آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
زماني كه عصبانيت رهبر را ديدم!

زماني كه عصبانيت رهبر را ديدم!


دكتر كامران باقري لنكراني


رئيس مركز تحقيقات سياستگذاري سلامت در دانشگاه علوم پزشكي شيراز و وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي دولت نهم در يادداشتي از توجه رهبر معظم انقلاب به علم و پژوهش سخن گفته و به ديدارهايي كه با ايشان داشته
اشاره كرده است.
تنها 1460 روز
«شما چهار سال، يعني حدود 1460 روز وقت داريد. هر روز كه مي گذرد، يكي از اين عددها برداشته مي شود و مجموعه به صفر نزديك مي شود. هر يك روزتان غنيمت است!»
او مي گفت و من مي نوشتم. شهريور 1384 و ماه رجب بود. مي نوشتم و مي دانستم كه چهارسال خواهد گذشت، اما نمي دانستم كه اين گذار چنين پرشتاب خواهد بود. اكنون كه فرصت تأملي دست داده، قدري از رمز و راز آنچه را كه در فرصت هاي كوتاه ديدار مي گفت، مي فهمم؛ هنوز هم قدري را، نه همه را.
نمايشگاه دستاوردهاي تحقيقاتي نخبگان كشور بود و سيدفرزانه ما ساعت هايي را به بازديد از اين دستاوردها اختصاص داده بود. در غرفه سازمان انرژي اتمي گزارش توليد راديو ايزوتوپ هاي تشخيصي و راديو داروها را عرض مي كردم. گفتم: چند ماه پيش كه تحريم ها جدي شد، فروش اين مواد به ما را ممنوع كردند. در آن موقع برخي كشورها پيشنهاد فروش با قيميت حدود پنج برابر را به ما دادند. خداي متعال كمك كرد و با قيمتي ارزان توانستيم از ديگر منابع، نياز فوري خود را تأمين كنيم. آن كشورها دنبال اين بودند كه مسيرهاي فرعي تأمين را بر ما ببندند. دو ماه بعد كه فهميدند ما خودمان مي توانيم اين مواد را توليد كنيم، همان كشورها پيشنهادهاي زيرقيمت را آوردند تا بلكه انگيزه ما را در توليد اين مواد از بين ببرند و كاري كنند كه توليد اين مواد ديگر براي ما صرفه اقتصادي نداشته باشد.
رهبر انقلاب فرمود: «ما هيچ وقت از تحريم ها ضرر نكرده ايم. اگر اين خوراك آماده را از ما بگيرند، آن وقت ذهن ما به جوشش درمي آيد و كارهاي بزرگ به ثمر مي رسد.»
دانش و پژوهش، كليد پيشرفت
در بازديد از پژوهشگاه رويان، ايشان همچون يك محقق باتجربه، از زير و بم كارها و از روند پروژه ها مي پرسيدند. بعضي از محققان را به نام مي شناختند: «آقاي...! آن طرحي كه سه سال پيش مي گفتيد، الان در چه مرحله اي است؟» «آقاي...! مشكل شما براي توليد آن مولكول حل شد؟»
شرمنده مي شديم كه ايشان با اين همه مسئوليت سنگين كه بر عهده دارد و اين همه مسائل خرد و كلان كه دنبال مي كند، جور ما و امثال ما را حتي در پيگيري امور اجرايي تحقيقات و ايجاد انگيزه در بين محققان متحمل مي شود تا فرصت ها نگذرند.
ايشان در جمع بندي اين بازديد چند ساعته فرمودند: «كشور ما بدون حركت در جاده گسترش دانش و گسترش پژوهش، امكان ندارد بتواند به نقطه مطلوب خودش دست پيدا كند. مخصوص كشور ما هم نيست. كليد، دانش و پژوهش است.» همچنين هشدار دادند كه: «اصرارم بر اين است كه هر وقت ما براي پيشرفت علم كا رمي كنيم، اين را فراموش نكنيم كه علم و دين توأمانند.»
ناگهان گريستم
در دانشگاه شيراز كه به تعبير ايشان «دارالعلمي است در دارالعلم»، وقتي سخن حمايت از نخبگان به ميان آمد، فرمودند: «حمايت از نخبگان را نبايد در بند ديوان سالاري اداري گرفتار كرد.» ايشان هم زمان بر ضرورت استحكام و قوام اقدامات تأكيد كردند و اين كه سرعت، در همه كارها چيز مطلوبي نيست.
جوان نخبه اي كه اختراعي در خور توجه داشت، در حضور ايشان از عدم رسيدگي ها و فقدان حمايت ها گلايه مي كرد. او به وجد آمده بود و ناخودآگاه مي گريست. بعداً گفت: از اين كه مي بينم شخص اول مملكت بي تكلف ايستاده و حرف هايم را مي شنود، دست مهرباني بر دوشم مي كشد، اشك هايم را پاك مي كند و شخصا پيگير امور مي شود، ناخودآگاه به گريه آمده ام.
استاد پرمدعايي هم آمده بود تا به قول خودش مطالبي را به رهبري برساند. قدري متكبرانه شروع به سخن كرد و فحواي كلامش اثبات اين موضوع بود كه ما بايد راه پيموده ديگران را براي ارتقاي علمي كشور با همان سبك و سياق و همان نظام و روش برويم. كلامش كه تمام شد، نگاهش برق مي زد. خيال مي كرد خيلي عالمانه سخن گفته. آقا كه شروع به سخن كردند، در چند دقيقه مبناي نظري بحث را خيلي بهتر از خود او بيان فرمودند. سپس نقد روش متداول در پيشرفت و ارتقاي علمي را بيان كردند و آنگاه اشاره كردند كه حتي تحولات جهشي غرب هم خارج از اين مسيري كه به ما معرفي مي كنند، صورت پذيرفته و تحولات چشم گيري كه در عرصه علم و قناوري رخ داده، جهشي بوده و با شكست ساختارهاي مرسوم امكان وقوع يافته است.
بار ديگر به آن آقاي مدعي نگاه كردم؛ بهت و شرمندگي را مي شد به وضوح در چهره اش ديد. آمده بود نكته اي برساند، حالا خودش خيلي چيزها را براي اولين بار مي شنيد.
زماني كه عصبانيت رهبر را ديدم!
تنها زماني كه عصبانيت رهبر انقلاب را ديدم، وقتي بود كه براي شركت در مراسم افطار اساتيد از پشت حسينيه مي آمديم. در طول مسير، دو نفر از مسئولان هر كدام گلايه اي از ديگري را گفتند. ايشان برآشفت و فرمود: «شما كه براي كار خودتان مسئوليت نگرفته ايد. بايد همت تان رفع مشكل كشور و خدمت به مردم باشد. اين دعواها را دور بريزيد. به جاي آن برويد كار كنيد. مبناي كارتان هم قانون باشد، نه سلايق شخصي خودتان.»
اهل سالوس هم گاهي نزد ايشان مي آمدند، اما ايشان بافراست مي ديد و راه را روشن مي كرد. فردي آمده بود تا با حضورش در اين افطاري، خود را تطهير كند. خود را به صندلي ايشان پاي سفره افطار چسبانده بود. آقا پرسيد: «آقاي فلاني، جريان چيست؟» آقاي فلاني! دستپاچه شد و با لكنت و در عين حال اصرار، انكار مي كرد جرياني را كه آقا حتي به آن اشاره هم نكرده بود!
گفتمان سازي ايشان به نظرم بي نظير است. در دانشگاه سمنان از تحول و الزامات آن سخن گفتند؛ موضوعي كه بعدها نماد سياسيون بين المللي گرديد. دهه چهارم انقلاب را دهه پيشرفت و عدالت خواندند؛ عنواني كه هنوز سال ها بايد بكوشيم تا تبيين و تحليلش كنيم. پانزده سال پيش جنبش نرم افزاري را به ما معرفي كردند؛ موضوعي كه اكنون گفت وگوي رايج محافل علمي كشور ماست. خوب كه نگاه مي كنيم، ارتقاي مدار حركت انقلاب در اين دو دهه، هميشه مرهون گفتمان سازي ايشان بوده است.
اي كاش...
دوست پزشكي دارم كه استادي با شهرت جهاني در رشته تحصيلي خود است. به من مي گفت: «من يك آرزو دارم و آن ديدار چهره به چهره با ايشان است. نگاه نوراني ايشان حتي از پشت صفحه تلويزيون مرا عاشق خود كرده است.» او هنوز هم با ايميل پيگير وعده ديدار است و من بايد دنبال كنم!
در اندونزي، يك دانشجوي رشته پزشكي دانشگاه جاكارتا مي گفت: «شما قدر اين سيد را نمي دانيد. مثل ماهي در آب هستيد. نمي فهميد چه نعمتي داريد.» راست مي گفت.
در هامبورگ استاد دانشگاهي در حاشيه نشستي علمي به من گفت: «گمان نكنيد ايران را كار و تدبير شماها حفظ كرده است؛ وجود اين مرد را كه سكاندار كشتي انقلاب شماست و هوشمندانه اين كشتي را در اقيانوس هاي پرتلاطم هدايت مي كند، دست كم نگيريد!»
در آكرا، پايتخت غنا، عالمي ديني مي گفت: «اگر ما مثل اين مرد را داشتيم، كارهايي مي كرديم كارستان!»
¤پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.