سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ حجتالاسلام سید مهدی طباطبایی در گفتگو با ویژهنامه روزنامه ایران که به مناسبت دو سالگی دولت تدبیر و امید منتشر شده است، بیاناتی را بیان داشته است که به نظر میرسد انتقاداتی به آن وارد است.
ایشان که به «استاد اخلاق» شهرت دارد و در روتیتر مصاحبه هم از ایشان با همین عنوان یاد شده است، در بخشی از گفتگو میگوید: «من بیش از 50 سال است که در زمینه اخلاق کار میکنم به همین دلیل آنچه درباره من است این است که نمیتوانم اخلاق را زیر پا بگذارم نمیتوانم جور دیگری حرف بزنم باید اخلاقی حرف بزنم» آنچه ایشان بیان میکند درست است و مردم از یک استاد اخلاق توقع دارند که بر مدار اخلاق سخن بگوید و از کلمات ایشان تهمت، تمسخر، افترا،دروغ و ... نشوند و انصاف و عدالت را در اخلاق و سخن ایشان ملاحظه کرده، مشاهده کنند که اگر انتقادی وجود دارد از سر حسن نیت و دلسوزی است نه از روی کینه و تعصب.
بخش عمده سخنان ایشان دراین گفتگو، در نقد دولت گذشته است. ایشان میگوید در دولت قبل حوادثی اتفاق افتاد که «با آن حوادث ضربه بزرگی به انقلاب و فرهنگ اسلامی وارد شد» البته ایشان بیان میکند که «قصد بازگو کردن این حوادث را ندارد» اما با این حال به عنوان نمونه به سخنان دولتمردان سابق در مورد امام زمان عجل الله فرجه اشاره میکند که؛ در اوایل خوب بود «اما در ادامه ناباوریهای را هم به وجود آورد». و در ادامه میگوید: «ایشان (یعنی احمدی نژاد) ابتدا بسیار در مجالس دینی حضور مییافت اما بعد این حضور قطع شد، در نتیجه شاهد بودیم باورهای دینی مردم تغییر کرد... قبح دروغ از بین رفت،تهمت باوری رایج شد،... مثلاً ایشان میگفت در یک جلسه یک استان فلان مصوبه را داشتیم در حالی که هر مصوبه اگر هر مصوبه یک دقیقه هم ظول بکشد تصویب اینها به زمان بسیاری نیاز داشت. خلاصه این آفات به جامعه سرایت کرد و مثلاً عهدشکنی زیاد شدف خیانت در امانت گشترش یافت». ایشان در ادامه دولت قبل را به هزینه کردن «بدون ذی حساب» متهم کرده و آنها را «شائبهدار» میداند و در میگوید: «در مجموع میتوانم بگویم نه تنها پایبندی تعهدات و حفظ امانات کم رنگ شده و ضربه خورده، بلکه آثار ایمانی مردم نیز ضربه خورده است.»
این گونه کلی گویی و اتهام زدن، به نظر با مشی اخلاقی سخن گفتن جور در نمیآید چه آنکه باید معلوم شود کدام حوادث، ضربه بزرگ به انقلاب و فرهنگ اسلامی زده است؟ کدامین سخنان درباره امام زمان باعث بیباوری در مردم شده است؟ آقای احمدینژاد تا روزهای آخر ریاست جمهوری خود در هیات عزاداری شرکت داشت و در حرم عبدالعظیم و در میان مردم عزاداری میکرد. با این حال باید مشخص و شفاف بیان شود اینکه در برخی هیاتها حضور خود را کم کرد چگونه باعث تغییر در باور مردم میشود؟ این امر اصولاً چه ربطی به ریختن قبح دروغ در بین مردم دارد؟
در مورد مصوبات هیات دولت در سفرهای استانی، شبهه تعداد زیاد مصوبات و وقت کم در همان ایام مطرح شده بود و دولتمردان پاسخ دادند؛ که آنچه در هیات دولت تصویب میشود در مورد بسیاری از مصوبات اصلاً بحث نمیشود، بلکه کارگروههایی پیش از جلسه در مورد آن بحث کارشناسی انجام شده و تصویب هیات دولت فقط به آن وجاهت قانونی میداد. حال اگر بد اخلاقیهای یک سری عنصر سیاسی و روزنامههای مخالف دولت چنین شبههای در اذهان ایجاد کرده آیا مقصر دولت وقت است؟ اگر آقای طباطبایی پاسخ دولتمردان را نشنیده است و برمبنای شنیدههای خود اعلام نظر میکند آیا اخلاقی و به حق است؟ که بعد از آن بخواهد نتیجه بگیرد که به خاطر اتن کار عهد شکنی در جامعه زیاد شد!!
از سوی دیگر در کدامین دادگاه و مرجع قضایی روشن شده است که دولت قبلی هزینه بدون حساب و کتاب داشته است که استاد اخلاق همان حرفهایی که رقبای سیاسی میزنند به زبان میراند؟ آیا نباید اساتید اخلاق به مردم و گروههای سیاسی توصیه کنند که از روی شنیدهها قضاوت نکنند و در گفتار خود احتیاط کنند؟ اگر سخن آقای طباطبایی را قبول کنیم به نظر میرسد رواج تمت و شکستن قبح دروغ به کلام ایشان نیز سرایت کرده است! گرچه چنین چیزی در خور شان استاد اخلاق نیست.
نکته دیگر اینکه ایشان با کدام معیار و شاخص بیان میکنند و حکم به کمرنگ شدن دین داری مردم و از ضربه خوردن آثار ایمان مردم میدهد؟ البته جناب طباطبایی برای اثبات این گونه ادعاهای خود گویا مجهز به «علم غیب» هستند چرا که در بخش دیگری از این گفتگو ادعا میکند که «مخالفان دولت یا توافق هستهای دارای اکثریت نیستند بلکه فقط دارای قدرت هستند و میتوانند سروصدای زیادی ایجاد کنند» و هنگامی که مصاحبه کننده از ایشان میپرسد «چگونه میتوان در اقلیت بودن مخالفان را اثبات کرد»؟ بیان میدارد: «در شش ماه آینده دو انتخابات مهم در پیش رو داریم که اگر درست عمل و رأی مردم به عنوان امانت تلقی شود بسیاری از مسائل روشن میشود».
مشخص نیست انتخاباتی که شش ماه مانده چگونه تعداد مخالفین کنونی دولت را نشان میدهد؟ از کجا معلوم مردم در انتخابات آتی به چه کسی رأی میدهند؟ چرا ایشان هم همچون حامیان دولت خود را برنده از پیش انتخابات میدادند؟ آیا ایشان علم غیب دارد که میداند مجلس را موافقان دولت تشکیل میدهد؟ البته ایشان جدای از علم غیب یک بد اخلاقی هم مرتکب شده و با کنایه گفته است اگر مخالفان دولت رأی بیاورند لابد در انتخابات درست عمل نشده و رأی مردم امانت تلقی نشده است!
آقای طباطبایی در ادامه گفتگو در ادبیاتی شبیه با ادبیات رییس جمهور محترم مخالفان دولت را کسانی خوانده که «در میان روحانیت نه قدرت علمی بالایی دارند و نه قدرت اجتماعی»!! البته ایشان در قسمتی از گفتگو نسبت به ادبیات رییس دولت قبل با دشمنان ملت ایران انتقاد کرده و آن را درست ندانسته است و گفته است: «مقابله با مخالفان و کشورها آدابی دارد» و یا میگوید: «به کا بردن کلمات رکیک از شان مقام (ریاست جمهوری) میکاهد..برخی حرفها که در گذشته بر زبان آورده میشد حتی در محافل خصوصی هم نباید گفته میشد نباید گفتار خارج از لغات دیپلماسی و سیاسی داشت» به نظر میرسد از منظر استاد اخلاق به جهنم، بی سواد، عقب مونده، متحجر، تازه به دوران رسیده، و تعبیری از این دست اگر در برابر منقدان دولت فعلی به کار برود لغاتی سیاسی و دیپلماتیک و اخلاقی هستند. ولی اگر این کلمات از زبان رقیب سیاسی ایشان حتی در مورد امریکا به کار برود غیر اخلاقی میشوند!
این دغدغه که استاد اخلاق محترم نگران از بین رفتن اخلاق در جامعه است امری شایسته است اما خوب است ایشان که داعیه این امر را دارد که دولت فعلی در صدد تحقق منویات مراجع عظام است به این موادر نیز پاسخ دهد که توهینهایی که در دولت یازدهم در روزنامه ها و فیلمها به مقدسات و احکام اسلام، مانند غدیر، قصاص، شهدا، قیام اباعبدالله، پیامبر اعظم، احکام اسلام در مورد زنان و ... شده است چه تاثیزی در ایمان مردم دارد؟ حمایت دولتیها از ورود زنان به ورزشگاهها علیرغم مخالفت مراجع عظام و مخالفت با تفکیک جنسیتی در دانشگاهها علیرغم توصیه مکرر مراجع، تاکید و ترویج استفاده از برخی شبکههای اجتماعی ممنوع و مفسده انگیز با وجود تاکید مراجع بر عدم استفاده و تبلیغ آنها بین جوانان. افرایش رقص و آواز در دانشگاهها و اردوهای مختلط در دولت فعلی که رهبری آن را خیانت به جوانان عنوان کردند، در پیشرفت اخلاقی و ایمانی جامعه چه مقدار تأثیر دارد؟ حمایتهای وزارت فرهنگ و قاطبه دولت از نویسندگان و فیلمهای مساله دار مانند فیلم رستاخیز و ترویج آنها در باور مردم چه تاثیری داشته است؟ جشنهای مختلط خیابانی که با حمایت دولتی انجام میشد آیا از نظر استاد اخلاق موجب باورمندی مردم به فرهنگ اسلامی میشود؟ سخنان عجیب ریاست جمهوری در مورد نقش پلیس در مقابله با جرائم اجتماعی و حجاب و نیز ممیزی در هنر آیا سبب نگرانی استاد اخلاق در مورد ایمان مردم را بر انگیخته نکرده است؟
ایشان در بخشی از کلام خود به انتقاد از سیاست خارجی نظام میپزدازد و در پاسخ سوالی در مورد توافق هستهای و می گوید: «این کار باید 10 سال پیش انجام می شد.. ما نباید در خود را به روی دنیا ببندیم ... بعضیها میگویند همیشه باید دشمنی باشد این غلط است.. در اسلام افراد بسیاری بودند در ابتدا کافر بودند اما بعد مسلمان شدند!! .. حتی یکجا در اسلام نیست که گفته باشد، وقتی کافری خواست مسلمان شود، بگوییم که نه، تو مسلمان نباش. معتقدم هر وقت امریکا درست شد باید آن را قبول کرد.... اگر معتقدیم که این 36 سال بر قدرت ما افزوده شده است آیا باید به این اندازه به امریکا حملهور شویم؟ آیا امریکا در این 36 سال همیشه در امور ما دخالت می کرد؟ اگر این طور است پس چقدر ضعیف هستیم»
در پاسخ به این سخنان استاد اخلاق باید به کلام خود ایشان اشاره کرد که ایشان 50 سال است در حوزه اخلاق مشغول فعالیت است و در جایی میگوید: «برخی از بزرگان ما در باب فلسفه یک شاخص هستند اما در فقاهت، بصیرت فقه و ابزار فقهی در دست ایشان نیست» به نظر باید این کلام ایشان را این گونه بازنویسی کرد که برخی از بزرگان شاید در باب اخلاق یک شاخص باشند اما در سیاست به خصوص سیاست خارجی، بصیرت دشمن شناسی و ابزار شناخت عملکرد دشمن در دست ایشان نیست» آیا استاد اخلاق محترم اعتقاد دارد اکنون امریکا مومن و مسلمان و آدم شده است و قابل قبول است؟ ایشان در کدام موضع امریکا ایشان کلمهای مبنی بر بازگشت شیطان بزرگ از دشمنیهایش علیه ملت و نظام اسلامی دیده است؟ آیا در این ایام ما به امریکا حملهور شدهایم یا این شیطان بزرگ است که هر روز از گزینه نظامی و تهدید و تحریم ملت ایران دم میزند از هیچ اقدامی برای براندازی انقلاب اسلامی دریغ نمیکند؟ آیا عملکرد خباثت آمیز امریکا در کشورهای منطقه به خصوص لبنان و سوریه و فلسطین و یمن از چشم استاد اخلاق حامی دولت دور مانده است؟ آیا دخالتهای امریکا در فتنه 88 و همراهی برخی از رفقای همین استاد اخلاق از یادها رفته است؟
البته مشخص است دخالت امریکا در کشور ما نشان از ضعف ما نیست چرا که نظام اسلامی با درایت رهبری و پشتوانه مردمی همواره در برابر دشمنیهای شیطان بزرگ ایستاده است و او را ناکام گذاشته است، اما این به آن معنا نیست که چشم بر دخالتها و شیطنتهای دشمن ببندیم و ساده انگارانه او را مسلم و مومن فرض کنیم و برایش دل بسوزانیم! به نظر میرسد در نگاه استاد اخلاق جرم دولت قبلی از امریکا بیشتر است و میتوان از ظلمهای تاریخی امریکا گذشت اما از اشتباهات دولت قبلی و برخی منتقفدان و مخالفان دولت فعلی خیر!
شایسته و اخلاقی این بود استاد اخلاق در پاسخ به این سوال اعلام کند چون بنده آشنایی با سیاست خارجی ندارم در این باره نظری ندارم!
به نظر میرسد آنچه سبب افت اخلاقی در جامعه میشود این است که مردم ببینید شخصی با نام استاد اخلاق در قامت یک عنصر سیاسی ظاهر شده و همچون یک عنصر حزبی و جناحی بر رقیب خود با تهمت و دروغ میتازد و از سوی دیگر با نوعی تعصب از دولت مورد نظر خود حمایت کند. این گونه رفتارها ضررش برای ایمان مردم بسیار بیشتر از اشتباهات یک دولت خواهد بود.