آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
دو خاطره شنیدنی از اقدام یک مرجع تقلید   "زندانی کردن انگلیسی ها در اصطبل اسب! "

دو خاطره شنیدنی از اقدام یک مرجع تقلید "زندانی کردن انگلیسی ها در اصطبل اسب! "


سرویس سیاسی مفید نیوز :: من گیوه هایی از قبل تهیه کردم که آن را به طور وارونه به پا کردم، طوری که وقتی روی برف­ها حرکت کردم و از منزل دور شدم، رد پای من به گونه­ای باقی می­ ماند که انگار کسی از بیرون به منزل آمده و دیگر خارج نشده است! بعد از این­که گیوه وارونه را با پارچه به پایم بستم، رفتم و از راه بازار...

تاریخ: ۲۹ تير ۱۳۹۰

مرحوم آیت ­الله، آقا سید نورالدین حسینی شیرازی، از مراجع تقلید بود که با وجود زندگی در شیراز، به سبب رفتار دلیرانه خود در برابر اقدامات حکومت پهلوی پدر و پسر به شهرتی همه­ گیر رسید. از اقدامات مهم ایشان سیلی زدن به استاندار فارس، فرمانفرما، در سنین جوانی خود و در اوج اقتدار فرمانفرما و به دلیل اهانت به جمعی از روحانیون بود.

ایشان همچنین موسس بزرگترین حزب زمان خود یعنی حزب برادران بودند. شجاعت بی مثال وی باعث شده بود تا رضا و محمدرضا پهلوی در مقابل او کرنش کنند. رضاخان که به قلدری مشهور بود، نه تنها در برابر سید عرض اندام نمی­کند، بلکه در یک مورد به وضوح از رو در رو شدن با ایشان اجتناب می ­کند. در دوران خفقان رضاشاهی دو اتفاق مهم ­افتاد که با دو برخورد کوبنده از طرف آقا سید نورالدین مواجه ­شد. خاطره این دو برخورد را از زبان فرزند بزرگوار ایشان، مرحوم حجت­ الاسلام و المسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی می­ خوانیم:

پدرم در برابر دولت جور رضاخان دو حرکت قاطع انجام داد. نخست اینکه در مقام ولی فقیه در شیراز عمل می­ کرد و در موارد لزوم، حد می ­زد.

یک­ بار به پدرم خبر دادند که منشی کنسول انگلیس عرق خورده است. پدرم دستور داد فرد مزبور را به بند بکشند و در اصطبلی زندانی کنند و وقتی به هوش آمد او را نزد ایشان ببرند. بعد از این­که منشی به حال عادی بازگشت، پدرم او را در حضور مردم حد زد. منشی به کنسولگری و نزد والی وقت شیراز رفت اما والی کاری از پیش نبرد.

دو ماه بعد، رضاشاه به مناسبتی به شیراز آمد. کنسول به رضاخان اعتراض کرد که فردی به نام سید نورالدین منشی ما را حد زده است. منشی که مسلمان بوده، نزد رضاخان می ­آید و رضاخان به او می ­گوید: «چون مسلمان هستی طبق آئین اسلام با تو رفتار شده؛ پیشنهاد من این است که مسیحی شوی تا بشود برای تو کاری کرد!» اما منشی نمی­ پذیرد. کنسول نهایتاً به سفیر انگلیس و او هم به مقامات بریتانیا گزارش این امر را ارسال می ­کند و نهایتاً از رضاخان می­ خواهند که آقا نورالدین را دستگیر کرده، به تهران ببرند و تحویل سفیر دهند.

کنسول با اعزام ایشان به تهران موافق نبوده و می ­ترسیده مشکلی پیش بیاید، در نتیجه ترجیح می­ دهد که او را از شیراز به مقصد بوشهر اعزام کنند. شب هنگام ماشین جیپی در مقابل منزل پدرم می ­ا­یستد و وقتی ایشان به منزل مراجعت می کرده، سوار ماشینشان می ­کنند. فردی که همراه آقا بود، با ماموران گلاویز و مصدوم می­ شود و نمی ­تواند مانع بردن ایشان شود. پدرم را حرکت می­ دهند و فرد مصدوم بر می ­خیزد و خبر دستگیری پدرم را به مردم می ­دهد.

آقا میرزا ابراهیم محلاتی، به آقای ولایی که در بوشهر ساکن بوده تلگراف می ­زند و خبر می­ دهد که ماشین جیپی حامل آقا نورالدین به شهر شما می ­آید. آقای ولایی و دیگر علمای بوشهر به همراه عده­ای از مردم در برابر در کنسولگری جمع می­ شوند و مانع ورود ماشین جیپ به آن­جا می­ گردند. به ناچار مرحوم والد را به منزل آقای ولایی می­ برند. اوضاع بوشهر به هم می ­ریزد و میان مردم و ماموران درگیری خونینی رخ می ­دهد. دولت پهلوی احساس خطر می­کند و درباره والد سخت­گیری نمی­ کند و ایشان به شیراز باز می­ گردد.

دومین ماجرا

در سال 1314 که داستان کشف حجاب پیش می ­آید، پدرم به همراه سه تن دیگر از بزرگان شیراز، در برابر این مسأله موضع­گیری می ­کنند؛ اما آقای رئیس­ العلما که از عالمان درباری وقت بودند، در بعضی جلسات شرکت می­ کنند.

رژیم به انگیزه خاموش کردن صدای خشمگینانه مخالفان، جلسه ­ای ترتیب می­ دهد. در حال حاضر عکسی موجود است که در حدود سال 1314 برداشته شده و جمعی از علما را در منزل مرحوم سید محمد رضوی نشان می­ دهد؛ درحالی که دور تا دور حیاط نشسته ­اند و کنار هر کدام از آنان زنانی لچک بر سر دیده می­ شوند که گردن و جلوی سر آنان مکشوف است و نا خوشایندتر از بد حجابان کنونی هستند. در جلسه منزل رضوی چهار تن شرکت نکردند: آقا میرزا ابراهیم محلاتی، آقای حائری، پدر آقا محی­الدین حائری، عموی بنده و نهایتاً مرحوم آقا سید نورالدین.

وقتی دعوت ­نامه شرکت در آن مجلس به دست پدرم می­ رسد، بی­ درنگ آن را در میان آتشی که در مقابل ایشان افروخته بوده می ­اندازد و می ­سوزاندو می ­گوید : «به محمود آیروم بگوئید که به رضاخان از قول من بگوید که من نه جاکشم و نه جاکشی می­کنم! من در مقابل این مطلب خواهم ایستاد.»

گفتنی است که محمود آیروم استاندار ایالت فارس در دوره دولت پهلوی بود و چون عنصری فعال و مهم، با ارتش همکاری داشت. این فرد دستور می­ دهد که منزل آقای سید نورالدین شیرازی محاصره شود.

بنده خودم از مرحوم پدرم شنیدم که فرمود: «حاج بشیر که خدمتکار منزل ما بود، خبر داد که دور تا دور منزل تا نزدیکی بازار، در محاصره ماموران حکومت است. پدرم به بشیر دستور داده است که در ساعت یازده شب، در قسمت تون حمام نقشک، یک قوری چای درست کن و مامورانی را که در نزدیکی تو هستند و طبعاً از برودت هوا در فشارند، برای نوشیدن یک استکان چای داغ به اتاق حمام دعوت کن و به هرکدام از آنها که چای می ­خورند و می­ روند بگو که بقیه ماموران را هم خبر کنند که در این اتاق چای می ­دهند! من مطمئنم که این ماموران زودتر از ساعت یک بعد از نیمه شب برای بردن من مراجعه نخواهند کرد، چون صبر می­کنند تا کوچه به مقدار کافی خلوت شود.»

بعدها مرحوم والد در توصیف آن­چه در شب مزبور بر ایشان رفت، می­فرمود: «من گیوه هایی از قبل تهیه کردم که آن را به طور وارونه به پا کردم، طوری که وقتی روی برف­ها حرکت کردم و از منزل دور شدم، رد پای من به گونه­ ای باقی می­ ماند که انگار کسی از بیرون به منزل آمده و دیگر خارج نشده است!

بعد از این­که گیوه وارونه را با پارچه به پایم بستم، رفتم و از راه بازار به منزل حاج اسماعیل وَلَدان رفتم. ماموران ساعت یک بعد از نیمه شب به منزل ریختند و همه جا را بازرسی کردند و مرا نیافتند و رد پای باقی مانده در برف نیز کاملاً غلط انداز بود. بعد از آن از طریق حاج محمد ولدان به مردم به طور غیر مستقیم اطلاع دادم که در مسجد وکیل اجتماع کنند و ابراز کردم که دوست ندارم قبل از سخنرانی به تبعید فرستاده شوم.»

مرحوم ابوی در مسجد وکیل سخنرانی قاطعی ایراد کردند. عکسی از این مراسم در دست است که ایشان را در حال سخنرانی نشان می­دهد در حالی که بر فراز منبر ایستاده ­اند و در دستی شمشیر دارند و در دست دیگر آیه حجاب را. آن جا به رضاخان فرمودند: «روزی می­ آید که تو را غلطان غلطان به جهنم می­ برند. ما بنا به وظیفه شرعی خود اقدام خواهیم کرد و این (اشاره به آیه قرآن که در دست دارند می­کنند) دستور خداست که در دست دارم.»

بعد از اتمام سخنرانی، وقتی از منبر فرود می ­آیند، دستگیر و به تهران فرستاده می ­شوند. کسبه در این حال اعتصاب می ­کنند و بازار شهر 4-5 ماه تعطیل می ­شود. عشایر شیراز به همراه مرحوم شیخ ذکریا شروع به نافرمانی و مبارزه علیه رژیم می ­کنند.

شیخ حسین فاضلی که اهل ریاضت است، به من می­گفت: «در آن مقطع، فتوای قاطع آقا نورالدین به محله ما آمد که در آن آمده بود: هر پلیسی بخواهد چادر زنی را بردارد، مردم می­توانند او را دستگیر کرده، مورد ضرب و جرح قرار دهند. ما این فتوا را در ابرقو، به صورت دست ­نویس، سر گذرها در معرض دید عموم قرار می­ دادیم.» ابوی را ابتدا به قزل قلعه می ­برند. شیراز دچار تشنج می ­شود  و آقا میرزا ابراهیم در واکنش به این امر، تلگرافی برای آقا سید ابوالحسن اصفهانی مخابره می ­کند.

مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی تلگراف کوتاهی به حکام رژیم پهلوی می ­زند که در آن آمده است: «اگر وجود آقا نورالدین در ایران سنگینی می­کند، حاضرم تا در مرز عراق او را استقبال نمایم.»

پهلوی، امام جمعه خوی را به زندان می ­فرستد تا مرحوم آقا نورالدین را از زندان به منزل خودش منتقل کند و در آنجا تا اطلاع ثانوی، به حالت تبعید نگهداری نماید. فشار افکار عمومی به رژیم تا حدی بود که آنان را ناچار می ­کند بعد از 4-5 ماه مرحوم آقا نورالدین را آزاد کنند. بعد از آزادی، مرحوم والد با عزت و جلال به شهر باز می ­گردد و به معنایی آقای شهر می­ شود.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.