ماجراي نامه 67 فرمانده ارشد جنگ به امام (ره) براي انتخاب فرمانده كلقوا
تاریخ: ۱۳ اسفند ۱۳۸۹
ابوالفضل حسنبيكي در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: پس از فرار بنيصدر از ايران و آزادي عمل فرزندان امام (ره) در جبهه، جنگ حالت جديدي به خود گرفت.
وي ادامه داد: همدلي، همبستگي، هماهنگي و از سويي ادغام همه نظرها اعم از نيروهاي مردمي، ارتش، سپاه و جهادسازندگي اميد به پيروزي براي همه رزمندگان و ملت ايران تبديل به يك واقعيت شد و همه يكصدا پيروزي را به عنوان يك موهبت از سوي خداوند، به يكديگر بشارت ميدادند.
حسنبيكي ادامه داد: اين روحيه برگرفته از تجريه جنگهاي صدر اسلام بود؛ به طوري كه هيچ يك از رزمندگان به جز دستيابي به پيروزي و رسيدن به آرمانهاي امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي فكر نميكرد؛ خداوند سبحان نيز رزمندگان را نصرت ميداد و روز به روز روحيه آنها را بالا ميبرد تا جايي كه عملياتهاي متعددي چون عمليات شكست حصر آبادان، عمليات طريقالقدس، فتحالمبين و بيتالمقدس يكي پس از ديگري انجام شد كه پيروزيهاي بزرگي را براي كشور به ارمغان آورد.
عضو هيئت امناي مجمع پيشكسوتان جهاد و شهادت گفت: در اين عملياتها كه عملياتهاي پيروزمندانهاي بود، سرزمينهاي زيادي از لوث ارتش عراق آزاد شد، به نحوي كه ماشين جنگياش از كار افتاد و تعداد كشتهها و اسراي ارتش عراق آنقدر زياد و سنگين بود كه امكان بازسازي آن در كوتاهمدت براي صدام وجود نداشت.
حسنبيكي خاطرنشان كرد: در اين مقطع، جهان به دو بلوك شرق و غرب تقسيم شده بود و طبيعي بود كه كشورهاي منطقه تحت قيوميت شوروي و آمريكا قرار داشتند؛ اما حجم پيروزيهاي رزمندگان اسلام به قدري بالا بود و ضربات وارده بر پيكر ارتش بعث عراق به اندازهاي بود كه آمريكا و شوروي احساس وحشت كرده و عليه جمهوري اسلامي به وحدت رسيدند؛ چرا كه آنها سقوط صدام را بسيار نزديك ميديدند و از اينكه در آينده نزديك تجربه جمهوري اسلامي تكرار شود و كشور بزرگي مانند عراق به يك كشور اسلامي تبديل ميشود، احساس خطر كردند.
* تفكر پذيرش صلح پس از فتح خرمشهر يك طرح اسرائيلي و آمريكايي بود
اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس اظهار داشت: اين مسئله از سويي با توجه به حكمت، درايت و تدبير حضرت امام خميني (ره) و از سوي ديگر با همدلي و همفكري رزمندگان به عنوان فرزندان امام خميني (ره)، آمريكا و شوروي نتوانستند راه به جايي ببرند و پيروزيهاي بزرگي در جبهه اسلام به وقوع پيوست.
نماينده اسبق مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: با وجود پيروزيهاي بزرگ، جبههها از يك مشكل بزرگ رنج ميبرد و آن اين بود كه بعد از آزادسازي خرمشهر، ندايي از گوشه و كنار دولت مبني بر اتمام جنگ و پذيرش صلح با صدام به گوش رسيد كه در حقيقت يك فكر صهيونيسمي و برنامهريزي شده از ناحيه موساد و سيا بود.
حسنبيكي افزود: متأسفانه اين شعار تا عمق جبهههاي جنگ نيز نفوذ كرد، به طوري كه مجموعه نيروهايي كه در جبهه همواره به دنبال عملياتهاي جديد و شكست ارتش صدام بودند، مجبور بودند زمان طلايي خود را براي رفع اين ابهام كه "آيا بايد عملياتها را ادامه داد يا خير! صرف كنند.
وي گفت: با توجه به اينكه هنوز بخشهايي از جمهوري اسلامي به ويژه در منطقه غرب در تصرف ارتش عراق بود، در ميان فرماندهان و رزمندگان وحدت و يكصدايي پديد آمد كه حداقل تا بيرون راندن ارتش عراق از سرزمينهاي خود، بايد مبارزه را ادامه دهيم.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: اما در هر صورت وجود اينگونه مباحث، ضربات روحي قابل توجهي را به برخي فرماندهان و رزمندگان وارد كرد؛ چرا كه شاهد بودند عناصر وابسته به آمريكا و غرب كه بر پستهاي كليدي كشور تكيه زده بودند، در شرايطي كه رزمندگان با پوست و گوشت و استخوان و با دست خالي در برابر تهاجم همه جانبه دشمن ايستادهاند و ملت ايران خالصانه فرزندان و اموال خود به سوي جبههها ميفرستند و هر روز در گوشهاي عزيزانشان را روي دستشان تشييع ميكردند، همواره در داخل كشور عدهاي در بوق ترديد و سستي در ادامه مبارزه و صلح بدون پيروزي ميدميدند و به تعبير خود براي ملت، دايه دلسوزتر از مادر شده بودند.
مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان داشت: پرواضح است كه هدف از بيان اين سخنان توقف جنگ نبود، بلكه آنها ميخواستند بخشي از سرزمين خود را در اختيار دشمن باقي بگذاريم و پاي ميز مذاكره برويم؛ حال آنكه تاريخ نشان داده است كه نتيجه ميز مذاكره چيزي جز برآورده شدن منافع كشورهاي سلطهطلب غرب و شرق كه از حق وتو برخوردارند، نيست و اين واقعيتي بود كه براي رزمندگان و ملت ايران كاملاً قابل درك و ملموس بود.
حسنبيكي اظهار داشت: كمبودهاي موجود در جبهه همچون مشكلات لجستيكي، نيروي انساني و مطرح شدن سخنان و تفكرات يأسآور و نااميدكنندهاي كه بويي از آرمانهاي انقلاب اسلامي، امام خميني (ره) و شهدا نبرده بود، روحيه رزمندگان را در داخل جبههها هدف قرار داده بود.
وي ادامه داد: عليرغم ناهماهنگيهايي كه ميان داخل جبهه با پشت جبهه وجود داشت، در جلسات قرارگاهها همه رزمندگان، فرماندهان و سربازان مخلص امام (ره) با پا فشاري بر ادامه مبارزه با ارتش غاصب عراق تا پيروزي كامل و بيرون راندن او به بيرون مرزهاي جغرافياي بر ادامه عمليات براي پاكسازي كامل سرزمينها از لوث وجود ارتش عراق تأكيد كردند و انجام عملياتهاي كوچك را براي تثبيت موقعيتهاي به دستآمده، ادامه دادند.
فرمانده پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد سازندگي قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) گفت: اين در حالي بود كه تعدادي از عوامل خود فروخته داخلي با نقشههاي از پيش تعيين شده و بخشي نيز ناخواسته، همچنان شعار صلح سر ميدادند.
وي افزود: ناگفته نماند كه در آن دوران، كمبودهايي نيز كه در اثر جنگ در داخل كشور اتفاق افتاده بود، موجب شده بود مردم در شرايط سخت اقتصادي به سر بردند اما چون ميدانستند كه امام خميني (ره) جز حق نميگويد و منش و گفتارش شبيه يك امام معصوم است، اعتقاد بسيار بالا و قوي نسبت به ايشان داشتند، لذا همه گوش به فرمان امام در برابر سختيها مقاومت ميكردند.
حسنبيكي گفت: توقع ميرفت در اين شرايط، دولت وقت با درك شرايط موجود در جبهه تمام توان خود را براي كمك به جبههها به كار گيرد، اما متأسفانه اين اتفاق نميافتاد.
*ماجراي نامه 67 فرمانده ارشد جنگ به امام (ره) براي انتخاب فرمانده كلقوا
وي اظهار داشت: در اين مقطع و در جلسات و بررسيهاي متعدد، مجموعه فرماندهان جبهه و جنگ با اين اخلالها و كارشكنيها به تنگ آمده بودند، به تصميم مشتركي رسيدند و آن اين بود كه به منظور خروج از اين بحران از امام خميني(ره) بخواهيم فردي را به عنوان فرمانده كل قوا منصوب كنند كه او بتواند رابط رزمندگان و فرماندههان با ايشان باشد.
*همه متفقالقول بودند كه آقاي خامنهاي تنها فردي است كه ميتواند فرماندهي كل قوا را به دست گيرد
مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان داشت: همه فرماندهان متفقالقول بودند كه حضرت آيتالله خامنهاي تنها فردي است كه ميتواند فرماندهي كل قوا را به دست گيرد؛ چراكه هم امين حضرت امام (ره) هستند و هم با رزمندگان همدل و همراه هستند و از سوي ديگر هم رزمندگان استراتژي ايشان را قبول داشتند و خود را به آقاي خامنهاي بسيار نزديك احساس ميكردند.
حسنبيكي اظهار داشت: فرماندهان و رزمندگان معتقد بودند كه ايشان در سمت فرمانده كل قوا ميتوانند دولت و عقبه را پوشش دهند و با همان روحيه پيش از فتح خرمشهر و ايجاد وحدت در جبههها، عملياتهايي طراحي شود تا صدام را به طور كامل از ايران خارج كنيم.
وي افزود: به اين ترتيب، طي جلسهاي با حضور فرماندهان ارشد جنگ، نامهاي به منظور انتصاب حضرت آيتالله خامنهاي به عنوان فرمانده كل قوا به محضر امام خميني (ره) نوشته شد و به امضاي 67 نفر از فرماندهان ارتش، سپاه و جهاد سازندگي رسيد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: مدتي طول كشيد اما پاسخي از حضرت امام دريافت نكرديم؛ تا اينكه فرماندهان با مشورتي كه با سيداحمد آقا فرزند حضرت امام (ره) انجام دادند، تصميم گرفتند فرد ديگري را به ايشان پيشنهاد دهند، اما اين سؤال همواره در ذهن رزمندگان باقي ماند كه چرا حضرت امام به درخواست رزمندگان پاسخي نداند.
حسنبيكي اظهار داشت: البته اين را خوب ميدانستيم كه سكوت امام، حكمتي دارد كه بر ما پوشيده است؛ لذا مقيد بوديم كه امر ايشان حتماً محقق شود.
فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) عنوان كرد: بعد از آن، نامه ديگري به منظور انتخاب فرماندهي واحد براي مديريت جبههها، خدمت امام خميني (ره) تقديم شد و در اين نامه آقاي هاشمي رفسنجاني را به عنوان فرد پيشنهادي معرفي كرديم كه معظمله با نامه دوم موافقت كردند.
وي ادامه داد: در آن مقطع كه رزمندگان در حال اجراي عمليات والفجر يك بودند، حضرت امام با حفظ فرماندهي كل قوا، طي حكمي آقاي هاشمي را به عنوان هماهنگكننده جبههها منصوب كردند.
**بعد از انتصاب آقاي هاشمي باز هم مشكلات در جبههها وجود داشت
حسنبيكي بيان داشت: همه رزمندگان مقلد حضرت امام بودند و با همه وجود ايشان را قبول داشتند لذا انتصاب فرمانده جنگ را پذيرفتند؛ اما بعد از انتصاب آقاي هاشمي باز هم با مشكلاتي در جبههها مواجه بوديم.
مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تصريح كرد: با توجه به تجربيات عملياتهاي بزرگ پيشين، مجموعه فرماندهان به اين نتيجه رسيدند كه اگر امكانات مشخصي از سوي دولت و به ويژه نيروي انساني مورد نياز جبههها تأمين شود، خواهيم توانست با يكي دو عمليات پيدر پي، تكليف ارتش صدام را يكسره كنيم و به دنيا ثابت كنيم كه ما هم ميتوانيم به خاك عراق وارد شويم؛ اما هدف جمهوري اسلامي چيز ديگري است.
حسنبيكي خاطرنشان كرد: با اين وجود و به دليل عدم حمايت جنگ از سوي دولت، عملياتهايي به اجرا درميآمد كه كامل نبود؛ به عنوان مثال اگر براي اجراي عملياتي يك قايق توان جابه جايي 5 رزمنده و ادواتشان را داشت، به دليل كمبود امكانات، هر قايق بايد 15 رزمنده را جابه جا ميكرد كه هم تحركش را كاهش ميداد و هم ميزان خطر براي رزمندگان افزايش پيدا ميكرد.
وي افزود: در عمليات رمضان ميشد تا پشت بصره پيش رفت و جنگ را خاتمه داد؛ در والفجر 8 نيز چنين شرايطي وجود داشت؛ دنيا نيز به شدت به دنبال اين بود كه جنگ ايران و عراق به اتمام برسد، چون ادامه اين جنگ را هم از نظر استراتژيكي به ضرر خود ميدانستند و هم از اينكه زمينهاي براي تبليغ ايران و اسلام فراهم شود، به شدت هراس داشتند.
اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس گفت: يكي از معضلاتي كه رزمندگان در داخل جبهه با دولت داشتند اين بود كه توقع داشتيم مسئول لجستيك و پشتيباني دولت، همه توان خود را صرف جنگ كند؛ اين در حالي بود كه دولت عراق كاملاً نظامي شده بود و حتي مسئولان غيرنظامياش هم لباس رزم به تن داشتند؛ لذا براي همه ما سؤال بود كه چرا اين اقدامات را دولت ايران انجام نميدهد و يا اينكه حداقل چند وزيري كه فعاليتشان در جبهه اثر مستقيم دارد، چرا در منطقه حضور پيدا نميكنند؛ جالب آنكه حتي نخست وزير وقت بعد از پايان عملياتها به جبهه ميآمد!
حسنبيكي اظهار داشت: آقاي بهزاد نبوي كه وزير صنايع دولت بود با اينكه صنايع سنگين و بودجه كشور را در اختيار داشت و لجستيك جنگ را مديريت ميكرد، به جبهه نميآمد! و همين امتناع او براي حضور در جبهه، براي رزمندگان به خصوص در بخش مهندسي رزمي مشكلاتي را به وجود آورده بود.
*افرادي مانند بهزاد نبوي از يكسو دل رزمندگان را خالي ميكردند و از سوي ديگر شعارهاي دلسوزانه سر ميدادند
وي ادامه داد: اگر گذشته را قدري مرور كنيم، بخشي از اين افراد بايد پاسخ ملت ايران را بدهند؛ همانها كه روزي كارشكني ميكردند و امروز براي ملت ايران دايه دلسوزتر از مادر شدهاند و با اقدامات خود دوباره شرايط زمان جنگ را ايجاد كردهاند. آنها در دوران جنگ از سويي دل رزمندگان را خالي ميكردند و از سوي ديگر تحت عنوان شعارهاي دلسوزانه، در ميان ملت ايران عمليات رواني انجام ميدادند و به دليل عدم هماهنگي و همكاري با رزمندگان پيروزي رزمندگان را به تأخير انداخته و مانع سقوط صدام ميشدند.
نماينده اسبق مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: در شرايط كنوني كه كشورهاي مختلف منطقه در حال قيام هستند و شعار اصليشان اسلام و بزرگترين حركتشان نماز جمعه است، به طوري كه دنياي غرب به وحشت افتاده و آمريكا و اسرائيل خود را در آستانه فروپاشي ميبينند، اين آقايان مسير ديگري را ميپيمايند و در ظاهر سنگ امامي را به سينه ميزنند كه اوامرش را در دوران دفاع مقدس مبني بر كمك به رزمندگان براي دستيابي به پيروزي روي زمين ميگذاشتند و امروز مرموزانه در لشگر مسعود رجوي گام برميدارند.
وي گفت: اين نكته كه چرا امام (ره) پاسخ رزمندگان را ندادند، براي من همواره جاي سؤال باقي بود، چون فكر ميكردم اگر حضرت آقا، فرمانده كل قوا ميشدند با تسلطي كه به مسائل كشور و جبهه داشتند به پيروزيهاي بيشتري دست پيدا ميكرديم.
*احمدآقا گفت "امام بچههاي جنگ را بسيار دوست داشت "
فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) اظهار داشت: در سال 1368 كه بنده نماينده مردم دامغان در مجلس سوم شوراي اسلامي شدم؛ شبي در يكي از مراسمهايي كه بعد از رحلت حضرت امام در جماران از سوي حاج احمد آقا برگزار شده بود، از او خواستم تا پاسخ مرا بدهد؛ سيد احمدآقا پاسخ مفصلي در اين مورد دادند كه بخشي از آنها بسياز زجرآور بود و من هميشه به اين فكر ميكردم كه برخي افراد، امام (ره) را به كجا رساندند كه در دوران بنيصدر مجبور شدند تا عليرغم خواسته فرماندهان جنگ، فرماندهي كل قوا را به بنيصدر خائن واگذار كنند.
وي افزود: سيد احمدآقا دلايل ديگري را نيز مطرح كرد و گفت كه "در آن دوران، در جمع فرماندهان و در جبهه، اتفاق آرا و وحدت كلمه وجود داشت اما در داخل كشور اتحاد آرا نبود " و نظر ديگر اين بود كه برخي افراد نظرشان بر اين بود كه با وجود عنايت آقا به مسئله جنگ و حساسيتهايي كه ايشان دارند، ممكن است توجهشان به كل كشور به ويژه در سطح ائمه جمعه، قطع شود.
حسنبيكي خاطرنشان كرد: شنيدن برخي از صحبتهاي سيداحمدآقا شنيدنش براي بنده بسيار سخت بود، به طوري كه طاقتم را از دست دادم؛ اما ايشان گفت "بايد اين مسائل را تحمل كرد؛ چون امام فرمودند "صبر كنيد "؛ حتي شايد مجبور باشيم روزي اين مسائل را براي تاريخ بيان كنيم "؛ احمدآقا گفت "امام بچههاي جنگ را بسيار دوست داشتند، هيچ فردي روي كره زمين پيدا نميشد كه در وقت نماز جرأت داشته باشد به ديدار امام بيايد؛ اما بارها پيش آمد كه ايشان در وقت نماز، همه هواسشان به اين بود كه مبادا كسي از جبهه زنگ بزند و معطل شود ".
اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس اظهار داشت: احمدآقا گفت "يك شب تصميم گرفتيم به قم برويم؛ امام (ره) فرمودند "نه "؛ گفتيم چرا؛ گفتند "ممكن است يك وقت از جبهه زنگ بزنند و من نباشم؛ آنوقت جواب خدا را چه بدهم ". يعني امام با وجود كهولت سن و بيماري و با اينكه قلبش درد ميكرد و گرفتاريهايي داشت، اما همه هواسشان به جبهه بود و اين چيزي بود كه بارها آن را در جنگ احساس كرديم.
*احمدآقا گفت "امام نگران جان آقاي خامنهاي بودند "
عضو هيئت امناي مجمع پيشكسوتان جهاد و شهادت بيان داشت: آخرين نكتهاي كه احمدآقا به بنده گفت اين بود كه "امام خميني، براي آينده نظام اسلامي نگران بودند؛ ايشان نگران جان آقاي خامنهاي بودند و هر وقت ايشان به جايي ميرفتند، نگران بودند و همواره جوياي حال ايشان بودند؛ خب شما ميخواستيد آقاي خامنهاي را به جبهه ببريد و ايشان با روحياتي كه دارد، حتماً بايد در خط مقدم حضور پيدا ميكرد، از سوي ديگر، دشمن هم آقاي خامنهاي را خوب ميشناخت و به جايگاه و نقش او در كشور كاملاً واقف است و ايشان از نخستين افرادي بودند كه براي ترورشان برنامه داشتند ".
حسنبيكي عنوان كرد: احمدآقا گفت "بارها و بارها در مواقع مختلف وقتي به حضرت امام خبر ميرسيد كه اتفاقي براي آقاي خامنهاي افتاده يا ميخواستند ايشان را ترور كنند، آقا ميفرمود «احمد، ديدي خداوند چگونه آقاي خامنهاي را حفظ كرد»؛ لذا مسلم بود كه اگر امام (ره) ميخواستند مسئوليتي به آيتالله خامنهاي بدهند، ايشان را فرمانده كل قوا ميكردند؛ چرا كه به آقاي خامنهاي يقين و اطميناني دارند كه وصفناپذير است؛ خود من گاهي اوقات از نوع نگاه امام به آقاي خامنهاي تعجب ميكنم ".
وي ادامه داد: من پرسيدم "يعني [امام] چه نگاهي به ايشان داشتند؟ "؛ احمد آقا گفت "الان آقايان آمدهاند، بايد به استقبالشان بروم؛ فقط بدانيد كه نكته اساسي سكوت امام درباره نامه فرماندهان، اين نكته بوده است؛ اين نكته را الان ميشود بازگو كرد اما آن زمان شما همه در جبهه و به دنبال پيروزي بوديد و نميشد خيلي مسائل را باز كنيم؛ اما امام (ره)، جامع نگر بودند و كل ممكلت و منطقه و اسلام را در نظر ميگرفتند "؛ بنده گفتم "ما هم كه در جبهه حرفي نزديم و گوش به فرمان امام بوديم؛ مگر شما چيزي شنيديد؟ "؛ احمدآقا گفت "نه من هم از رزمندگان چيزي نشنيدم؛ فقط گاهي اوقات آقاي رضايي يا صياد شيرازي ميآمدند و به خاطر مشكلات و كمبودهايي كه در جبهه وجود داشت، آه ميكشيدند ".
*احمدآقا گفت "آنهايي كه با رزمندگان همراهي نكردند بايد در قيامت پاسخگو باشند "
فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) افزود: بنده گفتم "واقعاً هم اينگونه بود، رانندههاي ما در جبهه گاهي بيشتر از 3 ساعت نميخوابيدند و حتي بارها ديدم كه خود آقاي رضايي در والفجر 8 با سرم در صحنه عمليات مديريت ميكرد و به همراه پرستار به نقاط مختلف سركشي ميكرد. اگر حرفي ميزنيم شما ناراحت نشويد " كه احمد آقا گفت "ميدانم؛ امام شما را بهتر از خودتان ميشناخت و بسيار دوست داشت؛ اما امروز كه آقاي خامنهاي، رهبر و فرمانده كل قوا شدهاند آيا اگر ايشان شهيد ميشد، كسي را جايگزين ايشان داشتيم؛ آيا ميشد شورايي كشور را رهبري كرد؛ آيا رهبر را ميشد با رأي انتخاب كرد. اگر اين نكات را بچهها در جنگ ميشنيدند خون گريه ميكردند؛ اما تاكتيك حضرت امام اين بود كه كسي چيزي نداند و هر فردي كار خودش را انجام دهد ".
حسنبيكي اظهار داشت: سيداحمدآقا گفت "هر كسي چه در لجستيك، چه در تبليغات جبهه و در پستهاي ديگر اگر با شما همراهي نكردند، بايد در قيامت پاسخگو باشند؛ پرونده امام و آقاي خامنهاي و رزمندگان شفاف است ".
وي افزود: معتقدم اگر اين نكات را مردم ايران بدانند، جز استكبار و كفر و كمونيستها كه پيروانشان امروز در پادگان اشرف نشستهاند، حركتهاي امروز آقاياني را كه ديروز از دست امام حكم گرفتند و امروز سران فتنه شدهاند را نميپذيرد.
حسن بيكي ادامه داد: در مقطع ديگري از احمدآقا پرسيدم "آيا اين نكات را آقاي محسن رضايي و صياد شيرازي هم ميدانند " كه ايشان گفت بله؛ گفتم "پس چرا حرفي نميزدند "؛ ايشان گفت "خب؛ اين آقايان منصوب شده حضرت امام بودند و بايد مانند خود ايشان عمل كنند ". يك ماه پيش كه از آقاي محسن رضايي در مورد اين مسئله سؤال كردم او گفت "من اين مسائل را ميدانستم؛ اما شرايط به گونهاي بود كه امكان نقل آن وجود نداشت؛ از طرفي هم حضرت امام(ره) امر كرده بودند با سختيها بسازيم و بجنگيم ".
*مقام معظم رهبري بر قلبهاي رزمندگان فرماندهي ميكردند
حسنبيكي با اشاره به نقش مقام معظم رهبري در دوران دفاع مقدس تأكيد كرد: نقش ايشان در جبهههاي جنگ بيبديل و بينظير بود؛ آيتالله خامنهاي بر قلبهاي رزمندگان، فرماندهي ميكردند و بسيار به كار نظامي مسلط بودند.
وي افزود: يكي از ويژگيهاي بارز حضرت آقا اين بود كه خودشان در خط مقدم جبههها حضور مييافتند و از نزديك در جريان وضعيت جبههها قرار ميگرفتند؛ لذا طبيعي و بديهي بود كه رابطه رزمندگان با ايشان يك رابطه سرباز و فرماندهاي كامل و بلكه يك رابطه عاطفي عميق باشد.
حسنبيكي بيان داشت: رزمندگان اطمينان قلبي داشتند كه فرماندهي قاطع، بينظير و بيبديل ايشان ميتواند جريان جنگ را تغيير دهد و جمهوري اسلامي را به پيروزي رساند.
اين جهادگر جبهه سوسنگرد اظهار داشت: اكنون خدا را شاكريم كه بزرگ مرد استراتژيست قرن، آن هم در عصري كه اسلام در حال تجديد معنويت در مسير ظهور جهاني است يعني حضرت آيتالله العظمي خامنهاي، رهبري و فرماندهي كل قوا را بر عهده دارند و ما نيز به فضل خداي قادر متعال جزو سربازان ايشان محسوب ميشويم.
|