نگاهى به مهمترين نكات بيانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوى
بيانات مقام معظم رهبرى در روز آغاز سال نو در حرم مطهر رضوى هميشه يكى از مهمترين و جامعترين بيانات ايشان در جمعبندى كلى اوضاع سالگذشته و روشن نمودن مسير حركت انقلاب در سال جديدى است كه در پيش روست.
بيانات مقام معظم رهبرى در روز آغاز سال نو در حرم مطهر رضوى هميشه يكى از مهمترين و جامعترين بيانات ايشان در جمعبندى كلى اوضاع سالگذشته و روشن نمودن مسير حركت انقلاب در سال جديدى است كه در پيش روست. امسال نيز به توفيق الهى شاهد آن بوديم كه رهبر گرانقدر ملت ايران در جمع زائران و مجاوران حرم رضوى در روز اول سال در سخنرانى مهمى به تحليل مسائل كشور و جهان پرداختند و طى سه بخش مهم زير به ايراد سخنانى پرداختند:
1. جمعبندى سالى كه گذشت.
2. تبيين شعار سال جديد و وظايفى كه همگان خصوصا مسؤولان نسبت به آن دارند.
3. تحليل اوضاع منطقه و بيان نكات مهمى در اين زمينه
سال گذشته سال همت مضاعف و كار مضاعف بود. در اين سال ملت ايران و مسؤولان كشور در دستگاههاى اجرايى و تقنينى و قضايى تلاش كردند تا با همت و كار مضاعف اهداف كلان كشور را محقق سازند و به لطف خداى متعال در اين زمينه به دستاوردهاى خوبى نيز دست يافتند كه برخى از آنها عبارتند از: عرصه علم و فنآورى، عرصه اقتصادى، هدفمند كردن يارانهها، اصلاح الگوى مصرف، افزايش صادرات غير نفتى، مواجهه با تحريمها و... كه به تعبير مقام معظم رهبرى: "به هر حال آنچه كه سال 89 براى ما مشخص كرده است، اين است كه بحمداللَّه اين سال به معناى واقعى كلمه، سال همت مضاعف و كار مضاعف بود. البته سال 89 خصوصيت ويژهاى ندارد؛ امسال هم، سال بعد هم، ده سال بعد هم، سال همت مضاعف و كار مضاعف است. ملت ايران و مسؤولين در هر دورهاى بايستى همت بلند و همت مضاعف داشته باشند و كار مضاعف بكنند تا ما بتوانيم به آنجائى كه شايسته ملت ايران است، انشاءاللَّه برسيم. "
در زمينه شعار سال نيز رهبر معظم انقلاب بر نكات اساسى و مهمى تأكيد نمودند كه به طور خلاصه مىتوان بيان داشت كه برخى از الزامات عمل به شعار سال از منظر ايشان عبارت است از:اولاً داشتن روحيه جهادى لازم است. دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه، سوم مبتلا نشدن كشور به مسائل حاشيهاى، چهارم حفظ اتحاد و انسجام ملى، پنچم عدم برخورد تبليغاتى و خوددارى از تابلو كردن و در و ديوار را پر كردن و عكس زدن و به جاى آن توجه جدى به عمل به شعار سال و در نهايت توجه به اين نكته كه محوريت اقتصاد، به معناى غفلت از عرصههاى ديگر تلقى نشود. سومين محور از بيانات رهبر معظم انقلاب تحليل اوضاع منطقه بود كه برخى از مهمترين نكات اين بيانات به شرح زير است: شناخت خصوصيات اصلى حوادث منطقه اولين نكته مهم است و دو خصوصيت اصلى اين تحولات عبارتند از حضور مردم و اسلام خواهى. مسأله مهم بعدى اين است كه موضع استكبار جهانى و خصوصا آمريكا را در اين زمينه بشناسيم. رهبر معظم انقلاب در بيان موضع آمريكا خاطر نشان ساختند كه آمريكا ابتدا دچار تحير و بهت زدگى شد، سپس تلاش براى حفظ ديكتاتورها نمود و پس از آن با در پيش گرفتن موضع منافقانه در ظاهر مدعى حمايت از مردم شد ولى دو استراتژى فرصت طلبى و شبيهسازى را در پيش گرفت. بر اين اساس است كه رهبر معظم انقلاب نظام آمريكايى را منافق اصلى در اوضاع منطقه مىخوانند. از سوى ديگر بايد خاطر نشان ساخت كه موضع جمهورىاسلامى ايران در اوضاع منطقه كاملا روشن و حمايت از ملتها در برابر حكومتهاى سركوبگر و فاسد آنهاست. در ميان تحولات منطقه دو كشور بحرين و ليبى با وضعيت قابل توجهى روبرو شدهاند. در ليبى سركوب گسترده و وحشيانه مردم توسط ديكتاتور ديوانه اين كشور را شاهد هستيم و در بحرين سركوب وحشيانه مردم اين كشور توسط نظاميان خارجى و ورود ارتش سركوبگر عربستان سعودى به اين كشور. به عنوان آخرين نكته بايد خاطر نشان ساخت كه دسيسه دشمن در تحولات منطقه و خصوص بحرين اين است كه اين تحولات را درگيرى شيعه و سنى نشان دهند و همگان بايد توجه داشته باشند كه چنين رويكردى به نفع آمريكا و بزرگترين خدمت به استكبار است كه به جاى پىگيرى اهداف اصلى انقلاب مردم بحرين آنها را وارد يك درگيرى بىحاصل و مضر نماييم كه دشمنان اسلام از آن بهره مىبرند. ملت بحرين البته ملتى مسلمان هستند و بايد از حكومت سركوبگر و وابسته و ظالمى كه براى سركوب مردمش به نيروى خارجى متوسل مىشود آزاد شوند و اين درحالى است كه اين تحولات در بحرين ارتباطى با شيعه و سنى بودن ندارد.
نوروز در ايران اسلامى چنان رنگ و بوى دينى به خود گرفته است كه نمىتوان ميان اين امر طبيعى و اين عيد قديمى و دستورات اسلامى كه در اين زمينه وارد شده است فاصله و دورىاى احساس كرد. به تعبير مقام معظم رهبرى ملت ايران از اين عيد نيز براى معنويت و تعالى مورد نظر اسلام عزيز استفاده مىكنند: "حقيقت اين است كه مردم عزيز كشور ما در طول ساليان متمادى و بخصوص در اوقات حاكميت نظام اسلامى بر كشور، از عيد نوروز هم براى معنويت، براى معرفت، براى نزديكى به خدا استفاده كردهاند. شاهد هم اين است كه شما در ساعت تحويل اگر ملاحظه كنيد، مىبينيد بيشتر مردم در مراكز دينى، در بارگاهها، در زيارتگاهها و مشاهد مشرفه و در مساجد مشغول توجه و دعا و ذكرند. معناى اين حركت عظيم اين است كه ملت ايران از اين آئين و از اين سنت هم براى دين بهرهبردارى مىكند. اين بايد خط شاخصى باشد براى ما در همه امور، كه براى پيشرفت معرفت خود، معنويت خود، دين خود، استقرار احكام اسلامى و معارف اسلامى و اخلاق اسلامى بهرهبردارى كنيم. اميدوارم خداوند متعال همه ما و همه ملت ايران را بر اين كار موفق بدارد. "
اما بايد توجه داشت كه هر ساله و در ايام نوروز بيانات مقام معظم رهبرى در روز آغاز سال نو در حرم مطهر رضوىهميشه يكى از مهمترين و جامعترين بيانات ايشان در جمعبندى كلى اوضاع سالگذشته و روشن نمودن مسير حركت انقلاب در سال جديدى است كه در پيش روست. امسال نيز به توفيق الهى شاهد آن بوديم كه رهبر گرانقدر ملت ايران در جمع زائران و مجاوران حرم رضوى در روز اول سال در سخنرانى مهمى به تحليل مسائل كشور و جهان پرداختند و طى سه بخش مهم زير به ايراد سخنانى پرداختند:
4. جمعبندى سالى كه گذشت.
5. تبيين شعار سال جديد و وظايفى كه همگان خصوصا مسؤولان نسبت به آن دارند.
6. تحليل اوضاع منطقه و بيان نكات مهمى در اين زمينه
ما در ادامه به صورت خلاصه به تبيين اين محورهاى مهم بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى خواهيم پرداخت:
1. جمعبندى سالى كه گذشت.
سال گذشته سال همت مضاعف و كار مضاعف بود و به لطف خدا تحقق اين شعار در اين سال به خوبى صورت گرفت و به تعبير مقام معظم رهبرى: "شعار سال 89 - يعنى "همت مضاعف و كار مضاعف " - در طول سال مورد توجه قرار گرفت و ملت ما در بخشهاى گوناگون توانستند حقيقتاً از خودشان يك همت والا و بلند نشان دهند و كارِ مضاعف انجام بگيرد. البته نتائج همت بلند و كار مضاعف در بلندمدت شناخته خواهد شد؛ اما در همين نگاه ابتدائى هم كه انسان نگاه مىكند به اوضاع سال 89 و آنچه كه مسؤولان كشور انجام دادند و آنچه كه ملت عزيز ما در همراهى با مسؤولان و خودشان آن را نشان دادند و به عرصه آوردند، نشانههاى همت مضاعف و كار مضاعف را مىبيند. در بسيارى از عرصهها اين معنا مشهود است. " بنابراين در اين سال ملت ايران و مسؤولان كشور در دستگاههاى اجرايى و تقنينى و قضايى تلاش كردند تا با همت و كار مضاعف اهداف كلان كشور را محقق سازند و به لطف خداى متعال در اين زمينه به دستاوردهاى خوبى نيز دست يافتند كه برخى از آنها عبارتند از:
عرصههاى مختلف همت مضاعف و كار مضاعف:
در سال همت مضاعف و تلاش مضاعف، ملت ايران و در عرصههاى مختلفى به موفقيت دست يافتند كه برخى از اين عرصهها عبارتند از:
عرصه علم و فنآورى
در عرصه علم و فنآورى ملت ايران در اين سال به دستاوردهاى مهمى دست يافت. رهبر معظم انقلاب در اين باره فرمودند: "آنچه كه در بخش دانش پيشرفته و فناورى بالا امروز در كشور وجود دارد و در حال وقوع است، بسيار بيش از آن مقدارى است كه به مردم اطلاعرسانى شده است؛ اين را من مىتوانم به شما عرض كنم. از چند سال پيش، يك حركت علمىِ برجستهاى در بخشهاى مختلف آغاز شده است، كه خوشبختانه روزبهروز بر شتاب اين حركت افزوده شده است. "
عرصه علم و فنآورى در ايران چند خصوصيت خاص خود را دارد كه يكى از آنها جوان بودن عالمان ايرانى است. به تعبير معظم له: نكته اول اين است كه بيشتر اين دانشمندانى كه اين كارها را دارند انجام مىدهند، دانشمندان جوانند. عمر متوسط دانشمندانى كه در اين كارها مشغول فعاليت هستند، سى و پنج سال است - يعنى غالباً جوان - كه حتماً بايستى به اين جوانها اعتماد بشود. البته اساتيد كاركشته و مؤمن هم در اين كار نيز مشغول هستند، كه بسيار مغتنم است.
نكته ديگر مسأله خودباورى و اعتماد به نفس نيروى انسانى در اين عرصه است كه به تعبير مقام معظم رهبرى: "مجموعهاى كه اين كارهاى عظيم و گسترده را انجام مىدهد، داراى روحيه قوى، داراى اعتماد به نفس بالا، داراى خودباورى است؛ كه سرمايه اصلى اين است. سرمايه اصلى، نيروى انسانى است. "
مسأله مهم ديگر "تكميل زنجيره علم، فنآورى، توليد محصول و تجارىسازى " است كه اين 4 مرحله بايد در كنار هم واقع شوند تا به تعبير معظم له: "نكته بعدى در مسأله پيشرفت علم اين است كه زنجيره علم، فناورى، توليد محصول و تجارىسازى - كه اين زنجيره بسيار مهمى است - در حال شكلگيرى است؛ يعنى دانش را توليد مىكنند، آن را تبديل به فناورى مىكنند، محصول را توليد مىكنند، محصول را به بازار تجارت جهانى مىآورند و براى كشور توليد ثروت ميكنند. اين دانش فقط دلخوشكنك نيست، كه ما بدانيم حالا در اين زمينه پيشرفت كرديم؛ نه، اين دانش كشور را ثروتمند مىكند، سودش به همه مردم مىرسد. "
عرصه اقتصادى
هدفمند كردن يارانهها
عرصه ديگرى كه در آن همت و تلاش مضاعف چهره نمود عرصه اقتصادى است كه يكى از مهمترين بخشهاى آن اجراى طرح هدفمند كردن يارانهها بود. به تعبير رهبر معظم انقلاب: "زمينه ديگر...عرصههاى اقتصادى است كه يك نمونه آن، گام بلند هدفمند كردن يارانههاست...همه صاحبنظران اقتصادى - چه آن كسانى كه از لحاظ ديدگاههاى اقتصادى با دولت فعلى موافقند و چه آن كسانى كه ديدگاههاى اقتصادى آنها مخالف با نظرات دولت فعلى است - متفقند كه هدفمند كردن يارانهها يك كار بسيار لازم، بسيار اساسى و بسيار مفيد است. اين، جزو آرزوهائى بود كه سالهاى گذشته از دولتها مطالبه مىشد. ورود در اين ميدان، كار دشوار و سختى است؛ زمينهها هم آماده نبود. بحمداللَّه اكنون اين كار شروع شده است. همكارى ملت و دولت در اين زمينه هم انصافاً عالى بود. حركت مردم در جهت هدفمند كردن يارانهها، حركت عالىاى بود. آثار اين كار در آينده بتدريج آشكار مىشود؛ اگرچه تا امروز هم بعضى از آثار مثبت آن آشكار شده است. "
اصلاح الگوى مصرف
بخش ديگرى از همين عرصه اقتصادى مسأله مهم "اصلاح الگوى مصرف " است كه به تعبير معظم له: "يك هدف ديگر، مديريت مصرف منابع عمومى كشور است؛ از جمله آب، از جمله انرژى. در دو سال قبل از اين، ما شعار سال را "اصلاح الگوى مصرف " قرار داديم؛ صرفهجوئى، دورى از اسراف. اين، يكى از راههائى است كه مىتواند الگوى مصرف را به معناى واقعى كلمه اصلاح كند؛ كمااينكه تاكنون هم آثارى از آن ديده شده است. در همين چند ماهى كه هدفمندى يارانهها دارد اجرا مىشود، مصرف انرژى پائين آمده است؛ كه اين به نفع كشور است. "
افزايش صادرات غير نفتى
بخش ديگر از جمله كارهائى كه باز همت مضاعف را در زمينه اقتصاد نشان مىداد، افزايش صادرات غيرنفتى است. بودجه كشور ما متأسفانه از دهها سال پيش به اين طرف، وابسته به نفت است... اين شيوه غلطى است. من سالها پيش اين را گفتم كه يكى از آرزوهاى من اين است كه يك روزى ما بتوانيم كشور را جورى اداره كنيم كه حتّى اگر لازم بود، يك قطره نفت هم صادر نكنيم و كشور اداره شود. اين چيزى است كه تا امروز پيش نيامده است. البته كار آسانى هم نيست، كار بسيار مشكلى است. افزايش صادرات غيرنفتى موجب مىشود كه ما به اين هدف نزديك شويم؛ و اين كار دارد انجام مىگيرد. سال 89 گام بلندى در اين راه برداشته شد.
مواجهه با تحريمها
ازجمله چيزهائى كه همت مضاعف را در زمينه اقتصادى نشان مىدهد، مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحريمها است... از اول سال 89 اينها به خيال خودشان حركت تحريم ايران را تشديد كردهاند. خودشان در محاسباتشان - كه خبرهايش به ما مىرسيد - صحبت مىكردند، مىگفتند كه اين تحريمها پنج شش ماهه جمهورى اسلامى و ملت ايران را به زانو درمىآورد؛ تصورشان اين بود... يك برخورد هوشمندانه و قدرتمندانهاى با اين تحريمها انجام گرفت و تيغ دشمن كُند شد. دشمن نتوانست با اين تحريمها به هدفهاى خود دست پيدا كند. خوشبختانه با تلاش زياد، با كار متراكم شبانهروزى، مسؤولان در بخشهاى مختلف توانستند از اين عقبه عبور كنند. امروز خود غربىها اعتراف ميكنند، مىگويند تحريم ايران ديگر فايدهاى ندارد.
بنابر اين در جمع بندى سال 89 مىتوان گفت كه "به هر حال آنچه كه سال 89 براى ما مشخص كرده است، اين است كه بحمداللَّه اين سال به معناى واقعى كلمه، سال همت مضاعف و كار مضاعف بود. البته سال 89 خصوصيت ويژهاى ندارد؛ امسال هم، سال بعد هم، ده سال بعد هم، سال همت مضاعف و كار مضاعف است. ملت ايران و مسؤولين در هر دورهاى بايستى همت بلند و همت مضاعف داشته باشند و كار مضاعف بكنند تا ما بتوانيم به آنجائى كه شايسته ملت ايران است، انشاءاللَّه برسيم. "
2. تبيين شعار سال جديد و وظايفى كه همگان خصوصا مسؤولان نسبت به آن دارند.
در مورد سال 90 و شعار سال جديد و آنچه بايد در اين سال صورت گيرد رهبر معظم انقلاب اولا خاطر نشان ساختند كه از ميان فهرست مسائل ضرورى كشور به مسأله جهاد اقتصادى پرداختهاند و آن را ضرورىتر شناختهاند به تعبير ايشان: "در مورد شعار امسال و كارى كه امسال بايد انجام بگيرد. البته سرفصلهاى مهمى وجود دارد كه همه داراى اولويتند. مثلاً تحول نظام ادارى يك كار لازم است كه بايد انجام بگيرد؛ تحول آموزش و پرورش، يك كار بنيانى است؛ جايگاه علوم انسانى در دانشگاهها و در مراكز آموزش و تحقيق، يك كار اساسى است؛ مسائل مربوط به فرهنگ عمومى، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، اين كارها همهاش كارهاى مهمى است؛ ليكن به نظر صاحبنظران، امروز در اين برهه از زمان، مسأله اقتصادى از همه مسائل كشور فوريت و اولويت بيشترى دارد. "
اهميت اين مسأله از آن روست كه "اگر كشور عزيز ما بتواند در زمينه مسائل اقتصادى، يك حركت جهادگونهاى انجام بدهد، اين گام بلندى را كه برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه كند، بلاشك براى كشور و پيشرفت كشور و عزت ملت ايران تأثيرات بسيار زيادى خواهد داشت. " و اين امر در نشان دادن نقش الگو و راهنما بودن جمهورى اسلامى ايران براى كشورهاى منطقه تأثير جدى خواهد داشت. رهبر معظم انقلاب براى ارئه شاخص در اين زمينه نيز بر برنامه پنجم توسعه كشور تأكيد و فرمودند: "آنچه كه در اين زمينه با عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب كشور به ميزان تعيين شده در برنامه پنجم است كه اعلام شده است؛ يعنى حداقل رشد هشت درصدى. در اين رشد، سهم بيشتر مربوط به بهرهورى است؛ يعنى ما بتوانيم از امكانات كشور به شكل بهترى استفاده كنيم. من دو سال قبل در زمينه مسأله صرفهجوئى و مشكلاتى كه در باب بهرهورى وجود دارد، در همين سخنرانىِ اول سال مطالبى عرض كردم. مردم بايد اينها را بدانند. من به مسؤولان كشور توصيه مىكنم كه در زمينه اهميت ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى كشور با مردم حرف بزنند؛ بگويند ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى كشور و همچنين كاهش فاصله درآمدى دهكهاى بالا و پائين جامعه - اين شكاف درآمدها، شكاف اقتصادى بين بخشهاى مختلف جامعه - چقدر اهميت دارد. اين فاصلهها و شكافها مطلوب ما نيست؛ اسلام اين را نمىپسندد. تا حدى كه در برنامه پنجم تعيين شده است، بايد تلاش كنند اين كارها انجام بگيرد. "
كاهش نرخ بيكارى وافزايش اشتغال
مسأله مهم ديگرى كه بايد در كنار افزايش بهرهورى صورت گيرد مسأله مهم اشتغال است. به تعبير معظم له: "كاهش نرخ بيكارى و افزايش اشتغال در كشور، از جمله مسائل بسيار اساسى و مهم است. همچنين مسأله افزايش سرمايهگذارى بخش خصوصى و كمك به بخش خصوصى كه بتواند در زمينه مسائل اقتصادى كشور سرمايهگذارى كند، از جمله مسائل مهم و اساسى است؛ كه يكى از كارهاى مهم در اين باب، ايجاد تعاونىهاست، كه به وسيله تعاونىها سرمايههاى بزرگ تشكيل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادى كشور سرمايهگذارى كنند و گرههاى مهم را باز كنند و دولت بتواند اين كار را انجام دهد. بايستى زيرساختهاى حقوقى و قانونىاش آماده شود. اين، يعنى حمايت از شكوفائى كار. "
دو كار مهم ديگر در اين زمينه "صرفهجوئى در مواد اساسى، از جمله صرفهجوئى در مصرف آب. " و "مشاركت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين نيازمند توانمند شدن است " به تعبير رهبر معظم انقلاب "مشاركت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين نيازمند توانمند شدن است، نيازمند اطلاعات لازم است؛ كه اينها را بايد مسؤولين در اختيار مردم بگذارند و اميدواريم انشاءاللَّه اين روند روزبهروز توسعه پيدا كند. البته رسانهها نقش دارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، مىتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعال برخورد كند و بتوانند انشاءاللَّه مسأله اقتصادى را پيش ببرند. "
الزامات عمل به شعار سال
در زمينه شعار سال نيز رهبر معظم انقلاب بر نكات اساسى و مهمى تأكيد نمودند كه به طور خلاصه مىتوان بيان داشت كه برخى از الزامات عمل به شعار سال از منظر ايشان عبارت است از:اولاً داشتن روحيه جهادى لازم است. دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه، سوم مبتلا نشدن كشور به مسائل حاشيهاى، چهارم حفظ اتحاد و انسجام ملى، پنچم عدم برخورد تبليغاتى و خوددارى از تابلو كردن و در و ديوار را پر كردن و عكس زدن و به جاى آن توجه جدى به عمل به شعار سال و در نهايت توجه به اين نكته كه محوريت اقتصاد، به معناى غفلت از عرصههاى ديگر تلقى نشود. به تعبير مقام معظم رهبرى اين الزامات عبارتند از:
اولاً روحيه جهادى لازم است.
روحيه جهادى لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى كه با روحيه جهادى وارد ميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگى ديديم، در حركت علمى داريم مشاهده مىكنيم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحيه جهادى داشته باشيم؛ يعنى كار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگىناپذير انجام دهيم - نه فقط به عنوان اسقاط تكليف - بلاشك اين حركت پيش خواهد رفت.
دوم، استحكام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است
تدين جامعه، تدين جوانان ما، در امور دنيائى هم به ملت و به جامعه كمك مىكند. خيال نكنند كه متدين شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتكاف در مساجد يا در شبهاى جمعه در دعاى كميل است. اگر يك ملت جوانانش متدين باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتياد دور خواهند شد؛ از چيزهائى كه جوان را زمينگير مىكند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به كار مىافتد، كار مىكنند، تلاش مىكنند؛ در زمينه علم، در زمينه فعاليتهاى اجتماعى، در زمينه فعاليتهاى سياسى، كشور پيشرفت مىكند. در اقتصاد هم همين جور است. روحيه معنويت و تدين، نقش بسيار مهمى دارد.
يك شرط ديگر اين است كه كشور به مسائل حاشيهاى مبتلا نشود
در بسيارى از اوقات يك مسأله اصلى در كشور وجود دارد كه همه بايد همت كنند و به سراغ اين مسأله اصلى بروند؛ بايد مسأله كانونى كشور اين باشد؛ اما ناگهان مىبينيم از يك گوشهاى يك صدائى بلند مىشود، يك مسأله حاشيهاى درست مىكنند، ذهنها متوجه آن مىشود... مسائل حاشيهاى نبايد به ميان بيايد. مردم ما خوشبختانه قدرت تحليل دارند، هوشمندند، هوشيارند؛ مىتوانند مسائل فرعى و حاشيهاى را از مسائل اصلى جدا كنند. توجه شود مسائل حاشيهاى كانون توجه افكار عمومى قرار نگيرد.
يك شرط ديگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است.
اين اتحادى كه امروز در ميان مردم و در بين مردم و مسؤولين وجود دارد، مردم به مسؤولينِ خودشان علاقهمندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها كمك مىكنند، با آنها همراهى مىكنند، بين خود مردم اتحاد و وحدت وجود دارد، بايستى باقى بماند و روزبهروز تقويت شود...مسؤولين كشور هم همين جور؛ آنها هم بايد سعى كنند اگر گلهاى از هم دارند - كه گاهى ممكن است اين گلهها بحق هم باشد - اين گله را در معرض افكار عمومى مطرح نكنند؛ اين ضربه به اتحاد ملى است؛ اين را همه توجه داشته باشند. من به مسؤولين كشور به طور جد اين را تذكر و هشدار مىدهم... ذهن مردم و دل مردم را ناراحت كنند، مردم را مأيوس كنند؛ بين خودشان حل كنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاكره قابل حل است؛ اين مسائل جزئى اهميتى ندارد. پس انسجام قوا با يكديگر، هماهنگى قوا با يكديگر هم مهم است.
تابلو كردن و در و ديوار را پر كردن و عكس زدن و اينها هيچ لزومى ندارد.
البته من اين نكته را حتماً تذكر بدهم؛ گاهى اوقات اين شعارى كه ما براى سال اعلام مىكنيم، بعد ناگهان مىبينيم همه در و ديوارهاى تهران و شهرهاى ديگر پر شده از تابلو، كه اين شعار رويش نوشته شده. اين فايدهاى ندارد. گاهى كارهاى پرهزينهاى انجام مىگيرد؛ چه لزومى دارد؟ آنچه كه من از مسؤولين و از مردم عزيزمان توقع دارم، اين است كه اين شعار را بشنوند، باور كنند و دنبال كنند. تابلو كردن و در و ديوار را پر كردن و عكس زدن و اينها هيچ لزومى ندارد. اگر هزينهاى نداشته باشد، لزومى ندارد؛ اگر هزينه داشته باشد، اشكال هم دارد. هيچ لزومى ندارد كارهاى پرهزينه را انجام بدهند.
محوريت اقتصاد، به معناى غفلت از عرصههاى ديگر تلقى نشود.
البته محوريت اقتصاد كه من عرض كردم، به معناى غفلت از عرصههاى ديگر تلقى نشود. در عرصههاى ديگر، مخصوصاً در همان عرصه علم و فناورى، بايد به اين دانشمندان جوان كمك شود، به آنها اعتماد شود تا بتوانند كارهاى بزرگ را انجام دهند.
3.تحليل اوضاع منطقه و بيان نكات مهمى در اين زمينه
سومين محور از بيانات رهبر معظم انقلاب تحليل اوضاع منطقه بود كه در اين زمينه نيز رهبر معظم انقلاب به بيانات مهمى پرداختند كه برخى از مهمترين نكات اين بيانات به شرح زير است:
دو خصوصيت در اين تحولات
شناخت خصوصيات اصلى حوادث منطقه اولين نكته مهمى است كه رهبر انقلاب پيش از اين نيز به تفصيل به آن پرداخته بودند و در اين جا به اختصار بيان داشتند كه دو خصوصيت اصلى اين تحولات عبارتند از حضور مردم و اسلام خواهى: "دو خصوصيت در اين تحولات وجود دارد: يكى عبارت است از حضور مردم و ديگرى عبارت است از سمت و سوى دينى در اين حركتها. اين، دو عنصر اساسى است. حضور مردم با جسم خودشان؛ همان اتفاقى كه در انقلاب اسلامى افتاد. احزاب و پشت ميز نشينها و برج عاج نشينها و تحليلگرهاى ذهنى هيچ كارى نتوانستند انجام دهند. هنر بزرگ امام بزرگوار ما اين بود كه توانست مردم را وارد صحنه كند. وقتى مردم به عرصه آمدند، جسم خودشان را، دل خودشان را، نيت و همت خودشان را وارد عرصه كردند، گرههاى كور باز شد، راههاى بنبست گشوده شد. امروز همين اتفاق دارد در كشورهاى ديگر مىافتد. "
موضع آمريكائىها چه بود؟
مسأله مهم بعدى اين است كه موضع استكبار جهانى و خصوصا آمريكا را در اين زمينه بشناسيم. رهبر معظم انقلاب در بيان موضع آمريكا خاطر نشان ساختند كه آمريكا ابتدا دچار تحير و بهت زدگى شد، سپس تلاش براى حفظ ديكتاتورها نمود و پس از آن با در پيش گرفتن موضع منافقانه در ظاهر مدعى حمايت از مردم شد ولى دو استراتژىفرصت طلبى و شبيهسازى را در پيش گرفت. ايشان در تحليل اين روند فرمودند: اين كه "موضع آمريكائىها چه بود؟ براى ما اين مهم است. آمريكائىها اول در مقابل اين حوادث متحير ماندند، دچار بىتحليلى شدند؛ نميفهميدند چه دارد اتفاق مىافتد، باورشان نمىآمد. بعد از آنكه اين حوادث اتفاق افتاد، چون تحليل درستى از حوادث نداشتند، مردم را نميشناختند، مواضع متناقضى گرفتند. البته آنچه كه تا امروز در مورد اين كشورها و ديگر كشورها همواره در رفتار آمريكائىها ديده شده، پشتيبانى از ديكتاتورها بوده است. از حسنى مبارك تا آخرين لحظهاى كه مىشد دفاع كنند، دفاع كردند؛ بعد ديدند ديگر نميشود، آن وقت انداختنش دور! اين هم يك درس عبرتى است براى سردمداران وابسته به آمريكا كه بدانند آن وقتى كه ديگر تاريخ مصرف خود را طى كنند و فايدهشان را از دست بدهند، اينها مثل يك پارچه كهنهاى آنها را دور مىاندازند و به آنها اعتنائى نميكنند! اما اينها تا آخرين لحظه از ديكتاتور دفاع و حمايت كردند... آمريكائىها سعى كردند حالا كه حسنى مبارك را در مصر يا بنعلى را در تونس از دست دادند، شايد بتوانند شاكله نظام را حفظ كنند. آدمها عوض بشوند، اما نظام باقى بماند؛ لذا اصرار و پافشارى كردند كه در آن كشورها يك نخستوزير حتماً بايد بماند؛ اما ملتها قيام خودشان را ادامه دادند، بر اين ترفند هم فائق آمدند و اين دولتها را هم ساقط كردند. به توفيق الهى، به حول و قوه الهى، سلسله شكستهاى آمريكا در اين منطقه ادامه پيدا خواهد كرد...اينها بعد از آنكه عوامل خود را در اين كشورها از دست دادند، دو تا ترفند را در پيش گرفتند: يكى فرصتطلبى، يكى شبيهسازى. فرصتطلبىشان اين بود كه خواستند اين انقلابها را مصادره كنند؛ يعنى سر مردم را كلاه بگذارند، با آنها اظهار همراهى كنند، افراد طرفدار خودشان را سر كار بياورند. آنها در اين كار شكست خوردند. دوم، شبيهسازى بود. شبيهسازى يعنى شبيه آنچه را كه در مصر و در تونس و در ليبى و در بعضى از كشورهاى ديگر اتفاق افتاده است، مثلاً بتوانند در ايران - ايرانِ مردمسالارى دينى، ايرانِ ملت - پياده كنند! عواملشان در داخل كشور، مردمان ضعيف، فرومايه، حقيقتاً دستخوش هوىهاى نفسانى، سعى كردند شايد بتوانند اين كار را بكنند. خواستند در اينجا حركتِ شكستخورده، حركت كاريكاتورىِ مضحك به وجود بياورند؛ اما خب، ملت ايران توى دهنشان زد. "
منافق واقعى آمريكاست. نفاق واقعى، عملى است كه اينها دارند انجام مىدهند
بر اين اساس است كه رهبر معظم انقلاب نظام آمريكايى را منافق اصلى در اوضاع منطقه مىخوانند و خاطر نشان مىسازند: "منافق واقعى آمريكاست. نفاق واقعى، عملى است كه اينها دارند انجام مىدهند؛ ادعاى دفاع از ملتها. در مورد مصر نفاق به خرج مىدهند، مىگويند ما طرفدار ملتيم؛ دروغ مىگويند. اينها با دشمن ملت تا لحظه آخر همكارى كردند. در مورد تونس عين همين حرف را مىزنند، مىگويند طرفدار ملتيم. حالا بد نيست ملت عزيز ما بدانند كه رئيسجمهور آمريكا به ملت ايران پيغام داده كه ما طرفدار شما هستيم! ادعا مىكنند كه ما با ديكتاتورى مخالفيم، با حقوق ملتها موافقيم؛ دروغ مىگويند. "
موضع نظام جمهورى اسلامى
از سوى ديگر بايد خاطر نشان ساخت كه موضع جمهورى اسلامى ايران در اوضاع منطقه كاملا روشن و حمايت از ملتها در برابر حكومتهاى سركوبگر و فاسد آنهاست. "در قضاياى منطقه، موضع نظام جمهورى اسلامى روشن است. موضع ما، دفاع از ملتها و حقوق ملتهاست. ما با ملتهاى مسلمان و ملتهاى مظلوم در هر نقطه عالم موافقيم؛ با زورگويان و مستكبران و ديكتاتورها و خبيثها و سلطهگران و غارتگران در هر نقطه دنيا مخالفيم؛ اين موضع ملت ايران و موضع نظام اسلامى است؛ اين موضع آشكار و عيان نظام جمهورى اسلامى است. سياستها اين است، دلها اين است، منطقها و بيانها هم اين است؛ هم از سوى ملت، هم از سوى مسؤولين. "
دو نقطه قابل توجه وجود دارد: يك نقطه ليبى است، يك نقطه بحرين است
در ميان تحولات منطقه دو كشور بحرين و ليبى با وضعيت قابل توجهى روبرو شدهاند. در ليبى سركوب گسترده و وحشيانه مردم توسط ديكتاتور ديوانه اين كشور را شاهد هستيم و در بحرين سركوب وحشيانه مردم اين كشور توسط نظاميان خارجى و ورود ارتش سركوبگر عربستان سعودى به اين كشور. به تعبير رهبر معظم انقلاب: "دو نقطه قابل توجه وجود دارد: يك نقطه ليبى است، يك نقطه بحرين است. در قضيه ليبى، ما رفتارى را كه دولت ليبى با مردم در پيش گرفته بود و در پيش گرفته است - كشتار مردم، فشار بر مردم، بمباران شهرها، كشتن غير نظاميان - صددرصد محكوم مىكنيم؛ اما ورود آمريكائىها، دخالت آمريكا و غربىها را هم صددرصد محكوم مىكنيم. آنها ادعا مىكنند كه ما مىخواهيم به دفاع از مردم وارد ليبى شويم، يا در ليبى عمليات نظامى انجام مىدهيم؛ اين اصلاً قابل قبول نيست. آنها اگر حقيقتاً طرفدار مردم ليبى بودند، اگر دلشان به حال مردم ليبى مىسوخت، الان يك ماه است كه مردم ليبى دارند بمباران مىشوند؛ مىخواستيد كمكشان كنيد، به آنها اسلحه بدهيد، امكانات بدهيد، ضد هوائى بدهيد. به جاى اين كارها، يك ماه نشستند كشتار مردم را تماشا كردند؛ حالا مىخواهند وارد شوند! پس شما به دفاع از مردم نيامدهايد؛ شما دنبال نفت ليبى هستيد، شما دنبال گرفتن جاى پا در ليبى هستيد...و اما مسأله بحرين. مسأله بحرين از لحاظ ماهيت، درست مثل مسائل ديگر كشورهاى منطقه است. يعنى مسأله بحرين با مسأله مصر، با مسأله تونس، با مسأله ليبى هيچ فرقى ندارد؛ ملتى هستند، حكومتى بر سر آنهاست كه حقوق آنها را ناديده مىگيرد. ملت بحرين با اين قيامشان چه مىخواستند؟...غربىها فرصت را مغتنم شمردند، براى اينكه در قضاياى منطقه دخالت كنند، با طرح يك مسأله جديد؛ مسأله شيعه و سنى. چون مردم بحرين بيچارهها شيعهاند، بنابراين هيچ كس در دنيا نبايد از آنها حمايت كند! تلويزيونهائى كه جزئيات قضاياى منطقه را پخش مىكردند، نسبت به قضاياى بحرين سكوت كنند، كشتار مردم بحرين را منعكس نكنند؛ يك عدهاى هم دربيايند در كشورهاى حاشيه خليج فارس - چه سياستمدار، چه روزنامهنگار - گزافهگوئى كنند، بگويند مسأله بحرين جنگ بين شيعه و سنى است!...ميگويند چرا ايران از مردم بحرين پشتيبانى مىكند. خب، ما از همه پشتيبانى كرديم. ما سى و دو سال است كه از مردم فلسطين داريم پشتيبانى مىكنيم؛ كداميك از كشورها، دولتها و ملتها در اين سى و دو سال اين پشتيبانى را كردند؟ مگر ملت فلسطين شيعهاند؟ در مورد غزه مردم ما چقدر تلاش كردند. جوانهاى ما رفتند فرودگاه كه راه بيفتند بروند غزه! عازم بودند بروند غزه، عليه اسرائيل بجنگند. "
مسأله را مسأله شيعه و سنى نكنيد؛ اين بزرگترين خدمت به آمريكاست
به عنوان آخرين نكته بايد خاطر نشان ساخت كه دسيسه دشمن در تحولات منطقه و خصوص بحرين اين است كه اين تحولات را درگيرى شيعه و سنى نشان دهند و همگان بايد توجه داشته باشند كه چنين رويكردى به نفع آمريكا و بزرگترين خدمت به استكبار است كه به جاى پىگيرى اهداف اصلى انقلاب مردم بحرين آنها را وارد يك درگيرى بىحاصل و مضر نماييم كه دشمنان اسلام از آن بهره مىبرند. ملت بحرين البته ملتى مسلمان هستند و بايد از حكومت سركوبگر و وابسته و ظالمى كه براى سركوب مردمش به نيروى خارجى متوسل مىشود آزاد شوند و اين درحالى است كه اين تحولات در بحرين ارتباطى با شيعه و سنى بودن ندارد و به تعبير رهبر معظم انقلاب: "بنابراين بحث شيعه و سنى نيست. بدخواهانه و بددلانه سعى مىكنند مسأله بحرين را به عنوان يك مسأله شيعه و سنى وانمود و قلمداد كنند. متأسفانه بعضى از كسانى كه آدم خيال مىكند انگيزه سوئى هم ندارند، در اين دام افتادند. اگر خيرخواهانى در اين بين وجود دارند، من به آنها اعلام مىكنم: مسأله را مسأله شيعه و سنى نكنيد؛ اين بزرگترين خدمت به آمريكاست؛ اين بزرگترين خدمت به دشمنان امت اسلامى است كه حركت عمومىِ ضد استبدادى يك ملت را حمل مىكنند به دعواى شيعه و سنى؛ دعواى شيعه و سنى وجود ندارد. "
|