وحدت حوزه ودانشگاه در انديشه حضرت امام
رشيد غريبي اندبيلي
وحدت گرچه در ادبيات اسلامى كاربرد و نقش اساسى دارد، امّا در ادبيّات سياسى رايج كمتر مورد بررسى قرار گرفته است و آنچه در اين زمينه بهكار رفته، بيشتر مفاهيمى است كه برترى يك شيوه و يا تفكّر را به دنبال داشته و بيشتر كاربرد خارجى دارد؛ مفاهيمى چون ناسيوناليسم، پان عربيسم، پان تركيسم و... از اين دسته بهشمار مىرود، اما مفهوم وحدت در انديشهى سياسى اسلام علاوه بر كاربرد در حوزه داخلى و خارجى، در هر مورد نمود مختلفى دارد. براى مثال وقتى سخن از «وحدت امت اسلامى» بهميان مىآيد، به معنى برداشتن مرزهاى جغرافيايى نيست، بلكه به معنى وحدت عمل و درك متقابل در خصوص موضوعات مشترك، حول مصالح اسلامى است.
از طرف ديگر، وقتى در محيط داخلى سخنى از وحدت بهميان مىآيد، نهتنها به معنى وحدت تفكّر يا سليقه است، بلكه به معنى وحدت عمل در زمينهى منافع ملّى، اسلامى و قانون اساسى است؛ چيزى كه امروزه از آن به «وفاق اجتماعى» و يا انسجام داخلى و يا وحدت ملّى ياد مىشود.
از آنچه گفته شد، نقش و اهمّيت اين مفهوم در پيشبرد اهداف داخلى و خارجى جامعهى اسلامى مشخص مىشود. از ديرباز از زمان «سيد جمال الدين اسدآبادى» تا زمان امام خمينى، مفهوم وحدت كاربرد زيادى داشته است. آنچه در اينجا مورد بررسى قرار مىگيرد، بررسى اين مفهوم در انديشهى امام خمينى و بررسى آن در داخل و خارج است. ايشان همواره بر اين نكته چه قبل از پيروزى انقلاب و چه بعد از آن تاكيد مىنمودند و از نظر عملى نيز راهكارهاى زيادى را براى تقريب و تحريك احساسات مسلمانان حول محور مصالح اسلامى وضع كرده اند.
اين مسأله موجب گرديد كه امام در بسيارى از موارد كه مطلب يا كارى كه با ديدگاههاى ايشان سازگارى نداشت، ولى مسئولين و صاحبنظران امور مملكتى بر آن اتفاقنظر داشتند، به خاطر حفظ وحدت و جلوگيرى از تفرقه و اختلاف بيشتر سكوت اختيار نمايند و حتّى زمينهى اتحاد را فراهم آورند. ايشان مىفرمايند: «البتّه ما نمىتوانيم از نفسانيت خودمان بهطور مطلق جلوگيرى كنيم، ما همچو قدرتى نداريم، امّا قدرت اين را داريم كه جلوى خودمان را بگيريم كه اظهار نكنيم. قدرت نداريم اگر با يك كسى واقعا مخالفيم، مخالفت را در قلبمان هم نداشته باشيم، اما قدرت اين را داريم كه در مقام عمل اظهار نكنيم...».
دریافت ما از کلام امام (ره) این است که ایشان به قضیه وحدت حوزه و دانشگاه بیشتر به عنوان یک واقعیت تاریخی ـ اجتماعی مینگریستند و عمدتا از این زاویه به تحلیل آن میپرداختند؛ تحلیلی که میتوان عنوان جامعهشناسی تاریخی رابطه حوزه و دانشگاه بر آن نهاد . به طور قطع واقعیت فوق مورد نظر تحلیلهای مختلف نیز بوده است . بعضی از تحلیلهای فوق در ارائه راهحل از بررسی این واقعیت به مثابه یک پدیده اجتماعی فاصله گرفته و چاره درد را صرفا در مباحث نظری و فلسفی دیدهاند که در خور تأمل است .
مروري اجمالي بروحدت حوزه و دانشگاه در كلام امام
الان نقشه اين است كه شما را از هم جدا كنند. فهميدند كه اين وحدت كلمهاي كه در ايران پيدا شده است، و شايد اين دو قشر بودند كه موجب يك همچو مطلبي شدند- قشر روحاني، منبريش، محرابيش، واعظش، گويندهاش، اينها. شماها هم خودتان، مردم مجتمع شدند همه اين پيروزي حاصل شد – آنهايي كه احساس كردند شكست خودشان را از اين اجتماع، يك وقت اين است كه آدم ميگويد اگر اينها با هم مجتمع بشوند ما شكست ميخوريم؛ اما احساس نكردند؛ يك وقت اين است كه در خارج احساس ]و[ لمس كردند پيروزي شما را و لمس كردند شكست خودشان را، و لمس كردند كه اين شكست و آن پيروزي براي خاطر اجتماع شماهاست. الآن توطئه است براي اينكه شماها را از هم جدا كنند، دو قشر برادر را باهم مخالفت كنند، دو قشر مغز متفكر را از هم جدا كنند، اگر از هم جدا بشوند، نه اينها از شان كار ميآيد، نه شما . شما خيل كنيد كه دانشگاهي بدون اين قشر ميتواند كاري بكند، نه. اينها هم خيال كنند كه همهاش ما هستيم و دانشگاهي نيست؛ نخير اشتباه است. دو قشر بايد با هم جوش بخورند، و آن تبلغيات خبيث چندين ساله را كه در صدد بودند شماها را از هم جدا كنند و شما را يك طرف قرار بدهند واينها هم دشمن باشند با شما، آنها هم اين ميانه بيايند استفادههاي خودشان را بكنند و هيچ كس هم نباشد بگويد چرا. الآن بعد از اينكه اينها لمس كردند كه يك همچو قدرتي وقتي پيدا شد، يك همچو وحدتي وقتي پيدا شد، اين موب اين ميشود كه آنها شكست خوردهاند، پيدا شد و آنها را شكست داد. امروز توطئهها بيشتر و شايد دقيقتر باشد، و الآن توطئه است براي اينكه اين قشر را از اين قشر جدا كنند.
14/4/58
اين توطئه شيطاني طاغوتي را، که اکنون قشرهاي ملت و خصوصا دانشمندان بيدار بدان توجه کرده اند، بايد با به کار بردن تمام تدبير و توان خنثي کرد; و راه تفاهم و اتحاد را هرچه سريعتر و سريعتر باز نمود. با وحدت اين دو قطب متفکر کشور عزيز به رشد واقعي و ترقي و تعالي حقيقي مي رسد. علما و دانشمندان اين دو مرکز لازم است کوشش کنند در پيوند دادن اين دو قشر عزيز. و بايد بدانند که نه دانشگاهي بدون روحاني مي تواند به استقلال برسد; و نه روحاني بدون دانشگاهي. عزيزان من! اگر اسلام را مي خواهيد و کشور را، به فرمان خداي متعال گوش فرا دهيد و اطاعت کنيد که مي فرمايد: و اطيعواالله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحکم اختلاف و نزاع، شما را به شکست مي کشد و قدرت را از شما سلب مي کند، و رنگ و بوي شما را در جوامع بشري مي برد. واعتصموا بحبلالله جميعا ولا تفرقوا.
شما اين را بدانيد كه هدفي كه براي اينها هدف صحيح است روحانيت است و قشر دانشگاه و دانشجو. اينها الان وحشت دارند از اينكه دانشجو با روحاني ميروند، با هم ميخواهند مربوط بشوند و با هم ائتلاف كنند. اين يك وحشتي است الان از براي اينها. ائتلاف اين دو قشر يعني، ائتلاف همه ملت.
اينها سالهاي طولاني زحمت كشيدند و اين دو قشر را از هم جدا كردند، نقشه بود، نه اينكه همين طور من باب اتفاق در دانشگاه، به روحاني فحش ميدادند و در محيط روحاني، به دانشگاهي. مسئله اتفاقي نبود، مسئلهاي بود كه در گوشها خواندند. هي تمام رسانهها كه به خدمت آنها بود، در مقابل روحانيين ايستاد و هي فحاشي كرد. شعرايشان آن شعرها را گفتند: تا آخون در اين مملكت هست، اين مملكت درست نميشود ـ يكي از شعرهاي اين مرد نانجيب. اينها در گوش همه خواندند و همه رسانهها، همه مطبوعاتشان، همه چيزها. مقصد اين بود كه اين دو تا طايفه از هم جدا بشوند، دانشجو پهلوي آخوند ننشيند. اينها را مقابل هم قرار دادند؛ براي اينكه ميديدند كه اگر اينها با هم باشند، كارشان زار است. حالا هم از آن خيال، اينها منصرف نشدند. شما خيال نكنيد كه حالا عمال آنها منصرفند. الان هم مثل همان اوايل زمان رضاخان، شروع شده است به حمله كردن به روحاني، در هرجا هست. در شمال كهاين چپيها زيادتر هستند زيادتر، و در جاهاي ديگر هم ملايمتر، لكن مشغولند. اينها با عمامه دعوا ندارند، اينهااساس را ميبينند كه اينها درست ميكنند. اينها ديدند كه اين ملت با روحانياش و دانشگاهياش و بازارياش و كارگرش و اينها با هم شدند و در رف يك سال و نيم، تمام چيزهايي كه يك حكومتي لازم دارد، اينها درست كردند. اين چيز بيسابقهاي]است[ در دنيا؛ يك چيزي كه ديگران در پنجاه سال هم نميتوانند درست كنند و در پنجاه سال هم قانون اساسي نداشته و ندارند، اينها در يك سال و نيم ـ تقريباً ـ همه اينهارا درست كردند. اينها از يك همچو اجتماعي ميترسند. اينها را درست كردند. اينها از يك همچو اجتماعي ميترسند. اينهاخودشان را شكست خورده ميبينند و چون ميبينند كه اين شكست از ناحيه روحاني و دانشگاهي]است[ كه اينها مردم ديگر را بسيج كردند.
14/3/59
بايد توجه داشته باشيد! بايد دانشگاهها و مدارس و همهجا توجه داشته باشد! دانشگاه پيوند خودش را با فيضه محكم كند. و فيضيه محكم كند پيوستگي خودش را به دانشگاه. شما دو قشري هستيد كه اگر اصلاح بشويد، اصلاح ميشود ملتها. و اگر خداي نخواسته شما اصلاح نشويد، يا منزوي بشويد، مملكتتان و كساني كه ميتوانند در مملكت كاري بكنند منزوي خواهند شد، و قدرتهايي كه منافع خودشان را از دست دادهاند به ميدان ميآيند و يك حكومت وجيهالمله ميآورند روي كار، و آن حكومت وجيهالمله تمام چيزهاي ما را به باد فنا خواهد داد!
14/12/59
آنها ميخواهند كه تربيتهاي اسلامي در دانشگاهها نباشد، ديگر هرچه باشد مانعي ندارد. آنها ميخواهند كه دانشگاه و فيضيه با هم مرتبط نباشد،؛ براي اينكه اين ارتباط موجب اسلامي شدن دانشگاه ميشود و اين ارتباط اسباب اين ميشود كه آن بدبينيهايي كه در طول مدت زياد بين دانشگاه و طلاب علوم ديني حاصل شده بود از بين برود. وقتي اين بدبينيها از بين رفت و دانشگاه در كنار فيضيه مشغول به فعاليت شدند، دست اينهايي كه قبلهشان شرق يا قبلهشان غرب است كوتاه ميشود. و لهذا، با تمام قوا، كوشش ميكنند و ميكردند كه اين دو قشر را از هم جدا كنند و بدبين كنند. وقتي اين دو قشر از هم جدا شد و بدبين شدند به هم، آنها كارهاي خودشان را هر طوري كه ميخواهند، انجام بدهند. الان هم دست برنداشتهاند از اين مطلبي كه مقصود اصلي آنهاست.
23/3/60
توصية اينجانب آن است كه نسل حاضر و آينده غفلت نكنند و دانشگاهيان و جوانان برومند عزيز هر چه بيشتر با روحانيان و طلاب علوم اسلامي پيوند دوستي و تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههاي دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنكه فرد يا افرادي را ديدند كه با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بين آنان افكند او را ارشاد و نصيحت نمايند؛ و اگر تأثير نكرد از او روگردان شوند و او را به انزوا كشانند و نگذارند توطئه ريشه دواند كه سرچشمه را به آساني ميتوان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتيد كسي پيدا شد كه ميخواهد انحراف ايجاد كند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و كلاس خود طرد كنند. و اين توصيه بيشتر متوجه روحانيون و محصلين علوم ديني است. و توطئهها در دانشگاهها از عمق ويژهاي برخوردار است و هر قشر محترم كه مغز متفكر جامعه هستند بايد مواظب توطئهها باشند.(409)
15/3/68
|