آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
مستي بهانه است !

مستي بهانه است !


حسين شريعتمداري


شايد اين ديدگاه در نگاه اول، تعجب آور به نظر آيد و يا غيرقابل قبول تلقي شود ولي شواهدي در دست است كه نشان مي دهد مصاحبه مفصل و البته موهن و دم دستي روز شنبه آقاي جوانفكر با روزنامه زنجيره اي اعتماد - كه ايشان 3 سال قبل، آن را «غيرقابل اعتماد» معرفي كرده بود- مصرف بيروني داشته و سناريوي ديكته شده اي است كه اجراي مشترك آن برعهده «حلقه انحرافي» و «جريان فتنه» گذارده شده است. قضاوت با شما.
1- در جريان جنگ تحميلي و مخصوصا چند سال پاياني آن، هرگاه رزمندگان اسلام به پيروزي بزرگي دست مي يافتند و قواي بعثي عراق را از سرزمين هاي اشغال شده ايران اسلامي عقب مي راندند و يا بخشي از خاك عراق را به تصرف درمي آوردند، چند رخداد به طور همزمان و زنجيره اي در فاصله اي كمتر از چند روز، اتفاق مي افتاد. اتحاديه اروپا با صدور بيانيه اي كه در آن كمترين اشاره اي به تجاوزگري عراق نشده بود، جمهوري اسلامي ايران را به پذيرش آتش بس و مذاكرات بعدي درباره عقب نشيني عراق از مناطق اشغال شده دعوت مي كرد. سازمان عفو بين الملل ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي كرد، ناوهاي آمريكايي در خليج فارس عليه ايران اسلامي آرايش شبه جنگي - و بعدها، جنگي- مي گرفتند، سيل تجهيزات نظامي و اسلحه و مهمات از آمريكا و اروپا به سوي عراق سرازير مي شد و در تمامي اين موارد - بدون استثناء- نهضت آزادي بيانيه اي صادر كرده و ضمن اعتراض به مسئولان نظام كه چرا به خواست مجامع بين المللي براي پذيرش آتش بس تن نمي دهند! عليه جمهوري اسلامي ايران دست به سياه نمايي زده و مخصوصا رزمندگان اسلام را با وقاحتي شرم آور و مشمئزكننده تحقير مي كرد و از قدرت بلامنازع! آمريكا و اروپا كه حاميان بي پرده صدام بودند سخن مي گفت. به عنوان مثال؛ در جزوه چند ده صفحه اي «پايان عادلانه جنگ بي پايان»، سپاهيان اسلام را با سربازان وحشي آتيلا مقايسه كرده بود و در به اصطلاح بيانيه اي ديگر؛ آمريكا را به «شير» و رزمندگان اسلام را به «آهو» تشبيه كرده و نوشته بود «همانگونه كه خدا به شير قدرت برتر براي حمله داده است به آهو نيز پاي گريز بخشيده»! و نتيجه گرفته بود كه «تسليم در برابر آمريكا مانند فرار آهو در مقابل حمله شير، يك پديده طبيعي! منطقي! و غيرقابل ملامت است»! و... متن اين بيانيه ها و جزوات نهضت آزادي بلافاصله پس از انتشار و قبل از توزيع در داخل كشور - كه به خاطر نفرت مردم از اين گروهك آمريكايي جرأت توزيع علني آن را نداشتند- از سوي رسانه هاي بيگانه در بخش هاي فارسي زبان اين رسانه ها پخش مي شد و بخش هاي عربي صداي آمريكا، بي بي سي و راديو اسرائيل و راديو بغداد نيز متن ترجمه شده به زبان عربي اين بيانيه ها را در سطح گسترده اي منعكس كرده و پوشش مي دادند. مراجعه به مانيتورينگ رسانه هاي بيگانه در آن روزها- كه در آرشيو صدا و سيما و بايگاني دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي موجود و قابل دسترسي است- نشان مي دهد كه در تحليل و تفسير رسانه هاي مورد اشاره يك روال يكنواخت و هماهنگ دنبال مي شد. تمامي آنها در تفسيرهاي خبري خود، ابتدا، گروهك چند نفره نهضت آزادي را به عنوان «بخش قابل توجهي از مردم ايران»! معرفي مي كردند و سپس با استناد به متن بيانيه ها و جزوات نهضت آزادي اين توهم را در شيپورهاي فريب خويش مي دميدند كه مردم ايران از جنگ خسته شده و خواستار آتش بس بي قيد و شرط هستند ولي امام خميني(ره) و ساير مسئولان جمهوري اسلامي به اين خواسته مردم توجه نكرده و همچنان بر طبل جنگ مي كوبند!
بعدها، سپاهيان اسلام در جريان يك حمله سراسري به مواضع دشمن، بيانيه ها و جزوه هاي نهضت آزادي را كه به زبان عربي ترجمه شده بود، در سنگر فرماندهان عراقي يافتند و نظاميان اسير شده ارتش بعث اعتراف كردند در مراسمي كه افسران اداره استخبارات ارتش عراق - سازمان اطلاعاتي ارتش بعث- براي روحيه دادن به سربازان عراقي برپا مي كردند، بخش هايي از متن ترجمه شده بيانيه هاي نهضت آزادي قرائت مي شد و با استناد به اين جزوه ها و بيانيه ها براي سربازان روحيه از كف داده عراقي توضيح مي دادند كه مردم ايران از جنگ خسته شده و اگر مقاومت كنيد، پيروزي ارتش عراق نزديك است!!
2- اكنون پرسش آن است كه اين روزها چه رخداد غيرمنتظره و جديدي اتفاق افتاده و چه مناسبت ويژه اي در ميان بوده است كه احساس ضرورت به انجام مصاحبه ياد شده را در آقاي جوانفكر برانگيخته است؟! به متن مصاحبه مراجعه كنيد. غير از چند فحش و ناسزا به مسئولان نظام كه تاكنون كمتر سابقه داشته- و به علت آن خواهيم پرداخت- آيا سخن ناگفته، اتهام تكرار نشده و يا مطلب تازه و جديدي در آن مشاهده مي كنيد؟! بديهي است اين چند ناسزاي جديد نمي تواند انگيزه اصلي در انجام مصاحبه مورد اشاره باشد. مخصوصا آن كه نمونه هاي مشابه آن بارها و بارها از سوي حلقه انحرافي و جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 عليه مسئولان نظام مطرح شده بود.
دفاع از حلقه انحرافي نيز نمي تواند انگيزه مصاحبه مفصل جوانفكر با روزنامه اعتماد باشد، زيرا انتقادهاي جدي به اين جريان منحرف كه نشانه هاي قابل توجهي از وابستگي دوسويه آن به مديران بيروني و عوامل فتنه 88 در دست است، اتفاق و مسئله جديدي نيست. مخصوصاً آن كه متأسفانه آقاي رئيس جمهور در نشست هفته گذشته با شماري از اعضاي ستادهاي انتخاباتي خود به گونه اي يكطرفه دست به دفاع تمام عياري از حلقه انحرافي زده بود و ديگر نيازي به مصاحبه مفصل و دم دستي جوانفكر نبود. بنابراين انگيزه آقاي جوانفكر از انجام مصاحبه ياد شده، چه بوده است؟!
3- ممكن است گفته شود آقاي جوانفكر از محكوميت خود به يكسال زندان و سه سال محروميت از فعاليت هاي مطبوعاتي- كه ديروز خبر آن رسانه اي شد- باخبر بوده و قصد داشته است قبل از اعلام رسمي و رسانه اي خبر محكوميت خويش، از فرصت استفاده كرده و مصاحبه مفصل ياد شده را انجام دهد! اين احتمال اگرچه مي تواند بخشي از واقعيت را با خود داشته باشد ولي توضيح قابل قبولي براي انجام مصاحبه مورد اشاره نيست، چرا كه آقاي جوانفكر به يقين مي دانسته، ناسزاگويي، دروغ پردازي و سياه نمايي هاي ايشان در مصاحبه اخير، كفه جرايم وي را سنگين تر خواهد كرد- كه كرده است- بنابراين و به روال معمول، اطلاع ايشان از محكوميت خويش بايستي مانع از تكرار چندباره همان جرايم شود، نه آن كه انگيزه تكرار جرم باشد.
4- اين احتمال نيز قابل طرح است كه همزمان با نزديك شدن پرونده فساد اقتصادي 3هزار ميليارد توماني به مراحل پاياني خود، حلقه انحرافي احساس خطر كرده و با انجام مصاحبه مزبور و ضمن اطلاع از آن كه اين مصاحبه مستلزم تعقيب قضايي است، در پي انحراف افكار عمومي از دخالت اين حلقه در فسادكلان مورد اشاره بوده است!
گفتني است حلقه انحرافي ابتدا تلاش فراواني كرد كه ماجراي پي گيري فساد 3هزار ميليارد توماني را يك حركت سياسي! و با انگيزه بدنام كردن برخي از اطرافيان آقاي رئيس جمهور قلمداد كند! ولي پي گيري قاطع دستگاه قضايي و مخصوصا انتخاب قاضي برجسته و پاكدامن و حقوقدان زبردستي نظير حجت الاسلام والمسلمين محسني اژه اي به عنوان مسئول پرونده و سپس اسناد و مدارك غيرقابل انكاري كه در ادامه به دست آمده و منتشر شد، كمترين زمينه اي براي سياسي جلوه دادن پرونده باقي نگذاشت و دقيقا از همين مرحله به بعد، جريان انحرافي به ناسزاگويي عليه مسئول محترم پرونده روي آورد، حمله جريان انحرافي به اژه اي از آنجا كه هيچ نقطه ضعفي در ايشان نيافته اند به گونه اي هيستريك صورت مي پذيرد. نگاهي - هرچند گذرا- به ناسزاگويي حلقه انحرافي عليه آقاي محسني اژه اي به وضوح نشان مي دهد كه ادبيات به كار گرفته شده از سوي آنها، ادبيات افراد مجرم و نگران است. ادبيات آدم هايي كه از افشاي يك ماجراي پشت صحنه پلشت در وحشت و اضطرابند و از آنجا كه جرأت ابراز نگراني واقعي خود را ندارند، اضطراب خويش را در پوشش هاي ديگر بر زبان مي آورند.
و اما، با اين همه، اگرچه اضطراب حلقه انحرافي از پي گيري قاطع و بي ملاحظه پرونده فساد 3هزار ميليارد توماني مي تواند بخشي از انگيزه مصاحبه جوانفكر با روزنامه اعتماد و اظهارات مشابه ديگر طي چند روز گذشته باشد ولي نمي توان انگيزه اصلي مصاحبه ياد شده را تنها در اين نقطه جستجو كرد، چرا كه مي دانند رسيدگي دقيق به پرونده فساد اقتصادي در بستر قانوني خود جريان دارد و اينگونه شلتاق ها و ناسزاگويي ها، آنهم عليه محسني اژه اي كه شخصيت مورد اعتماد همه مردم است نه فقط راه به جايي نمي برد، بلكه عرصه را بر مجرمان واقعي - يا احتمالي- تنگ تر نيز خواهد كرد. بنابراين، انگيزه واقعي جريان انحرافي از انجام مصاحبه اخير جوانفكر با روزنامه زنجيره اي اعتماد چيست؟! چرا كه هيچيك از احتمالات فوق الذكر نمي تواند توضيح دهنده و توجيه كننده قابل قبولي براي مصاحبه مزبور باشد.
5- اكنون به بند اول از يادداشت پيش روي يعني بيانيه ها و جزوات كذايي نهضت آزادي در دوران جنگ تحميلي بازمي گرديم؛ نگاهي به اطراف بيندازيد و شرايط كنوني را به دقت از نظر بگذرانيد. چه مي بينيد؟ در يك سو، انقلاب هاي اسلامي منطقه و سقوط پي درپي ديكتاتورها به چشم مي خورد. و نه فقط ملت هاي مسلمان و انقلابي منطقه بلكه دشمنان بيروني هم اعتراف مي كنند؛ انقلاب اسلامي ايران و نظام جمهوري اسلامي برخاسته از آن، الگوي قيام و خروش ملت هاي مسلمان عليه ديكتاتورهاي دست نشانده آمريكا و اسرائيل و متحدان اروپايي آنهاست. در سوي ديگر، آمريكا و متحدانش را مي بينند كه با جنبش پرقدرت و فراگير وال استريت دست به گريبان هستند. جنبش پرشتابي كه در فاصله كمتر از چند ماه بيش از 1200 شهر بزرگ از 82 كشور دنيا را فرا گرفته است. خواسته اعلام شده جنبش، مبارزه با نظام سرمايه داري است و خروش يكپارچه اكثريت 99 درصدي مردم عليه اقليت يك درصدي كلان سرمايه داران را پي گرفته و علي رغم سركوب هاي پي درپي، دست از آن نمي كشند. جنبش وال استريت نيز به گفته استراتژيست هاي آمريكايي و اسرائيلي نظير بنياد كارنگي، بنياد امريكن اينترپرايز، لئون پانتا، وزير دفاع آمريكا، زئيف شف، ژنرال و استراتژيست كهنه كار اسرائيلي و... از بيداري اسلامي در منطقه و نهايتا ايران اسلامي- با چهره اي ديگر- ريشه گرفته است. در سمت ديگر ميدان، آمريكا و متحدانش براي مقابله با الگوي انقلاب اسلامي در استيصال و بن بست اعلام شده قرار دارند و انكار نمي كنند كه پرونده هسته اي، سناريوي جعلي ترور سفير عربستان، قطعنامه شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي، قطعنامه مجمع عمومي سازمان ملل، اتهام نقض حقوق بشر و تحريم هاي گسترده فقط به فقط براي حذف اين الگو در عبور جهان از پيچ بزرگ تاريخي است و...
اكنون سؤال اين است كه آيا آمريكا و متحدانش به حركتي كه هرچند براي مدتي كوتاه نشان دهنده شكاف در حاكميت جمهوري اسلامي ايران باشد، نياز ندارند؟! به بازتاب- از پيش طراحي شده- مصاحبه جوانفكر در رسانه ها و محافل بيگانه نگاه كنيد. چه مي بينيد و مي شنويد؟... «جمهوري اسلامي ايران با حاكميت دوگانه دست به گريبان است»!! «پراگماتيست هاي مسلمان! نظام اسلامي را به چالش كشيده اند»!! «حاكميت برخاسته از دين و دين باوري نمي تواند نيازهاي مردم را تامين كند»!! و...
6- آيا به خاطر داريد كه در اولين ماه ها و هفته هاي آغاز بيداري اسلامي در منطقه و در حالي كه «بن علي» از سوي مردم «تونس» و مبارك با خروش مردم مصر سقوط كرده بودند، و تمامي مردم منطقه شعارهاي اسلامي و ضد استكباري را فرياد مي كردند، سران از رمق افتاده فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88، براي روز 25 بهمن اعلام راهپيمايي كردند؟- البته فقط اعلام كردند- و با وجود آن كه كسي به اين به اصطلاح فراخوان توجهي نكرد، رسانه هاي غربي دست به چه بزرگنمايي گسترده اي درباره اين فراخوان بي خاصيت زدند؟ چرا؟! براي آن كه آمريكا و متحدانش به اين حركت- ولو نافرجام- نياز داشتند. مصاحبه آقاي جوانفكر- حتي اگر خود او هم نداند- با اين انگيزه و به سفارش بيروني انجام شده و تامين نياز مبرم آمريكا و متحدانش براي مخدوش كردن- به زعم خود- الگوي ايران اسلامي را دنبال كرده است.
7- و بالاخره، چرا جوانفكر؟ و چرا روزنامه اعتماد؟ پاسخ اين پرسش دشوار نيست. آقاي جوانفكر اگرچه يك شخصيت معمولي و كم اهميت است ولي تابلوي دولت را- به حق يا به ناحق- با خود حمل مي كند، از اين روي اقدام «ريز» وي مي تواند از سوي دشمن بيروني در قد و قواره - با عرض پوزش- «دولت» درشت نمايي شود. و اما، فحاشي و ناسزاگويي جوانفكر به برخي از مسئولان شناخته شده نظام از آنجا براي دشمنان حائز اهميت بوده است كه مسئولان ياد شده «نمايه» وفاداري به انقلاب اسلامي و دشمني با استكبار جهاني هستند. بنابراين ناسزاگويي وي در قالب- باز هم با عرض پوزش از بيان اين واقعيت تلخ- درگيري دولت با تماميت نظام تبليغ مي شود.
و اما، چرا روزنامه اعتماد؟! در اين باره اگرچه گفتني هاي فراواني هست ولي به همين اندازه بسنده مي كنيم كه اين روزنامه وابسته بي چون و چرا و شناخته شده به فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 است. بنابراين مصاحبه جوانفكر با روزنامه اعتماد مخصوصا آن كه قبلا با صراحت آن را غيرقابل اعتماد معرفي كرده بود، نشانه حركت مشترك حلقه انحرافي و جريان فتنه است و به زعم دشمنان بيروني كه شاهد مرگ فتنه 88 بوده اند، اين پيوند مي تواند دادن تنفس مصنوعي به فتنه 88 با هدف تظاهر به زنده بودن آن، قلمداد شود.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.