده است[7].

3.      زمان جنگ و پس از آن:

 با شروع جنگ تحمیلی همانند زمان انقلاب تعدادی از نیروهای انجمن به کمک جبهه ها شتافتند. ولیکن این کارها با نیرو و حرکت انجمن نبود. بلکه باید توجه داشت که انتقاداتی جدی از سوی اعضای انجمن بر جنگ وارد بود که از آن جمله می توان به غلط دانستن جنگ بین دو کشور شیعه اشاره کرد[8]. این امر را هم می توان نمونه ای دیگر از سطحی نگری انجمن در دین نامید. سرانجام در مردادماه سال 62 پس از بیانات امام درباره عملکرد مغایر با اهداف نظام انجمن، این انجمن تعطیلی خود را اعلام کرد. اگرچه که امام خمینی در یک جلسه خصوصی با اشاره به این که انجمن خود را تعطیل کرده نه منحل، آن را بی فایده خوانده بود[9]. در سال های اخیر انجمن روی به مبارزه جدی تر با اهل سنت آورده و با این کار بازهم عدم دشمن شناسی صحیح خود را اثبات کرده است. درحالی که هم اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت بین مسلمانان هستیم، انجمن حجتیه با تحریک اهل سنت، مخصوصاً اهل سنت درون ایران در استان های سیستان و بلوچستان و ... موجب درگیری هایی می شود.

[1] - بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، روح الله حسینیان، ص 468
[2] - درشناخت حزب قاعدین زمان، عمادالدین باقی، ص 29-31
[3] - النساء/95
[4] - روزنامه صبح آزادگان، 26/11/1360، شماره 591، قسمت دوم مصاحبه با مهندس طیب
[5] - در شناخت حزب قاعدین زمان، ص 60
[6] - جریان شناسی انجمن حجتیه، سیدضیاءالدین علیانسب، ص 39
[7] - برای دیدن این اسناد می توانید به کتاب "جریان شناسی انجمن حجتیه" مراجعه کنید.
[8] - مصاحبه با دکتر محمدرضا سیاهی، 19/1/85
[9] - جریان ها و سازمان های مذهبی-سیاسی ایران، رسول جعفریان، انتشارات مرکز اسناد، ص 376

نام: حسين   تاریخ: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹
دست مريزاد آقا سيد!
منتظر ادامه ي مقاله هستيم.
نام: بی نام   تاریخ: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹
احسنت
نام: بی نام   تاریخ: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹
جالب و دقیق بود.
وجود این پتانسیل ها در مفید امیدوار کننده هاست.
نام: بی نام   تاریخ: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹
من فکر میکنم انقلاب از ابتدا نسبت به انجمن حجتیه دچار توهم توطئه بوده است.این گروه با هر تفکری نمود اجرایی و امنیتی نداشته است.بالاخره هر انقلابی مخالفانی هم دار اما نمیتوان آنها را حذف نمود.
نام: حامد   تاریخ: ۲۲ مرداد ۱۳۸۹
اینهمه دلیل و مدرک معتبر به خیال خودت آوردی... اما یکیش هم در اثبات حمایت اینها از موسوی نبود!
نام: بی نام   تاریخ: ۳ دي ۱۳۹۰
من موندم انجمن چه هیزم تری به شما فروخته که اینجوری اون رو به هر گروه مخالف نظام و ولایت می چسبانید ! در صورتی که پیشنهاد دهنده اصل مترقی ولایت فقیه انجمن حجتیه بود.( به روایت اسناد انقلاب).
اگر درخانه کس است یک حرف بس است.


نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.