آرشیو نسخه های rss پیوندها تماس با ما درباره ما
مفیدنیوز
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا                                                                           
صفحه اصلی | سیاسی | اجتماعی | فضای مجازی | اقتصادی | فرهنگ و هنر | معارف اسلامی | حماسه و مقاوت | ورزشی | بین الملل | علم و فناوری | تاریخ شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ rss
نسخه چاپی ارسال
دفتر مقام معظم رهبری
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی
سایت اینترنتی حجه الاسلام والمسلمین جاودان
استاد قاسمیان
حجت الاسلام آقاتهرانی
پاتوق كتاب
شناخت رهبری
عصر شیعه
پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی
صدای شیعه
عمارنامه
شبکه خبری قم
آقا اصل بر احراز صلاحیت است!؟

آقا اصل بر احراز صلاحیت است!؟


یادداشت های یک طلبه


بنابراین، این از مسائل مهمى است که در درجه اوّل اهمیت واقع شده است که اشخاصى که اداره مى‏کنند یک جایى را، از اوّل ارزیابى بشود که این اشخاص چه کاره بوده اند. سابقه شان چیست. تحصیلاتشان در کجا بوده. چه جور رویّه اى در تحصیلات داشتند. و بعد از انقلاب چه جور وضعیتى اینها داشتند. قبل از انقلاب چه وضعیتى داشتند اینها. افکارشان قبلًا چى بوده. اگر یک کسى افکارش قبلًا منحرف بوده، حالا بیاید به شما ادعا بکند که خیر، من برگشته ام، ما باید قبول کنیم، اما نباید او را مجله نویس کنیم. آن دوتا با هم فرق دارند. خوب، بسیارى از اشخاصى که مى‏آیند مى گویند ما توبه کردیم، توبه قبول است، لکن نمى شود آنها را سر یک کارى گذاشت که آن کار اهمیت دارد.

براى اینکه ما نمى‏دانیم که - به حسب واقع که ما نمى‏دانیم که - این آدم توبه کرده یا این آدم مى‏خواهد با این کلمه «توبه» ما را بازى بدهد. ما باید از او قبول مى‏کنیم که در جامعه مسلمین مثل سایر مسلمانها با او عمل بکنیم، اما نباید رادیو و تلویزیون را به دست او بدهیم، یا او را راه بدهیم در رادیو و تلویزیون، یا مجله اى که براى تربیت افراد است، براى ترویج این مسیر اسلامى ملت است، ما به دست او بدهیم و یا نوشته‏هایش را به دست او بدهیم. این طور نباید که ما خوش باور باشیم. خیلى از اشخاص هستند که تمام حرفهایشان حرفهاى اسلام است، تمام حرفهایشان حرفهاى نهج البلاغه است، و تمام حرفهایشان حرفهاى قرآن است، لکن مسیرشان این نیست. در بین اشخاص همچو اشخاصى هستند که این راه را پیش گرفتند، براى اینکه، خودشان را در جامعه جا بزنند.

آن مقصدى که دارند آن را عمل بکنند در بین مردم. در عین حالى که ما باید قبول کنیم یک کسى که قبلًا هم - فرض کنید که - عاصى بوده، این آدم حالا مسلمان است، و به او ترتیب اثر اسلام را بدهیم، اما نمى‏توانیم جهاتى که داریم [به او بسپاریم‏] مثلًا فرض بفرمایید؛ یک دزدى بوده، حالا آمده توبه کرده، خوب، دزد توبه کرده، قبول است توبه‏اش. اما مى‏توانید شما مالیّات، آن چیزتان را، سرمایه هایتان را دست این بدهید و بپرسید به این؟ نه، عُقَلایى نیست. براى اینکه ممکن است این دزد براى اینکه سرمایه دستش بیاید، بیاید توبه کند! ما هم که علم غیب نداریم، ما موظفیم که در ظاهر قبول کنیم. دزد نه، الآن توبه کرده است. حتى اگر یک توبه اى کرد که همه ظواهرش هم درست بود، اقتدا هم به او بکنیم در نماز، اما نمى‏توانیم ما یک چیزى که امانت لازم است در آن، دیانت لازم است در آن، دست این بدهیم. بدتر از همه همین مجلّات است، و همین مطبوعات است، و همین رادیو و تلویزیون است و همین چیزهایى است که براى تربیت جامعه است. یک نفر آدم قبلًا - فرض کنید - انحراف داشته، کمونیست بوده، حالا آمده مى‏گوید که من دیگر برگشتم و خیر، حرفهاى آنها درست نبوده، من برگشتم.

بسیار خوب، شما برگشتید حالا آمدید باشد، اما نمى‏توانیم ما این را در رادیو و تلویزیون راهش بدهیم که تو برو و مردم را تربیت بکن! ممکن است این کمونیست باز هم باشد لکن براى خاطر اینکه ما را بازى بدهد آمده این را گفته. ما مکلّفیم به اینکه در ظاهر با او اعمال مسلمانى - فرض کنید - بکنیم. در صورتى که در عقیده کمونیست نشده باشد، آن مسئله دیگرى است. اما نمى‏توانیم ما یک چیزى که مى‏خواهیم تربیت کنیم بچه هاى خودمان را، یک معلّمى که کمونیست بوده است، الآن آمده مى‏گوید نخیر، من بسیار مسلمانم، و پیش ما نماز هم مى‏خواند و روزه هم مى‏گیرد، و بیشتر از شما و دیگران هم به آداب اسلامى تقیُّد دارد. بسیار خوب، شما مسلمان، بیایید بین مردم باشید، کسى کارى به شما ندارد. اما نمى‏توانیم ما این را معلّم بچه هایمان قرار بدهیم. براى اینکه، معلّم بچه ها را ما باید مطمئن باشیم که این منحرف نمى‏کند بچه هاى ما را. نمى‏توانیم ساده دلى به خرج بدهیم که خوب، حالا این آدم، اسلام گفته قبول کنید شما، ما هم قبول کردیم. اما اسلام نفرموده حالا که قبول کردید مقدّرات خودتان را دست این هم بدهید.

دیگر این را اسلام نفرموده. اسلام فرموده قبول کنید که تو مسلمان و ترتیب آثار هم بدهید. اما مقدّرات یک مملکتى را ما بخواهیم دست یک کسى بدهیم که کمونیست بوده، حالا هم مى‏گوید من آدم خوبى هستم و ترتیب آثارش را هم ما مى‏دهیم، اما نمى‏توانیم مقدّرات مملکتمان دستش بدهیم. نمى‏توانیم مجله نویسى اگر بخواهد بکند، او را آزاد بگذاریم که هر چه دلش مى‏خواهد بنویسد. یک وقتى مى‏بینید چه از کار در مى‏آید. شما هم نمى‏توانید در مجله اى که دارید و افراد را مى‏خواهید انتخاب کنید، یک اشخاصى که سابقه شان انحراف بوده است، آن منحرف را حالا بگویید که نه، دیگر حالا خوب شده است و آدم مسلمانى است و اینها. و وارد کنید در روزنامه تان. خیلى خوب است براى خودش، ما هم نمى‏گوییم بد است. الآن توبه کرده، خوب است، اما نمى‏توانیم دیگر همچو مطلبى را که در ترتیب یک ملتى در سرنوشت یک ملتى دخالت دارد، این را به دست او بدهیم. این از مسائل مهمى است که در همه جا باید این انجام بگیرد. این معنا که خیر، ما باید همه اشخاصى که آمده اند مى‏گویند که ما خوب هستیم اینها باید واردشان کنیم. منتها در همه جایى که سرنوشت ملت را هم به دستشان بدهیم؛ این حرف، ساده‏اندیشى است، و توجه به مسائل نداشتن است.

***

زمان: ۱۳ دى ۱۳۵۹/ ۲۶ صفر ۱۴۰۱ «۱» مکان: تهران، جماران‏
مرجع: صحیفه امام خمینی(ره)، جلد ‏۱۳، صفحه ۴۷۵

***

متن کامل و فایل صوتی این سخنرانی را می‏توانید در پایگاه اینترنتی «روح الله» بیابید.

http://hemati.ir



نام(اختیاری):
ایمیل(اختیاری):
عدد مقابل را در کادر وارد کنید:
متن:

کانال تلگرام مفیدنیوز
کلیه حقوق محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع ميباشد.