بايد عمل و جهتگيرى ما اسلامى باشد
نظام اسلامى يعنى چه؟ يعنى منبع تقنين و معيار و ملاك اجرا و اركان تصميمگيرى در كشور معلوم شد چيست؛ اركان حكومت - قوهى مجريه، قوهى مقننه، رهبرى، قوهى قضاييه و ديگر اركان - چيده شد و قانون اساسى آمد همهى اينها را تثبيت كرد؛ لذا پايهگذارىهاى اصولى انجام گرفت. اين نظام اسلامى فقط شكل نيست؛ محتوايى دارد؛ يعنى كارهايى بايد در واقعيت زندگى مردم انجام بگيرد. تحقق اين واقعيتها در زندگى مردم، مردان و عناصر مؤمن و معتقد به خودش را - كه داراى صفات و خصوصيات لازم هم باشند - مىطلبد؛ اين مىشود دولت اسلامى. دولت اسلامى شامل همهى كارگزاران نظام اسلامى است؛ نه فقط قوهى مجريه؛ يعنى حكومتگران و خدمتگزاران عمومى. اينها بايد جهتگيرىها و رفتار اجتماعى و رفتار فردى خود و رابطهشان با مردم را با معيارهاى اسلامى تطبيق دهند تا بتوانند به آن اهداف برسند. بعد هم بايد آن جهتگيرىها را در مد نگاه خودشان قرار دهند و بسرعت به سمت آن جهتگيرىها حركت كنند؛ اين مىشود دولت اسلامى. اسم ما كه دولت اسلامى باشد، كافى نيست؛ والا قبل از ما چند دولت جمهورى اسلامى ديگر در منطقهى ما و آفريقا و جاهاى ديگر وجود داشته و الان هم هست. قبل از انقلاب، در جايى دولتى تشكيل شد كه ما شوخى مىكرديم و مىگفتيم جمهورى اسلامى امريكايى فلان جا! آن دولت با نام جمهورى اسلامى هم بود. بنابراين اسم ما دولت اسلامى باشد، كافى نيست؛ بايد عمل و جهتگيرى ما اسلامى باشد. اگر در اينها اختلال پيدا شد، حركت مستمر و مداوم و پويندهيى كه لازم است تا دولت اسلامى به صورت كامل شكل بگيرد، دچار نكث مىشود و طبعا كار عقب مىافتد. البته دولت اسلامى كامل به معناى واقعى كلمه، در زمان انسان كامل تشكيل خواهد شد؛ انشاءالله. خوشا به حال كسانى كه آن روز را درك مىكنند. همهى ما انسانهاى ناقصى هستيم. ما به قدر توان و تلاش خود مىخواهيم مجموعهى كارگزاران حكومت را - كه خودمان هم جزو آنها هستيم - به نقطهيى برسانيم كه با نصاب جمهورى اسلامى تطبيق كند. ما مىخواهيم خود را به حد نصاب نزديك كنيم. اگر دولتى مىآيد و مىگويد هدفم اين است كه اين را تحقق ببخشم، خيلى چيز مبارك و خوبى است.
بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت 08/06/1384
|