آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
ارتباطات اسلامي و علوم انساني -چشم انداز

ارتباطات اسلامي و علوم انساني -چشم انداز


پروفسور حميد مولانا


يكي از مهمترين جنبه هاي امت اين است كه اسلام ميان افراد به عنوان اعضاي يك جامعه تمايز قائل نمي شود، نژاد، قوميت، قبيله پرستي، ملي گرايي و عوامل جغرافيايي كمترين نقشي در تمايز افراد ندارد. البته بايد توجه داشت مليت، تفاوت هاي فرهنگي و عوامل جغرافيايي به رسميت شناخته مي شوند، ليكن برتري و سلطه گرايي بر مبناي آنها كاملاً مردود است. ما مسلمانان هرگز مليت را انكار نمي كنيم اما بايد اذعان داشت كه هرگز مليت بر ارتباطات ما حاكم نخواهد بود. بلكه در اين روابط، اعتقادات، باورها و درجات مختلف توحيد افراد موجب تمايز آنها مي شود، اين فرد و روابط او با جامعه است كه ارزش پيدا كند اما اين رابطه به خودي خود هدف نيست. بايد ارتباط فرد و جامعه با خداوند مشخص شود. در آيه 13 سوره حجرات مي خوانيم: «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و أثني و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقكم ان الله عليم خبير». «اي مردم! ما همه شما را از مرد و زني آفريديم و آن گاه شما را شعبه هاي بسيار و فرقه هاي مختلف گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد. همانا بزرگوارترين شما نزد خداوند، باتقواترين شماست. و خدا هم بر نيك و بد مردم و ظاهر و باطن خلق كاملاً آگاه است». بنابر اين، تفاوت ها تنها براي شناخت است و كسي برتر است كه باتقواتر باشد.
تاريخ ارتباطات همگام با تاريخ خلقت بشر است. علم و ابزار ارتباطات در عصر رنسانس در اروپا به وجود آمد و بعد از آن رشد يافت. ليكن ارتباطات يك مرتبه خاص در تاريخ بشريت همچون كشاورزي و اقتصاد نيست. اين اشتباه بزرگ تاريخ جامعه شناسي غرب است كه معتقدند انسان از دوره قبل از كشاورزي به دوره كشاورزي قدم گذاشت و سپس وارد دوره صنعتي و... شد، و هم اكنون در عصر ارتباطات و اطلاعات قرار دارد. چرا كه خلقت بشر با ارتباطات آغاز شد و بايد گفت ارتباطات از ابتداي خلقت انسان بوده و تاكنون ادامه يافته است. اشتشباه فاحش كشورهاي غربي در اين است كه آنها ارتباطات را با «داده» يكي مي گيرند، حال آنكه ارتباطات يك جريان است. آنچه كه در قرون اخير گسترش يافته، داده ها و ابزارها است و نه ارتباطات. دانشمندان غرب به اين نكته توجه نكرده اند كه در عصر كنوني ارتباطات غيرمفيد گسترش يافته است و با بي دقتي، اين اصل را وارد اقتصاد و فرآيند مدرنيزاسيون نيز كرده اند.
ششمين مفهومي كه در اينجا بايد تبيين شود، مفهوم«تقوا» است. به عنوان فضيلت و به عنوان يك عنصر مهم در چهارچوب ارتباطات ديني، تقوا در سطح فردي و اجتماعي تقريبا در همه اعمال يك مسلمان، عنصري اساسي است. الگوي ارتباطات و جامعه اسلامي الگوي وحي و تقواست و نه الگوي اطلاعات و داده ها. اين اسلام و نظريه هايي چون تقواست كه تعيين كننده دايره هاي اطلاعاتي است و نه بالعكس.
هفتمين و آخرين مفهومي كه در اين قسمت به آن اشاره مي شود، مفهوم امانت است. مفهوم امانت، آزادي و مسئوليت را در انسان حفظ كرده و صحت و اعتبار متون پيام در ارتباطات اسلامي را تضمين مي كند. در مفهوم امانت مأموريت خلافت به انسان واگذار شده است. چنانچه مفهوم امانت با اين تعريف در نظريات ارتباطات وارد شود، نوع نگاه ما به انواع مختلف ارتباطات به كلي تغيير خواهد يافت.
ارتباطات ديني زماني جريان پيدا خواهد كرد كه چهارچوب آن بر مبناي اعتقادات، باورها و ارزش هاي ديني نهاده شده باشد و به نحوي اصول دين بر آن حاكم باشد. در غير اين صورت هر نوع از ارتباطات، از جمله ارتباطات درون فردي، ميان فردي، سازماني، عمومي و جمعي، غيرديني خواهند بود. لذا قطعاً وجه تمايز ارتباطات ديني از ارتباطات غيرديني در جنبه حاكم بودن يا حاكم نبودن چهارچوب اصول دين در جريان ارتباطات است. ارتباطات درباره دين بدون رعايت اين اصول، هر چند محتويات آن ديني باشد، در مجموع ارتباطات غير ديني و چه بسا ضدديني است. از آنجا كه دين ما ايرانيان، دين مبين اسلام است ارتباطات ديني ايرانيان بايد اسلامي باشد و در چارچوب اصول اسلام صورت پذيرد. از اين رو در اين نوشتار، مراد از واژه ديني در اصطلاح «ارتباطات ديني»، اسلامي بودن است.
با درنظر گرفتن همين ملاحظه، به طور خلاصه مي توان گفت الگوي ارتباطات ديني با الگوي متداول در ادبيات ارتباطات كه بر پايه علوم رياضي، تجربي، انساني و اجتماعي ريخته مي شود متفاوت است. ارتباطات، همچون يك رودخانه چيزي جز جريان نيست. براين اساس مهم ترين تفاوت ميان ارتباطات ديني و غيرديني را مي توان در اين نكته دانست كه در ارتباطات ديني، پيام و اطلاعات كه محتوا و درون مايه ارتباطات را تشكيل مي دهد، خنثي و بي ارزش نيست.
با آغاز عصر روشنگري و منورالفكري، غرب به تدريج زندگي دنيوي را از زندگي اخروي تفكيك كرد. شيوه اخلاقي زندگي روزمره تا آنجا كه با اخلاقيات عمومي در تعارض نباشد به وجدان فردي موكول شد. اين امر تنها در اروپا و آمريكا رخ داد. علي رغم كوشش نوگرايان و جريان تجددگرايي، اين تفكيك هرگز در اسلام راه نيافت. از اين رو در سراسر جوامع اسلامي نه تنها دين، فرد را به طور كامل تحت نظر دارد بلكه درباره كردار افراد و قواعد اجتماعي نيز سخن ها دارد. يكي از ويژگي هاي مهم جوامع اسلامي، بنا شدن اين جوامع بر پايه ارزش ها و اخلاق اسلامي در طول تاريخ اسلام است. در حالي كه اين مسئله در اخلاق مدرن غرب و در مسيحيت امروزي و نيز در ديگر اديان عمدتاً ماهيت اجتماعي يافته، در جوامع اسلامي، اين امر عينا ديني است و تنها اجتماعي نيست. زماني كه به طور دقيق درباره اسلام سخن مي گوييم، اين مسئله بسيار جامع تر مي شود. چرا كه يكي از مشخصات اسلام نسبت به ديگر اديان، جامعيت آن است.

حدود 200 سال پيش دو اتفاق بسيار بزرگ افتاد كه همچنان ادامه دارد و ارتباطات ديني ما را دگرگون كرده است. اولين مسئله، پيشرفت فوق العاده فناوري هاي ارتباطات است كه شامل تلگراف و تلفن، گرامافون، راديو، تلويزيون، ماهواره و اينترنت مي شود. ابزار ارتباطي در مدتي كوتاه به سرعت رشد كرده اند و در حقيقت، رقباي اصلي ما در ارتباطات ديني هستند. لذا بايد از اين ابزار در ارتباطات ديني به معنايي كه در اين نوشتار مورد اشاره قرار گرفت، بيش از پيش استفاده كرد.
اتفاق مهم ديگري كه در طول اين 200 سال رخ داد، اين است كه براي اولين بار جوامع بشري سازمان هاي بزرگي را به اشكال مختلف دولتي، غيردولتي و صنعتي توسعه دادند. بنابراين، زيرساخت هاي اجتماعي با اين فناوري ها، ارتباطات اصلي بشري را كه بيشتر در ناحيه خانواده و محدوديت هاي جغرافيايي و با ارزش هاي بسيار بزرگ ديني همراه بود، تا حد زيادي متلاشي كرد. لذا رقباي جديدي پيدا مي شوند و محيط ويژه اي به وجود مي آيد كه ترسيم اين محيط جديد در ذهن از اهميت ويژه اي برخوردار است. در صورت مديريت نكردن صحيح ارتباطات ديني، اين ارتباطات در حاشيه قرار مي گيرد. با وقوع اين دو حادثه، در زمان حاضر با محيطي روبه رو هستيم كه 200 سال پيش هرگز وجود نداشت و براي مديريت صحيح ارتباطات ديني بايد از اين محيط آگاهي حاصل كرد.
بر مبناي مختصات و ويژگي هاي اين زيست محيط كلان فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... مي توان اصولي را براي مديريت ارتباطات ديني در جامعه استخراج كرد. اولين اساس مديريت ارتباطات ديني در اولويت قرار دادن و تأكيد بر ارتباطات چهره به چهره و ميان فردي است. مطالعاتي كه در رشته هاي مختلف از جمله جامعه شناسي، مردم شناسي، روان شناسي و غيره صورت گرفته بيانگر اين مطلب است كه هيچ يك از انواع ارتباطات، بزرگ تر، اثرگذارتر و مهمتر از ارتباطات چهره به چهره نيست. البته به طور يقين نمي توان به صورت مطلق اين نوع از ارتباطات را در تمامي سطوح زندگي جاري و ساري كرد، ليكن بايد تلاش خود را بر اولويت دادن به اين نوع از ارتباطات قرار داد. لذا، در مديريت ارتباطات ديني، ارتباطات چهره به چهره در درجه اول اهميت و تمركز قرار خواهد داشت



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.