در طول تاریخ بشریت، انسان همواره مورد آزمایشهای الهی قرار گرفته است. هر دورهی زمانی و هر جامعهای، آزمایشهای مخصوص به خود را داشت و دارد که به تناسب رشد فکری مردمان شامل حال آنان میشود تا بتوانند به مرتبهی بالاتری از انسانیت صعود کنند. هر چه آزمایش و فتنهی سختتری نصیب آن جامعه شود، پیشرفت معنوی بیشتری هم نصیب کسانی که در آن امتحان موفق شدهاند، میگردد اما آن کسانی که مردود شدهاند، به تناسب جایگاه و موقعیتی که در جامعه دارند، دچار سقوط میشوند.[1]
اینکه هر شخصی در جامعه بتواند تشخیص دهد که کدام خط فکری در صراط مستقیم نیست و کدام خط فکری (ولو با وجود اشتباهات) در صراط مستقیم است، یکی از نکاتی است که به طور قطع به قبولی در آزمایشها و فتنهها کمک میکند. در ضمن همواره باید توجه داشته باشیم که ممکن است افراد و جریانهایی دچار انحراف شوند و از مسیر اصلی حق جدا گردند.
در این یادداشت، سعی شده با استفاده از نظرات رهبر معظم انقلاب در دوران زعامت ایشان، راجع به جریانهای مختلف که در این صراط مستقیم هستند یا نیستند اطلاعات بیشتری کسب کنیم و بدانیم که چرا گروههایی در صراط مستقیم بودند ولی بعدها منحرف شدند و همچنین وظیفهی ما در قبال هر کدام از آنها چیست؟
خودی و غیرخودی
«خودی» و «غیرخودی» یکی از کلید واژگان مهم رهبر معظم انقلاب است که میتوانیم برای شناختن کسانی که در صراط مستقیم هستند و یا کسانی که نیستند، استفاده کنیم. سعی کردهایم در ادامهی معرفی شاخصهای خودی و غیرخودی، صفاتی که شامل این افراد میشوند و معیارهای تشخیص آن صفات را بگنجانیم. قبل از ورود به بحث، یک تعریف کلی از «خودی» و «غیرخودی» و لزوم شناخت آن، ضروری به نظر میرسد.
خودی و غیرخودی کیست؟
- آحاد ملت، همه خودیاند.
- در جریانهای سیاسی، خودی و غیرخودی داریم.
- خودى آن است که دلش براى اسلام مىتپد؛ دلش براى انقلاب مىتپد؛ به امام ارادت دارد؛ براى مردم به صورت حقیقى - نه ادّعایى - احترام قائل است.
- غیر خودى کسى است که دستورش را از بیگانه مى
گیرد؛ دلش براى بیگانه مى
تپد؛ دلش براى برگشتن آمریکا مى
تپد. غیرخودى آن کسى است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه
ى دوستانه با آمریکا بود. به امام اهانت مى
کرد؛ اما براى آمریکا اظهار علاقه مى
نمود!
[2]
خودآگاهی برای شناخت خودی و غیرخودی
- مسؤولان خوب، باتقوا و شجاع هم اگر ندانند امروز صفبندى دنیا کجاست و دشمن کجا نشسته است و از کجا حمله مىکند، ضربه خواهند خورد.
- اگر انسان در میدان جنگ نفهمد که شلیک از طرف دشمن است یا از طرف خودی، گمراه میشود و نمیفهمد باید چه کار کند. ممکن است در مقابل آن شلیک حساسیت به خرج ندهد و یا حتی به طرف خودی شلیک کند.
- امروز خودآگاهى یکى از مهم
ترین نیازهاى مسؤولان کشور ماست.
[3]
مقام معظم رهبری:«غیر خودى کسى است که دستورش را از بیگانه مىگیرد؛ دلش براى بیگانه مىتپد؛ دلش براى برگشتن آمریکا مىتپد. غیرخودى آن کسى است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطهى دوستانه با آمریکا بود.»
خودیها را بیشتر بشناسیم
1. کسانی که اصل نظام را پذیرفتهاند
- وحدت یکی از اصول است؛ باید آن را حفظ کرد.
- مخاطب حفظ وحدت، ملت نیست؛ ملت متحد است و اختلافی ندارد.
- مخاطب این کار، نخبگان و سیاسیون از جناحهای مختلف هستند.
- سیاسیون به بهانههاى مختلف و با اختلافهاى کوچک، در مقابل هم قرار نگیرند و با توجیههاى غلط، علیه هم جنجال راه نیندازند.
- کسانى را که براى نظام و انقلاب و اسلام احساس مسؤولیت مى
کنند، خودى بدانید. غیرخودى کسانى هستند که با اصل نظام مخالف
اند.
[4]
- تظاهر کردن به این مناقشات و عمده کردن چیز کوچکى که مناقشهانگیز است، باعث دل سردی مردمی میشود که باید از شما حمایت نمایند.
- از همه مهم
تر، این مناقشات شما را از کارتان باز می
دارد.
[5]
- تأثیرگذارى غریبه فقط این نیست که بیاید مقامى را متصدى شود و به عهده گیرد؛ گاهى غریبه از راههاى دیگرى اعمال نفوذ مىکند. خودیها نباید اجازه دهند. باید به هم نزدیک شوند تا غریبهها فاصلهشان با آنها آشکار شود.
- هر چه شما خودی
ها با هم نزدیک
تر و مهربان
تر باشید، غریبه
ها از شما فاصله
ى بیش
ترى خواهند گرفت
.[6]
2.خودیهای غافل، فریب خورده و به دام افتاده
«جبهه
ى دشمن، غیر از آن آدم غافلى است که خودى هم هست؛ منتها بی
چاره دچار غفلت و اشتباه و فریب مى
شود؛ بر اثر حادثه
اى، عقده و کینه
اى پیدا مى
کند و در مقابل نظام مى
ایستد؛ در مقابل سخن حق مى
ایستد؛ در مقابل امام و راه امام مى
ایستد. این، آن دشمن اصلى نیست؛ این یک آدم فریب خورده است؛ این یک آدم قابل ترحم است! دشمن اصلى آن کسى است که پشت سر این قرار مى
گیرد، اما خودش را نشان نمى
دهد.»
[7]
3. خودیهای مطلوب دشمن
«دشمن، ایمان شما را سد مستحکم خود مى
بیند و دلش مى
خواهد این سد برداشته شود. حالا عناصرى از میان خود ما بیایند و بنا کنند این دیوار را تراشیدن یا سوراخ کردن. این
ها گرچه خودى هستند، اما دارند براى دشمن کار مى
کنند؛ دشمن هم روى این
ها سرمایه
گذارى مى
کند.»
[8]
4.خودیهایی که دچار اضمحلال درونی شدهاند؛
«خودی
ها ممکن است در یک نظام، بر اثر خستگى، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانى شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه
هاى مادى و بزرگ انگاشتن آن
ها، ناگهان در درون، دچار آفت
زدگى شوند.»
[9]
5. منحرفین از جریان خودی
«بعد از آن
که حکمیت بر امیرالمؤمنین(علیه
السلام) تحمیل شد، عده
اى از داخل اردوگاه آن حضرت
– این
ها دیگر خودى بودند؛ از بیرون نبودند
- بلند شدند و شعار دادند: «لا حکم الا لله»؛ یعنى حکومت فقط از آن خداست. آرى؛ معلوم است و در قرآن هم هست که حکومت از آن خداست؛ اما این
ها چه مى
خواستند بگویند؟ این
ها مى
خواستند با این شعار، امیرالمؤمنین(علیه
السلام) را از حکومت خلع کنند. آن حضرت، نقشه
ى آن
ها را افشا کرد و گفت حکم و حکومت مال خداست؛ اما این
ها این را نمى
خواهند بگویند. این
ها مى
خواهند بگویند «لا امرة»؛ مى
خواهند بگویند بایستى خدا بیاید مجسم شود و امور زندگى شما را اداره کند. یعنى امیرالمؤمنین(علیه
السلام) نباشد! این شعار، عده
اى را از اردوگاه امیرالمؤمنین(علیه
السلام) خارج کرد و به آن جماعت بدبخت نادان غافل ظاهربین و احیاناً مغرض، ملحق نمود و قضیه
ى خوارج به وجود آمد
.»
[10]
مقام معظم رهبری:«خودیها ممکن است در یک نظام، بر اثر خستگى، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانى شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوههاى مادى و بزرگ انگاشتن آنها، ناگهان در درون، دچار آفتزدگى شوند.»
صفات خودیها
1.بصیرت
«انقلابى باید بصیر باشد، باید بینا باشد، باید پیچیدگى
هاى شرایط زمانه را درک کند. مسأله این جور ساده نیست که یکى را رد کنیم، یکى را اثبات کنیم، یکى را قبول کنیم؛ این جورى نمی
شود. باید دقیق باشید، باید شور انقلابى را حفظ کنید، باید با مشکلات هم بسازید، باید از طعن و دق دیگران هم روگردان نشوید اما باید خامى هم نکنید؛ مراقب باشید. مأیوس نشوید، در صحنه بمانید؛ اما دقت کنید و مواظب باشید رفتار بعضى از کسانى که به نظر شما جاى اعتراض دارد، شما را عصبانى نکند، شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقى و عقلایى یک چیز لازمى است.»
[11]
2. جهتگیری انقلابی
«وظیفه
اى بر دوش همگان سنگینى می
کند و آن حفظ این امانت بزرگ الهى است. مردم باید خودشان را حافظ این انقلاب بدانند. انقلاب هویتش، معنایش به شعارهاى انقلاب است؛ به جهت
گیری
هاى انقلاب است؛ به ارزش
ها و مبانى انقلاب است. همیشه بوده
اند، امروز هم هستند، در آینده هم خواهند بود کسانى که بخواهند به بهانه
ى این
که اوضاع جهان عوض شده است، شعارهاى انقلاب را تغییر بدهند یا شعار دینى - بعد دینى - را از انقلاب جدا کنند یا بعد عدالت اجتماعى را از انقلاب جدا کنند یا بعد سلطه
ستیزى و بیگانه
ستیزى را از انقلاب جدا کنند یا بعد ضد استبداد بودن را از انقلاب جدا کنند. انگیزه
هاى مختلف، به بهانه
هاى مختلف همیشه ممکن است وارد میدان شوند، براى این
که شعارهاى انقلاب و هدف
هاى انقلاب را تغییر دهند. مردم باید هوشیار باشند؛ بدانند. این انقلاب با شعارهاى خود زنده است. اصلى
ترین شعارهایى که در این انقلاب بر روى پرچم انقلاب نوشته شده است، شعار اسلامى بودن است؛ پای
بند بودن به مبانى دین و اصول و قواعد دینى است؛ سلطه
ستیزى است؛ ستیزه
ى با استکبار است؛ دفاع از مظلومان عالم است، آن هم دفاع صریح و صادقانه
ى از همه
ى مظلومان
.»
[12]
3. تقوای سیاسی
«تقواى سیاسى؛ یعنى هر کس که در کار سیاست است، سعى کند با مسایل سیاسى صادقانه و دردمندانه و از روى دل
سوزى برخورد کند. سیاست به معناى پشت هم اندازى و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومى مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنى اداره
ى درست جامعه؛ این جزو دین است. تقواى سیاسى، یعنى انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند
.»
[13]
4. نقد منصفانه
«من نگرانى
ام از این نیست که حرفى زده شود، از کسى انتقاد شود؛ نه. یک نفر انتقاد می
کند، یک نفر هم جواب می
دهد. نگرانى من از رایج شدن اخلاق بى
انصافى در جامعه است. خدمات فراوانى انجام می
گیرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطه
اى بچسبد، این درست نیست. البته این خطاب به همه است. این را ما به شخص خاصى، به گروه خاصى، به جناح خاصى عرض نمی
کنیم، این را به همه عرض می
کنیم. همه مراقب باشند یک
دیگر را تخریب نکنند. این فضاى تخریب، فضاى خوبى نیست. مردم هم خوششان نمى
آید. من این را حالا در حضور شما مردم به آن حضرات می
گویم: اگر شما خیال می
کنید که شما بیایید بنشینید و فلان مسؤول یا فلان جریان را مذمت کنید، مردم لذت می
برند و خوششان مى
آید، اشتباه می
کنید. مردم از فضاى تخریب خوششان نمى
آید
.»
[14]
5. انضباط قانونی
- همه باید آن کارى را که برحسب قانون بر عهده
ى آن
هاست، خوب، کامل و سالم انجام دهند
.[15]
- اگر ما قانونى می
گذاریم که روح قانون
پذیرى را در مردم تقویت می
کند، این خوب است؛ اگر بالعکس، قانونى می
گذاریم که روح قانون
شکنى و بى
اعتنایى به قانون را در مردم به وجود مى
آورد
- ولو به طور غیر مستقیم - این مرجوح است.
[16]
6. جذب حداکثری و دفع حداقلی
- مخالفین نظراتی دارند، نظرات خودشان را بیان میکنند و نظام هم بنای برخورد ندارد. در اینجا بنای نظام جذب حداکثری و دفع حداقلی است.
-اما کسانی با مبانی نظام معارضه می
کنند و با امنیت مردم مخالفت می
کنند؛ در این
جا نظام مجبور است در مقابل او بایستد.
[17]
7.دشمنشناسی
- این راهى که ملت ایران مىخواهد برود، یک راه آسفالتهى بىمانع نیست؛ ما در این راه چالش هم داریم. ما دو دشمن بزرگ داریم.
- ما دو دشمن داریم: یک دشمن، دشمن درونى است؛ یک دشمن، دشمن بیرونى است. دشمن درونى خطرناکتر است.
- دشمن درونى خصلتهاى بدى است که ممکن است ما در خودمان داشته باشیم. تنبلى، نشاط کار نداشتن، ناامیدى، خودخواهىهاى افراطى، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده، نداشتن اعتماد به خود - نه به شخص خود و نه به ملت خود – اینها بیمارى است.
- همیشه دشمنان بیرونى ملت ایران سعى کردهاند این میکروبها را در درون جامعهى ایرانى رسوخ دهند: «شما نمىتوانید»، «شما قادر نیستید»، «آیندهتان تاریک است»، «افقتان تیره است»، «بیچاره شدید»، «پدرتان درآمد». سعى این بوده است که ملت ما را ناامید، کسل، بىاعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند؛ اینها دشمنان درونى هستند.
-دشمن بیرونى عبارت است از نظام سلطهى بینالمللى؛ یعنى همان چیزى که به او مىگوییم استکبار جهانى. استکبار جهانى و نظام سلطه، دنیا را به سلطهگران و سلطهپذیران تقسیم مىکند.
اگر ملتى بخواهد در مقابل سلطه
گران از منافع خود دفاع کند، سلطه
گران با آن ملت دشمنى مى
کنند؛ روى او فشار مى
آورند و سعى مى
کنند مقاومت او را در هم بشکنند. این، دشمنِ یک ملتى است که مى
خواهد مستقل، عزت
مند، آبرومند و پیشرفته بشود و زیر بار سلطه
گران نرود؛ این دشمنِ بیرونى است.
[18]
8. وحدت کلمه
- آنچه که من، امروز براى کشورمان مثل گذشته از همه چیز لازمتر میدانم، «وحدت کلمه»ى آحاد ملت و وحدت کلمهى نخبگان و مسؤولان در مبانى اصولى است. یکى از چیزهایى که براى کشور ما حقیقتاً مهم است این است که مردم احساس امنیت سیاسى و روانى بکنند؛ فضاى روانى جامعه دچار التهاب نباشد. سعى میکنند التهاب آفرینى کنند؛ این هست. این، جزو سیاستهاى مخالفان نظام جمهورى اسلامى است البته خود ما هم گاهى اوقات، نادانسته این التهابها را افزایش میدهیم.
- مردم نگاه می
کنند به بعضى از گفت
وگوها و بگو مگوهاى بی
جا و بی
مورد که گاهى در بین نخبگان سیاسى مشاهده می
شود؛ نگاه مردم نگاه رضایت
مندانه نیست. این را ما از مراجعات مردم به
خوبى می
فهمیم.
[19](*)
ادامه دارد...
[1]- برگرفته از سخنان رهبر معظم انقلاب 29/4/1388
[2]- خطبه
هاى نماز جمعه
ى تهران به امامت مقام معظم رهبرى، 08/05/1378
[3]- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، به مناسبت 19 دى ماه، سالروز قیام مردم قم، 19/10/1380
[4]- بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران، 15/05/1382
[5]- بیانات در جمع کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، 21/09/1380
[6]- بیانات در خطبه
هاى نماز جمعه
ى تهران، 09/07/1378
[7]- خطبه
هاى نماز جمعه
ى تهران، 26/09/1378
[8]- بیانات در دیدار خانواده
هاى شهداى کرمان، 12/02/1384
[9]- بیانات در دیدار سپاه پاسداران و نیروى انتظامى، به مناسبت سوم شعبان، 06/11/1371
[10]- بیانات در خطبه
هاى نماز جمعه
ى تهران، 26/01/1379
[11]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه
ی علمیه
ی قم، 29/7/1389
[12]- بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)، 14/3/1387
[13]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاى ستادهاى نماز جمعه
ى سراسر کشور، 5/5/1381
[14]- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه
های نماز جمعه
ی تهران، 30/6/1387
[15]- بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، 27/12/1380
[16]- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، 3/4/1388
[17]- خطبه
های نماز جمعه
ی تهران، 20/6/1388
[18]- بیانات در جمع بسیجیان به مناسبت هفته
ى بسیج، 5/9/1376
[19]- بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه
های نماز جمعه
ی تهران، 30/6/1387
گردآوری؛قاسم صفایینژاد