به نام اصولگرايان به كام فرصت طلبان و فتنه گران

هم پوشاني برخي سايت هاي شبه اصولگرا با نشريات زنجيره اي و رسانه هاي بيگانه علامت سؤال بزرگي را روي اين سايت ها نهاده است.
به گزارش کیهان، چندين ماه است كه سايت هاي خبر آن لاين، عصر ايران و [...] فاصله خود را با رسانه ها و روزنامه هاي همسو با فتنه گران (كلمه، جرس، آينده، شرق، اعتماد، روزگار، آرمان، آفتاب يزد، ايلنا، پارلمان نيوز و آفتاب) تقريبا برداشته اند به نحوي كه توليدات آنها در كمتر از چند ساعت و بعضا به فاصله چند دقيقه به تيترهاي اصلي رسانه هاي زنجيره اي و هم چنين رسانه هاي بيگانه مانند راديو فردا، بي بي سي، صداي آمريكا، روزنت، گويانيوز، دويچه وله و...تبديل مي شود. حتي گفته مي شود برخي خبرنگاران زنجيره اي با دو طرف ماجرا همكاري مي كنند. محور اين فعاليت نزديك به هم، كشاندن بحث هاي اختلافي به درون جبهه اصولگرايي در پوشش حمايت از برخي چهره ها نظير آقايان لاريجاني و قاليباف و... است. در اين چرخه معيوب، برخي از نمايندگان مجلس نظير آقايان ع-م، ح-ك، ع-ع، ر-الف و... هم پاي ثابت مصاحبه هاي اختلاف افكن هستند. در اين فضاسازي منفي غالبا چنين القا مي شود كه هدف، مخالفت با جريان انحرافي است اما آنچه در عمل مشاهده مي شود سوءاستفاده از عنوان «جريان انحرافي» براي تسويه حساب با اصولگرايان و بدتر از آن ميدان دادن به بازي تبليغاتي دشمن است.
اين رفتار رسانه اي ناسالم تا آنجا پيش رفته كه خبر آن لاين از قول يكي از نمايندگان (آقاي ك) جبهه پايداري را كه با محوريت آيت الله مصباح يزدي تشكيل شده، «همان جريان مشايي» توصيف كرد! حال آن كه آيت الله مصباح و همراهان اصلي وي در جبهه پايداري جزو اولين و جدي ترين و مصرترين معترضان تحركات انحرافي باند مشايي بوده اند. آنچه نگراني را بيشتر مي كند ميدان دادن به برخي چهره هاي سياسي آلوده و از جمله كساني است كه در ماجراي دانشگاه آزاد و مقابله با تلاش براي نظارت پذيركردن اين دانشگاه داراي سرمايه 250 هزار ميليارد توماني، به عنوان دلالان جزء عمل كردند تا شايد امكان نظارت و حسابرسي بر اين دانشگاه فراهم نشود.
به نظر مي رسد چهره هاي سياسي- در همه اضلاع جبهه اصولگرايي- مسئوليت دارند نظارت بيشتري بر رسانه هاي منسوب به خود داشته باشند يا دست كم به طور علني از خود سلب مسئوليت كنند. مشابه همين اتفاق در برخي رسانه هاي وابسته به جريان انحرافي نظير هفت صبح و... ديده مي شود و اين نگراني وجود دارد كه اين رسانه هاي به ظاهر متنوع و متضاد در نهايت كار به هم گره خورده باشند و برخي عناصر فرصت طلب با نفوذ در ميان شخصيت ها و رسانه ها، و به بهانه تسويه حساب هاي سياسي و حزبي، در عمل پازل دشمن را كامل كنند و صورت حساب خود را براي جاي ديگري فاكتور نمايند!
وضعيت رسانه هاي فعلي هرچند آفاتي را در خود دارد اما از آن جهت كه جبهه متحد اصولگرايان را با عناصر آلوده به فرصت طلبي يا فتنه آشكار مي كند، ذي قيمت است و از جمله مي توان نامزدها را از همين حالا محك زد.