اصولگرایی با سهمخواهی میانهای ندارد
سرویس سیاسی مفید نیوز :: مهمترین علتی که میتوان به عنوان دلیل ضرورت وحدت اصولگرایان در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی مطرح کرد، تضمین پیروزی جبهه انقلاب و مسدود کردن مسیر اهداف مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی است.
تاریخ: ۴ مرداد ۱۳۹۰
مهمترین علتی که میتوان به عنوان دلیل ضرورت وحدت اصولگرایان در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی مطرح کرد، تضمین پیروزی جبهه انقلاب و مسدود کردن مسیر اهداف مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی است. جلوگیری از به قدرت رسیدن افرادی که به دنبال سهمخواهی در مجلس و تثبیت ماندگاری خود در قدرت به جای رسیدگی به امور مردم هستند، هدف بسیار مهم و با ارزشی است که هیچ اصولگرای واقعی نمیتواند از آن به سادگی بگذرد و خود را بینیاز از وحدت با دیگر اصولگرایان بداند. رفتار و عملکرد و نیز هرگونه سخن و مصاحبهای که این روزها اصولگرایان برجسته ارائه میدهند، میتواند علامتهای مثبتی باشد در کارنامه نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و البته در همین مقیاس میتواند حادثه عکسی رخ دهد و کارنامه انتخابات آتی نشانگر بیانضباطی اصولگرایان در مسیر یک وحدت مؤثر و موفقیت جریان قدرت طلب فاسد باشد.
تشکیل کمیتهای 15 نفره برای ایجاد اجماع میان اصولگرایان
آرایش سیاسی اصولگرایان در انتخابات نهم مجلس آنگونه که تاکنون مطرح شده است بر اساس مدل 8+7 است. به گفته حجتالاسلام والمسلمین احمد سالک سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، «ترکیب کمیته وحدت اصولگرایان فعلاً مدل 8+7 است؛ گروه 7 نفره، «گروه داوری و نظارت» نامگذاری شده است و با این عنوان کار خود را ادامه خواهد داد. کمیته 8 نفره نیز با عنوان «حرکت اجرایی» و با توجه به اصول عنوان شده در منشور اصولگرایی به کار خود ادامه میدهد. » در واقع تشکیل کمیتهای 15 نفره برای ایجاد اجماع میان اصولگرایان در آستانه انتخابات مجلس نهم، گامی با همت و توصیه جامعتین بود تا لیستی واحد از سوی اصولگرایان تدوین شود. این در حالی است که برخی از اصولگرایان قائل به چنین مدلی نیستند و عدهای دیگر که میتوان ادعا کرد تعدادشان بیشتر است، موافق چنین مدلی هستند و آن را برای وحدت اصولگرایان مؤثر و مفید میدانند. از آنجا که ترکیب 8+7 شامل افراد اصولگرا با عقاید متنوع است و بسیاری از سرشاخههای جریان اصولگرایی آن را تأیید کردهاند، این سؤال مطرح میشود که آیا وزن مخالفان مدل مزبور در آینده این امکان را برایشان مهیا میکند که تغییراتی را در آن به وجود آورند؟ البته طبیعی است که اگر ایجاد تغییراتی مطابق منطق و عقلانیت سیاسی باشد، تمامی اصولگرایان بیمضایقه آن را خواهند پذیرفت؛ چنانکه در این رابطه حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران و کسی که نام او به عنوان یکی از اعضای کمیته 8+7 مطرح است، اعتقاد دارد:«تعداد اعضای این کمیته بر اساس مذاکرات و تفاهمات ایجاد شده، مشخص میشود و گمانهزنی در اینباره مشکل است چراکه تمام این احتمالات (تبدیل 8+7 به 7+7 یا 8+8) وجود دارد.
اختلاف سلیقه به شرط رعایت حدود اصولگرایی
کثرت آرا و نظرات سیاسی افرادی که رفتار و عملکرد خود را در دایره اصولگرایی تعریف میکنند، به هیچ عنوان موضوع ناصوابی نیست و حتی کمی غیرقابل باور است که تصور کنیم تمامی اصولگرایان باید مانند یکدیگر تحلیل کنند و همگی از یک روزنه به مسائل بنگرند. اختلاف سلیقه البته تا زمانی میتواند مثبت تلقی شود که مدعیان اصولگرایی خطوط فکری خود را خارج از دایره اصیل فکری و عملی اصولگرایی هدایت نکنند. برای پیشگیری از چنین پیشامدی، توجه همه اصولگرایان به «منشور اصولگرایی» ضروری است؛ منشوری که در کمیته مشترک جامعتین پس از برگزاری 16 جلسه و انجام کارهای کارشناسی دقیق و گرفتن نظرات نخبگان و افراد اصولگرا طراحی و تدوین شد تا مسیر وحدت میان اصولگرایان را در راستای تبعیت کامل از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و استفاده از وصایای حضرت امام خمینی (ره) تسریع بخشد. در عین حال نباید تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب که همواره اختلاف سلیقهها را به عنوان یکی از عوامل پیشرفت میدانند، فراموش کرد و به محض آنکه یکی از اصولگرایان در ابراز عقاید خود با عقیده غالب در میان اصولگرایان اختلاف داشت، ریشه اصولگرایی او را بسوزانیم و خواسته یا ناخواسته شرایط گرایش او و اصولگرایان هم سلیقه او به سمت تقابل و رو در رویی آشکار با اصولگرایی را فراهم آوریم. حجتالاسلام روحالله حسینیان، نماینده استان تهران در مجلس در این خصوص با اشاره به اینکه اختلافات بین اصولگرایان یک اختلاف سلیقهای در فروع است نه در اصول، اعتقاد دارد:«هیچ جای نگرانی و جای خوشحالی برای دوستان و دشمنان وجود ندارد، چراکه همه اصولگرایان در اصل ولایت و مبارزه با امریکا و اقمار امریکا و کشورهای غربی و در تبعیت از مقام معظم رهبری و اصول فکری امام(ره) که شاخص اصولگرایی است با یکدیگر متحدند.» رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، اختلافات بین اصولگرایان را در برخی راهکارها و جزئیات میداند و میگوید:«این نوع اختلافات هیچ اشکالی ندارد، بلکه باعث رشد اصولگرایی میشود. این نوسانات بین اصولگرایان باعث میشود که این جریان راه خود را بهتر و شفافتر پیدا کرده و بر این اساس پیش رود» اما از طرفی هم باید توجه داشت که اختلاف نظر تا زمانی میتواند مفید باشد که منجر به تقابل و ایستادگی غیرمعقول در برابر یک تفکر صحیح نشود. در واقع همانگونه که حضرت علی(ع) فرمودهاند:«تضارب آرا و تبادل نظر نمایید تا به رأی و نظر صحیح دست یابید» و نیز آنگونه که امام راحل درباره حدود اختلاف نظر سفارش داشتند و فواید آن را تا قبل از تقابل و درگیری سیاسی میدانستند، تا زمانی تضارب آرا و اختلاف سلیقه دلیل عقلانی دارد که نظر صحیح مشخص نشده باشد، اما پس از آنکه رأی و نظر صحیح به دست آمد و اعتبار خود را از رأی و نظر اکثریت افراد مسلمان و انقلابی کسب کرد، دیگر کوتهفکری است اگر شخصی در برابر آن نظر بایستد و مدام ساز مخالف خود را کوک کند.
پیروزی فتنهگران در گرو شکست وحدت اصولگرایان
از آنجا که همیشه قاعده رقابت بر این بوده است که یک طرف با شکست و طرف دیگر با پیروزی مواجه باشد، بنابراین شکست وحدت میان اصولگرایان، ممکن است به شکست آنان در رقابتهای انتخاباتی در آینده منجر شود که ناگزیر پیروزی جریان سیاسی مقابل را رقم میزند؛ جریانی که از پیوند جریان فتنه و جریان انحرافی شکل گرفته است و باید آن را به عنوان جریان سوم سیاسی شناخت. این ائتلاف باطل از مدتها پیش تلاش انتخاباتی خود را بر محور اختلافاندازی میان اصولگرایان آغاز نموده است زیرا مهمترین شرط پیروزی خود را در تفرقهافکنی میان اصولگرایان و سپس به انحراف کشاندن این طیف سیاسی میبیند. این برنامهای است که آنان در جلسات خود صریحاً به آن اشاره کردهاند و در ذهن خود میپرورانند. حتی از مدتها پیش برای معرفی نامزدهای انتخاباتی خود در زمان انتخابات نهم مجلس دست به کار شدهاند و به مهرههای سفیدی که سابقه تاریکی ندارند و میتوانند پس از پیروزی در رقابت، اهداف آنان را دنبال کنند، متوسل شدهاند. البته به رغم تلاشهای این جریان، مسیر وحدت میان اصولگرایان در شرایط فعلی مناسب و مطلوب است. با این حال باید از آن دسته اصولگرایانی که در مسیر تداوم وحدت، مدام سنگاندازی میکنند پرسید که با توجه به این اخبار و اطلاعات متقن، نمیدانند که شکست وحدت اصولگرایان، پیروزی چه جریانی را در پی دارد و این پیروزی چه عواقبی را در آینده سیاسی کشور خواهد داشت؟
|