ده بند برای ده روز
طرح تمدن فردا
4 ماه منتهی به 22 خرداد 88 را دقیقا یادم هست. سنگین ترین جنگ روانی تاریخ را راه انداخته بودن علیه دکتر. بر جنگ روانی مذکورشعب مختلفه ای مترتب بود و از جمله آن ها نبرد پیامکی. یک تیم 600 نفر متشکل از شاعر ، طنز پرداز و ... به سر پرستی سیمین بهبهانی، و تحت نظر سعید حجاریان در ساختمانی واقع در حوالی میدان ونک و با حقوق ماهیانه 800 هزار تومان، خدا می داند روزانه چند صد پیامک علیه دکتر درست می کردند. خیلی شدید کار را دست گرفته بودند. انصافا کارشان تمیزبود. دکتر اینجا هم غریب افتاده بود. خیلی نامردی میزدن. خیلی. همون موقع ها دل خیلی از رفقای اهل ذوق لرزید. خیلی ها هم که ذوقی نداشتند، زورکی و فشارکی هم که شده سر سوزن ذوقی را دست و پا کردند. سرپرست ما سیمین بهبهانی نبود. نمی دانم به 600 نفر میرسیدیم یا نه. تئوریسینی مثل حجاریان هم بالای سرمان نبود تا نقاط استراتژیک را نشان مان بدهد که نشانه شان برویم. در خصوص قدرت خرید ستاد های دکتر هم باید گفت که بعضا از تهیه آب خنک هم عاجز بودند چه رسد به حقوق ماهی 800 هزار تومان. ونک کجا بود؟
با همه این ها اخلاص بود. دعای رهبر هم. نگاه حضرت (عج) هم. ما در پیامک هم برنده انتخابات بودیم و بیشمار.
عجب دنیایی است. این روزها که 10 روزی دکترسر کار حاضرنشد. همان تیم 600 نفره، نه کمتر ولی قطعا بیشتر و نه تحت مدیریت سعید حجاریان که تحت مدیریت حالا بماند چه کسی، پروژه القای حاکمیت دوگانه، القای شکاف در حاکمیت و ارائه چهره ای ضد ولایت و طاغی از دکتر را در حوزه نبرد پیامکی پیش برد. و عجیب اینکه چه راحت بعضا رفقایی زلال اما ساده دل تلفن همراه شان را به عنوان زمین بازی تقدیم دشمن کردند.
همان احساس دوباره بهم دست. البته با تفاوتی. تفاوتش در بند 3 و 4 آمده.
آنان که به احمدی ما شک کردند
ننگ ابدی به لوح شان حک کردند
با طعنه به فرمایش و امر مولا
دل را ز گناه غیبتش لک کردند
***
شیر آمده و دگر نباشد روباه
تا آه ولی گره نیفتند با چاه
هر لحظه برای فر او می خوانم
لا حول ولا قوة الا بالله
***
ما منبصران حامی دکتر هستیم
هر لحظه پی یاری دکتر هستیم
با اینکه مشا خلاف میل ما هاست
در حد خودش شاکی دکتر هستیم
***
اصلی نکنیم مسئله های فرعی
درمان نکند ز درد ماها دردی
دولت نشود ز سمت ما ها تضعیف
آقا که چنین نموده حکم شرعی
***
هرگز به خدا به او نکردم شکی
تردید به مالک چه بد عار و ننگی
ای آنکه به او تهمت طغیان بستی
بازیچه و بی بصیرت و صد رنگی
***
محمود کنار رهبری بوده و هست
او پیرو عباس علی (ع) بوده و هست
تا کور شود چشم خوارج صفتان
محمود فدایی ولی بوده و هست
***
محمود که ما را گوهر و الماس است
در اوج بصیرت است و بس سیاس است
هرگز نکند خلاف امرمولا
اویی که به رهبری پر از احساس است
***
با مالک اشتر ولی بد کردند
بر خدمتش از سوم تیرسد کردند
از غیبت او بهانه ای پیدا شد
جذری شد بر ساحل ما مد کردند
***
هنگامه فتنه ها ولی معیار است
بر دشمن دین سید علی عیار است
تا کور شود چشم حسود و یاغی
محمود کنار رهبری عمار است
***
ده روز که غایب شدی از دیده ما
ده بند سروده است یکی از شعرا
ای وای من ار غیبت صد روزه کنی
بر مشکل حیدری تو فکری بنما!
http://tarhetamaddon.mihanblog.com
|
