آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
در تسخیر استعمار    تربیت روشنفکرنمای خود باخته

در تسخیر استعمار تربیت روشنفکرنمای خود باخته


سرویس سیاسی مفیدنیوز :: وسایلی که فرهنگ سلطه گر و غالب جهانی، برای به زیر سلطه گرفتن ملت های مستضعف جهان به کار گرفته مختلف و گاه بسیار خوش ظاهر بوده است. یکی از مهم ترین وسیله ها کاری است که می توان بدان «تربیت روشنفکرنمای خودباخته» نام داد. دراین طرح کشور سلطه گر می کوشد گروهی از افراد نخبه و هوشمند آسیایی و آفریقایی را در کشور خویش یا دانشگاه های شرقی وابسته به غرب، چنان پرورش دهد که بتواند به صورت پلی اتصال برای نقل فرهنگ او به کشورشان قرار گیرند // اختصاصی

تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۹۰


استعمارگران بزرگ و شاید از همه جلوتر انگلستان به این مسئله واقف شدند که دوران استعمار نظامی به سرآمده و دیگر ملت ها حضور سربازان  بیگانه  و لژیون خارجی را  در کشور خویش تحمل نمی کنند. بنابراین بهتراست قبل از انفجار ، راه دیگری انتخاب کرد که با حداقل خود به هدف اصلی استعمار برسد. بهترین راهی که متخصصان و دانشمندان وابسته به دستگاه های امپریالیستی و جهان خواری عرضه داشتند استعمار سیاسی و فرهنگی بود که البته استعمار فرهنگی خود راهی اساسی برای بدست آوردن نبض سیاستمداران کشورهای زیر سلطه بوده است . این که اغلب یا تمام سیاستمداران شرقی تحصیل کرده اروپا و آمریکا یا دانشگاه های شرقی که بر فرهنگ آن سرزمین ها پایه گرفته بوده اند، حقیقتی کاملا ٌ در خور توجه است  

وسایلی که فرهنگ سلطه گر و غالب جهانی ، برای به زیرسلطه گرفتن ملت های مستضعف جهان به کار گرفته مختلف وگاه بسیار خوش ظاهر بوده است . یکی از مهم ترین وسیله ها کاری است که می توان بدان « تربیت روشنفکرنمای خودباخته »نام داد. دراین طرح کشور سلطه گر می کوشد گروهی از افراد نخبه و هوشمند آسیایی و آفریقایی را در کشور خویش یا دانشگاه های شرقی وابسته به غرب ، چنان پرورش دهد که بتواند به صورت پلی اتصال برای نقل فرهنگ او به کشورشان قرار گیرند ، این گروه ها که در اثر تحصیل در غرب زبان غربی را به خوبی آموخته اند ، وبه خاطر شرقی بودن نیز با زبان شرقی آشنا هستند به خوبی می توانند به وسیله ی خطابه ، مقاله و کتاب مردمان کشورشان را به گونه ای طفیلی وار با فرهنگ غرب در تماس قرار دهند ، کوشش این گروه که تمام سطوح فرهنگ شرق را پر کرده اند : در دانشگاه ها ، در مجامع علمی ، در وسایل ارتباط جمعی ، جریان امور را بر وفق مراد فرهنگ سلطه قرار می دهد . برنامه ریزی و طرح های فرهنگی در کشورهای روبه پیشرفت به دست همین افراد سپرده می شود ، و چنان در سایه ی رهبری  عالیه یک دو یا چند تن اروپایی و آمریکایی کار می کنند که مجموعه فرهنگ کشور شرقی از محتوای خویش خالی شده و به رنگ کاملا ً غربی در آید.

«ژان پل ساتر» در مقدمه اش بر «دوزخیان روی زمین» نوشته ی فرانتس فانون به همین حقیقت اشارت دارد : «نخبگان اروپا به ساختن و پرداختن بومیان نخبه دست یازیدند، جوان هایی را برگزیدند، و داغ اصول فرهنگ و تمدن غربی را بر پیشانی آن ها زدند، و دهانشان را از حرف های گنده ی خمیر مانند و دندان چسب پر کردند، و پس از اقامت کوتاه در متروپل ( وطن اصلی استعمارگر ) قلب شده روانه وطنشان نمودند.»

لرد انگلیسی «مک ولای» درمورد نظام تعلیم و تربیتی که انگلستان باید در هند عمل کند چنین گفته است : « ماباید حداکثر کوشش خود را به کار بریم تا طبقه ای به وجود آید که بین ما و میلیون ها افرادی که بر آن ها حکومت می کنیم مترجم باشند . طبقه ای از اشخاصی که از لحاظ خون و رنگ هندی، ولی از جهت ذوق، عقیده، اخلاق، هوش و فکر انگلیسی باشند.»

در زمینه ی آفریقا و روشنفکر پروری استعمارچیان بزرگ در آن به وسیله ی دانشگاه های داخلی چنین می خوانیم : « مدارس آفریقایی که اروپاییان تأسیس می کنند هدفشان این است که بومیان را اول غرب زده کنند، سپس تعلیم بدهند و با وجود این حقیقت که امروز رهبران سیاسی آفریقا اغلب ضد غرب و ضد استعمارند، هدف دانشگاه های آفریقای سیاه چندان فرق نکرده است.  در اوگاندا با جمعیت 6،845،000 نفر و درآمد سرانه ی 8 در دلار در سال، شاگردان دانشگاه «ماکه ره ره» به سبک آکسفورد رقص «پیرپسران» می کنند، و در ناهارخانه ها با لباس رسمی حاضر می شوند، و به عنوان ورزش اسکواش و کریکت و رگبی بازی می کنند. در هیچ جای محیط دانشگاه کوچک ترین نشانی از میراث محلی و هنرمندانه ی موسیقی غنی آفریقایی نیست. برنامه ی دانشگاه نیز به همین حد بی معنی است. به جای آن که درس هایی در اقتصاد و کشاورزی آفریقا بدهند که در سازندگی آفریقا مؤثر است، دانشگاه «ماکه ره ره » تمام تأکیدش بر اصول سنتی غرب است: مثل فلسفه ی اخلاق یا فلسفه ی یونان ، و هر چند اوگاندا چندین لهجه ی محلی دارد، و این لهجه ها زبان غالب دانشجویان اوگاندا است، تنها زبان رسمی دانشگاه، زبان انگلیسی است. یک استاد سرخورده ی این دانشگاه می گفت : این جا یک کلوپ ییلاقی است و در آفریقای جدید و مستقل عین قرحه می ماند ...»

بورس هایی فرهنگی که دانشگاه ها و دولت های بزرگ غرب با کمال سخاوت در اختیار شرقیان قرار می دهند، یکی از علل وجودیشان، تربیت کردن همین نخبگان غرب زده است که بعدها واسطه خوبی برای انتقال اصول فکری غرب به کشور خویش بشوند، نوشته های لازم را ترجمه کنند، فرضیات علمی را به صورت دانش صدرصد پذیرفته شده و قوانین قطعی عرضه بدارند، ادبیات کشور خویش را که از یک فرهنگ ریشه دار و از یک مذهب روشن و انسانی تغذیه می کند به ادبیاتی در شکل نوین اما بی ریشه و مغز شوینده تبدیل نمایند، به عنوان روشنفکر و دانشمند و متخصص در دولت های شرقی به نفع اروپا وآمریکا کار کنند، و اقتصاد صنعتی و زراعی و دامی را آن چنان تخریب نمایند که به ناچار به صورت عاملی وابسته به اقتصاد غرب در آید.

تأسیس دانشگاه ها و مدارس وابسته به دانشگاه ها و مدارس بیگانه مثل دانشگاه پهلوی شیراز که وابسته به دانشگاه پنسیلوانیا می باشد ، و فرستادن استاد خارجی همه و همه در راه به وجود آوردن تفکر و عادات و اعتقادات و اصول غربی در مغز و جان یک شرقی است . دراین گونه مجامع فرهنگی به قویترین وجهی اصول و آداب و فلسفه و تمدن غرب تدریس و تزریق می شود ، و اساتید غربی با تکیه ای که بر تکنیک  پیشرفته ی خویش دارند مترقی بودن تمام داشته های خود را به خورد جوانان و استعدادهای نخبه و برجسته ی شرقی داده و از آن طریق شخصیت خود و کشور و قاره شان را به عنوان شخصیت هایی غیر قابل تردید و خدشه به همه ی افراد جامعه شرقی زیر سلطه می قبولانند ، و این همان ریشه و اساس و بنای استعمار فرهنگی است . البته لازم به تذکر است که در ضمن دانشجویانی که به کمک بورس در کشورهای غربی تحصیل می کنند و در میان دانشجویان دانشگاه ها و مدارس وابسته به خارج افراد آزاده و ضد استعماری و ملی وجود دارند ، ولی آن چه ما بدان نظر داریم این است که به چه قصدی بورس داده شده و یا دانشگاه بنیاد گرفته و اکثریت دانشجویان آن را چه افرادی تشکیل می دهند.

ادامه دارد......
مفید نیوز - به قلم محمدامین نصیری پور



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.