سینما نماد دوران تجدد
اکبر عالمی
در جدال بین سنتها و مدرنیته، سینما از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا به اندازه تمام تاریخ ادبیات بر افکار مردم جهان تأثیر داشته است. دلایل بسیاری برای آن برمیشمارند. فرانسویها تاریخچه سینمای خود را از ۲۷ دسامبر ۱۸۹۵ یعنی سه روز به پایان سال نو میلادی حساب میکنند و مبدا پیدایش سینمای ایران، چهار سال پس از آنکه اولین دوربین فیلمبرداری به دربار قاجار میرسد آغاز میشود. میرزا ابراهیمخان عکاسباشی به تقلید از برادران لومیر، بدون داشتن فیلمنامه، دوربین کوکی را به میان مردم برد. همانند اروپا و آمریکا، در ایران نیز قبل از سینمای داستانپرداز و فیلمهای بلند، سینمای مستند آغازگر راه پیدایش این هنر مدرن بود. این تصاویر مردمنگارانه در فیلمخانه ملی، موزه سینما و آرشیو تلویزیون موجود است.
امروز سینمای ایران ۱۱۱ ساله شد. سینما نماد و نشانه بارز دوران تجددگرایی برای ملل گوناگون محسوب میشود. در این مختصر، تاریخچه سینمای ایران را به چهار دوره تقسیم میکنم: قاجاریه، پهلوی اول، پهلوی دوم و دوره ۳۳ سالهای که پس از انقلاب شاهد آن هستیم. بررسی نقاط ضعف و قوت آن را باید استادان تیزبین سینما، جامعهشناسی و روانشناسی، با پرهیز از خلاصهگویی بنویسند. دو دهه از دوران پهلوی دوم، سینمای ایران به ورطه سادهاندیشی و ابتذال سقوط کرد، اما فراموش نمیکنیم که در همان ایام، هنرمندان متفکری که در زمینه فیلمسازی فعالیت داشتند، در کارنامه هنری خود آثاری درخشان و ماندگار بر جای گذاشتند. داریوش مهرجویی، بهمن فرمانآرا، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، فرخ غفاری، امیر نادری، پرویز کیمیاوی، سهراب شهید ثالث، محمدرضا اصلانی، کامران شیردل، ابراهیم گلستان، علی حاتمی و... سینمای نوین ایران را پایهگذاری کردند.
امروز در کارنامه سینمای ایران با نگاهی شتابزده به سه دهه اخیر، نام کارگردانان نواندیش را میبینیم که هرگز از روی دست خودشان هم کپی نکردند!... تا اینکه آثار ارزشمندی تولید شد که افتخار آفریدند و جایگاه ایران را در تمام جهان پرآوازه کردند. شما دارای هر سلیقه هنری که باشید، بهطور متوسط، برای این سالها، نام ۳۰۰ فیلم سینمایی بلند را در زمره آثار تحسینبرانگیز ایران جای میدهید. هر سال بهطور متوسط ۱۰ فیلم بلند!... آیا این رقم کمی محسوب میشود؟! حالا درخواست من این است: فکر کنید تا بهخاطر بیاورید! اما این حقیر را، از نام بردن ۳۰۰ فیلم برتر سالهای اخیر معذور بدارید. همینطور از ذکر نام کارگردانانی که هرکدامشان مرا وادار میکنند تا به علامت احترام برایشان سر خم کنم، زیرا قدر و منزلت آثارشان فرصت بیاعتنایی را از من میگیرد. جای دیگری این کار را میکنم. فقط همین!
|