آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
سرايت خيزش هاي منطقه به قلب اروپا

سرايت خيزش هاي منطقه به قلب اروپا


سرویس سیاسی مفید نیوز :: اسپانيا نخستين كشور اروپايي است كه پس از انقلاب هاي منطقه و شمال آفريقا، به اذعان خود معترضان- «با الهام گرفتن ازجوانان عرب» به خيابان ها ريخته و خواستار استحقاق حقوق تضييع شده خود شدند.

تاریخ: ۱۹ خرداد ۱۳۹۰

پس از به بار نشستن انقلاب تونس در 14 ژانويه 2011 و تكرار برق آساي آن درمصر، ديرباورترين تحليلگران سياسي نيز بر ادامه دار بودن اين بيداري در كشورهاي عربي مهر تأييد زدند. زمان زيادي براي تحقق اين پيش بيني لازم نبود چرا كه وقتي تحليلگران سرگرم تحليل وقايع تونس و مصر بودند، ناگهان خبر خيزش هاي مردمي در ليبي، يمن، بحرين، كويت، عربستان سعودي و... در دنيا پيچيد و بسياري را غافلگير كرد.
اكنون سرعت تحولات به حدي رسيده است كه تقريبا همه روزه مي توان منتظر شنيدن سقوط يكي از اين ديكتاتورها بود.
اما شايد آنچه پيش بيني آن نمي رفت، سرايت بيداري دنياي عرب به قلب اروپا بود. اسپانيا، يونان و فرانسه اكنون درگير ناآرامي هاي ضددولتي بوده و ايرلند و پرتغال و حتي انگليس نيز در آرامش قبل از طوفان به سرمي برند. گويا پيش بيني مقام معظم رهبري مبني بر رسيدن اين بيداري به قلب اروپا خيلي زود به تحقق پيوسته است. در اين نوشتار به بررسي و مرور آنچه در برخي از كشورهاي اروپايي درجريان است پرداخته و سرنوشت احتمالي پيش روي قاره سبز را مرور مي كنيم.
اسپانيا
اسپانيا نخستين كشور اروپايي است كه پس از انقلاب هاي منطقه و شمال آفريقا، به اذعان خود معترضان- «با الهام گرفتن ازجوانان عرب» به خيابان ها ريخته و خواستار استحقاق حقوق تضييع شده خود شدند. پانزدهم ماه مه سال جاري ميليون ها نفر از مردم اسپانيا در بيش از 50 شهر در اعتراض به اوضاع اسفبار اقتصادي كشورشان به خيابان ها و ميادين اصلي ريخته و اعلام كردند تا رسيدن به اهداف خود به خانه هاي خود بازنخواهندگشت.
تظاهركنندگان رسما حركت خود را يك «انقلاب» خوانده و پس از تصرف ميدان «پوئرتو دوسل» مادريد اعلام كردند، «اينجا ميدان التحرير قاهره است»


به نظر مي رسد بيكاري 45 درصدي جوانان، بدهي هاي سنگين دولتي، كسري شديد بودجه، افت صنعت توريسم، شكست ناكامي حزب حاكم در ترميم اقتصاد ورشكسته و زيرزميني اسپانيا و فساد از يك طرف، نبود دموكراسي واقعي، نبود عدالت و برابري و بي توجهي مقامات به خواسته هاي مردم از طرف ديگر انگيزه لازم و دليل كافي براي 47 ميليون اسپانيايي را براي اين خيزش فراهم آورده است.
شكست سنگين حزب حاكم سوسياليست در انتخابات شوراها و شهرداري ها، شايد نخستين دستاورد بيداري مردم اسپانيا باشد كه همچون پتكي به پيكره حاكمان اسپانيا نواخته شد. شكستي كه بسياري از رسانه ها آن را به انتقامگيري مردم از مسئولان تعبير كردند.
دولتمردان اسپانيا پيش از برگزاري انتخابات از بيم شكست دراين ميدان با حضور شبانه روزي معترضان در ميادين و خيابان هاي شهر عملا مخالفتي نكردند اما پس از چشيدن طعم تلخ شكست در انتخابات بود كه بازي فوتبال «بارسلونا- منچستريونايتد» را بهانه ساخته مخالفت عملي خود را با يورش ناگهاني به جوانان و دانشجويان متحصن در شهر بارسلون و سركوب شديد آنها نشان دادند.
مجروح كردن 121 نفر از مردم، كشاندن مجروحان بر روي زمين و زنداني كردن شمار زيادي از آنها، پاسخ شكست خورده حاكم به آراي مردم دراين انتخابات بود. گويا دولت اسپانيا هم قصد داشت انتقام بگيرد. اكنون جوانان اسپانيايي درحالي كه از جوانان عرب الگو گرفته اند، خود تبديل به الگوي اروپايي كشورهاي قاره سبز شده اند و اين را مي توان به خوبي از حركات و اظهارات جوانان يوناني و فرانسوي ديد و شنيد.
يونان
يونان يكي ديگر از كشورهاي اروپايي است كه از 25ماه مه شاهد برگزاري راهپيمايي هاي ضددولتي است. در اين مدت، مردم رياضت كشيده يونان با تجمع شبانه روزي مقابل ساختمان پارلمان و وزارت دارايي اين كشور، خواستار حل بحران اقتصادي و بدهي به روشي غير از خصوصي سازي هستند.
دولت براي جبران كسري بودجه، حل بيكاري و فساد و بدهي هاي سر به فلك كشيده خود تصميم به اجراي بزرگترين طرح خصوصي سازي تاريخ يونان دارند. اين يعني واگذاري مؤسسات و ادارات مهم جامعه يونان به بخش خصوصي؛ اداراتي كه مستقيم يا غيرمستقيم با زندگي و رفاه و آسايش مردم سر كار دارد؛ مثل دانشگاه ها، مدارس، بيمارستان ها، مؤسسات بيمه، بخش دارو و درمان و...
حذف يا كاهش يارانه هاي دولتي در بعضي ارگان ها از ديگر برنامه هاي «آتن» است كه بخشي از آن در حال اجراست و بخش ديگر بزودي به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد.
به طور كلي، تحميل رياضت اقتصادي سنگين براي حل برخي مشكلات اقتصادي كه مدت هاست گريبان اين كشور را گرفته، عمده دليل تظاهراتي عنوان مي شود كه در بسياري از شهرهاي يونان به خصوص «آتن» همه روزه شاهد آن هستيم.
در اين تجمعات، اقشار مختلف جامعه، از پزشكان و پرسنل بيمارستاني گرفته تا معلمان، كارگران، كارمندان، دانشجويان، معلولان، مستمري بگيران، بازنشستگان و... مشاركت دارند. توقف فوري تصويب و اجراي بسته هاي رياضت اقتصادي به دليل فشارهاي سنگين آن بر اقشار متوسط و ضعيف جامعه يونان و توقف همكاري با صندوق بين المللي پول و بانك جهاني از ديگر خواسته هاي تظاهركنندگان يوناني عنوان مي شود.
در اين بين دولتمردان يوناني نيز به دليل تحمل فشارهاي همه جانبه اي كه از هر جهت بر آنها وارد مي شود، روزهاي سختي را پشت سر مي گذارند. تهديد بر ادامه دار بودن اعتصابات و تظاهرات در صورت اجراي رياضت اقتصادي از يك طرف و تهديد اتحاديه اروپا و مؤسسات مالي بين المللي مبني بر اجراي رياضت اقتصادي به عنوان تنها شرط اعطاي كمك هاي مالي از طرف ديگر، آتن را در برزخي جانكاه قرار داده است.
با اين همه، اظهارات رسمي مقامات آتن حاكي از تمايل آنها به دريافت كمك هاي مالي است و اين يعني «حكايت همچنان باقي» است.
به عبارتي دليل اصلي وقوع بحران اقتصادي، سياسي و در نهايت امنيتي در يونان، همچنان به قوت خود باقي است و اين چيزي نيست جز تداوم يافتن ناآرامي ها، اعتصابات و تظاهرات در اين كشور.
يونان با 11 ميليون جمعيت 15درصد توليد ناخالص داخلي خود را از محل صنعت توريسم تأمين مي كند. يك پنجم نيروي كار اين كشور را نيز اتباع خارجي تشكيل مي دهند. از طرفي اين كشور نخستين دريافت كننده كمك هاي مالي از اتخاديه اروپاست. يونان 3/3 درصد از توليد ناخالص داخلي خود را از اين اتحاديه تأمين مي كند. 410 ميليارد يورو، رقم بدهي اين كشور اروپايي است و صندوق بين المللي پول نيز تحت شرايط آن چناني و در صورت موافقت همه اعضاي اتحاديه اروپا تنها 110 ميليارد يورو به اين كشور كمك خواهد كرد. يعني در خوش بينانه ترين حالت، اين كشور هنوز 300 ميليارد يورو بدهكار است و رياضت اقتصادي را نيز در دست اجرا دارد.
كسي در وجود خسارات سنگين ادامه يافتن تجمعات، اعتصاب ها و تظاهرات شكي ندارد. علاوه بر خطرات و خسارات نهفته در اعتصابات، ادامه اين روند مي تواند صنعت توريسم به عنوان يكي از منابع اصلي درآمدزايي اين كشور را نيز به ورطه نابودي بكشاند. وقوع خشونت هاي مربوط به تبعيض نژادي به خاطر نبود شغل يكي ديگر از اين تهديدهاست. همان طور كه گفته شد يك پنجم نيروي كار در يونان را اتباع خارجي تشكيل مي دهند و بحران بيكاري مي تواند احساسات نژادپرستانه در اين كشور را دو چندان كند. از طرفي ادامه كمك هاي اتحاديه اروپا و كمك هاي مالي صندوق بين الملل پول و بانك جهاني مشروط به اجراي رياضت هاي اقتصادي شده است. موضوعي كه مردم در مخالفت با آن است كه اكنون در خيابان ها حضور دارند. همان طور كه مي بينيم، يونان با اقتصاد ليبراليستي خود، درگير دور باطلي شده است كه گويا گريزي از آن نيست.
فرانسه
ناآرامي هاي فرانسه از روز يكشنبه 29 ماه مه مقابل ميدان «باستيل» پاريس و همزمان با آن در شهرهاي «تولوز» و «بايون» با شعار حمايت از متحصنان اسپانيا آغاز شد. هزاران نفر از اقشار مختلف جامعه فرانسه به خصوص جوانان با برپايي اين تجمعات، اقدام دولت اسپانيا در سركوب معترضان به شرايط كشورشان را به شدت محكوم كرده و پشتيباني خود از آنها اعلام كردند.


البته فرانسوي ها نيز همچون اسپانيا و يونان، به شرايط نامناسب اقتصادي حاكم بر كشورشان معترضند. تظاهركنندگان علاوه بر اعتراض به فساد اقتصادي، بيكاري و تبعيض، خواستار اجراي «دموكراسي واقعي» و نه دروغين هستند. جوانان فرانسوي معتقدند آنچه به اسم دموكراسي در اروپا در جريان است، دموكراسي واقعي نيست. «پاريس بيدار شو و به پا خيز، مردم متحد را نمي توان شكست داد و...» از جمله شعارها و دستنوشته هايي است كه به خوبي نشان مي دهد، خواسته هاي آنها فراتر از رفع مشكلات اقتصادي است.


به اعتقاد بسياري از تحليلگران، بيداري اروپا پيش از اسپانيا بايد ابتدا از فرانسه آغاز مي شد. وجود مهاجران و سياهپوستان بسيار در كنار جمعيت بالاي مسلمانان و از همه مهم تر سابقه اين كشور در داشتن شورش هاي بزرگ خياباني از جمله دلايل اين گروه از تحليلگران است. حدود 10درصد از جمعيت 65 ميليوني فرانسه را مسلمانان تشكيل مي دهند و اين جمعيت انبوه همواره از تبعيض رنج برده اند. ممنوعيت استفاده از حجاب اسلامي كه چند ماهي است از اجراي سخت و جدي آن مي گذرد، يكي از آخرين نمونه هاي اين تبعيض است. در فرانسه استفاده كنندگان از روبند توسط زنان مسلمان، جرم تلقي شده و با مجرم! برخورد مي شود.
درخواست ها و اقدامات مشابه مخالفان در فرانسه، اسپانيا و يونان نيز به نوبه خود قابل تأمل است. مردم همه اين كشورها قرباني سياست هاي غلط اقتصادي تحميل شده از سوي مؤسسات مالي بين المللي مثل صندوق بين المللي پول بوده و از بحران اقتصادي رنج مي برند. بدنه سياسي اين كشورها نيز از فسادهاي مالي و اخلاقي مصون نمانده است. در تمام اين كشورها، مردم خواستار توقف اجراي رياضت اقتصادي هستند و تصميم گيرندگان نيز بدون توجه به اين خواسته ها همچنان مصمم به اجراي فرامين موسسات بين المللي پول هستند.
ارتباط گيري و پشتيباني جوانان از يكديگر، از ديگر واقعيات مشهود در اوضاع حاكم براين كشورهاست. اين كه جوانان فرانسوي ناگهان به حمايت از مردم اسپانيا به خيابان ها مي ريزند يا پس از انتشار اين خبر، جوانان سركوب شده اسپانيايي روحيه گرفته و اعلام مي كنند تا رسيدن به خواسته هاي به حق خود به تجمعات ادامه مي دهند، نشان از اين ارتباط گيري هاست. به نظر مي رسد در صورت ادامه اين روند دير يا زود شاهد تكرار اين حوادث در ديگر كشورهاي اروپايي باشيم.
پرتغال
اوضاع اقتصادي حاكم بر پرتغال بسيار شبيه اسپانياست. براساس علم اقتصادي، اين كشور اكنون كشوري ورشكسته محسوب مي شود و در تاييد اين مدعا همين بس كه شركت ها دراين كشور پي درپي درحال ورشكستگي هستند.
نرخ بيكاري در اين كشور اروپايي درسال جاري نزديك به 11 درصد و كسري بودجه آن نيز 5/10ميليارد يورو تخمين زده مي شود. به عبارت ديگر، پرتغال معادل 97 درصد توليد ناخالص داخلي خود بدهكار است و رشد اقتصادي منفي 9 درصدي را تجربه مي كند.


پرتغال پس از يونان و ايرلند سومين كشور اتحاديه اروپا از نظر دريافت وام از صندوق بين المللي پول محسوب مي شود. اين كشور نيز همچون ديگر كشورهاي اروپايي تنها در صورت اجراي شرايط سخت رياضت اقتصادي مجاز به دريافت كمك هاي مالي است. رياضت هايي كه عامل اصلي تجمعات اعتراضي اروپاييان است.
سال گذشته بود كه پارلمان پرتغال براي پرداخت بدهي 140 ميليارد يورويي خود، بسته رياضت اقتصادي را به تصويب رساند تا بدين ترتيب خشم مردمش را برانگيخته و آنها را به خيابان ها بكشد.
تصويب اين لايحه كافي بود تا براي نخستين بار در تاريخ پرتغال، دوسنديكاي بزرگ كارگري در سوم آذرماه سال گذشته فراخوان اعتصاب عمومي بدهند.
به دليل نتيجه بخش نبودن اجراي اين طرح، درسال جاري ميلادي نيز تجمعاتي دراين كشور برگزار شد. تجمعاتي كه خبر آن شايد به دليل گسترده تر بودن ناآرامي هاي اسپانيا، كمتر انعكاس يافت. اما مسلم است، به دليل وجود عوامل اصلي نارضايتي ها، اين كشور نيز احتمالا به تاسي از يونان، فرانسه و اسپانيا شاهد تحولات تعيين كننده اي خواهد بود.
انگليس
نگاهي به آنچه در اروپا جريان دارد نشان مي دهد، بحران اقتصادي و به تبع آن ناآرامي هاي اجتماعي تنها محدود به كشورهاي فقير اروپايي نشده است. به عنوان مثال دولتمردان انگليسي همچنان نگران پيامدهاي تورم همراه با ركورد بر زندگي مردم خود هستند.
هنوز شورش هاي دانشجويي سال گذشته ميلادي كه در اعتراض به افزايش شهريه ها برپا شد فراموش نشده است. از آن مهم تر نحوه برخورد پليس انگليس با دانشجويان كه انتقادات بين المللي و حتي داخلي بسياري را به دنبال داشت.
روزنامه انگليسي «فايننشال تايمز» چندي پيش شمار جويندگان كار در اين جزيره را نزديك به 5/1 ميليون نفر عنوان كرد. اين ميزان، بيشترين افزايش در 15 ماه گذشته را نشان مي دهد.
جاه طلبي هاي اين كشور در عراق، افغانستان و اين روزها در ليبي را نيز به شرايط موجود اضافه كنيد. اين كشور نيز براي حل مشكلات اقتصادي كه گريبانگيرش شده، برنامه هاي رياضت اقتصادي را در دست اجرا دارد. تعديل نيرو در بخش هاي دولتي (كاهش 25درصدي استخدام در بخش دولتي) يكي ديگر از برنامه هاي در دست بررسي بريتانيا است كه در صورت تصويب و اجرايي شدن آن، نرخ بيكاري در برخي مناطق اين كشور تا 25 درصد هم افزايش خواهد داشت.
واقعيت اين است كه جامعه امروز غرب قرباني سياست هاي اقتصادي نظام ليبراليستي شده است. به عبارتي، دراين سيستم، تنها كشورهاي قدرتمند هستند كه اجازه و شانس زيستن دارند؛ و اگر هر از چند گاهي اظهاراتي مبني بر وجود حمايت از سوي كشورهاي قدرتمند مطرح مي شود، تنها براي فريب سايرين است. به عنوان مثال، چندي پيش، وقتي يونان به دليل بحران اقتصادي ورشكسته شد، آلمان به عنوان يكي از قدرتمندترين اقتصادهاي اروپا و جهان اعلام كرد، يونان مي تواند برخي از جزاير خود را بفروشد. آلمان سپس بهايي ناچيز را براي خريد اين جزاير پيشنهاد كرد!
از طرف ديگر، نتيجه حاصل از پرداخت كمك هاي نقدي نيز تنها باعث حل مشكلات قشر ثروتمند جامعه شده و نه تنها تاثير مثبتي بر زندگي مردم نمي گذارد بلكه اثرات تورمي آن به شدت قشر متوسط به پايين جامعه را له مي كند.



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.