آمریکا و عمق دریوزگی سیاسی
عرفان آراسته
طی 48 ساعت گذشته آمریکا سناریوی جدیدی به نام تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان سعودی در این کشور را به نحوی غیر طبیعی برجسته کرده و با تمام امکانات سمعی و بصری خود سعی کرده توجه جامعه بینالملل را نسبت به واقعی بودن آن جلب کند غافل از اینکه اشتباهات محاسباتی طراحان صهیونیست پروژه جدید ایران هراسی غیر قابل اغماض است.
سؤال اول: علت دستپاچگی سیاسیون آمریکا در نحوه اعلام و پیگیری خبر فوق چیست؟ مگر نه این است که براساس عرف معمول پیش از هر قضاوتی میبایست بازجوییها و روند قضایی مربوط به هر اتهام و پروندهای طی شود. به عبارت دیگر آمریکا در حالی که مسئولیت بینالمللی دولت ایران احصا نشده با چه منطقی مکانیسمهای بینالمللی را مورد سوء استفاده قرار داده و خواستار گسترش تحریمها و قطع رابطه با ایران از سوی سایر کشورهای جهان شده است؟ ( عدم استقلال و اهمیت سیستم قضایی آمریکا)
سؤال دوم: چرا دستگاه امنیتی آمریکا صبر نکردند تا تروریستهای مدنظر ایشان عملیات خود را ادامه داده و به عنوان مثال دقایقی قبل از شروع آنها را دستگیر کند؟ این امر میتوانست شواهد بیشتری را برای اثبات ادعای آمریکا فراهم کند.
سؤال سوم: مگر سفرای کشورهای جهان در واشنگتن به عنوان شهری که از امنیت بالا برخوردار است همواره با محافظ شخصی تردد میکنند؟ با این فرض چرا آمریکابیها پروژه ترور این فرد را این قدر پیچیده و دشوار (ایجاد انفجار در رستوران آن هم با کمک باندهای قاچاق مکزیک) ترسیم کردهاند؟ اتهامی که میتواند از سوی دولتمردان مکزیکی نیز مورد پیگیری و بازخواست قرار گیرد.
به نظر میرسد آمریکابیها با هدف ایجاد انحراف در افکار عمومی جهان در برابر موج جدید مشکلات داخلی و شکستهای متعدد بینالمللی خصوصاً در عراق و افغانستان، مترصد باز کردن برگ دیگری از کتاب قطور ایران هراسی میباشند.
در سناریوی جدید اهداف متعددی پیگیری میشود که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
- تلاش برای نزدیکی به عربستان و نفوذ هر چه بیشتر در دستگاه حاکمه سعودیها با حربه لزوم ارتقای همکاریهای جاسوسی و اطلاعاتی.
شایان ذکر است چالش قدرت در عربستان با توجه به قریب الوقوع بودن مرگ پادشاه 92 ساله این کشور از یک سو و ترس حکام سعودی از در نوردیده شدن مرزهای این کشور توسط موج جدید عدالت خواهی در منطقه از سوی دیگر، مجموعاً شرایط مناسبی را برای روی آوردن عربستان به آمریکا فراهم آورده است.
(نگارنده معتقد است در مورد دوم حق با آمریکاییهاست چرا که یقیناً بهار عربی دیر یا زود دامان سایر کشورهای غیر دموکراتیک منجمله عربستان را فرا گرفته و مطالبات مطروحه بسیار فراتر از در نظر گرفتن امتیازات ساده لوحانهای چون دادن حق رای و یا رانندگی برای خانمها در قرن بیست و یکم خواهد بود.)
- بهرهبرداری از ظرفیت عریستان در کاهش و کنترل قیمت نفت از یک سو و تلاش برای تخریب وجه ایران به عنوان یکی از تأثیرگذارترین اعضای اوپک از سوی دیگر
- فراهم آوردن زمینه مناسب برای فروش هر چه بیشتر جنگ افزارهای نظامی به عربستان و کشورهای منطقه (تسلیحاتی مدرن اما کاملاً مدیریت شده توسط آمریکاییها)
- بهرهبرداری از ظرفیت عربستان در جهان عرب با هدف مدیریت پروژه عدم شناسایی فلسطین از سوی سازمان ملل متحد
- فراهم آوردن زمینه مناسب برای خروج از باتلاق کنونی و انتقال نیروهای خود در عراق و متعاقباً در افغانستان به یکی دیگر از کشورهای منطقه با توجه به حضور ناموفق و سراسر جنایتآلود در کشورهای فوق
- تلاش برای تطمیع عربستان با شعار ارتقای نقش این کشور در آینده سیاسی عراق
- مدیریت تعمیق اختلاف بین شیعه و سنی و تلاش برای تخریب وجهه ایران نزد کشورهای منطقه
- فشار به ایران برای دست برداشتن از حقوق هستهای خود خصوصاً با توجه به موفقیت کشورمان در افزایش ظرفیت بهرهبرداری از اولین و تنها نیروگاه اتمی صلحآمیز خاورمیانه در بوشهر
به هر حال شکی نیست در دنیای امروز ترور یک فرد ولو نماینده ارشد سیاسی یک کشور در کشور دیگر امتیاز محسوب نشده و خریدار ندارد. آخرین و موفقترین ترور از این دست به شهادت دیپلماتهای ایران و سفرای مظلوم ملت ایران در افغانستان بر میگردد که طی عملیاتی از پیش طراحی شده توسط نیروهای طالبان با چراغ سبز حامیان این گروه متحجر یعنی آمریکا اجرا شد. ضمن آنکه هنوز از سرنوشت سایر دیپلماتهای ربوده شدن کشورمان در لبنان توسط اسرائیل خبری نیست.
به عبارت دیگر حرفهایترین طراحان ترور مامورین سیاسی سایر کشورها با طراحی سناریوهای جدید اصلیترین قربانی این طیف از جنایات یعنی ایران را هدف گرفتهاند. غافل از اینکه وجدان جامعه بینالملل آگاه است.
چرایی بهرهبرداری از ظرفیت گروههای قاچاق مواد مخدر برای انجام کارهای تروریستی، عدم وجود و کشف هرگونه مواد منفجره، بمباران گسترده خبری رسانههای صهیونیستی و آمریکایی پیش از تشکیل هرگونه دادگاه - معرفی وکلای متهمین و نهایتاً عدم احصا بسیاری دیگر از مولفههای معمول در فرآیند شناسایی مسئولیت بینالمللی دولتها جملگی مصداق بارز ابهام در سناریوی جدید و دریوزگی سیاسی آمریکاست.
منظور نویسنده از آمریکا همان کشوری است که روزی برای خود ابرقدرتی بلامنازع محسوب میشد و امروز به دلیل اصرار بر حمایت از رژیم غیرقانونی و پوسیده حاکم بر فلسطین اشغالی و البته اشتباهات محاسباتی متعدد دیگر در اقصی نقاط جهان منجمله منطقه خاورمیانه حتی در دفاع از جان نیروهای مسلح مستقر خود در عراق و افغانستان با مشکلات جدی و لاینحل روبروست.
در مورد اسرائیل نیز باید گفت این رژیم نیز به درستی متوجه شده که پس از استقرار و آرایش نیروهای جدید تصمیمگیر و سیاستگذار در کشورهای منطقه و تداوم موج جدید عدالت خواهی چارهای جز تسلیم شدن در برابر منطق قوی ایشان در دفاع از ملت بی دفاع، بیگناه و مظلوم فلسطین بعنوان صاحبان اصلی این کشور نخواهد داشت.
قطعاً با فراهم آمدن شرایط فوق دیگری نیازی به سناریوسازی برای اثبات جنایات آمریکا و اسرائیل علیه مردم مظلوم فلسطین و سایر کشورهای منطقه نیست. در شرایط جدید دادگاهها برای اثبات این جنایات با مشکل روبرو نخواهند بود و وکلا تمایل و توانی برای دفاع نخواهند داشت. روزهای خوشی که قطعاً محقق شده و فاصله زیادی از آنها نداریم.
نگارنده ضریب تمایل عربستان از چنین رمانهای پلیسی را نماد ضریب چالش و آشفتگی حکام آل سعود نسبت در مدیریت کلان این کشور میداند. به هر حال وجدان جهانیان اقدامات و جنایات آل سعود در بحرین و یمن را ثبت و ضبط کرده و به مصداق آیه شریفه بای ذنب قتلت پیگیر مطالبات به حق خود خواهند بود.
منبع: فارس
|