آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
صداي مخالف سرمايه داري در دانشكده هاي اقتصاد ايران شنيده نمي شود

صداي مخالف سرمايه داري در دانشكده هاي اقتصاد ايران شنيده نمي شود


دكتر ابراهيم رزاقي


بررسي وضعيت دانشكده هاي اقتصاد ايران از حيث سرفصل هايي كه در آنها تدريس مي شود و روح علمي حاكم بر آنها، بسيار حائز اهميت است. از اين رو، در سال جهاد اقتصادي بر آن شديم تا در اين رابطه با «دكتر ابراهيم رزاقي»، يكي از اساتيد قديمي اقتصاد دانشگاه تهران به گفت وگو بنشينيم. در اين شماره بخش نخست اين گفت وگو را با هم مي خوانيم:
- آقاي دكتر رزاقي، حضرتعالي مدت ها در دانشگاه هاي ايران از جمله دانشگاه تهران، بعد و قبل از انقلاب اسلامي تدريس كرده ايد. به عنوان كسي كه كاملاً بر فضاي حاكم بر دانشگاه هاي كشور مسلط هستيد، ارزيابي شما از فضاي فكري غالب بر دانشكده هاي اقتصاد كشور چگونه است؟ آيا حضرتعالي فضاي كنوني را مي پسنديد؟
در حال حاضر هيچ صداي مخالفي در دانشگاه ها نيست؛ آن چه اكنون بر فضاي دانشكده هاي اقتصاد در ايران مسلط شده، دانش سرمايه داري است و يكي از اشكالات مهم هم اين است كه اغلب دانشكده هاي اقتصاد دانشگاه هاي كشور، به وسيله ي دانش سرمايه داري و البته بدون كوچكترين نقدپذيري اداره مي شوند!
متأسفانه بايد اذعان كنم كه هيچ انتقادي در دانشكده هاي اقتصاد نسبت به نظام سرمايه داري مشاهده نمي شود و هيچ كار علمي در اين باره صورت نگرفته است. روح حاكم، تسلط نظام ليبرالي است. حداقل اين كه، بنده به عنوان كسي كه سال ها در دانشكده هاي اقتصاد اين كشور تدريس كرده ام چيزي مشاهده نكردم. از اين رو به جرأت مي گويم آن چه در دانشكده هاي اقتصاد مشاهده مي شود تك صدايي است و آن هم تنها ترويج صداي نظام سرمايه داري غرب است!
- از چه زماني اين فرهنگ در فضاي دانشكده هاي اقتصاد ايران علني شد؟
فكر مي كنم پس از انقلاب اين فرهنگ خيلي بيشتر شده و تقريباً علني شد. قبل از انقلاب به دليل اين كه برخي اساتيد و دانشجويان از كشورهاي مختلف به ايران مي آمدند، صداهاي مختلفي هم در فضاي دانشگاه هاي كشور وجود داشت از اين رو معتقدم در آن زمان يعني قبل از انقلاب حداقل اگر تبييني درباره ي نظام سرمايه داري صورت مي گرفت نقدي هم وجود داشت.
اما پس از انقلاب عموماً اين فرهنگ كاملاً برعكس شد؛ به گونه اي كه بر خلاف پيش بيني ها و در حالي كه انتظار مي رفت كه پس از وقوع انقلاب اسلامي، دانشگاه هاي ايران با فضاي كاملاً دگرگون شده مواجه شوند اين گونه نشد و آن چه حاكم شد البته برخلاف پيش بيني ها، نوعي نگاه ليبرالي و انعكاس فرهنگ غربي بود! جالب اين كه صداي مخالف نظام سرمايه داري در دانشكده هاي اقتصاد ايران انعكاسي نداشت.
- يعني شما معتقديد هم اكنون هم دانشگاهيان كشور موافق نظام سرمايه داري هستند؟
بنده نمي گويم همه، اما قريب به اتفاق اين گونه است. همه اساتيد اين گونه فكر نمي كنند؛ اما عموماً تفكراتشان اين گونه است. اگر هم مخالفي در دانشكده هاي اقتصاد باشد صداي خيلي رسايي ندارد و انعكاسي هم پيدا نمي كند. بنابراين فكر مي كنم بهتر است «بگويم دانشكده هاي اقتصاد ايران به دروس نئوليبرالي تعظيم مي كنند!!»
- اين تفكر در ابتدا از كجا نشأت گرفت؟
تمام اين ها از دانش اقتصادي نئوليبرالي نشأت گرفته است كه آقاي ريگان رييس جمهور وقت ايالات متحده امريكا آن را ساليان پيش جهت دهي كرد و همان طور كه پيش بيني مي شد اين تفكر ادامه پيدا كرد تا دوره آقايان بوش و اوباما.
به جرأت مي توان اذعان كرد تمام دانشكده هاي اقتصاد در دنيا در تصرف اين تفكر است. متأسفانه بايد گفت دانشگاه هاي دنيا كه بايد هم اكنون در جايگاه بالاترين ستاد دموكراسي فعاليت كنند، از وظايف اصلي خود دور شده اند. در حال حاضر دموكراسي علمي در دانشكده هاي اقتصاد دنيا اصلاً جايگاهي ندارد؛ چرا كه تك صدايي و ترويج صداي سرمايه داري در دانشكده هاي اقتصاد موج مي زند. اين گستره به دانشكده هاي اقتصاد ايران هم سرايت كرده و هم اكنون همان طور كه مي بينيم. دانشگاه ها آن طور كه بايد مي بود، نيست. تنها يك صدا در دانشكده هاي اقتصاد شنيده مي شود و آن هم صداي سرمايه داري صرف است.
- اثرات ترويج اين گونه سياست و فرهنگ در جامعه چگونه است؟
فارغ التحصيلاني از دانشگاه ها بيرون مي آيند كه حرف واحدي مي زنند: مدير مي شوند، وزير مي شوند، مقاله مي نويسند و ... و همه يك تفكر را اشاعه مي كنند و آن فرهنگ سرمايه داري غرب است. تمام اين ها آثاري است كه به تبعيت از فرهنگ غرب وارد جامعه ي ايراني شده است.
نكته ي بعدي اين كه مشاهدات چنين تفكراتي كاملاً در جامعه عيان است. با نگاهي به خروجي دانشكده هاي اقتصاد متوجه مي شويم كه خيلي از فارغ التحصيلان دانشگاهي ما ترويج دهنده هاي سياست هاي نئوليبرالي مانند تعديل اقتصادي هستند. تبعيت از اقتصاد نئوليبرالي صداي واحد جامعه ي دانشگاهي و طيف وابسته به آن است. آن ها معتقدند بايد از سياست تعديل دفاع كرد، بازار همه چيز را سامان مي دهد و دولت هم نبايد در امور دخالت كند. اين ها نمونه هايي از تفكرات نئوليبرالي و تعديل است. متأسفانه جامعه ي ما خيلي وقت است به اين عارضه مبتلا شده است.
- آيا ورود آقاي احمدي نژاد به حاكميت نيز نتوانست تحولاتي در سطح دانشگاه ها ايجاد كند؟
اتفاقاً به نكته جالبي اشاره كرديد كه بنده نيز مي خواستم به آن اشاره كنم. بايد بگويم متأسفانه حتي با آمدن آقاي احمدي نژاد و تشكيل دولت ايشان نيز تحول عظيمي در دانشگاه هاي كشور ايجاد نشد. با ورود آقاي احمدي نژاد باز هم همان تفكرات اقتصادي گذشته تكرار شد.
- منظورتان از تكرار تفكرات گذشته چيست؟
منظورم همان تفكرات اقتصادي ليبرالي گذشته است. دولت آقاي احمدي نژاد نيز مانند دولت هاي گذشته به فكر كوچك كردن بدنه خود افتاد و اين ادبيات به معناي همان ادامه دار بودن تفكرات سياست تعديل اقتصادي البته با ادبياتي ديگر بود. در هر حال بنده معتقدم هم اكنون يك حزب نئوليبرالي بر فضاي سياسي - اقتصادي و فكري دانشكده هاي اقتصاد كشور حاكم هستند، كه تبلور آن نيز خروج فارغ التحصيلاني است كه پس از اتمام دوره تحصيل شان وارد جامعه مي شوند. بنابراين واقعاً بايد تأسف خورد براي كشوري مانند ايران كه از لحاظ فرهنگي- ارزشي- تاريخي داراي مرداني متمدن است، اما تفكري بر آن حاكم است كه هيچ سنخيتي با اصول تعريف شده آن ندارد.
- مگر قرار نبود كه پس از انقلاب فضاي دانشگاه هاي كشور تغيير كند و مباحث اسلامي- ايراني به صورت جدي تر دنبال شود؟
بله كاملاً درست است؛ از همان ابتدا هم ترتيباتي اتخاذ شد تا تجديدنظر جدي بر فضاي سياسي- اجتماعي دانشگاه ها صورت گيرد. اين مسأله در دانشكده هاي اقتصاد به صورت جدي تري دنبال شد و قرار هم بر اين شد كه در دروس و سرفصل هاي رشته اقتصاد به طور كامل تجديدنظر شود.
حتي تيمي هم تشكيل شد تا دروس اقتصاد را بازنويسي كنند، اما آن چه پس از مدتي ارايه شد همان سياست هاي نئوليبرالي گذشته بود كه باز هم در دانشكده هاي اقتصاد تدريس مي شد.
- اما چرا سرفصل ها و دروس دانشگاهي تغيير نكرد؟
مهمترين دليل اين بود كه تفكرات خود نويسندگان سرفصل هاي دروس اقتصاد، امريكايي و غربي بود. از اين رو نبايد از اين گونه افراد توقع مي داشتيم تا دروسي را براي دانشكده هاي اقتصاد ما تدوين كنند كه كاملاً با فرهنگ ايراني- اسلامي ما سازگار باشد.
جالب است بدانيد در اوايل انقلاب يك اقتصاددان ايراني كه در امريكا زندگي مي كرد به نام آقاي -....- مدت كوتاهي به ايران آمد تا در تغيير سرفصل هاي دروس اقتصاد كمك كند. كار گروهي براي اين كار تشكيل شد و البته از پتانسيل خود دانشكده هاي اقتصاد نيز براي تغيير سرفصل ها و دروس دانشگاهي استفاده شد اما حاصل كار نتيجه اي نداد كه همگان علاقه مند بودند. دليلش هم همان طور كه در ابتدا به شما گفتم، ديد امريكايي ايشان و گروهي بود كه براي تغييرات آمده بودند. مشخص بود كه ما نتيجه اي نمي گيريم. به ياد دارم در آن تغييرات دروسي مانند «توسعه» و «اقتصاد ايران» كه كاملا با فرهنگ ايراني- بومي ما سنخيت دارد از دروس دانشگاهي ما حذف شد!!
- اما هم اكنون اين دروس در دانشكده هاي اقتصاد تدريس مي شود چه زماني اين دروس اضافه شدند؟
چند سال بعد فهرست جديدي ارايه شد كه برخي دروس اضافه شد. اما برخي ديگر نيز حذف شد. در هر حال فكر مي كنم بايد براي ترويج فرهنگ بومي اقتصاد برنامه ريزي بلند مدتي داشته باشيم.
 



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.